جستوجویی ساده در رفتارهای اجتماعی-سیاسی ما، نشان میدهد که سوگمندانه انحصارطلبی بلایی عمومی است و محدود به قشر حاکم نیست؛ ناخودآگاه ما تحت تأثیر قرنها فرهنگ استبدادی، نزاعهای مستمرّ و متنوّع، بیگانههراسی، ضعف آموزش، ناامنی، غیریتسازی و چندین علّت دیگر، انبان نگرشهای استبدادی و دگرستیزانه شده است؛ ما نیاموختهایم که لازمهی همزیستی، همفکری نیست و هنوز هم میدان سیاست را نه ملکی مُشاع، بلکه جادّهی اختصاصی میپنداریم و گمان میکنیم شرط حضور در آن، تعلّق یا تظاهر به هویت یا مرام ماست و اگر کسی متفاوت وارد شد، باید او را در صورت توان، حذف و در صورت عدم توان یا شرایط، تخریب کرد؛ این روحیهی شوم، متأسفانه در پسزمینهی فرهنگی جامعهی ما جا خوش کرده و همگی اعم از راستی و چپی و ملی و مذهبی و سکولار، در ابتلا به آن مشترکیم و تفاوت، تنها در شدت و ضعف بیماری است!
کانالی موسوم به «ناسیونالیسم کوردی» به تازگی جماعت دعوت و اصلاح را بدون ارائهی مدرک یا شواهد، «گروه مفتخور و مزدور رژیم» خوانده و به «سکوت» در قبال اعتراضات اخیر متهم کرده است. به نظر میرسد این اتهامات، بیشتر برخاسته از همان خوی تاریخی انحصارطلبی سیاسی و تاحدی عارضهی فعالیت در فضای ضعف آزادی است.
بگذریم که لازمهی تعهد سیاسی و احترام به اجتماع، حضور شناسنامهدار و آمادگی برای پذیرفتن هزینههای رویکرد و مواضع سیاسی انتخابی است و طرح اتهام بدون امضا، نوعی بداخلاقی و اعتراف ضمنی به فقر مدرک است، اما از باب حق دفاع و روشنگری و نیز دفع تفسیر سکوت به رضایت، به عرض میرسانم:
جماعت دعوت و اصلاح در جایگاه یک تشکل فرهنگی-اجتماعی، از همان جرقهی اول اعتراضات اخیر و در فواصل مختلف، با صدور سه بیانیهی جداگانه به اعلام موضع پرداخته و ضمن تأکید بر محکومیت نوع رفتار با مرحوم مهسا امینی و ضرورت محاکمهی شفاف و سریع عاملان آن، بر لزوم احترام حاکمیت به حق قانونی ملت برای اعتراض سیاسی، محکومیت خشونت به طور عام و برخورد خشونتآمیز حاکمیت با معترضان به طور خاص، ضرورت تریبون دادن به محذوفان و مخالفان و آزادی زندانیان سیاسی به عنوان پیششرط گفتوگو و بالاخره لزوم پرهیز حاکمیت از تحمیل سبک زندگی به شهروندان، تصریح کرده است.
جماعت، شایستگی ملت ایران و اقتضای پسوند اسلامی در نظام سیاسی فعلی کشور را مستلزم سطحی بسیار فراتر از وضعیت فعلی کشور میداند؛ در عین حال، در پرتو مکانیسم استنباطی خویش که برآیند جمعبندی شناخت شریعت، واقعنگری ،شناخت مقاصد شریعت، مراعات اولویتها و بالاخره لحاظ پیامدهاست، با علم به کمدرآمدی روشهای مسالمتآمیز، فعالیت اصلاحی متناسب با وزن اجتماعی و ظرفیتهای قانونی را ترجیح داده و بر اساس این رویکرد و با پرهیز هوشیارانه از دوگانهی انزوا/خشونت، کوشیده است در کنار ارایهی انواع خدمات فرهنگی و اجتماعی به جامعهی اهل سنّت کشور، در سطح ملی نیز سیمایی زنده، پویا و مدنی از اهل سنّت، ارایه و برخی تلاشها برای تخریب منش اهل سنّت و تحمیل انزوا به این پارهی تاریخی و وزین ملت را خنثی کند و با نیروهای تحولخواه و مدافع آزادی و عدالت در سطح کشور همراه شود و ضمن حفظ فضای تعامل و گفتوگو با کنشگران سیاسی و مدنی کشور و در رأس آنها حکومت، مطالبات و محرومیتهای خاص اهل سنّت و اقوام را به سطح ملی برساند؛ طبیعی است برای یک نیروی متعهد به ارزشهای کلان قرآنی و در موقعیت تفاوت مذهبی و میراثدار تاریخی طولانی از تنش متقابل و منابعی سرشار از آموزههای واگرایانه، احتیاط و حتی وسواس در انتخاب نوع اظهار نظر و موضعگیری، عین عقلانیت سیاسی و پیش از آن، پاسداشت توصیه و سمعهی دین و منافع کلان ملت و امت است؛ این احتیاط در نظر ما، همانی است که در لسان بهانهجویان، مزدوری حکومت نامیده میشود؛ طبیعی است که در فضای ضعف آزادی و بدبینی حاکمان به استقلال فردی یا گروهی شهروندان و تلاش آفتزا و نادرست آنان برای وابستهسازی سلبریتیها و تشکلها، ذهنیت عام نیز دچار کژتابی گشته و همواره در صدد جستوجوی بهانهای است تا تعامل را به تبانی تفسیر کند و از این طریق، ناخواسته به تثبیت فرهنگ انحصارطلبی مدد میرساند؛ در جوامعی که آزادی نقد و اعتراض، کمرنگ و پارلمان و رسانه ضعیف است، معمولاً اعتراضات، با آمیزهای از خشم و نومیدی به درونها سرازیر و تبدیل به کینه و عقده میشود و در فرصتهای احتمالی در قالب پرخاشگری و گاه دشنام فوران میکند؛ جامعه دارای اعتراضات متراکم و فروخورده، جملات حقوقی و با لحن آرام را نوعی نزاکت بیجا و بزدلی میداند و به دنبال قهرمانانی است که با لحنی توفنده و گزنده، برآوردن توقعات هیجانی را بر ملاحظات اخلاقی و سیاسی-امنیتی ترجیح دهد!
باری، انگزنی و تخریب، آبادانی و سازندگی نخواهد آورد؛ برای رسیدن به عدالت، آزادی و توسعه، ناگزیر باید دگرپذیری، تفاهم و احترام متقابل را جایگزین نفرتپراکنی، تخریب و لجاجت ساخت.
نظرات
محمد سعدی
06 آذر 1401 - 20:31با سلام و احترام خدمت برادر محترم آقای جلیل بهرامی نیا. بيانات جنابعالی در فهم وقایع اخیر کاملا درست است و لازم است همه کسانی که ( بالاخص دوستان ) در این ایام به جماعت دعوت و اصلاح تاختهاند کمی به خود ایند و بهتر وقایع را درک کنند و نمک بر زخم نپاشند.