رمضان، ماه روزه، ماه صبر، ماه جهاد، ماه متعادل شدن و متعادل ساختن از راه رسید، رمضان، ماه سوز، ماه ساز، ماه سوختن، ماه ساختن، ماه پویایی و شکوفایی ماه بالندگی و پایندگی، ماه از حضیض ذلت درآمدن و بر تارک افلاک نشستن، ماه وارستگی از اسارتهای درونی و بیرونی، ماه نو شدن، ماه دوباره متولد شدن، ماه از خودِ موجود فاصله گرفتن و به خودِ مطلوب رسیدن، ماه تحول در احوال و رسیدن به احسن الحال، ماه رهایی از آشفتگی‌های روحی، فکری، اخلاقی، فرهنگی و... ماه توبه و انابه و سبک شدن از بار گناهان و معاصی ماه تقدیر و برنامه ریزی، ماه قدرشناسی، ماه قدر خدا و پیامبر و قرآن را شناختن و دانستن، ماه خود را شناختن و به منزلت شایسته رسیدن، ماه بر سر سفره کریمانه کریم کار‌ساز نشستن و از کرم او بهره‌مند شدن، ماه تمرین بندگی و تزکیه یافتن، ماه صیقل و جلا دادن دل به یاد خدا، ماه توکل و تقوا که "من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب" و "و من یتوکل علی الله فهو حسبه".

ماه دفع کدورت‌ها و کینه‌‌ها، ماه دفع غم‌ها و نابسامانیها و نالیدن‌های بی مورد، ماه گل بر‌افشاندن، ماه بهاری شدن و قرآنی گشتن، ماه با ساقی ساختن و سقف فلک را شکافتن و طرح نو در‌انداختن، ماه رهایی از منیت‌ها و خودخواهی‌ها، ماه بیدار‌شدن از خواب غفلت، ماه خود را یافتن و خدا را دیدن [آینه غیب ‌نمـــــــا را ببین / ترک خودی کن و خدا را ببین] ماه موحّد شدن و به اهل صدق و صفا و وفا پیوستن، ماه جوشش، جنبش، درخشش و نورانی شدن، ماه شور و شعور و احساس، ماه رشد و تعالی و بدر کامل شدن، و ماه عید کردن، فرا رسید.

آری، این ماه با تمام عظمت‌های برگرفته از عظمت صاحبش یعنی خداوند ذوالجلال و الاکرام از راه رسید، ماه گرسنگی، ماه تشنگی و می‌دانیم که تا گرسنه و تشنه نشویم، به جایی نمی‌رسیم :

تا توانی تشنگی آور بدست
تا بجوشد آبت از بالا و پست

معمولاً نماد ملموس ماه مبارک رمضان تحمل تشنگی و گرسنگی‌هاست و بدترین نوع تشنگی و گرسنگی، تشنگی و گرسنگی روحی و روانی است؛ چرا که گرسنگی و تشنگی مادی تا حدود زیادی رفع شدنی است. اگرچه مرتفع ساختن نیازهای مادی و فیزیولوژیک هم امروزه هزینه‌بردار است، اما پیامدهای تشنگی و گرسنگی روحی بسی خطرناک‌تر از گرسنگی‌‌ها و تشنگی‌های مادی و جسمی است؛ چرا که با افسار گسیختگی‌های امروزین، مهار تشنگی‌ها و گرسنگی‌های جسمی اندکی دشوار شده است و مهار تشنگی‌ها و گرسنگی‌های روحی دشوارتر.

سخن گفتن از رمضان، تنها سخن گفتن از تشنه و گرسنه ماندن نیست، بلکه سخن گفتن از چگونگی رهانیدن خود و دیگران از تشنگی و گرسنگی است، اما راه معقول و مشروع رفع تشنگی‌ها و گرسنگی‌های روحی و روانی چیست؟ در پاسخ این پرسش باید گفت: تحمل چند ساعت گرسنگی و تشنگی مادی به خاطر خداوند و طبق برنامه او، انسان را به آنچنان سیری و سیرابی می‌رساند که بطور کلی تشنگی و گرسنگی ساعات محدود را فراموش می‌کند (الصوم لی و أنا أجزی به)؛ لذا رمضان با قرآن و روزه اش، در راستای رسیدن به تعادل شخصیتی، بسیار کارساز و مؤثر است؛ زیرا آنچه تعادل جسم و روح انسان را مختل می‌کند و بر‌هم می‌زند، عبارت است از شهوت بطن و شهوت فرج، حال اگر انسان در این دو زمینه توفیق یابد که قوه شهوت را به کنترل درآورد و به تعادل برساند، آن زمان شخصیت او به تعادل رسیده است. 

در مدرسه رمضان، معلم این مدرسه، شاگردان را به دوری از خوردن و آشامیدن (ترک شهوت بطن و دوری از نزدیکی با زنان (ترک شهوت فرج) مکلّف می‌کند و به آنان گوشزد می‌کند چنانچه در زمینه کنترل شهوت بطن و شهوت فرج، موفق عمل کنند، در سایر زمینه‌های زندگی موفق خواهند شد و غول شهوت قادر به سیطره یافتن بر آنان نخواهد بود. 

اینجاست که اندیشه انسجام می‌یابد و آماده‌ی به بار نشستن می‌شود، اما فکر نیازمند غذاست و غذای فکر، ذکر است"الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداًً و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الأرض ربنا ما خلقت هذا باطلاً" فکر بدون ذکر به چراغی بی روغن می‌ماند. پس روغنِ چراغِ فکر، ذکر است و با فکر و ذکر است که انسان ربانی می‌شود و نوای "ربنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک..." را سر می‌دهد و از هر گونه بیهوده‌کاری اجتناب می‌ورزد و راه نجات از آتش جهنم را می‌یابد و خود را در پناه خدا قرار می‌دهد که: "فقنا عذاب النار" و این شأن و جایگاه"اولوالالباب" است و بس.

این قدر گفتیم باقی ذکــــــر کن
فکر اگر جامد بود رو ذکــــــر کن

ذکر آرد فکر را در اهــــــــــــتزاز
ذکر را خورشید آن افسرده ساز 

با منور گشتن چراغِ فکر با روغنِ ذکر، انسان اهل شکر می‌شود. آورده‌اند که: من تفکرَ أبصرَ فکر کردن روشنی می‌آورد؛ اگر ما هنر فکر کردن را بیاموزیم و بیشتر فکر کنیم و فرهنگ تفکر را اشاعه دهیم آنجاست که اهل بصیرت می‌شویم؛ چرا که اندیشه ورزیدن، بصیرت‌زاست و با اهل اندیشه مصاحبت کردن، انسان را اهل بصیرت می‌کند. رمضان همچنین ماهِ توسعه یافتن شخصیت و فربه شدن آن است؛ ماه نجات از تنگ‌نظری‌ها و دگم‌بودن‌هاست؛ ماه آموختن فرهنگ رواداری و تعامل نیکو با دیگران است؛ ماه دوری از افراط و تفریط و رسیدن به حد وسط و اعتدال است؛ زیرا افراط انسان را مورد غضب خدا قرار می‌دهد و به سمت "مغضوب علیهم" می‌برد و تفریط انسان را به گمراهی می‌کشاند و به سوی "ضالین" سوق می‌دهد؛ لذا ماندن بر صراط مستقیم همان اعتدال و توازن در شخصیت است و این ماندن و ثبات مستلزم بودن با قرآن و زیستن با رمضان است؛ با رمضان که خود به نوعی، ذکری عملی و مجاهده‌ای نفسی برای نزدیک شدن به خدا و چیره ساختن نیازهای روحی بر نیازهای جسمی و ایجاد ارتباطی منطقی و جاودانه میان آسمان و زمین است. 

همچنانکه پیامبر رحمت می‌فرماید: به امت من در رمضان پنج عطیه و تحفه داده شده که به هیچ پیامبری پیش از من داده نشده است:

1_ هنگامی که نخستین شب ماه مبارک رمضان فرا می‌رسد خداوند به آنان نظر می‌کند و هر کس که خداوند او را مورد نظر لطف و مرحمت خود قرار دهد هرگز او را عذاب نخواهد کرد.

2_ بوی دهان روزه داران نزد خدا از بوی مشک و عنبر نیکوتر است. 

3_ فرشتگان در روز و شب برایشان استغفار و طلب آمرزش می‌کنند.

4_ خداوند بهشت را فرمان می‌دهد که: آماده شود و خود را برای بندگانش بیاراید؛ زیرا در آینده نزدیک از سختی های دنیا رهایی می‌یابند و به منزل کرامت شرفیاب می‌شوند.

5_ در آخرین شب از ماه مبارک رمضان خداوند همه آنها را می‌بخشد. 

مغفرت گناه به این ترتیب است که در آخرت از سر تقصیرات آنان می‌گذرد و در دنیا دل‌هایشان را از زنگار و آثار نامطلوب گناه پاک می‌گرداند.

باشد که بتوانیم با صیام و قیام این ماه خود به تعادل درونی و بیرونی در جمیع ابعاد شخصیتی برسیم و دیگران را از برکات این اعتدال برخوردار کنیم و از مدرسه رمضان با نمره عالی فارغ‌ التحصیل شویم و عید فطر را به شکرانه این موفقیت جشن بگیریم.