تجارت یکی از ارکان مهم در زندگی انسان است که شکل اولیه آن با دادوستد کالا با کالا (پایاپای) صورت گرفته است. تجارت نیز همگام با پیشرفت علم و تکنولوژی در دنیای مدرن، روند رو به رشد سریعی داشته است به طوری که در سالهای اخیر توجه اکثر شرکتها و بازرگانان را به خود جلب نموده است. «بازاریابی شبکهای» یا همان تجارت الکترونیکی در فضای گستردهی اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد به دلیل وجود امکاناتی برای تبلیغات و برقرار کردن ارتباطات مؤثر در سطحی گسترده و کمهزینه در دنیای نامحدود انترنت، شرکتهای تجاری اقدام به ارائه کالا و تبلیغات و خرید و فروشهای خود در این عرصهی جذاب و پردرآمد نمودهاند. در ادامه ضمن معرفی، به اختصار به مزایا و معایب یکی از شرکتها و کمپانیهایی که به صورت اینترنتی با نام «گلدکوئیست» مشغول بازاریابی است میپردازیم. سپس به فتوای جمعی از مفتیان جهان اسلام در رابطه با چنین شرکتهای هرمی با هر عنوانی که باشند خواهیم پرداخت.
• گُلدکوئیست چیست؟
میگویند گلدکوئیست، رؤیای ثروتمند شدن و تجارت از طریق اینترنت است. اما به صورتی کاملاً مخصوص، چند شرکت با نامها و نشانهای مختلف، تجارت اینترنتی میکنند که یکی از این نامها گلدکوئیست است. Guest به معنای جستجو و Gold به معنای طلا که به طور کامل به معنی جستجوگران طلا است.
شنیدهها حاکی از این است که دفتر مرکزی گلدکوئیست در هنگکنگ است و نزدیکترین دفتر نمایندگی آن به ایران در دبی است. کار آنانی که وارد شبکه میشوند فقط «بازاریابی» است و به این طریق مشتریهای زیادی را به این شبکه وصل میکنند. طرفداران چنین شرکتهایی بیشتر افراد متوسط جامعه یعنی کسانی که در رؤیای ثروتمند شدن هستند میباشند.
• شرایط رد و بدل شدن پول
تحقیقات نشان میدهد که این معامله توسط عدهای از افراد که دارای حسابهای ارزی و کارتهای اعتباری جهانی هستند، انجام میشود. به عبارتی بهتر؛ هیچ فعالیت پولی در شبکه بانکی ایران صورت نمیپذیرد. افرادی که وارد شبکهی گلدکوئیست میشوند برای هر خرید پس از پرداخت پول به حساب این شرکت «ای، کُد»هایی که از طریق پست اینترنتی به آدرس واریزکنندگان دریافت میکنند که شامل کد و رمز مخصوص است. هر فرد جدید با وارد کردن این کُد در صفحه خرید سایت اینترنتی گلدکوئیست میتواند، عضو جدید و خریدار یکی از محصولات شرکت باشد. اگر کسی به مرحلهی دریافت پورسانت برسد، باید حسابی را در دوبی معرفی کند تا پول به حساب او واریز گردد. آنان به خاطر اینکه روزی حسابهایشان مسدود نشود، تمامی عملیات بانکی خود را در خارج از ایران انجام میدهند.
• برخی مزایای این طرح بنا به ادعای طرفداران شرکتهای هرمی:
1. کم بودن میزان سرمایهگذاری.
2. در صورت بروز اشکال و نقض مقررات کمپانی مذکور از طریق پلیس بینالمللی (انترپول) مورد مؤاخذه قرار میگیرد.
3. حمایت کامل از لیدرهای اصلی و در اختیار قرار دادن جدیدترین اطلاعات به آنان و دعوت از افراد برای شرکت در همایشهای بینالمللی کمپانی.
4. حذف واسطههای تجاری که باعث افزایش بیمورد قیمت محصول میشوند و ارتباط مستقیم افراد با کمپانی از طریق اینترنتی.
5. تقویت بنیهی مالی و بینیاز نمودن افراد از وابستگی شدید به اقتصاد دولتی.
6. سود بیشتر در ازای فعالیت زیادتر نه سرمایهگذاری بیشتر.
7. داشتن یک سازمان قضایی مستقل و همچنین داشتن نمایندهی حقوقیـقضایی در دیوان لاهه.
برخی معایب این طرح:
1. طبق حدیثی از پیامبر اکرم(ص) که فرموده است: «هر معاملهای که در آن شبهه وجود داشته باشد از آن خودداری نمائید.» چون در این سیستم شبههای جدّی وجود دارد پرهیز از آن ضروری است. شبهه بدین شرح میباشد:
از آیات قرآن چنین برداشت میشود که بیع صحیح وقتی صورت میگیرد که دو طرف مورد معامله مشخص باشند و کالاهایی که مبادله میشود در دسترس باشد و شناخت واقعی از جنس بدست آید. نه به مانند شرکت مذکور قبل از هرگونه بیعی مشخص باید دو شاخه شش نفری را وادار به پرداخت بیع نماید.
2. نحوهی بازاریابی کمپانی در حال حاضر با فرهنگ عمومی جامعهی ما مطابقت ندارد. انجام چنین کاری برای افراد ناشناخته و گمنام در جامعه که نگران لطمهدار شدن شخصیت خود نیستند شاید مشکلی ایجاد نکند، اما فردی که دارای موقعیت خوبی در اجتماع میباشد طبیعی است که انجام چنین تجارتی در اذهان عمومی به موقعیت او خدشهی جدی وارد مینماید.
3. طولانی بودن مدت ارائه پورسانت به افراد و همچنین ارسال محصول و نحوهی رسیدن آن به دست مشتری در هالهای از ابهام است که باعث سلب اعتماد در افراد شده است.
4. نداشتن هیچ نوع تعهد نسبت به بازپرداخت سرمایه افراد در صورت انصراف از ادامهی فعالیت.
5. رأی قطعی علما و مفتیان مبنی بر حرام بودن کار در چنین شرکتهایی که در ادامهی بحث قسمتی از آنان ارائه خواهند شد.
6. در سیستم فوق ارزش سکّه خیلی کمتر از ارزش کاذبی است که شرکت برای آن تبلیغ میکند. در برخی مواقع ارزش واقعی آن هنگام فروش به یک سوم تنزل میکند. یعنی فردی که 600.000 تومان برای خرید سکّه پرداخت کرده است پس از تحویل گرفتن آن با مراجعه به بازار برای فروش، بهای آن تنها 200.000 تومان تعیین گردیده است!
7. ارزی که از کشور صادر میشود با ارزی که در مقابل آن وارد میشود قابل مقایسه نیست و قطعاً تعادل اقتصادی کشور را به هم میزند. این امر به ضرر مملکت خواهد بود که به تبع آن مردم و حاکمان ضررمند خواهند بود. طبیعتاً در شرایط ناهموار اقتصادی نیز آنکه بیشتر ضرر میبینند مردم، خصوصاً قشر متوسط و فقیر جامعه خواهند بود. مثلاً اگر کسی که در این چرخه شرکت میکند و افراد زیادی را هم با هزار تکاپو وارد این چرخه کردهاست و همهی آنها ارزانترین کالا که قیمتش 600 دلار است را خریداری کنند، اگر تعدادشان به 100 نفر برسد و آن فرد خوششانس باشد که این شاخهها متوقف نشوند، چیزی حدود 63 هزار دلار ارز از مملکت خارج میشود. یعنی به عبارتی پنجاه میلیون و چهارصد هزار تومان که تنها «دو درصد» سود، عاید شما میشود.
8. تأسیس اینگونه شرکتها براساس موازین شرعی و قانونی صورت نگرفته است و نمایندگی آن در کشور ما اجازهی فعالیت ندارد. و هر لحظه احتمال برخورد قضایی وجود دارد که در این صورت شخص چگونه میتواند جوابگوی سرمایهی از دست رفتهی خود و زیرمجموعههای خود خواهد شد.
9. این سیستم به مانند نردبانی است که با سرمایه افراد، عدهای کم از آن بالا میروند و سود سرشاری را نصیب خود و شرکت مذکور میکنند و حداقل سود حاصل را جهت تبلیغات و جذب افراد دیگر به حساب برخی افراد مورد نظر واریز میکنند که کاملاً با عدالت اجتماعی و سیستم اقتصادی کشورها در تناقض است و به جای پر کردن شکافهای طبقاتی به آنها دامن میزند. شرکت زمانی پورسانت میدهد که شخص به غیر از پرداخت نمودن مبلغ عضوی خود باید دو شاخهی 3 نفری افراد را جذب کند. یعنی بعد از پرداخت حداقل چهار میلیون تومان به شرکت در مقابل آن جایزهی 250 دلاری که معادل 220.000 هزار تومان است دریافت میکند. با این حساب همه چیز به نفع شرکت گلدکوئیست طراحی شده است. اگر پورسانتی که به افراد در طبقات بالای هرم پرداخت میگردد احتساب گردد باز مبالغ مستقیمی به نفع شرکت باقی خواهد ماند و حداقل آن این است که شرکت از محل فروش سکّههایی با سه برابر قیمت واقعی آنها پول خوبی را به جیب زده و برا یواسطههای خود از همان پول مبلغی به عنوان جایزه تعیین کرده است.
10. محسوس نبودن کار کمپانی و عدم دسترسی مستقیم افراد به اعضای هیأتمدیره. این امر در شرایطی مشکل ایجاد میکند که افراد شرکت که پول به حساب آنها واریز میشود، یکباره بخواهند کار خود را تعطیل نموده و با این فرض که قانون نیز کار آنان را پیگیری میکند، به هر ترتیب خود را از دست قانون پنهان نگه دارند. در این شرایط تکلیف سرمایهگذاران که در مناطق مختلف جهان سرمایهی خود را تقدیم کرده و پول دوستان و اقوام خود را به حساب شرکت ریختهاند شکایت خود را به کجا ببرند و کدام وسایل جامانده را بفروش برسانند تا به سرمایهی خود دست یابند؟ آیا هیچکدام از واسطهها آماده هستند قراردادی با زیرمجموعههای خودامضا نموده و به عنوان مثال با چک معتبر یا سفتهی بانکی و ... برگشت اصل سرمایه را در صورت پیشآمدن چنین مشکلاتی تضمین نمایند؟ و ... .
11. هدر دادن سرمایه فکری و عملی و علمی افراد. گزارشات حاکی از این است(1) که درصدی از دانشجویان – که دارای آرزوهای دور و دراز برای زندگی خود هستند و نیز به دلیل آشنایی با اینترنت و ... – جذب تجارتهایی از نوع فوق شدهاند. آنان با جذب سرمایهی خانوادههای خود که اکثراً از طریق فروش طلای زنان خانواده، قرض گرفتن و ... –به دلیل فقر مالی- تأمین کردهاند، سرگرم چنین مسائلی شدهاند. میأسفانه گاهاً برخی از اساتید دانشگاهها و معلمان و کارمندان سایر ادارات نیز که تحصیلکردگان جامعه محسوب میشوند به جای انجام خدمات در راستای وظایف شغلی خود به چنین تجارتی مشغول خواهند شد.
اگر فرض را بر این بگذاریم که در پی تبلیغات سوداگران این تجارت ویرانگر، مهندسان، پزشکان و سایر اقشار تأثیرگذار دیگر نیز به این تجارت روی بیاورند و طبق وعدههای مبلغان مزبور دارای درآمدهای سرسامآوری شوند، آیا آمادهاند در مقابل دستمزدهایی که تا کنون گرفتهاند به خدماترسانی بپردازند؟ با چه سرمایهای میتوان آنان را قانع کرد که از چنینی سود سحرآسایی که با واریز کردن سرمایهی نزدیکان و معتمدان خود به حساب شرکت به آن دست یافتهاند دست بردارند. اگر چنین سود بالایی که از آن سخن رانده میشود، نصیب اقشار فوق نشود، چه کسی پاسخگوی این شکست علمی و فرهنگی جامعه خواهد بود و تاوان آن را چه کسی پرداخت خواهد نمود.
12. تجارت الکترونیکی از نوع گلدکوئیست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ آنچه که معلوم میباشد این است که جذب شدگان چنین تجارتی بیشتر قشر متوسط و از بین آنان نیز بیشتر جوانان خصوصاً آنانیکه با اینترنت آشنایی دارند، هستند. با این فرض ممکن که کلیهی افراد مثلاً در منطقهی غرب یا جنوب کشور جذب شوند، آنان باید چه کسانی را جذب و پورسانت خود را به خاطر جذب چه افرادی دریافت دارند. آیا در چنین شرایطی فعالیت متوقف نخواهد شد و اگر پاسخ این باشد که چنینی کسانی به مناطق دیگر رفته و افراد را جذب نمایند، آیا واقعاً به چنین شخصی در این تجارت مشکوک در منطقهای که فردی او را نمیشناسد، باور خواهند کرد؟ اگر افراد آنجا نیز جذب شدند در آخر افراد پایین هرم باید دنبال چه کسانی بگردند؟ آیا تنها افراد پایین هرم که به دلیل هرمی بودن تجارت بیشترین تعداد جذب شدگان را تشکیل میدهند، ضررمند نخواهند بود؟
13. در تجارت فوق تولیدی رخ نخواهد داد و کالایی نیز رد و بدل نخواهد شد. تنها آن چه کالا نامیده میشود، سکّههایی است با یک سوم قیمت واقعی آن که از طرف شرکت به افراد در سراسر جهان با دادن این انگیزه که در صورتیکه دو شاخهی 3 نفره را مجاب به خرید نماید، جایزهای به او تعلق خواهد گرفت. خریدار عملاً به دلیل قیمت بسیار پایینتر سکّههایی که خریده است توانایی فروش آنها را ندارد و در نتیجه خرید و فروش تنها یک طرفه بوده است. تجارتی نیز که در آن تولید رخ ندهد و هدف تنها یافتن بازار برای سکههای یک طرف معامله باشد حداقل مسأله این است که در آن شبهه وارد میباشد.
پانوشت:
_______________
- موج فعالیت فعالان گلدکوییست به حدی است که در دانشگاه ها و برخی ادارات کرمانشاه، به صورت علنی مباحث این فعالیت رد و بدل و هر روز مشتریان جدیدی به جمع گلدکوئیستی ها اضافه می شود.
به گزارش خبرنگار دانشگاهی "مهر"، در کرمانشاه، در حالی که بحث ممنوعیت فعالیت و دستگیری عوامل گلدکوییست در محافل مختلف مطرح است فعالیت شرکت های هرمی (گلدکوییستی) گسترش چشمگیری در استان کرمانشاه بویژه شهر کرمانشاه یافته است. فعالیت برخی مهندسی و پزشکان در گلدکوییست سبب شده است، آنها به محض دریافت اولین حقوق، از رفتن به محل کار خود امتناع ورزند. یکی از پزشکانی که به گفته خود بیش از دو ماه است طبابت را کنار گذاشته به خبرنگار "مهر" گفت: ضرورتی برای ادامه فعالیت و زحمت نمی بینم. یک مهندس شهرسازی نیز که آشنایی با گلدکوییست و نحوه فعالیت آن را مدیون یکی از همکارانش است، گفت: نزدیک 20 سال تحصیل کرده ام اما الان می بینم به ساده ترین شکل ممکن می توان پول کلان به دست آورد که هیچ دردسری هم ندارد و مجبور نیستم صبح تا شب این همه به خودم فشار بیاورم. وی ادامه داد: الان یکی از دوستانم 3 ماه است با گلدکوییست کار می کند و در همین مدت کوتاه بیش از 4 تا 5 برابر سپرده ای که در این مسیر هزینه کرده برداشت کرده است. با این شرایط کسی دیگر حوصله فعالیت فکری ندارد.
یک کارشناس اقتصاد نیز به خبرنگار "مهر" گفت: سرکار نرفتن فعالان شرکت های هرمی را بزرگترین ضربه به اقتصاد ایران دانست و گفت: تصور کنید نخبه ترین و شاخص ترین چهره های علمی و فرهنگی و حتی سیاسی کشور درگیر این فعالیت ها شوند و بدون کمترین زحمت پول هنگفتی به دست آورند، در این صورت علاوه بر فلج شدن اقتصاد، متخصصان کشور دیگر انگیزه ای برای فعالیت نخواهند داشت. اینترنت. خبرگزاری مهر
نظرات
با عرض سلام وخسته نباشید خواهشمند است که فونت سایت را اصلاح کنید چون واقعا ریز و خسته کننده است وبرای بیننده اصلا جذابیت ندارد امیدوارم که خداوند شما را در امر دعوت اصلاح یاری فرماید . برادرتان دلسوز