در دوره خلفای عباسی و علیالخصوص در زمان منصور، شورش کردان در آذربایجان از مهمترین دغدغههای خلیفه عباسی بود به نحوی که به خاطر جلوگیری از هجوم کردان، خلیفه المهدی، فرزند خود هارون الرشید را به حکومت آذربایجان منصوب ساخت(کاویانپور،۱۴۸). از مهمترین نتایج این شورشها توسط کردان، شکلگیری حکومتهای کردی، روادیان و شدادیان بود.
حکومت روادی تا زمان ظهور سلجوقیان در آذربایجان تداوم داشت و با کمال قدرت در آذربایجان حکومت کردند و اعقاب آنان تا هجوم مغول وجود داشته است(همان) سلسله شدادیان نیز که موسس آن محمد بن شداد بن قرطو از طایفه روادی بود، در قرن پنجم هجری قمری منشاء سلسله بزرگ ایوبی شد(همان). سلسله شدادی تیرهای از روادیها، بنام هذبانی بودند که در اطراف اشنویه و سلماس ساکن بودند(همان)، و بخش سیلوانا را بخاطر قرارگیری در بین این دو شهر میتوان قسمتی از عشیرت هذبانی دانست. شاذی بن مروان، جد صلاح الدین ایوبی نیز از عشیره هذبانی بود. این طایفه کرد به مناسبت جنگ با عیسویان و دفاع از عالم اسلام شهرتی جهانگیر دارند. پدر صلاحالدین در یکی از جنگها بقتل رسید و در سلماس دفن گردید و صلاحالدین ایوبی با خانواده خود به موصل عزیمت کرد و در آنجا ساکن گردید.
همزمان با موارد گفته شده، در سرزمین ترکستان عشیرهای از ترکان بنام سلجوقیان در حال ظهور بودند که در ذیل به نحوه ظهورشان پرداخته میشود. تقاق (پدر سلجوق)، که معنایش تیر تازه است، مردی با شهامت و صاحب رای و تدبیر و مقدم بر ترکان غز بود و مرجع آنان به شمار میرفت و از هیچ گفته او سربر نمیتافتند و از اوامرش تجاوز نمیکردند. پادشاه ترکان که بیغو نامیده میشد سپاهیان خود را گرد آورد و قصد رفتن به بلاد اسلام کرد. تقاق او را از این کار نهی کرد. تقاق نزد بیغو بماند و فرزندش سلجوق بدنیا آمد. سلجوق همینکه بزرگ شد آثار و امارات نجابت و علامات تقدم در او آشکار گردید، پادشاه لقب ((سباشی)) به معنای فرماندهی ارتش به او بخشید.
به سبب تقدم سلجوق و طاعت و انقیادی که مردم از وی داشتند، همسر پادشاه شوی خود را بترساند و او را برانگیخت که سلجوق را بکشد. سلجوق چون این خبر را شنید، با همه گروهها که از وی اطاعت میکردند از دارالحرب به دیار اسلام رفت و به سعادت ایمان و مجاورت با مسلمانان نائل گردید. در نواحی جند رحل اقامت افکند و با کفار ترک به جهاد پرداخت. پادشاه ترکان از مسلمانانی که در آن دیار بودند خراج میگرفت، سلجوق عمال او را طرد کرد و آن دیار برای مسلمانان تصفیه شد(الکامل،ج۲۲،ص۱۸۰).
سلجوق در جند درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. فرزندان سلجوق عبارت بودند از موسی، میکاییل و ارسلان. میکائیل به بعضی از بلاد کفار ترک به جهاد رفت و جنگید و در راه خدا شهید شد و فرزندانی که از خود به جای گذاشت بیغو و طغرل بیک محمد و چغری بیک داود بودند که عشایرشان اطاعت از ایشان کردند(الکامل،ج۲۲،ص۱۸۱).
در سال ۴۳۲ هجری قمری پادشاهی، سلطان طغرل بیک محمد و برادرش چغربیک داود فرزندان میکاییل بن سلجوق بن تقاق استوار گردید(الکامل،ج۲۲،ص۱۸۰). طغرل بیک و برادرانش به اکثر استانهای ایران زمین دست یافتند ولی تا سال ۴۴۶ هجری قمری آذربایجان به حال خود باقی بود، در این سال سپاه طغرل بیک بدون جنگ و خونریزی وارد آذربایجان شد و امیر وهسودان روادی، فرمانبرداری طغرل را پذیرفت. در سال ۴۵۰ هجری قمری طغرل بیک، مملان پسر وهسودان الروادی را به حکمرانی آذربایجان برگماشت(کاویانپور،۱۶۰)
کیومرث حاجی محمدی؛ پژوهشگر حوزه فرهنگ و تاریخ
نظرات