روز زن است و من منتظرم کسی از شما یاد کند، اما انگار کسی از شما نامی نمیبرد!
انگار جهان میخواهد شما را انکار کند ای روشنتر از مهر. طراوت شما آموزگار باران است. لطف وجود نازنینتان بی بهانه مرا بلند میکند.
صحبت از زنان تاثیر گذار تاریخ است و من" آدرین ریج" و" سیمون دوبوار" و "دوریس لسینگ" و" ادویج دانتیکات" و" رکسانا مصلحی" و" مریم میرزا خانی" جین آستین" و" املین پنکهرست"و" فلورانس نایتینگل" و" مادر ترزا" و" مارگارت تاچر" و" زینب پاشا" " بی بی مریم بختیاری"،" صدیقه دولت آبادی"،" پروین اعتصامی" و... را میبینم که برای اعتلای جایگاه خود یا دیگرانی اندک، در جامعه تلاشها کردهاند و دانش و تجربه خود را به جهان عرضه داشتهاند. این قافله بسیار بزرگ است و صرف تلاششان ستودنی است.
اما...
چرا دنیا آنگونه که باید به زحمتهایی که شما متحمل شدهاید اعترا ف نمیکند؟
اندک فعالیت محدود در زمان و مکان قهرمانان خود را در بوق و کرنا کرده و به اندیشه زنان ما قالب میکنند؛ انگار میخواهند بگویند تنها اینان برای بشریت تلاش کردهاند!
چرا بر شخصیت زیبای شما و دنبال کنندگان راهتان و تلاشها و دانش شما که خیر دنیا و آخرت در آن است سرپوش میگذارند؟
انگار نمیخواهد فروغ رسالتان بر دامان فکر دیگر زنان دنیا پرتو افکند!
مادرانم! ای مادران مومنان!
شما تلاشگران راه آزادی فکر بشر بودهاید
شما نمونههای بی تکرار دنیایید.
همراهان بهترین بندهی خدا، پیامبر محبوبمان( صلی الله علیه و سلم)
آن زمان که دختران زنده به گور میشدند شما برای نجات بشر دوشادوش پیامبر خاتم مجاهدت داشتید و از جان و مالتان در این راه دریغ نکردید.
شما را در مسیر های پر پیچ و خم عبور اسلام از دل زمین میبینم و با خود میاندیشم براستی اگر شما یاور پیامبرمان نبودید چه پیش میآمد؟
حافظ چه خوش میفرماید:
"به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
تو را در این سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسن فروشان به جلوه آمدهاند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یک جهت حق گزار ما نرسد
هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد
هزار نقد به بازار کائنات آرند
یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد
دریغ قافله عمر کان چنان رفتند
که گردشان به هوای دیار ما نرسد
دلا ز طعن حسودان مرنج و واثق باش
که بد به خاطر امیدوار ما نرسد"
مادرم من تو را میشناسم بوی تو بعد از 1400 سال هنوز هم سر و جانم را آرام میکند، تو خدیجه( رضی الله عنکِ) هستی؛ هم او که بهترین تاجر در سرزمین خویش است اما به خاطر همراهی همسرش در راه رهایی انسان از بند بندگی اربابان زور و زر و تزویر سه سال در تحریم اقتصادی زیست و سرمایهاش را فدای دین خدا و آزادی بشر کرد، یا تو ام سلمه( رضی الله عنکِ) هم او که در راه دین خدا هجرت میکند و وطن را رها میکند.
با تو آشنایم، تو زینب بنت خزیمه(رضی الله عنک) هستی که مادر مساکین نام گرفتی و یا تو عایشه مادر پاکدامن مومنانی که بر جفای دوستان نادان و دشمنان خدا و رسولش شکیبایی کردی و رشته پیوند خود با خدا را نگسستی.
ای عایشه! مادرم ! چقدر به اندیشه و جنس صبر تو محتاجم.
تو ای ام حبیبه؛ دختر ابوسفیان! تو مادر فکر و احساس منی. تو که براستی به من آموختی که دوست داشتن پیامبر یعنی چه؟
تو مهر بانو مادر ایمانی من هستی فرق نمیکند زینب دختر جحشی یا سوده بنت زمعه یا حفصه دختر حضرت عمر(رضی الله عنه) هستی و یا ماریه قبطی و یا جویریه بنت حارث و یا صفیه دختر حی بن اخطب یا میمونه دختر حارث هستید که خدا از همه شما راضی باشد... برای من و دیگر زنان شما بهترین الگو و اسوه هستید.
دنیا دگرگون شده است ولی خواستهها و نیازها همانند که بود...
ما زنان اکنون هم در جهان قربانیان خشونتهای فکری و جسمی و جنسی هستیم و آزادی و هویت و امنیت میخواهیم.
آه چه حرفهای بسیاری بر دلم سنگینی میکند، اینکه ما زنان اکنون نیز زنده به گور میشویم؛ تنها نوع گورها کمی فرق کرده... در زمان شما بر زنان خاک و شن میریختند تا از صحنه روزگار محو شوند و اکنون در گور تعصبات بیجا و خواستههای به ظاهر مشروع دنیای مرد سالار مدفونیم.
مشکل ماجرا اینجاست که گاه ما زنان خود نیز طالب این مرگ دلخراشیم و چونان برههایی رو به سوی مسلخگاه اندیشه و جان در حرکت!
اندک فعالان کاروان اعتلای شخصیت زنان مشکلات و مصایب پای توانشان را مجروح کرده است چرا که یا از دین بیزارند و یا بی خبر!
و درد بزرگتر اینکه باقی زنان بی تفاوت تسلیم شرایط شدهاند.
به اصطلاح "همرنگ جماعتند".
بگذار دنیا از شما ننویسد...
چه غم...
این جفا در دل و جانم اگرچه سخت جانکاه است اما من رسالتم را در شناساندن شما به جهان میدانم.
شما را ندیدهام ولی محبت شما در دل و جان من است.
شما نورهای فرا روی زنان دنیایید در شب ظلمانی دنیای مدرن.
هر روز روز شماست و شما مادر تمام آزاداندیشان جهانید و برای زنان امت بهترین معنی آزادگی و هویت و تلاش.
چه بزرگوار بودهاید که وحی در خانههای شما نازل میشد.
خدا را سپاس میگویم که ما زنان مسلمان میتوانیم قرآن جاوید را در منازلمان مدارسه کنیم و آیاتش را تلاوت نموده و در زندگی خویش عملی نماییم.
خدا را سپاس میگویم که زن هستم و مانند شما میتوانم بیندیشم و راه پاکی و آزادگی و انسانیت در پیش گیرم.
خدا را سپاس میگویم که میتوانم امید این را داشته باشم که از جمله فرزندان شما قرار گیرم.
امیدوارم روزی برسد تمام زنان دنیا با شما آشنا شوند و به تاسی از منش والای شما خدا را بندگی کرده و دنیا را آباد نمایند.
ای مادران مؤمنان هر روز روز شماست.
نظرات