میخواهم حقیقت را بشنوم !
روی صورت و لباس دختر بچهی 5 ساله لکههای شکلات دیده میشد، مادر پرسشگرانه گفت:« شکلاتهای روی میز را تو ندیدی؟». دخترک مظلومانه جواب داد:« نه من ندیدم ». مادر پرسید:« تو ندیدی کسی آنها را بخورد؟» دخترک این بار هم جواب داد:« نه ندیدم شاید داداش کوچیکه اونو خورده باشه»! مادر عصبانی شد و داد زد:« ای دروغگوی کوچولو، چرا دروغ میگویی؟پس این لکهها چیه روی صورت و لباست؟ باید تنبیه شوی تا دیگه دروغ نگویی و بیاجازه به چیزی دست نزنی»
زمانی که کودک دروغ میگوید، والدین خشمگین میشوند به خصوص وقتی دروغ آشکار است و دروغگو ناشی!
به این چند نکته توجه نمایید: والدین نباید از کودکان سؤالاتی بپرسند که کودکان به منظور دفاع از خود پاسخ دروغ بگویند. کودکان از سؤالاتی که نقش دام دارند بیزارند، مخصوصاً زمانی که والدین پاسخ سؤالات را میدانند. در این گونه موارد والدین بهتر است شیوهی راستی و صداقت را به کار ببرند و خیلی صادقانه موضوع را با او در میان بگذارند به طور مثال بگویند:« میبینم شکلاتها را خوردهای! دلم میخواست اول از من اجازه میگرفتی! حالا بهتره بری صورت و لباسهایت را تمیز کنی!»
سؤال پیچ کردن کودک و بزرگ جلوه دادن موضوع، کودک را وادار میکند که برای دفاع از خود دروغ بگوید و ما عصبانی و این به نفع هیچ کس نیست؛پس:
1ـ سؤالاتی از کودک نپرسید که آنان مجبور به دروغگویی شوند.
2ـ اگر جواب سؤالی برایتان روشن و واضح است از فرزندتان بازجویی نکنید بلکه صادقانه موضوع را با او در میان بگذارید.
3ـ تنبیه را از شیوهی تربیتی خود حذف کنید، خطاها و اشتباهات کودکان را با خشونت پیگیری نکنید.
4ـ به آنها اطمینان دهید که با گفتن حقیقت، با اشتباهش با ملایمت و مهربانی برخورد خواهد شد.
5ـ از بکار بردن لفظ دروغ و دروغگو پرهیز کنید.( میتوانید به جای اینکه بگویید:« دروغ نگو» بگویید:« راستش را بگو»).
( با احساسات کودک منطقی برخورد کنیم.)
ما اگر میخواهیم راستگویی را به کودک خود آموزش دهیم باید خود را برای شنیدن حقایق تلخ آماده کنیم. به این داستان توجه کنید:
پسر بچهی 6 ساله اظهار میکند از خواهر شیرخوارش بدش میآید، مادر با عصبانیت با او برخورد کرده و این حرف پسر بچه را بسیار بد و ناخوشایند تلقی میکند و او را از خود میراند!.
ساعتی بعد پسر کوچولو با خنده به مادرش میگوید که حالا خواهرش را دوست دارد. مادر بدون توجه به دلایل این سخنان متضاد، در مقابل این سخن کودک را در آغوش گرفته و میبوسد.
در ابتدا کودک احساس واقعی خود را بیان کرد چرا که او کودک است و از اینکه خواهرش بیشتر مورد توجه قرار بگیرد نگران، اما چون توجه دریافت نمیکند به دروغ متوسل میشود و نتیجه میگیرد. به نتایج بعدی او توجه کنید:
1ـ در مقابل راستگویی تنبیه میشود.
2ـ در مقابل دروغگویی تشویق میشود.
3ـ احساسات بد و منفی را باید مخفی کرد.
4ـ مادر دروغگوها را دوست دارد.
اگر میخواهیم کودک صادق و راستگو باشد نباید او را تشویق و تحریک کنیم که دربارهی احساساتش دروغ بگوید بهتر است ما در مقابل احساسات منفی کودک واقع بین باشیم و به او اجازه دهیم این احساسات را بیان کند واز راهی صحیح آنها را تخلیه کند نه اینکه این احساسات را کتمان نماید و دروغ بگوید. در مقابل احساسات مثبت هم شرایط دمدمی مزاجی کودک را در نظر داشته باشیم.
** گاه کودک امیدها، آرزوها و دلهرههای خود را در قالب دروغ بیان میکند.**
وقتی کودکی میگوید:« من برای عیدی یک فیل زنده هدیه گرفتم.» به جای محکوم کردن او و گفتن جملاتی از این قبیل« چرا دروغ به این بزرگی میگویی؟» یا اینکه« چند بار گفتم دروغ نگو» بهتر است به میل درونی او توجه شود و بطور مثال بگوییم« تو دلت میخواهد یک فیل زنده داشته باشی» یا اینکه« تو دلت میخواست اینگونه باشد».
پس بیاد داشته باشیم:
1ـ اجازهی بیان احساسات را به کودکانمان بدهیم.
2ـ به فرزندانمان کمک کنیم تا احساس بهتری از خود داشته باشند( کودک را با دیگران مقایسه نکنیم تا کودک مجبور نشود برای اثبات تواناییهای خود دروغ بگوید .)
3ـ انتظاراتمان را از آنها کم کنیم، کودک باید بداند که برای پذیرش خود از طرف ما نیازی به دروغ ندارد،به کودکانمان ثابت کنیم که همانطور که هستند آنها را دوست داریم و برای خود شیرینی نیاز به دروغ ندارند.
** مراقب رفتارهای دوگانهی خود باشیم**
زمانی که ما آشکارا در نزد کودکان دروغ میگوییم، به طور مثال هنگام پاسخگویی به تلفن، و کودکان شاهد این قضیه هستند و یا زمانی که در حضور کسی از او تعریف و تمجید کنیم و بعد پشت سر او بدگویی نماییم در حالی که کودک شاهد این ماجراست، چه نتیجهای از رفتار دوگانهی ما خواهد گرفت؟
یا وعدهای میدهیم و خیلی راحت به آن عمل نمیکنیم( حتی قولهای کوچک). انتظار کودکی صادق داشتن انتظاری محال است. پس باید بدانیم:
1ـ ما خود باید نمونهای عالی در راستگویی باشیم.
2ـ به قولها و وعدههایی که به فرزندانمان میدهیم عمل کنیم .
3ـ در برابر فرزندانمان از کسی تمجید نکنیم که به محض دور شدن از ما پشت سر او بدگویی کنیم.«رفتار دوگانه نداشته باشیم»
و بالاخره: به فرزندانمان همانند بزرگسالان شخصیت داده و برایشان احترام قايل شویم
نظرات