دکتر فضل الهادی وزین*

حمله‌ی خونین اخیر رژیم صهیونستی و حمایت بیشرمانه و مطلق حکومت ایالات متحده امریکا از جنایات و مظالم رژیم صهیونستی یک بار دیگر چهره‌ی سفاک و بیرحم این قدرت جهانخوار را که با بیشرمی ادعای دفاع از حقوق بشر و نشر دیموکراسی در دنیا را نیز سر میدهد به مردم دنیا بر ملا ساخت. شکست اسرائیل بدست آوردن اهداف جنگ تنظیم و تربیت وسازماندهى دقیق حماس همبستگی ملت با قیادت قیادت و رهبری سربکف و حاضر در صحنه نقش موثر رسانه ها خصوصا تلویزیون الجزیره در انعکاس حقایق تفاعل جهانی با قضیه فلسطین و حمایت بشری ازمردم مظلوم غزه تقویه روحیه‌ی ثبات مقاومت در محرومین و مستضعفین آشکار شدن چهره‌ی واقعی و همیشگی حکومت امریکا روشن شدن ماهیت حکومت های مزدور امریکا در منطقه حرف آخر سرانجام پس از 22 روز و شب وحشت و جنایت وبربریت لشکر درنده و خون آشام رژیم صهیونستی در شهر غزه‌ی فلسطین، حکومت کیان غاصب اسرائیل با اعلان آتش بس یکطرفه سر از ساعت 2 بجه شب یکشنبه (18 جنوری2009 م ) بوقت گرینویچ حملات هوایی وزمینی وبحری قوای تا به دندان مسلح خود را ظاهرامتوقف اعلان کرد.
این عملیات نظامی صهیونستی که بعضی از کارشناسان نظامی بین‌المللی آن را بدترین وشدیدترین حمله نظامی در دو سه دهه اخیر توصیف می نمایند مدت سه هفته را دربرگرفت که بصورت مسلسل وشبانه روزی از زمین وهوا وبحر ادامه داشت. درجریان این حمله بیش از "1390 " نفر از مردم بی گناه فلسطین که قریب نصف آن را زنان واطفال تشکیل می دهد به شهادت رسیده وبیش از پنج هزار نفر دیگر اعم از زنان واطفال وپیر مردان جراحت بر داشته اند که حالت صحی تعداد زیادی از انان وخیم خوانده شده است. قابل یاد آوریست که کشف و بیرون اوری اجساد شهدا و مجروحین هنوز هم ادامه دارد و آمار تلفات غیر نظامی هر لحظه رو به ارتفاع میباشد. همچنان طی این حملات – وحشیانه که بعضی از رسانه های جهان از آن به کشتار وقتل عام یادمی کنند- خسارات مالی هنگفتی به ملت ستمدیده فلسطین وارد آمد وتقریبا بنیه تحتی غزه مانند مواصلات, برق زراعت آبرسانی وبالآخره نظام تعلیمی وغیره آسیب نا قابل جبران برداشت که شاید اعمار مجدد غزه تا سالین درازی در صورت وجود امکانات واموال نیز ممکن ومقدور نباشد. بادرنظر داشت اهمیت این فاجعه دلخراش انسانی که در پیش چشم جهانیان اعم از حکومات، ملتها, دول, سازمان های بین المللی وبه اصطلاح جامعه جهانی بوقوع پیوست وانعکاسات مهمی از خود چه در سطح منطقه وجهان بجا خواهد گذاشت ایجاب می کند تا بعضی از جوانب آن مورد بررسی وتحلیل قرار بگیرد تا درسی باشد برای همه وانگیزه ای برای بیداری بیشتر درمیان کسانیکه به سرنوشت بشریت, امت اسلامی وملت خویش رسالتمندانه ومسؤلانه می اندیشند و با قرار گرفتن درصف حق وعدالت با باطل وظلم درهر شکل وصورتی که باشد جهاد ومبارزه می نمایند. شکست اسرائیل بدست آوردن اهداف جنگ: هر چند رژیم صهیونستی اسرائیل در آغاز جنگ خونین خویش علیه مردم مظلوم وبی دفاع فلسطین در غزه ظاهرا اعلان کرد که هدف از براه انداختن این جنگ مجبور ساختن حرکت مقاومت اسلامی (حماس) وسائر گروهای مجاهد ومقاوم در غزه به توقف پرتاب موشک به مناطق اشغالی شمال غزه ویا آنچه که بصورت غلط ونادرست مناطق جنوب اسرائیل نامیده میشود است. این در آغاز جنگ بود، اما بعدها زمامداران مستکبر و ددمنش اسرائیل ازجمله وزیر خارجه اسرائیل لیفنیی – اذعان مینمودند که هدف دیگر حمله بر غزه عبارت است ازتغیر وضع موجود درانجا یعنی پایان دادن به حکومت حرکت حماس. آنچه که ذکر شد فقط اهداف معلن حمله بر غزه بودمگر هدف اساسی واولین رژیم صهیونستی وپشتیبان اصلی آن امریکا وهمکاران منطقوی آن یعنی بعضی حکومتهای عربی ازجمله مصر واردن واداره خودگردان فلسطین برهبری محمود عباس ابومازن این بود تا اسرائیل بااین حمله به زعم آنان به وجود حرکت مقاومت اسلامی یعنی حماس در نوار غزه پایان بدهد وحکومت منتخب مردم فلسطین برهبری حماس را که در اثر دسائس بیرونی وداخلی از طرف اداره محمود عباس منحل اعلان شد بود ولی عملا وجود دارد سر نگون بسازد ، وبدینترتیب اداره غزه بار دیگر به سازمان فتح برهبری ابومازن که مخالف مقاومت مسلح با اسرائیل است ودر همکاری با رژیم صهیونستی قرار دارد سپرده شود. هدف دیگر اسرائیل ازین حمله ریشه کن ساختن مقاومت وجهاد مردم غزه علیه اسرائیل وازبین بردن ویا حد اقل تضعیف جدی همه گروهای مجاهد ومقاوم اعم از حماس , جهاد اسلامی وغیره بود تا بعد ازین دیگر سرزمین فلسطین برای همیشه از وجود نیروهای مجاهد ومقاوم که سنگر جهاد ومبارزه مسلحانه علیه رژیم صهیونستی را مردانه گرم نگهداشته اند وروز بروز در حال رشد گرفتن اند خالی شود. ولی سؤال مهم اینجاست که آیا پس از سه هفته کشتار وقتل عام وتخریب رژیم صهیونستی چیزی ازین اهداف یاد شده را بدست آورد؟ در جواب این سوال باید گفت که موفقیت و ناکامی در جنگها توسط متخصصین و کار شناسان امور نظامی و سیاسی بر اساس کامیابی طرفین درگیر خصوصا طرف مهاجم و حمله آور در بدست آوردن اهداف جنگ سنجیده می شود، بر مبنای این معیار و با در نظر داشت حقائق موجود درروی زمین میتوان گفت که پس از سه هفته بمباردمان وبه توپ وتانک بستن وتخریب وسوختن با بمب های خوشه ای و فاسفورس اسرائیل درتحقق اهداف خویش ازین حمله وحشیانه ناکام مانده است. پرتاب راکتهای حماس وسائر گروهای مقاومت وجهاد از همان نخستین لحظات اغاز جنگ تابه دقائقی که ایهود اولمرت صدراعظم رژیم صهیونستی آتش بس یکطرفه را اعلان می کرد همچنان ادامه داشت و تا کنون نیز مستمر است ، وجود این حقیقت به این معنی است که رژیم صهیونستی وقوای تا به دندان مسلح اسرائیل با وجود همه بربریت و وحشت نتوانست مانع کوبیده شدن اسرائیل توسط راکتهای حماس و دیگر مقاومین شود. ناکامی واضح وروشن اسرائیل در بدست آوردن این هدف می رساند که سر دمداران آدمکش رژیم صهیونستی وقوای وحشی آن رژیم در رسیدن به ابتدائی ترین هدف اعلان شده جنگ ظالمانه شان علیه مردم فلسطین در غزه به ناکامی بسیار شرم آور دچار شده اند. رژیم صهیونستی اسرائیل در هدف دیگرش یعنی سلب قدرت مقاومت از حماس وسائر مجاهدین در غزه واضح تر ازهدف اول به ناکامی مواجه شد ،زیرا مجاهدین بامقاومت مردانه وتاریخی خویش نه تنها به مطالبات وتفرعن اسرائیل سر تسلیم خم نکردندبلکه با شهامت وپایمردی جهادی تا آخرین لحظه ضربات ومرگباری را بر پیکر ماشین جنگی رژیم صهیونستی وارد آوردند که آثار مهلک ان تا سالیان دررازی جسد کثیف رژیم صهیونستی را بدرد خواهد آورد. هدف سوم ومهم این حمله جهنمی که سرنگونی حکومت قانونی فلسطین برهبری حماس در غزه بود نیز تحقق نیافت, هرچند نظام حکومتی مخصوصا سیستم اداری وامنیتی وتعلیمیی وصحی در اثر بمباردمان هوائی وزمینی وبحری قوای صهیونستی متحمل ضربات شدید و جبران ناپذیر شد مگر سیطره حماس بر غزه واداره آن تا آخرین روز جنگ باقی ماند وحکومت غزه توانست تا با درایت وایفای مسؤلیت شاهرگهای اساسی خدمت به مردم مظلوم خویش را زنده نگهداشته باوجود مشکلات زیاد به وظائف خود به حیث یک حکومت خدمتگار به مردم در عرصه های مختلف عمل نماید. این خود نمایانگر آن تربیت درست,اخلاص, پایمردی و از خود گزری وتنظیم دقیق ودرست در صفوف ملت مسلمان فلسطین وحرکت مقاومت اسلامی حماس می باشد. به عبارت دیگر حماس حرکت و حماس حکومت در اداره کامیاب بحران مثال ونمونه ای به جهانیان تقدیم نمودکه کار نامه ای قابل تقدیر وستایش و تجربه ای قابل مطالعه واستفاده میباشد. تنها کامیابی اسرائیل در غزه همان قتل و کشتار مردم بى دفاع و سوختاندن وتخریب کور کورانه است که جز از رسوائى و شرم و تقبیح حاصلى براى این کیان غاصب و ظالم و سردمداران جنایتکار آن نداشته است. تنظیم و تربیت وسازماندهى دقیق حماس: یکی از درسهاى مستفاد از جنک اخیر غزه مستواى عالى تنظیم دقیق و تشکیلات با کفایت حرکت مقاومت اسلامى حماس در عرصه هاى مختلف اعم از جهاد و مقاومت مسلح، کار سیاسى متوازن ومناسب ،خدمات عمومى، اعلام و ارتباط جمعى،رسیدکى به شهدا و مجروحین و غیره است که از هر نظر درایت وکفایت رهبران و افراد این حرکت مردمى را در رهبرى وقیادت ملت فلسطین بخصوص مردم غزه در بد ترین شرائط و ظروف به نمایش گذاشت. کار کرد و نحوه‌ی تعامل و برخورد حرکت و حکومت حماس در اداره‌ی بحران یا آنجه که از آن در اصطلاح سیاست و علم اداره بنام " Crisis management" یاد میشود بر اساس سنجش وتحلیل متخصصین و صاحب نظران تا حد زیادى تعجب آور و شگفت انگیز بود، زیرا با وجود شدت و وحشت کم نظیر حمله‌ی اسرائیل – دولتی که بهیچوجه از نظر نیرو ى بشرى و قوت مادى و تکنولوجى با حرکت حماس قابل مقایس نیست- رهبران و مسؤلین یعنى قیادت حماس در طول معرکه دست و پاچه و سراسیمه نشده وبا کمال استقامت و سکون و تمرکز لازم به اداره و قیادت نبرد دفاع از غزه پرداختند. با وجود به شهادت رسیدن بعضى از مهمترین شخصیتهاى قیادى وکادرهاى کلیدى مانند دکتور نزار ریان عضو دفتر سیاسی و سعید صیام وزیر داخله خلای قیادت و رهبرى در صفوف حماس به نظر نرسید وکسی احساس نکرد که حماس به قحط الرجال در رهبری و کادر های مهم دچار است. علاوه از جبهه نبرد عسکری و نظامی کفایت و درایت حماس در دو جبهه مهم دیگر جنگ یعنی سیاست و مطبوعات و رسانه ها نیز در خور تامل و تحسین است زیرا همه شاهد بودیم که اعضای بخش سیاسی حماس و سخنگویان آن با حضور بر وقت و درک درست و به موقع از وضع سیاسی و تحولات میدانی و موقفگیری معتدل و واقعگرا این دو جبهه جنگ را نیزخوب گرم نگهداشته و از خود درایت و کارایی لازم نشان دادند. بدون شک وجود تنظیم و اداره‌ی عالى به این مستوا و درجه نتیجه‌ی تربیت ایمانی و فکری و اخلاقی و مسلکی دوامدار ومسلسل و ساختار وتشکیلات دقیق در صفوف و رده های حرکت حماس است محصول دها سال کار و مبارزه و خبره و تجربه میباشد و در حقیقت رمز اساسی قوت وکاربرد وموفقیت حرکت مذکور را در همین نقطه باید جستجو کرد و از آن باید آموخت زیرا به فرموده‌ی رسول الله صلى الله علیه وسلم: " الحکمة ضالة المؤمن فهو احق بها أینما وجدها" دانش و حکمت و تجربه متاع کمشده‌ی مسلمان است و او یعنى مؤمن اولى و حقدار تر است به بدست آوردن و یافتن آن. همبستگی ملت باقیادت: اسرائیل با وحشت وخشونت وهدف قرار دادن مردم بی گناه وملکی و بالا بردن تلفات غیر نظامی خواست تا مردم غزه را علیه حرکت مقاومت اسلامی (حماس) تحریک نموده وبرای انان اذعان کند که گویا مقاومت حماس وجهاد اسلامی وسائر گروهای مجاهد ومقاوم سبب قتل وکشتار وتلفات وتخریب در غزه است و اگر حماس دست ازمقاومت بردارد اسرائیل جنگ را متوقف می سازد. این ترفندی بود که رژیم صهیونستی وسردمداران آن ورسانه های وابسته به صهیونیزم جهانی از همان روز اول جنگ بصورت مسلسل به خورد مردم غزه ووجهانیان می دادند ولی این حربه دشمن نه تنها روحیه مقاومت وهمبستگی در ملت مسلمان فلسطین را تضعیف نکرد بلکه تلاحم وبهم پیوستن واتحاد این ملت قهرمان وحمایت آن از مقاومت وحکومت منتخب برهبری حماس را هر چه بیشتر تقویت نمود. در اثر پشتیبانی ملت مسلمان از مقاومت ومجاهدت بود که رژیم صهیونستی متحمل تلفات سنگین شد. صبر و پایمردی , اخلاص وعزیمت فولادین مردم مجاهد فلسطین اعم از زنان , پیرمردان وجوانان در جریان حمله و واستادگی و شهامت آنان با وجود جاری بودن جوی خون عزیزان شان یقینا ایمان افروز و قابل تأمل بوده ومستحق تحسین وآفرین بسیار بزرگ می باشد. البته درنظر باید داشت که این صبر وشهامت وپایمردی فقط در سایه‌ی ایمان قوی به خداوند متعال و باورمتین به حقانیت و عدالت قضیه‌ی فلسطین برای مردم فلسطین ممکن ومیسر شده است ویکبار دیگر تأکید می نماید که ایمان برکفر وحق برباطل و عزیمت بر وحشت همیشه و همواره غالب خواهد بود. یقینا شگفت انگیز و دیدنى است که در طول سه هفته جنگ وحشیانه‌ی مسلط بر غزه با وجودیکه از زمین و هوا وبحر یعنی از زمین و اسمان آتش و گلوله می بارید هیچ فردی از مردم غزه حاضر نشد تا در پرده های تلویزیونی و امواج رادیویی حرفی بگوید که نشانی از بزدلی ، یأس، ضعف و شکست داشته باشد. فلسطینی های سلحشور با این کارشان کارنامه های صدر اسلام وصحابه کرام را در اذهان زنده ساخته ویکبار دیگر ثابت نمودند که واقعا اسلام و ایمان و چنگ زدن به ریسمان خدا وپابرجا بودن بر اصول ومبادی معجزه می آفریند و ملت ها را از قلب مهلک ترین مشکلات وسختی ها به طرف کامیابی و انتصار رهبری و هدایت می کند. قیادت و رهبری سربکف و حاضر در صحنه: همانطوریکه تعلیمات اسلام و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم و صحابه ء کرام و ائمه ء دین ایجاب می کند قیادت حماس با جانبازی و رشادت و گرفتن جان در کف یکجا وهمراه با دیگر مجاهدین ومقاومین تحت رهبری و قیادت شان شب و روز در صحنه ء نبرد و جنگ و در زیر بردمان و گلوله حاضر بوده مقاومت را از سنگر اول وقلب معرکه رهبری و قیادت می نمایند. وقتیکه قائد و رهبر خود در صحنه حاضر بوده و آماده قربانی جان و فرزند وموقف و همه چیز خود در راه اهداف و آرمانهای عالی واصولی بوده و قبل از دیگران در سنگر قربانی حاضر باشد واضح است که افراد دیگر در رده های مختلف همه تا آخرین رمق مانند قاید و رهبر شان آماده نبرد و پیکار و قربانی می باشند. رهبران و قیادات حماس از آغاز تأسیس و قیام این حرکت تا به حال ثابت نموده اند که واقعا در صف اول و پیشاپیش ملت خویش قرار دارند و هر وقتی که ضرورت به قربانی باشد قبل از دیگران با جان و مال و اولاد و اقارب شان حاضر می باشند. این روحیه چه در سابق و چه در جنگ اخیر غزه کاملا مشهود بود ، شهادت سرداران رشیدی چون دکتور ریان نزار و استاد سعید صیام و یاران همیشه در سنگر ایشان با اعضای خانواده و فرزندان و برادران شان مثالهای واضحی از این حقیقت است که اگر قائد و رهبر در خط اول لشکر و صف قربانی حاضر باشد شکست آن لشکر کار ساده نیست. رهبران حماس و جهاد اسلامی با حضور عملی شان در صحنه های گرم نبرد و پیکار حق علیه باطل نه تنها خاطرات جاودان سرداران سپاه جهاد در صدر اسلام را در اذهان تداعی نمودند بلکه سیر و روش رهبران سابق حرکت خویش چون امام شهید حسن البنا ، امام شهید احمد یاسین ، دکتور عبد العزیز رنتیسی و دیگران را موفقانه دنبال کردند. اثر این سنت نیکو در سیر معرکه به نفع مجاهدین غزه و استمرار مقاومت در سخترین شرائط و ظروف کاملا مشهود و ملموس بود. نقش موثر رسانه ها خصوصا تلویزیون الجزیره در انعکاس حقایق: شکی نیست که اکثر وبیشتر رسانه های جمعی در غرب و کشورهای اسلامی و جهان سوم زیر تأثیر مستقیم و غیر مستقیم امپراطوریهای صهیونستی حاکم بر رسانه ها در جهان قرار داشته وبر اساس اهداف صهیونستی تلاش می ورزند تا حقایق را کتمان نموده ویا حداقل وارونه جلوه بدهند و به اصطلاح به چشم مردم خاک زده وافکار عمومی جهانیان را از شنیدن حقائق وتفاعل با آن منحرف بسازند. در جنگ اخیر غزه این روش مزورانه و مخالف با تمام معاییر حق و عدالت کاملا واضح بوده وهمه شاهد بودیم که تلویزیونهای چون سی ان ان ، بی بی سی ، فاکس نیوز و آژانس های خبری چون رویترز ، اسیوشتد پرس، فرانس پرس، و پایگاه های مهم انترتی چون یاهو در کتمان حقایق و پوشاندن جرایم رژیم صهیونستی و مظالم آن بی شرمانه تلاش نموده و اعمال صهیونست های وحشی را با بیشرمی تمام توجیه می کردند. مگر درکنار این رسانه های دروغ پرداز و کتمان گر حقایق ، بعضی از رسانه و وسایل ارتباط جمعی دیگر بارشادت و مردانگی در ادای رسالت بزرگ انسانی شان موفق بدرآمده و خبرنگاران شان با مهارت بی نظیر مسلکی از قلب معرکه جهانیان را از مظالم بی حد حصر اسرائیل در غزه باخبر نگهداشتند که در تکوین افکار عمومی جهانیان علیه مظالم خانمانسوز اسرائیل و تشدید نفرت عمومی از کیان صهیونى و جنایات لشکر وحشى آن و روشن شدن جهره دولتها و سازمانهاى حامى و همکار صهیونیستها مانند امریکا و انکلستان وفرانسه وبعضى حکومتهاى عربى نقش بسیار مثبت و مهم بازى کرد. بدون شک جا دارد تا از شبکه‌ی تلویزیونی «الجزیره» در این راستا منحیث یک رسانه‌ی نمونه و الگوی نشر حقایق یاد کرد. الجزیره‌ی عربی و انگلیسی و شبکه‌ی خبر نگاران آن شب و روز و لحظه به لحظه جریانات صحنه‌ی جنگ را گزارش داده و اداره‌ی تحریر و نطاقان و گردانندگان شبکه های مذکور با اداره و برنامه ریزی بر وقت و درست مثال زنده و نمونه‌ی واضحی از ژورنالستان مسلکی، بارسالت و انسان دوست را به دنیا تقدیم نمودند. تلویزیون الجزیره در قدم اول و بعضی دیگری از رسانه در قدم دوم برای نخستین بار در تاریخ رسانه های جهانی احتکار و انحصار صهیونزم وغرب را بر وسایل ارتباط جمعی موفقانه شکسته و برای ژورنالستان درس نشر حقایق را عملا ارائه نمودند. تجربه‌ی کامیاب شبکه ء تلویزیونى الجزیره و دیگر وسائل ارتباط جمعی همانند آن در پوشش رسانه ای جنگ غزه قابل مطالعه و تحقیق و بررسی و استفاده از طرف سایر رسانه ها و ژورنالستان از جمله ژورنالستان در کشور ما می باشد. تفاعل جهانی با قضیه فلسطین و حمایت بشری ازمردم مظلوم غزه: همزمان با تشدید حملات وحشیانه رژیم صهیونستی علیه مردم غزه و توأم با واضح شدن ملامح و آثار خانمانسوز جنایت های صهیونستان ،تفاعل و حمایت مردم صلح دوست جهان وتوده های بشری درمناطق مختلف دنیا از مردم غزه وتقبیح جنایات رژیم صهیونستی آهسته آهسته شدت یافت و دیدیم که نقاط مختلف دنیا از آمریکای لاتین تا اروپا و آسیا و کشورهای اسلامی شاهد برپایی تظاهرات دها ملیون انسان در حمایت از مردم غزه بود. این تظاهرات عظیم و گسترده که روز به روز اوج می گرفت وتا کنون ادامه دارد فشار زیادی را به رژیم صهیونستی و حمایت کننده گان بین المللی آن یعنی امریکا و بریتانیا و فرانسه و حکومت های مزدور استعمار در منطقه و سازمان های بین المللی مثل ملل متحد وارد کرد. با وجود خیره سری و بیشرمی سردمداران رژیم صهیونستی و حمایت کننده گان آن این تظاهرات در توجیه و رهبری افکار عامه جهان علیه اسرائیل و امریکا و مزدوران منطقوی آن نقش مهمی بازی نموده و توقع می رود که در آینده این تاثیر قوت بیشتر کسب نموده و باعث لجام کردن قوتهای ظالم و تخفیف مظالم آنان بر بشریت مظلوم و مستضعف باشد. فائده دیگر این تظاهرات خیابانی تقویت روحیه و مورال مردم غزه و مجاهدین سلحشور فلسطین است، زیرا بدون شک پشتیبانی دها ملیون انسان در سرتاسر جهان از مقاومت برحق مردم فلسطین و حرکت مقاومت اسلامی حماس در شرایط بسیار بحرانی باعث تقویت روحیه‌ی آن در ثبات و صبر بر حق می باشد. پشتیبانی مردمی از قضایای برحق و نبرد ومقاومت آزادیبخش ملتها همواره در سر نگونی و به زانو در آوردن طواغیت و استعمارگران نقش سازنده ومهم داشته است که نمیتوان به هیچ وجه از اهمیت آن انکار ورزید. وقتیکه توده های ملیونی بشریت مظلوم و مستضعف در نقاط مختلف دنیا که از ظلم و ستم استعمارگران اشغالگر و طواغیت وابسته به انان جان شان به لب رسیده به خیابانها بریزند و با فریادهای رسا و دشمن شکن از مقاومت ومبارزه علیه ظلم و استعمار و استکبار و اشغال حمایت و دفاع نمایند یقینا رفته رفته این حرکتهای مردمی به سیل و طوفانی تبدیل خواهند شد که استعمارگران اشغالگر و مزدوران حلقه بگوش انان را چون خس وخاشاکی به کام مرگ و نیستی فرو برده و آزادى و نجات را براى انسانیت به ارمغان بیاورد. نقطه‌ی دیکری که درین راستا قابل اشاره می باشد این است که ملیونها انسان در نقاط مختلف جهان با وجودیکه مسلمان نیستند با حمایت از مردم فلسطین در برابر مظالم اسرائیلیهاى صهیونیست به خیابانها ریختند، این کار ایشان استجابت درست نداى فطرت ووجدان انسانى است که خداوند متعال جل جلاله در هر سرشت هر انسان به ودیعه کذاشته است. این به این معنى است که ضمیر انسانیت ونداى فطرت هنوز در انسان قرن بیست ویکم کاملا نمرده است و بشریت مستضعف و محروم به صرف نظر از دین و معتقد از استعمار و ظلم واشغال نفرت دارد ودر جستجوى نجات از جنکال ستمکرانى جون امریکا و اسرائیل بوده و قابلیت بسیج شدن در حمایت و دفاع از مظلومین و محرومین را دارد. بر مسلمانان است تا با درک این حقیقت جشم کشا حقائق دین و قضایاى بر حق خویش را بصورت درست و حکیمانه به مردم دنیا در خارج از جهان اسلام عرضه نموده و تعاطف و حمایت آنان را در نبرد علیه استعمار و طغیان کسب نمایند. همچنان بر مسلمانان است تا بر اساس وجیبه‌ی شرعى و انسانى شان از مظلومین و مستضعفین دنیا هر جند که پیرو دین اسلام نباشند حمایت نموده نقش خود را بحیث امت وسط و رهنما در تشکیل جبهه‌ی جهانى مستضعفین و محرومین علیه استکبار و استعمار وطغیان و استبداد رسالتمندنه ایفا نمایند. تقویه روحیه‌ی ثبات مقاومت در محرومین و مستضعفین: درس دیگری که در آثار و پیامدهای جنگ غزه و شکست ماشین جنگی اسرائیل در غزه بسیار قابل توجه می باشد تقویه‌ی روحیه مقاومت و مبازه در ملت های مظلوم و ستم دیده و تحت استعمار و ثبات و مقاومت بر حق آنان در برابر باطل است. ناکامی شرم آور رژیم صیهونستی در برابر عزم و اراده‌ی فولادین ملت مجاهد فلسطین که بار دیگر پیروزی خون بر شمشیر و مشت بر تانک و فولاد را بر تارک تاریخ مبارزات حق طلبانه‌ی معاصر با خط سرخ رقم زد باعث شد تا ملت های مستضعف و ستم دیده و همه محرومین جهان به پیروزی شان بر باطل امیدوار تر شده و در عزم و اراده‌ی شان قوت و نیروی بیشتر پدید آید. زیرا جهانیان به چشم سر دیدند که ماشین جنگی اسرائیل با وجود داشتن همه قوت و نیروی مادی در برابر ایمان عزیمت و اراده‌ی ملت مجاهد فلسطین کار آیی خود را از دست داد و رژیم صهیونستی و غاصب اسرائیل در شکستن اراده‌ی جهاد و مقاومت مردم فلسطین از بین بردن و تضعیف مقاومت نیروهای مجاهد آن سرزمین ناکام و شرمسار از میدان جنگ بیرون آمده و پس از سه هفته جنگ و وحشت آفرینی سر انجام از پیروزی و تحقق اهداف خویش مأیوس و به اعلان آتش بس یکطرفه مجبور شد. شکی وجود ندارد که شکست اسرائیل در برابر اراده‌ی مردم فلسطین و مقاومت جانانه‌ی حماس درسی است براى همه ملتهاى در بند و مستضعف جهان که سر انجام مشت آنان بر فولاد و آهن دشمن غاصب و غاشم پیروز گردیده اشغالگران و استعمارگران دیر یا زود شرمسار و ناکام از میدان فرار خواهند کرد" وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون" آشکار شدن چهره‌ی واقعی و همیشگی حکومت امریکا: هرچند تاریخ حکومتهای ایالات متحده‌ی امریکا بحیث یک نیروی استعمار گر و قلدر تاریخ معاصر پر از صحنه های دلخراش حمایت از ظلم و بر بریت و تجاوز در نقاط مختلف جهان است و خود آمریکا – یعنی حکومت امریکا - بحیث یک نیروی متجاوز استعمار گر تاریخ سیاه و خونین قتل و کشتار و اشغال در جاپان، ویتنام، عراق، افغانستان و سایر نقاط جهان دارد ولی حمایت بی چون و چرا و همه جانبه‌ی آن کشور در تمام مراحل از رژیم صهیونستی و مظالم غیر انسانی آن بر مردم فلسطین نقش و ماهیت استعماری این امپراطوری ظالم را در بخاک و خون کشیدن ملت های مظلوم بیشتر روشن میسازد. حمله‌ی خونین اخیر رژیم صهیونستی و حمایت بیشرمانه و مطلق حکومت ایالات متحده امریکا از جنایات و مظالم رژیم صهیونستی یک بار دیگر چهره‌ی سفاک و بیرحم این قدرت جهانخوار را که با بیشرمی ادعای دفاع از حقوق بشر و نشر دیموکراسی در دنیا را نیز سر میدهد به مردم دنیا بر ملا ساخت. جهانیان شاهد بودند که چگونه رئیس جمهور امریکا جورج بوش، وزیر خارجه کوندلیزارایس، زلمی خلیلزاد نماینده‌ی دایم امریکا در ملل متحد – متاسفانه نام افغانی بسر دارد و بد بختانه در افغانستان تولد یافته است- و سائر افراد صهیونست حکومت آن کشور باپر رویی و دیده درایی بسیار و قیحانه روی پرده های تلویزون آمده و بدون گفتن حرفی از مظالم اسرائیل متجاوز فقط خواهان تأمین امنیت اسرائیل و توقف راکت های حماس به اسرائیل می شدند. اسرائیل که شب و روز از زمین و هوا و بحر توسط طیارات و جنگ ابزار های امریکایی به قتل عام و کشتار و تخریب در غزه ادامه میدهد از نظر اداره‌ی صهیونست بوش هیچ جرمی را مرتکب نشده که حد اقل مستحق یک لفظ توبیخ و حتی انتقاد نرم باشد، ولی ملت مظلوم فلسطین و مقاومت که برای دفاع مشروع از نفس در برابر هجوم و تجاوز دشمن تا دندان مسلح گاهی موشکی چند – که در خود فلسطین با ابتداء ترین وسایل ساخته شده و قطعا با اسلحه‌ی مدرن اسرائیل و امریکا قابل مقایسه نیست – به طرف اهداف نظامی در اسرائیل پرتاب میکند مستحق تقبیح و سرزنش و نابودی است. این است منطق طاغوتی و ظالم امریکا و این است آن نظام نوین جهانی که امریکا در جهان میخواهد تطبیق نماید و این است پایان تاریخ و آخرین مدارج تمدن و انسانیت و پیشرفت و آزادی در قاموس حکومت ایالات متحده‌ی امریکا!!! که قانون جنگل بمراتب از آن خوبتر و مهذب جلوه میکند. رویدادهای خونین غزه باردیگر ثابت ساخت که حکومت امریکا همیشه یار و حامی و مدافع ظالم و متجاوز و ستمگر است وهیچگاه نباید ملتهای مظلوم دنیا بر این نظام ظالم اعتماد نمایند زیرا بقول معروف آزموده را آزمودن خطاست بقول نبی اکرم صلی الله علیه وسلم: "لا یلدغ المؤمن من جحر مرتین" یعنی مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. موقفگیری سراسر ظالمانه حکومت امریکا برهبری جورج بوش- که تا ساعتی پس از تکمیل این مقال جایش را به اداره جدید باراک اوباما میسپارد – طوریکه همه میدانند و قسمیکه خود امریکاییها و حلیف همیشگی شان یعنی بریتانیا میگویند باعث بلند رفتن میزان خشم و نفرت مردم دنیا خصوصا جهان اسلام در برابر امریکا و غرب شده است. قابل سؤال است که حکومت امریکا تا جه وقت به این نحوه عمل نموده و نفرت و کراهیت و دشمنى ها را علیه خود بجان می خرد و بازهم قابل سؤال است که ملت امریکا که خود قربانی استعمار و ظلم و اشغال بوده است وبراى آزادى خویش نبرد و جنک آزادیخواهانه انجام داده و درین راه متحمل قربانیهاى بیشمار شده است تا بکى به زمامداران خویش در قصر سفید اجازه میدهد تا بر خلاف همه موازین حق و عدالت و حقوق بشر وتمام میثاقهاى بین المللی و اعراف مشروع و مقبول دنیا و تعلیمات ادیان جهان به بپشتیبانى کور کورانه و بیدریغ از مشتى صهیونیست آدمکش و تروریست که کارى جز قتل و غارت و تخریب ندارند ادامه داده و احساسات مردم دنیا را علیه امریکا وملت آن بر انگیزند؟ و سؤال دیکر این است که تا بکى مردم امریکا قیمت عملکردهاى نا درست و ظالمانه‌ی زمامداران خود را پرداخته و حاضر خواهند بود تا از جهان بشریت و برادران همنوع خویش در انسانیت و آدمیت بریده ومنعزل زندگی نموده از لذت زندگى و گشت و گذار با امنیت و پر از صلح و اطمینان و سکون در خارج از مرزهاى کشور شان محروم بمانند؟ شعار انتخاباتى رئیس جمهور جدید امریکا آقاى باراک اوباما " تغییر" بود و بر اساس همین شعار اکثریت مردم امریکا در نفرت و انزجار از سیاستهاى بوش به او رأى دادند، و خود آقاى اوباما که در رکش خون یک مرد سیاهبوست افریقائى- که متاسفانه بخاطر رنک بوستش همیشه جه در امریکا و جه در افریقا مظلوم واقع شده ومضطهد بوده است - جریان دارد میتواند نتائج منفی سیاستهاى نادرست اسلاف خویش در قصر سفید را خوب درک نموده وهمانطوریکه وعده داده است باید در سیاست امریکا در قبال قضایاى جهانى منجمله قضیه‌ی فلسطین تغییر بیاورد. هر جند این امید واری و توقع با در نظر داشتن ترکیب نظام و بافت و سرشت و طبیعت حکومت امریکا و قواى مؤثر دران دور از واقعیت به نظر میرسد ولى حقیقت همین است که کفته شد ، حال این اوباما و اداره‌ی او است که کدام یک از دو راه درست و نا درست را انتخاب میکند و اکر او باما نیز به راه بوش رفت این چانس دیگرى از هزاران چانس و فرصتى خواهد بود که از طرف زمامداران امریکا برباد رفته و ملت امریکا یکبار دیگر در آوردن تغییر مثبت نا کام مانده است. روشن شدن ماهیت حکومت های مزدور امریکا در منطقه: مواقف مختلفی در تاریخ معاصر ماهیت واقعی بعضی از رژیم های حاکم بر جهان اسلام خصوصا در جهان عرب را در دنباله روی و حمایت از استعمار و فرزند نا مشروع آن رژیم غاصب صهیونستی به نمایش گذاشته است اما آنچه درین سه هفته‌ی اخیر بر مردم غزه گذشت و موقف شرم آور بعضی حکومت های محیط بر فلسطین از جمله مصر، اردن و غیره و تآمر و دسیسه سازی و همدستی و همگامی آنان با اسرائیل از خنجر زدن مقاومت از پشت و تحکیم محاصره‌ی اقتصادی غزه تا سکوت شرم آور از جرائم و مظالم اسرائیل و فراهم نمودن زمینه و وقت کافی برای جنایات رژیم صهیونستی و وارد کردن فشار بر مقاومت و راه اندازی هجوم مطبوعاتی در رسانه های علیه مقاومت، این همه عملکرد و ماهیت شرم آور این حکومت ها را هرچه بیشتر عیان ساخته و برگ توتی را که میخواستند با آن عورت خویشتن را بپوشانند نیز به درو انداخت تا چهره‌ی عریان همنوایی و همدستی آنان با رژیم صهیونستی و آوردن فاجعه های پیاپی بر ملت فلسطین بیشتر از پیش عیان شود. در جریان جنگ اخیر غزه موقف حکومت مصر در حمایت پنهان و آشکار از رژیم صهیونستی چنان واضح بود که حکومت حسنی مبارک با بستن بندر گاه رفح نه تنها از داخل شدن کمک های عاجل انسانی به غزه جلو گیری نمود بلکه مانع راه اندازی تظاهرات حمایت آمیز مردم مصر در حمایت از فلسطین و مردم غزه نیز گردیده و صد ها تن از تظاهر کنندگان را گرفتار و زندانی ساخت. موقف حکومت خود گردان محمود عباس که جزء اساسی ریشه های دسیسه و جنگ علیه غزه به شمار میرود نیز به حدی شرم آور بود که میتوان آنرا از غیاب عمدی محمود عباس از کنفرانس سران بعضی کشور های عربی و اسلامی در قطر که بخاطر حمایت از غزه تدویر یافته بود حدس زد. محمود عباس که ادعای ریاست جمهوری فلسطین را دارد از حضور در کنفراس قطر سر باز زد و یکبار دیگر به اثبات رساند که با دار و دسته‌ی خویش در قتل و کشتار مردم غزه و تلاش برای نابودی مقاومت ملت فلسطین در برابر اشغال اسرائیل کاملا سهیم و همکار میباشد. جنگ خونین غزه بار دیگر به اثبات رساند که تسلط رژیم های ضد مردمی و دیکتاتوری بر ملت های مسلمان و تلاش آنان به خاطر حفظ قدرت و چوکی ایشان را مانند غلامان حلقه به گوش در خدمت بی چون و چرای امریکا و اسرائیل قرار داده و ارتباط آنان را با ملت ها و آرمان های این ملت ها در رسیدن به آزادی حقیقی و صلح و پیشرفت و توسعه، ضعیف و یا کاملا منقطع ساخته است. اگر این رژیم در سلوک و عملکرد های خویش تجدید نظر نکرده و به صف ملت های خویش نپیوندند یقینا نمی‌توان و در آینده امیدی خیری از آنان در دفاع و حمایت از قضایای اسلامی و انسانی بدل پروراند. فاجعه‌ی غزه و موقف شرم آور اکثر حکومات و زمامداران جهان اسلام در قبال مظالم اسرائیل این درس را نیز براى ملتهاى مسلمان القاء می‌نماید که ایجاد دگرگونى و تغییر اساسى و دیر پا در جوامع اسلامى که از تغییر فکر و سلوک و اخلاق و مواقف فرد وخانواده شروع شده و تا تغییر جامعه و حکومت ونظام ادامه میابد براى بقاء و سعادت و نجات امت اسلامى امریست حتمى و ناکزیر که باید براى آن با صبر و استقامت و حوصله‌ی فراوان و خلل نا بذیر کار کرد. حرف آخر: آنچه در بالا تذکر یافت، بعضی از درس ها و اندرز ها از جنگ خونین اخیر در غزه است که همه قابل تأمل و اندیشه و استفاده میباشند. یقینا نقاط و درسها و اندرزها و تجارب ارزشمند دیگری نیز وجود دارد که میشود آنها را از حمله‌ی خونین رژیم صهیونیست بر غزه و مقاومت مردانه و تاریخی ملت مسلمان فلسطین و پایمردی حرکت مقاومت اسلامی حماس، و حرکت جهاد اسلامی، و سایر گروه های مقاوم و مجاهد آنجا که سر انجام به شکست تاریخی و رسوایی رژیم صهیونستی و ناکامی آن در تحقق اهداف جنگ انجامید استنباط کرد. درینجا ذکر این نقطه لازم به نظر میرسد که جنگ غزه هنوز پایان نیافته است و هنوز هم اسرائیل عموم فلسطین و از جمله بخش های مهمی از غزه را در اشغال داشته و بر زنان و اطفال مظلوم آنجا گلوله میبارد و هر لحظه امکان تشدید جنگ و مظالم وجود دارد، ازینرو ایجاب میکند تا امت اسلامی و از جمله ملت مسلمان افغانستان همچنان در صحنه قرار داشته و لحظه‌ی از حمایت و دفاع خواهران و برادران مظلوم خویش غافل نشود. باید قضیه‌ی فلسطین و خاطرات جنایات رژیم صهوینستی در فلسطین و غزه را همیشه زنده نگهداشته و با ساختن نهادها وانجمنهای دایم حمایت از فلسطین در مرکز وولایات کشور عزیز و جمع کمکهای مادی و معنوی به مردم مظلوم آنجا وجیبه‌ی دینی و انسانی خویش را در آزادی قبله‌ی اول فلسطین و پاکسازی مسری و معراج گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم موفقانه و شجاعانه انجام بدهیم زیرا بفحوای حدیث شریف: " مثل المومنین فی توادهم و تعاطفهم و تراحمهم کمثل الجسد اذا اشتکی منه عضو تداعی له سائر الجسد بالسهر و الحمى" او کما قال النبی صلى الله علیه وسلم. یعنى مسلمانان در دوستى و همدردى و رحم کردن بر یکدیگر مانند جسدى واحدى اند که اگر عضوى از آن بدرد بیاید همه جسم ازان درد متالم و دردناک میشود. به فحوای این فرموده رسول اکرم صلی الله علیه وسلم و دها آیت قرآن و حدیث دیکر هر مسلمانیکه کلمه‌ی مبارکه‌ی" لا اله الا الله محمد رسول الله" را بر زبان میراند نه تنها در قبال قضایاى امت اسلامى بلکه در برابر قضایاى بر حق جامعه‌ی بشرى در پیشگاه خداوند جل جلاله مسؤول و جوابده میباشد. والله الموفق والهادی الی سواء السبیل.

*نویسنده و استاد دانشگاه بین‌المللی اسلام آباد پاکستان