" إِنَّ اَللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى اَلنَّبِيّ یا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً "﴿ احزاب/۵۶﴾
 خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‌فرستند. اى کسانى که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبى گردن نهید.
آری درود و هزاران درود بر رسول الله؛ که هنگامه‌ی ذکر او، رحمت خداوند فرود می‌آید و هنگام نزول رحمتش دل‌ها آرامش و اطمینان می‌گیرد و ترنم دل انگیز یاد او طنین‌انداز موسیقای وجود می‌گردد... .
ای که حق را تصدیق نمودی؛ تو کیستی که اینگونه خدای را چه هنرمندانه میهمان دل همیشه بیدارت که جایگاه آلاله‌های همیشه بهار وصف ناپذیر نگاه خداست کردی.
من اینجا چون کودکی نوپا قلم می‌زنم بر وسعت آن‌همه حمایت و پشتیبانی خدا از رسالت تو و آن‌همه اظهار رضایت و صلاحیت دادن برای رهبریت.
امروز در خلوت خاموش کبوترهای دل با ژرفای آبی آرام وجود به دنبال زمزمه‌ی زیبای شناخت تو می‌گردم. ای اولین بزرگ تاریخ.
تو که با تمام بدی‌ها چه بیگانه‌ای.
من شنیدم صحبت چلچله‌ها را با خود شب که بجای مهتاب، یاد تو به تاریکی شب‌ها می‌تابد. و دوستی و محبت خدای را بر تو می‌بینم و خود نیز تا یک نفس از جرعه‌ی جانم باقیست محبت خالصانه‌ام را تقدیمت می‌کنم...
یا رسول الله...
ابر پاک ترنم بهار بر زمین دامن کشان یاد تو میل بازی می‌کند و خیال پاک بلبل ز هجر گل روی تو نالان شده و دل بهار، تمنای عظمت و هیبتی که تو در نزد خدای داری را می‌کند...
و تو چقدر محبی که خدا در قرآنش نام تو را در کنار نام خودش قرار داد.
و بارها خطاب می‌کند" خدا و پیغمبرش "
و این درجه وارد شدن نام تو بعد از نام خدا، شرف و احترام و جایگاه قابل ملاحظه‌ی تو را بر رخسار زمین و زمان نقاشی می‌کند.
و من شاعره‌ی تنها...
در آسمان بی‌انتهای خویشتنم تو را غزل، غزل، می‌سرایم
و نامت را در لفافه‌ی قلبم نهان می‌دارم
تو قانون نانوشته‌ی همه‌ی خوبی‌های آن خدایی که در همین نزدیکیست...