زن و مرد بعد از ازدواج با قرارگرفتن در جریان زندگی و رو به رو شدن با رویدادهای متفاوت و تغییر اولویت ها، کمتر به انگیزه های درونی که تا قبل از آن حرف اول را می زدند، توجه میکنند.
به زندگی عاطفی اغلب خانمها که نگاه کنیم یک اشتباه مشترک خودش را خیلی نشان میدهد : "از خودگذشتگی". خصیصهای که بیش از آنکه رنگ " ایثار" داشته مقدس باشد رنگ "خودسانسوری" دارد و نامبارک است. یک رفتار مخرب که بیش از آنکه کانون خانواده را گرم کند آن را آرام آرام سرد و زهراگین میکند.
در رابطه باید چقدر از خود گذشتگی داشته باشیم؟
مطمئنا از خود گذشتگی در یک ارتباط لازم هست تا تفاهم و آشتی در بین زوجها اکثر شود اما میزان این از خود گذشتگی باید چقدر باشد؟ تقریباً همهی ما در اوایل ارتباط خود ما را کاملا وقف عشقمان میکنیم و هیچ چیز دیگری به جز او برایمان مهم نیست. هر کاری برای شاد شدن او میکنیم چون با خوشحالی او خوشحالیم. تصورمان این هست که با وقف کردن خود ما مسیر را برای یک ارتباط شاد و پایدار هموار میکنیم. عشق کورمان میکند بطوری که حتی قادر نیستیم چیزهایی که جلوی چشممان رخداد میافتد را ببینیم. تصور میکنیم که همهی تلاش هایمان را میبیند اما وقتی میبینیم تلاشها متقابل نیست رنجش میگیریم و حتی نمیتوانیم علت ناراحتیمان را به زبان بیاوریم به همین علت او متوجه این تغییرات نمیشود. ارتباط برقرار نکردن و تلاشهای یک طرفه تمام چیزهایی که روزی خیلی خوشگل بودند را از بین میبرد. اینجاست که به این فکر میکنید واقعا از ارتباط چه میخواهید.
از خود گذشتگی داشته باشید ولی هویت شخصی خودتان را نیز حفظ کنید
چه طور قدمهایمان را برای تطبیق دادن مثبت خود با همسرمان برداریم؟ اگر دوست دارید وارد این گود شوید و در کنار اینکه با همسرتان تطبیق پیدا میکنید، هویت شخصی خودتان را نیز حفظ کنید و البته از فواید این کار لذت ببرید، بهتر است به نکات زیر توجه کنید. اول از همه، یادتان باشد که تطبیق پیدا کردن دو فرد در کنار هم آن هم برای مدت طولانی، ناگریز به پیدا شدن شباهتهایی بین آنها منجر میشود. پس اگر بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک، کسی به شما گفت که شبیه همسرتان شدهاید، نباید افسوس بخورید که: «ای دل غافل، از دست رفتم!» بلکه بهتر است خوشحال باشید، چرا که احتمالاً توانستهاید از راه تطبیق پیدا کردن با همدیگر، قدمهای خوبی برای رسیدن به زندگی شاد بردارید.
یادتان باشد هر شباهت پیدا کردنی نشانهی خوبی نیست.
چرا که شرط مهم این است که دچار رفتارهای افراطی نشویم. اگر تصور میکنید که با تطبیق پیدا کردن با همسرتان تمام راه را رفتهاید، سخت در اشتباهید. گاهی این کار تنها شروع مسیری است که میتوانید با کمک آن با همسرتان به گفتگو بنشینید تا مشکلات و مسائل زندگی مشترک تان را حل و فصل کنید. تا صحبت از تطبیق پیدا کردن با همسر میشود، بعضیها تصور میکنند که اگر بخواهند کمی در این زمینه نرم باشند، کل هویت آنها زیر سؤال میرود و ناچارند آدمی غیر از آن چیزی باشند که تا به امروز بودهاند.
اگر زمانی که میخواهیم در این زمینه از خود و همسرمان توقعاتی داشته باشیم، شاید بهتر باشد ابتدا کلاهمان را قاضی کنیم و انتظاراتی درست از خود و یا همسرمان داشته باشیم تا این قدر در رابطه با این مسئله وحشت نکنیم و بتوانیم از این موارد به درستی بهرهمند شویم.
یکی از ابتدایی ترین آگاهیها در این زمینه، شناختن مواردی است که میتوانیم انتظار تغییر کردن را از خود یا همسرمان داشته باشیم.
برخی ویژگیها در زندگی فردی و گذشتهی همسرمان وجود دارد که ممکن است تأثیرات زیادی بر زندگی کنونی او داشته باشند و از سویی خودمان نیز از آنها راضی نباشیم. اما واقعیت این است که اگر نخواهیم آنها را بپذیریم، جز ایجاد تلخی در زندگی نتیجهی دیگری عایدمان نمیشود. به عنوان مثال ویژگیهای ظاهری همسر و یا خصوصیات خانوادهی او مواردی نیستند که بتوانیم آنها را تغییر دهیم. پس بهتر است سعی کنیم با آنها به نوعی کنار بیاییم. در مورد دسته دیگری از خصوصیات همسرمان، هر چند ممکن است در صورت اعمال فشار، بتوانیم او را وادار به تغییر کنیم؛ اما احتمال ایجاد دلخوریهای عمیق وجود دارد. از سویی دیگر، احتمالاً این تغییراتْ چندان طول نمیکشد. این موارد شامل ویژگیهای اخلاقی و باورها و اعتقاداتی میشوند که برای هر کسی از ارزش بالایی برخوردارند.
پیش از ازدواج بهتر است سعی کنیم شناخت دقیق تری در این زمینه کسب کنیم و بعد از ازدواج، بیشتر در پی تطابق پیدا کردن با همدیگر در این زمینهها باشیم.
دستهی سوم مواردی هستند که بار ارزشی چندانی ندارند و هر کس چه ما و چه همسرمان میتواند، با کمی زحمت و ازخودگذشتگی، تغییراتی در آنها ایجاد کند. این دسته عبارتاند از آداب و عادتهای رفتاری و سلیقههایی که در طول زمان میتوان تغییرشان داد. برخی خانمها به حدی برای همسر شان از خودگذشتگی میکنند که گاهی اوقات نقش مادر برای آنان ایفا میکنند!
آیا دوست دارید در نظر او زیبا، جالب، باهوش و مهربان جلوه کنید تا عاشقتان شود؟ اگر این طور است، باید روی مسایلی تمرکز کنید که مردها بسیار دوست دارند. عشق علاوه بر اینکه کاملا قلبی و احساسی است، دلیل منطقی نیز میطلبد. برای عاشق بودن علاوه بر خوب بودن، باید درک بالایی هم داشته باشید تا نیازهای معشوق را تشخیص دهید و در زمان مناسب به آنها رسیدگی کنید. عشق مراقبت میخواهد. اما هستند کارهای سادهای که باعث ایجاد علاقه در دل طرف مقابل میشوند .
هرگز به مردان بیش از آنچه آنها به شما توجه میکنند، توجه نکنید
برای اینکه بتوانید عشق و محبت شوهر را برای همیشه برای خود داشته باشید مستلزم این است که شما هم از او عشق دریافت کنید. بسیاری از زنان تصور می کنند هر چه بیشتر به یک مرد توجه کنند و نیازهای کوچک و بزرگ او را برآورده کنند، بیشتر در دل او جای خواهند داشت. از آنجا که این کار را بیشتر جامعه زنان در دنیا انجام میدهند، زنان تصور می کنند این مسیر درست است و تختگاز به سمت انتهایی که نمیدانند چیست میتازند. اما هر چه بیشتر در عمق این روش میروند، بیشتر آسیبپذیر میشوند و کمتر عشق دریافت میکنند. مردها وقتی بیشتر از آنچه به شما میدهند از شما دریافت کنند، دلزده میشوند. خاموش میشوند و ممکن است روش رفتاری خود را تغییر دهند. بیشتر زنان وقتی وارد رابطه زناشویی با مرد دلخواه خود میشوند، همه فکر و احساس خود را برای او سرمایه گذاری میکنند. و از خود همه جور خرج میکنند و بعد از مدتی همسر را دلزده وخود نیز میبرند و کمکم زندگی سرد و بی روح را تجربه میکنند .
در یک کلام برای همسرتان مادر نباشید .
نظرات