یكی از ملتهای مسلمانِ مظلومِ جهان، ملت كرد میباشد كه در سال 1916 میلادی در قرارداد مخفیانهی «سایكس ـ پیكو»1 اکثر سرزمین آباء و اجدادیشان (که در قلمرو امپراطوری عثمانی قرار داشت) توسط انگلیس، فرانسه و روسیه، بنابر منافع خود و بدون كمترین توجه به خواست و ارادهی این ملت مظلوم، تقسیم شد. پس از جنگ جهانی اول و شکست امپراتوری عثمانی، در سال 1920 م نیروهای پیروزِ متفقین در معاهدهی «سِور»2 مقرر کردند در صورت مناسب بودن شرایط، پس از یك سال در مناطقی که اکثریت مردمش کرد هستند، یک حكومتِ مستقل كردی تشكیل شود؛ اما در قرار داد «لوزان»3 عملا این خواست كردها به فراموشی سپرده شد؛ و كردها در میان پنج كشور ایران، شوروی(ارمنستان)، تركیه و کشورهایِ تازه تاسیس شدهی عراق و سوریه تقسیم شدند. این ملتِ یتیم که در اواخر امپراطوری عثمانی و پس از فروپاشی آن، تحت ظلم و ستم ناسیونالیستهای ترك، عرب و فارس قرار گرفتند، جهت دستیابی به ازادی و حقوق پایمال شدهی خود قیام كردند. رهبران اولیهی این حركتهای حقطلبانه و آزادیبخش تا نیمهی اول قرن بیستم، همگی مسلمانانِ متعهدی بودند كه همزمان رهبرِ دینی و ملیِ بودند؛ رهبرانی چون شیخ محمود نَمر، شیخ سعید پیران، قاضی محمد، ملا مصطفی بارزانی و... متاسفانه عِده و عُدهی كردها، وضعیت منطقهای و جهانی و همچنین حمایت همهجانبهی قدرتهای بزرگِ جهانی(انگلیس، آمریكا، فرانسه و شوروی) از حكام ظالم و ستمگرِ دستنشاندهی خود، مانع از دستیابی كردها به نتیجهی مطلوب شد؛ و پس از گذشت یک قرن و تداوم قیام و مبارزات آزادیخواهانه هنوز هم شاهد قتل عام، آوارگی و مرارت این ملت هستیم.
اکثریت ملت كرد كه با تمام وجود درد ظلم، بیعدالتی، قتل عام و آوارگی و هویتزداییاشان را بارها لمس كردهاند، در 75 سال گذشته بنا به انگیزههای انسانی و دینی از تمامِ ملتهای مظلوم و تحتِ ستمِ دیگرِ جهان، بخصوص ملت مظلوم فلسطین حمایت كردهاند. ملتی که متاسفانه 79 روز است توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی، آمریکا و متحدانش با وحشیانهترین شیوهها در برابر دیدگانِ جهانیان و سکوتِ شرمآورِ اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان و سازمانها و نهادهای بینالمللی، قتل عام میشوند. رژیم غاصب صهیونیستی، آمریکا و متحدانش با زیرپا گذاشتن تمام قوانین حقوق بشری، بشردوستانه و بینالمللی در حال نسلکشی آشکار و نابودیِ فلسطین و فلسطینیها هستند.
جنایات و توحش این حکومتهای ظالمِ استعمارگر تازگی نداشته و مسبوق به سابقه میباشد؛ و ملت کرد سالهاست که با آنها آشناست.
مگر همین حكومتهای استعمارگر غربی و روسیه نبودند كه در پیمان «سایكس ـ پیكو» و سپس در معاهدهی «لوزان» همزمان با نقشهی شومِ تشكیل رژیم صهیونیستی در خاك فلسطین، نقشهی تقسیم كردستان را كشیده و اجرا کردند؟
مگر همین حكومتهای استعمارگر نبودند كه دولتهای دستنشانده و ظالمِ رژیم صهیونیستی، تركیهی جدید، عراق، سوریه را رویِ کار آورده؛ و در سركوب و كشتار ملتهای مظلومِ فلسطینی و كّرد و... آنها را یاری دادند؟
مگر در سركوب قیامهای آزادیخواهانهی ملت کرد به رهبریِ شیخ محمودِ نَمر، ملا مصطفی بارزانی و قاضی محمد و... انگلیس، آمریكا و شوروی سابق نقش اساسی نداشتند؟
ملتی كه بارها مرارت ظلم، تبعیض و سركوب را چشیده است، باید نسبت به هرگونه ظلم، تبعیض و سركوب در حق ملتهای دیگر حساس بوده و بی تفاوت نباشد. ملتی كه خود قربانی ستم ستمگران است و در راه نجات ملت مظلوم خود مبارزه میكند، قطعاً حامی ملتهای مظلوم و مبارزهی آنها علیه حكام و ملتهای ستمگر است. ملتی كه خود اشغالگری سرزمینش، نسلكشی، آوارگی و دربدری را لمس كرده است، نمیتواند نسبت به ملتهای مظلوم و گرفتار چنین ظلم و ستمهایی بیتفاوت باشد.
ملت كرد بخصوص روشنفكرانش به گفتهی ادوارد سعید باید «چشمانداز انسانی گستردهای از آنچه نژاد یا ملت خاصی را رنج میدهد، ارایه كند؛ و این تجربه را به رنجهای ملتهای دیگر پیوند دهد. تصدیق و تصریح اینكه ملتی مورد غارت، سركوب و قتل عام قرار گرفته و حقوق این ملت و موجودیت سیاسیاش نادیده گرفته شده است، به تنهایی كافی نیست؛ همزمان باید همان كاری را كرد كه «فانون» در زمان جنگ الجزایر كرده است. یعنی باید آن كابوسها را به رنجهای مشابه ملتهای دیگر پیوند داد. این كار... مانع وقوع این احتمال خواهد شد تا درسی كه از سركوب مردم در یك مكان گرفته میشود، در مكان و زمان دیگری فراموش و زیرپا گذاشته شود»4؛ کاری که شخصیتهایی چون «لطیف ههڵمهت» و... نسبت به ملت مظلوم فلسطین انجام دادهاند.
ملت کرد به ویژه کسانی از آنها که خود تصویرگرِ رنجهای ملت خود هستند و یا خود نیز با آن رنجها زیستهاند؛ و با تمام وجود مخالف هر گونه تبعیض و ظلم و ستم؛ و خواهان آزادی و عدالت برای تمام انسانها هستند، نمیتوانند نسبت به رنج و ستمی مشابه یا بیشتر از آن بیتفاوت باشند و چشمهایشان را روی آن ببندند؛ زیرا عمیقاً بر این باورند که «اگر از عدالت بنیادین انسانی حمایت كنید، این كار را باید به خاطر همهی انسانها انجام دهید؛ و نه فقط به طور گزینشی برای انسانهایی كه مورد پذیرش دیدگاه شما، فرهنگ شما و ملت شما هستند»5.
خوشبختانه امروز شاهدیم که ملتهای آزادیخواه جهان (صرفنظر از رنگ، نژاد، زبان و دین) با انواع و اقسام روشها بخصوص از طریق سازمانهای مردمنهادِ حقوق بشری، رسانه، فضای مجازی و مشاركت در راهپیماییهای هزاران و صدها هزار نفری خود در یایتختهای آمریكا و كشورهای غربی و... نسلكشی و توحش آمریكا، غرب و رژیم صهیونیستی در غزه و كرانهی باختری را محكوم کرده و خواهان پایان دادن به آن هستند. این نداهای ظلمستیز و مظلومنواز بیانگر این است كه برای دفاع از مردمِ مظلومِ غزه و توقف ژنوساید(نسلكشی) آنها، لازم نیست عرب یا مسلمان بود؛ بلكه كافی است كه انسان بود. سخن آخر اینکه چشم خود را بستن و ندیدن یا دم فرو بستن؛ و در غیر اخلاقیترین حالت، شاد شدن در برابر ظلم و ستم به انسانهای مظلومی كه علاوه بر انسان بودن، همكیش ما هم هستند، هیچ توجیه منطقی، اخلاقی و دینی ندارد.
پاوه، حیدر غلامی، 3 /10/1402
پانوشتها:
1ـ موافقتنامه «سایکس-پیکو» توافقی مخفیانه میان بریتانیا و فرانسه بود که در روز نهم ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافقنامه نامش را از سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکو از فرانسه گرفتهاست. پیش شرط این توافق، شکست امپراتوری عثمانی در جنگ بود. این قرارداد مخفیانه بود و روسیه تزاری نیز در آن مشارکت داشت؛ اما قبل از اینکه به سهم خود برسد سقوط کرد و هنگامی که کمونیستها بر مسکو حاکم شدند اسرار این قرارداد را فاش کردند
2ـ معاهده یا پیمان «سِور» معاهدهای بود که در روز ۱۰ اوت سال ۱۹۲۰ میلادی بین امپراتوری عثمانی و نیروهای پیروز متفقین (روسیه، بریتانیا و فرانسه) در شهر «سِور» فرانسه امضا شد.
3ـ در ۲۴ ژوئیهی ۱۹۲۳ معاهدهی « لوزان» در شهر لوزان سوئیس میان نمایندگان ترکیه به ریاست عصمت اینونو و کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، یونان، رومانی، بلغارستان، پرتغال، بلژیک و یوگسلاوی به امضا رسید. این معاهده بندهای زیادی درباره سرنوشت ترکیه به عنوان وارث اصلی عثمانی داشت و به جنگ جهانی اول در آن سرزمین پایان داد. همچنین مرزهای جدید جمهوری ترکیه را مشخص کرد. معاهده لوزان عملاً به رۇیای تشکیل دولت کردستان در قلمرو عثمانی که در متن قرارداد سور(۱۹۲۰) پیشبینی شده بود، پایان داد و بخش اصلی جغرافیای آن دولت مورد اشاره در معاهدهی سور را به جغرافیای ترکیه اضافه کرد. بخشهای دیگرش نیز مانند گوشت قربانی بین ارمنستان و دولتهای تازه تٲسیس عراق و سوریه که محصول قرارداد سایکس پیکو بودند، تقسیم شد.
4ـ نشانههای روشنفكران، ادوارد سعید، ترجمه محمد افتخاری، نشر آگه، چاپ اول 1382، صص 61 ـ 62.
5ـ منبع پیشین، ص 111.
نظرات
لقمان محمدیان
06 دی 1402 - 00:32سلام و درود دراینکه وضعیت فعلی کردها نتيجه ي دخالت نامیمون قدرتهای استعماری در خاورمیانه است شکی نیست، اما سکوت عالمان و اندیشمندان مسلمان عرب، فارس،ترک و حتی کرد در مقابل ظلم و ستمی که بر کردها رواداشته می شود با هیچ منطق دینی، انسانی و اخلاقی سازگار نیست. برادران مسلمان عرب صلاح الدین کردزبان را که رهایی بخش قدس و ملت های مسلمان بود فراموش کرده اند و در برابر دیدگانشان نوادگان صلاح الدین توسط حاکمان عرب و فارس و ترک نابود می شوند اما موضع گیری قابل دفاعی از قضیه ی گرد نداشته اند. کردها برای فلسطینی ها باید چه کار می کردند که نکردند؟ شاعران و نویسندگان کرد زبان از جمله لطیف هلمت(لەتیف هەڵمەت) عبداللە پشیو (عەبدوڵڵاپەشێو) و ماموستاشریف (مامۆستا شەریف ) و... از مظلوميت مردم فلسطين سخن رانده اند. در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، مرحوم بارزانی تا مشخص شدن نتیجه ی جنگ پیشنهاد آتش بست را به دولت عراق ارائه می دهد. چنین موضع گیری های در تاریخ کردها کم نیست، هم اکنون نیز کردها با گوشت و خون درد و رنج مردم فلسطین را لمس می کنند و خود را در کنار مردم فلسطین می بینند اما متاسفانه به دلایل گوناگون از جمله انفعال و کوتاهی اسلام گرایان کرد در شناساندن و دفاع از قضیه ی کرد، در عصر انفجار اطلاعات در جلو دیدگان جهان، کردها در مناطق مختلف حتی به دست مدعیان اسلام گرایی همچون اردوغان قتل و عام می شوند و صدایی از برادران عرب و ترک و فارس زبان بلند نمی شود. چنین سکوت غیرقابل توجیهی اسلام و انسانیت را به چالش می کشد. به نظر اینجانب کردها در دفاع از مظلومان فلسطین سهم خویش را اداکرده اند و اکنون خصوصا در روزهای اخیر که مناطق مختلفی از کردستان زیر شدیدترین حملات برادران مسلمان ترک زبان است نوبت سایر برادران مسلمان است که در دفاع از آنها بپاخیزند و با روش های مختلف مانع تداوم اشغالگری ترکیه شوند.