امروز چند سیاستمدار معروف اصلاحطلب طی نامهای از شورای هماهنگی اصلاحطلبان خواستند تا در بستن لیست کاندیداهای شورا، اسیر رودروایستی و روابط نشده و ضوابط و معیارهای لازم را مد نظر قرار دهند.
آنها در نامهاشان مشخّصاً و به ترتیب روی معیارهای پاکدستی، تخصّص و داشتن هویّت سیاسی مشخص انگشت گذاشته بودند.
تأکید ویژهی این متن روی مسألهی پاکدستی و امانتداری و در اولویت قراردادن آن نسبت به مسألهی تعلّق سیاسی، نشاندهندهی کاهش اعتماد عمومی به شوراهاست.
ناکارآمدی شوراها و وجود شائبه فساد در مورد آن یکی از دلایل این امر است و ظاهراً این معضلی ملی است و در تمام کشور وجود دارد.
از فحوای نامه چنین بر می آید که فشارها و نجواهایی برای مماشات درباره اولویت پاکدستی و امانت وجود دارد و نویسندگان نامه نسبت به عبور از این خط قرمز هشدار دادهاند.
به باور این قلم در تمام شهرها باید ضرورت پاکدستی و عدم آلودگی به فساد باید در اولویت باشد.
طبیعتاً نمیتوان نسبت به مواجهه کاندیداها با مساله فساد و رانتخواری به شیوه پیامبران «پیشگویی» کرد؛ اما تا حد زیادی و براساس شناخت قبلی امکان پیشبینی وجود دارد.
مشخصاً درباره اعضای فعلی و یا ادوار شوراها که کارنامه مشخصی دارند، داوری و تصمیمگیری راحت است.
کسی که در شورا امین اموال عمومی نبوده، کسی که شائبه فساد در موردش هست و کسی که درباره خیانت در امانت سکوت کرده است، طبیعتاً شایسته حمایت و راهیابی دوباره به پارلمان شهر نیست.
صد البته کسانی که با دید کاریابی و اشتغال هم وارد عرصه رقابت میشوند، از این حکم مستثنا نیستند.
معیار مهم دیگر تخصص است. تخصص به معنای داشتن مدرک نیست. بلکه به معنای داشتن مهارت در زمینههای مرتبط با مدیریت شهری و آگاهی از شهر است.
کلّیگوها، اهالی لفّاظی و زبانبازی، فضلفروشان و کسانی که بلدند تئوریها را بازگویی نمایند ولی از مرتبط کردن آن با واقعیتهای زندگی اجتماعی عاجزند، متخصص و توانمند محسوب نمیشوند.
در دو دوره اخیر شوراها بعضاً به حوزه فرهنگ نیز سرک کشیدهاند.
فقدان تخصص و نداشتن دغدغه فرهنگ و نگاه کلنگی و مکانیکی به آن، بیش از هر جایی در این حوزه نمود مییابد.
وجود نگاه پیمانکارانه در این حوزه به هبوطی بیسابقه انجامیده است؛ در حالیکه حوزه فرهنگ و هنر و ادب جایگاه تعالی استعدادها و جولان سلیقههای فاخر است. نگاه کاسبکارانه و غیرفرهنگی و معطوف به جمعآوری رأی در دوره آتی آن را به جولانگاه قلمها و قدمهای نازل تبدیل میکند.
در شهرهای نسبتا پردرآمد که کسری از بودجه را به کارهای فرهنگی اختصاص میدهند، از حالا باید خواسته اصلی تأسیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری باشد.
دستکم وجود این نهاد و شیوه اداره هیأت امنایی و نگاه سازمانی آن میتواند جایگزین سلیقه و اراده شخصی و دلبخواهی تک و توکی از اعضا شده و از حیف و میل اموال عمومی تا حدی جلوگیری نماید.
شورا نهادی سیاسی است و روشن بودن هویت و تعلق سیاسی امری مهم است.
کسانی که خود را غیر سیاسی میخوانند، کسانی که خود را مستقل از تمام جناحهای فکری و سیاسی میدانند و کسانی که میگویند صرفاً برای عمران و آبادانی آمدهایم، یا ناآگاهند و یا برای مقاصد دیگری آمدهاند.
طبیعتاً چنین کسانی نه شایسته حمایتند و نه صلاحیت ورود به شورا را دارند.
نظرات