وزن برف روی بام ساختمان و سایبان بر حسب بیشترین بارش برف در یک دوره ٥٠ ساله طبق آمار هواشناسی محاسبه می‌شود(مثلاً در کردستان بارش برف سال ١٣٧٠). پس بارش برف ٥٠ سانتیمتری را نمی‌توان برف سنگین نامید. دو عامل زیر علت بروز چنین رخدادهایی است:

اشتباه در محاسبات مهندسی: اشتباه در محاسبات مقدار وزن برف، یا طراحی اعضای اصلی سایبان( تیراهن، نبشی و...) و یا طراحی ناصحیح اتصالات اعضا(جوشکاری، پیچ و مهره و یا ورق‌های اتصال) از طرف مهندس محاسب سازه.

 اشتباه در اجرا: این اشتباه یا از سوی مهندسان مجری و ناظر پروژه و یا از طرف استادکاران و عوامل اجرایی. بویژه برخی جوشکاران ساختمان که بدون علم به مراجع مهندسی، ادعا میکنند مقاومت جوش آنچنان است و این ذهنیت نادرست که می‌گویند( یک سانت جوش، یک تن وزن نگه می‌دارد) و گفته نادرستتر که ( مهندس جان تو جوشکاری را در کتاب خواندی و ما سالها است آن را تجربه می‌کنیم. تجربه با کتاب خیلی فرق دارد)گویی کتابهای مهندسی اطلاعاتشان را در خواب یافته‌اند. و گفته نادرستتر از این (فلان و فلان ساختمان را اجرا کردیم و چیزی هم نشد). ممکن است زلزله شدید طرح(به گفته عوام بالای ٧ ریشتر) بیاید و این استادکار در قید حیات نباشد تا ببیند آیا ساختمانش فرو ریخته است یا نه. این گفته‌ها در شهرهای رودبار، بم، سرپل ذهاب و... بارها و بارها گفته شده بود اما دیدیم که آن جوشهای محکم! و آن بتن‌های محکم! و آن تجریبات اصیل! چگونه زیر آوار رفتند.

در آیین‌نامه طراحی ساختمان محاسبات ساختمان بیمارستان، آتش نشانی، هلال احمر و... به‌گونه‌ای است که در شدیدترین زلزله‌ها نه تنها کشته نمی‌دهد بلکه حتی تیغه‌های آن نیز نباید تخریب شوند چه برسد به اسکلت آن. اما متاسفانه امروز نه زلزله و بلکه برف معمولی عامل تخریب بخشی از ساختمان بیمارستان بعثت و کشته شدن یکی از هموطنان و داغدار شدن چند خانواده شد.

در هر حال یکی یا چند علت بالا عامل این رخداد بودند که همه آنها علل انسانی است و لذا یاداوری و عمل به این نکات ضروری است:

١- مهندسان در براورد صحیح بارها و طراحی دقیق اعضا و اتصالات دقت کنند که این مهم نیازمند مطالعه مداوم و مفید پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه و عدم کپی برداری از طراحی‌های قبلی است. 

٢-کنترل‌کنندگان نقشه، مجریان و ناظرین ساختمان و پروژه علاوه بر مطالعه مفید و مداوم، امور واگذار شده را جدّی بگیرند و در وقت‌های لازم پروژه را بازدید کنند و از هرگونه رواداری خارج از آیین نامه‌های مهندسی و از اجتهاد در برابر نصّ شدیداً پرهیز کنند.

٣-مجریان تجربی(جوشکاران و شناژکاران) از اجتهاد شخصی پرهیز کنند. اجرایشان طبق نقشه و با رهنمودهای مهندس محاسب و ناظر باشد و به آموزه‌ها و آیین نامه‌های مهندسی پایبند باشند. زلزله و بارهای سنگین( مانند برف و سیل) هر ساله نمی‌آید و نمی‌تواند تجربه ساختان‌های اجرای شده را مبنا قرار داد.

٤-مالکان ساختمان و صاحبکاران(در ساختمان‌های شخصی) هیچوقت بخاطر اینکه گویا در هزینه صرفه‌جویی کنند، از اسکلت ساختمان مایه نگذارند. اهمیت اسکلت و اعضای اصلی ساختمان بسیار بیشتر از گچبری، نورپردازی و کابینت(بعضاً چند صد میلیونی) و نمای داخلی ساختمان است و کمکاری در اسکلت میتواند هزینه‌های جبران‌ناپذیری را به‌دنبال بیاورد.

گچبری، کابینت، فرش و... که  داشتن آن گاهی اوقات عامل خود برتربینی و ارزشگذاری‌های ناصحیح و دور از بندگی پروردگار است.

در کنار گفته‌های بالا و خارج از فضای مهندسی، مرگ این هموطن عزیز در این رخداد بار دیگر این آموزه آسمانی را به یادم آورد که مرگ نه جوان و نه پیر، نه متاهل و نه مجرد، نه مسافر و نه حاضر و نه فصل و زمان می‌شناسد و از جایی می‌آید که هرگز تصور نمی‌کنیم. چه کسی تصور می‌کرد که این هموطن (که خودش بیمار نبود) در بیمارستان که محل شفای بیماران است، آن هم نه در اتاق عمل و بخش بستری بلکه در فضای بیرون و در زیر سایبان جان به جان‌آفرین تسلیم کند.