این کجا و آن کجا…
بیش از نوزده ماه است که صهیونیستها با پشتیبانی همهجانبه آمریکا، قدرتهای غربی و همپیمانان جهانی و منطقهایشان، مردم آواره، زخمی، تشنه و گرسنه غزه را بهطور بیوقفه قصابی، سلاخی و زجرکش میکنند. در برابر چشمان حیرتزده جهانیان، در حال اجرای نسلکشی و پاکسازی بیسابقه فلسطینیها هستند.
درندگان انساننمای صهیونیستی ـ غربی، نه تنها به کشتار و زخمیکردن نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر (یعنی تقریباً یکدهم جمعیت غزه) بسنده نکردهاند، بلکه با قساوتی باورنکردنی، و بهدور از هرگونه رحم و انسانیت، با محاصره کامل هوایی، زمینی و دریایی، مانع از ورود غذا، آب و کمکهای بشردوستانه شدهاند. آنان از گرسنگی و تشنگی بهعنوان سلاحی علیه این مردم ستمدیده بهره میگیرند؛ تا آنجا که روزانه دهها نوزاد و کودک، در حالی که پوستشان به استخوان چسبیده، در برابر دیدگان دردمند والدینشان، بهآرامی جان میسپارند.
بهگواهی همه سازمانهای مستقل حقوق بشری و آزادیخواهان جهان، آنچه در غزه میگذرد، مصداق آشکار «جنایات جنگی»، «جنایت علیه بشریت»، «نسلکشی» و «هولوکاستی بیسابقه» است.
مدعیان تمدن (بخوانید توحش)، با بهرهگیری از زور، زر و تزویر، سازمانهای بینالمللی و حقوقبشری را یا به سکوت واداشتهاند یا به واکنشهایی منفعلانه و بیاثر؛ تا آنجا که در برابر این کشتارگاهِ تراژیک، گاه تنها به ابراز تأسف یا دعوتی سرد به آتشبس، آنهم در سطح کلام، بسنده میکنند.
آمریکا نیز با وقاحتی تمام، قطعنامههای شورای امنیت درباره آتشبس در غزه را با حق (ناحق) وتو، یکی پس از دیگری رد میکند؛ که جدیدترین نمونه آن را همین دو روز پیش شاهد بودیم.
از سوی دیگر، دادگاه کیفری بینالمللی لاهه هرچند با تأخیری فاحش، نتانیاهو را بهعنوان جنایتکار جنگی معرفی و دستور بازداشت او را صادر کرده، اما او همچنان آزادانه به کشورهای مختلف، بهویژه در غرب، رفتوآمد دارد. برای نمونه، در سفر اخیرش به آمریکا، با کفزدنهای ممتد و پرشور اعضای کنگره این کشور از او استقبال شد؛ گویی نه یک جنایتکار، که قهرمانی افتخارآفرین وارد شده است؛ جنایتکاری که روی چنگیز، تیمور، هیتلر و دیگر جنایتپیشگان تاریخ را سفید کرده است.
مدعیان دموکراسی، آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات، نه تنها در برابر ترور و قتل سیستماتیک بیش از ۱۲۵ خبرنگار در غزه سکوت پیشه کردهاند، بلکه با سانسور شدید اخبار، تحریف آگاهانه واقعیت و مجازات معدود خبرنگاران مستقل غربی که جنایات صهیونیستها را بازتاب میدهند، فضای رسانهای را به نفع اشغالگران شکل دادهاند؛ بهگونهای که گزارش واقعیت را «یهودیستیزی» تلقی میکنند و ناقلان حقیقت را به پای میز محاکمه میکشانند.
این روزها مدعیان آزادی و حقوق بشر، آزادیخواهان و مدافعان عدالت را ـ تنها به جرم اعتراض به «جنایتهای جنگی» و «جنایت علیه بشریت» در غزه و شرکت در راهپیماییهای مسالمتآمیز ـ با برچسبهای نخنمای «یهودیستیزی» و «حمایت از تروریسم» بازداشت، محاکمه و حتی اخراج میکنند؛ و دانشگاههایی را که مجوز برگزاری تظاهرات ضدصهیونیستی صادر کنند، تحت فشار و تحریم قرار میدهند.
افسوس که در جهان بهظاهر متمدنِ امروز، «منطق زور» حاکم است و «گندهلاتِ» دهکده جهانی (آمریکا) به همراه نوچههای غربیاش، با تکیه بر سگ هارشان ـ رژیم صهیونیستی ـ تمامی اصول دینی، انسانی و قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشتهاند. با اینهمه، بسیاری از روشنفکران و مدعیان آزادی و عدالت در کشورهای اسلامی، توجیهگر این توحش و جنایتها شدهاند؛ حال آنکه اگر حتی یکهزارم این فجایع را حکامی در جوامع اسلامی مرتکب میشدند، رسانههای وابسته به آنها گوش دنیا را با هیاهوی اسلامهراسانه خود کر میکردند.
در شرایط کنونی، حکام مستبد و در عین حال زبونِ برخی کشورهای اسلامی چنان در برابر آمریکا و غرب کرنش کردهاند که نهتنها روابط خود را با رژیم آپارتاید صهیونیستی عادیسازی کردهاند، بلکه در برابر نسلکشی مردم غزه سکوتی ننگین و شرمآور اختیار کردهاند. این حکام فرومانده، چنان در ورطهی پستی و حقارت غوطهور شدهاند که چندی پیش «دونالد ترامپ» ـ شریک و حامی جنایتکاران صهیونیست ـ را در سفر به برخی کشورهای اسلامی از جمله عربستان، امارات و قطر، با استقبالی بیسابقه، گویی پیامآور صلح و دلسوز مسلمانان است، پذیرا شدند.
در امارات متحده عربی، دخترانی نیمهبرهنه در برابر ترامپ به رقص پرداختند؛ انگار نه انگار که دستهایش تا مرفق به خون هزاران فلسطینی، لبنانی، سوری و یمنی آلوده است. دیگر نوکران مخلص این جانی آمریکایی در مصر، اردن و بحرین اگر میزبان او میشدند، بدون تردید از همقطاران خود در کرنش پیشی میگرفتند.
دردآورتر آنکه در ایام این سفر، این حکام مستبد نه تنها هیچ اشارهای به نسلکشی مردم غزه، توقف فوری آن یا لزوم محاکمه جنایتکاران نکردند، بلکه هزینههای هنگفت این جنایات را نیز با بذل و بخشش میلیاردها دلار، تقبل نمودند.
انتظار ندارم این کشورها در دفاع از فلسطینیان وارد جنگ شوند یا حمایت نظامی کنند، اما اگر ذرهای باور دینی یا احساس کرامت انسانی و دغدغهی عدالت داشتند، میبایست دستکم با اقداماتی سیاسی و اقتصادی، چون قطع روابط دیپلماتیک و تجاری با رژیم اشغالگر، فشار از طریق سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، شکایت به دیوان کیفری بینالمللی لاهه و ارسال کمکهای بشردوستانه و بازگشایی گذرگاه رفح در مرز مصر، مانع تداوم این فاجعه میشدند. ولی افسوس... دریغ از کوچکترین اقدام!
شواهد و قرائن حتی حکایت از آن دارند که برخی از این حکام گوشبهفرمانِ غرب و صهیونیسم، در پشت پرده، با این نسلکشی همراه و همدستاند.
هرگاه چهرههای خاکگرفته و مجروح زنان و کودکان غزه را میبینم که با صدای بغضآلود، فریاد «یا للمسلمین» و «یا للحکام العرب» سر میدهند، ناخواسته به یاد روایت تاریخی زیر میافتم:
روزی «معتصم» خلیفه عباسی، بر تخت نشسته بود که خبر آوردند زنی مسلمان در بند رومیان، فریاد استغاثه سر داده: «وامعتصماه!»[١] معتصم بیدرنگ برخاست، سپاه اسلام را برای جهاد بسیج کرد و این ماجرا سرآغاز فتح «عموریه»[٢] شد.
با مقایسهی غیرت، شهامت و مردانگی معتصم با بیغیرتی و زبونی امروزِ حکام عرب، تنها میتوان گفت: «این کجا و آن کجا؟»
در پایان، در این روز فرخنده عید قربان، صمیمانه از خداوند علیم و حکیم میخواهم که به مردم ما بصیرت، درک عمیق و دلهایی رقیق عطا فرماید تا همواره حقشناس، ظلمستیز و یاریگر مظلومان باشند.
خداوندا! داد مظلومان، بهویژه مردم غزه را از ظالمان بستان؛ شر حکام نالایق و وابسته را از سر سرزمینهای اسلامی کوتاه کن؛ و آزادی، عدالت و آسایش را به این دیارها بازگردان.
پروردگارا! در این عید بزرگ، نصرت و پیروزی را به مردم مؤمن و استوار غزه عنایت فرما؛ و دلهای غمدیده و مقاومشان را شاد گردان.
آمین یا رب العالمین.
پانوشت:
۱ـ ای معتصم به فریادم برس!
۲ـ شهری در جنوب غربی آنکارا در ترکیه که نام امروزیش سفلی حصار است
نظرات