هنگامی که در هفته گذشته مقاله ای را با عنوان( چه زمانی زن در زندگی زناشویی دچار شکست میشود؟) چاپ کردم؛ با واکنشهای زیادی روبه رو شدم و مردهای زیادی در این خصوص با من صحبت کردند و از من خواستند که مقالهی دیگری را با عنوان( چه زمانی مرد در زندگی زناشویی دچار شکست میشود؟) بنویسم و هر زمان مردی در خصوص این پیشنهاد با من صحبت میکرد از او سوال میکردم که چه وقتی شما در زندگی زناشویی دچار شکست شدهاید؟
پس بعضی از آنان میخندید و برخی دیگر از آنان با من همکاری میکردند و میزان شکستش در زندگی را برای من شرح میدادند.
من در این مقاله هفت دلیلی را که مردان در زمینه شکست زندگی زناشویی دچار آن شدهاند و برای من شرح دادهاند بدین شیوه خلاصه نمودم:
1. یکی از مرد ها به من گفت: او انتظار داشت که زنش در امور زندگی به او اعتماد کند و هر آنچه را که نیاز دارد از او بخواهد و هنگامی که او خواستههای زنش را برآورده میکند مردانگی او را احساس کند. اما او دریافت که زنش توانمند است و به خودش اعتماد میکند و در هیچ زمینهای به او نیاز ندارد. به همین دلیل او بعد از ازدواج دچار شکست میشود و احساس میکند که او در زندگی زنش ارزشی ندارد و زنش میتواند تمام کارهایش را مدیریت کند و یا اینکه در حل مشکلات به جای او از پدر خودش کمک بگیرد.
2. دومین مرد گفت که من در سال پنجم ازدواج دچار شکست شدم. یعنی هنگامی که مادر خانمم در زندگی ما دخالت میکرد و به دخترش زور میگفت. در این زمینه بارها با زنم صحبت کردم و گفتم که من به دلیل دخالتهای مادرت احساس میکنم که با او ازدواج کردهام. پس بعد از پنج سال به این نتیجه رسیدم که زنم نمیتواند بدون اجازه مادرش نفس بکشد به همین خاطر دچار شکست شدم.
3. سومین نفر گفت: من مرد دینداری هستم و نماز، روزه و عبادت پروردگار را به جای میآورم. آرزو داشتم که با زن دیندار و پایبندی ازدواج کنم اما به این آرزویم نرسیدم. من زنم را از خانواده پایبند و دینداری انتخاب کردم. پدرش در دانشگاه تفسیر قرآن تدریس میکند و مادرش زن دعوتگری است که به مردم قرآن میآموزد و دخترشان نیز محجبه و دیندار میباشد اما هنگامی که با او ازدواج کردم هر شب من را ترک میکند تا تنها بخوابم و خودش فیلم ها و سریالهای شبانه را نگاه کند. هنگامی که او را برای نماز صبح بیدار میکنم بیدار نمیشود و در ساعت هشت صبح که از خواب بیدار میشود آن را به قضا میخواند. علاوه بر این او کار و شغلش را بر تربیت فرزندان ترجیح میدهد. به همین دلیل این موضوع در من تاثیر کرد و دچار شکست شدم.
4. هنگامی که من با زنم ازدواج کردم، انتظار داشتم با عشق و علاقه برايم هنر نمايى كند و هنگامی که در منزل هستم و یا به خانه بر میگردم؛ به شیوهای جدید و غیر قابل انتظار از من پذیرایی نماید. این بدین دلیل است که من به توجه و ستایش دیگران علاقه دارم و نیز دوست دارم که زنم احساس کند که من در زندگیش اهمیت دارم و همچنین در اتاق خواب برایم هنر نمایی کند. اما با این حال من دچار شکست شدم چرا که او خوب نمیداند به من ابراز علاقه نماید و یا نیازهای زناشویی من را برطرف کند. این در حالی است که من این موضوع را به به او گوشزد کردهام و او را نسبت به آن آگاه نمودهام اما کیست که گوش فرا دهد.
5. من زمانی دچار شکست شدم که فهمیدم زنم قبل از ازدواج با من، پسر خالهاش را دوست داشته و با او ارتباط عاطفی دارد. من این موضوع را 10 سال پس از ازدواج فهمیدم. حالا نمی دانم چکار کنم و پس از آنکه حقیقت را فهمیدم اندوهگین شدم.
6. ششمین نفر گفت: من با زنم به توافق رسیدیم که زن دوم بگیرم اما هنگامی که زن گرفتم علاقهی زن اولم نسبت به من تغییر کرد و من دچار شکست شدم.
7. هفتمین نفر گفت که زنم در بیشتر دورههای تقویت خود باوری شرکت میکرد تا جایی که به خودش عشق میورزید و نسبت به من و خانوادهاش بیتوجهی میکرد. او به منظور تبلیغ برای شركتها با لباس آنها عكس مىگرفت و آن را در انستاگرام میگذاشت تا جایی که درآمد زیادی به دست آورد. او کار رسمیاش را ترک کرد و تمام وقتش را به تبلیغ در انستاگرام میگذراند. من زیاد او را نصیحت کردم اما او به بیتوجهیاش به من و فرزندانش ادامه داد. به همین دلیل من دچار شکست شدم و از او جدا گشتم.
من داستانهای زیادی را بعد از نوشتن مقاله قبلی شنیدم اما عجیبترین آنها داستان زنی است که درباره شکست مردان با من صحبت کرد و در این زمینه گفت:
بر اساس دیدگاه خودم به شما میگویم که چگونه مردان دچار شکست میشوند. من هم به او گفتم بفرمایید. سپس او گفت:
هنگامی که زن برای شوهرش هنر نمایی کند و به او نزدیک شود و نیز کارهای غیر قابل انتظار فراوانی را برای او به نمایش بگذارد و همچنین هنگام بازگشتش به خانه اظهار شادمانی کند و یا برایش هدایایی بخرد؛ با این همه اگر مرد بىاحساس باشد؛ هیچگاه نمیتواند در زنش تاثیر بگذارد. با این حال زن بعد از مدتی تصمیم میگیرد که تمام این محبتها را از او دریغ کند. پس از آن مرد آرزو میکند که زنش همانند گذشته با او رفتار کند. اما به دلیل اینکه زنش تصمیم گرفته که از این پس بیاحساس باشد او نیز دچار شکست میشود.
در ادامه من هم به او گفتم که این نوع شکست، شکست مرکب به شمار میرود چرا که شکست مردان به دنبال شکست زنان روی میدهد.
شاید بهترین دعایی که در پایان این مقاله بگوییم این است که از خداوند بخواهیم ما را از شکست در زندگی زناشویی در امان بدارد.
نظرات