الحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله، وعلى آله وصحبه ومَن اتَّبع هداه و بعد؛ 

جهان بر اعتدال و میانه‌روی استوار است؛ دیرزمانی است که سخن از بیماری‌های جامعه اسلامی ما در میان است؛ بیماری‌هایی که بسان دردی کشنده در جسم انسان نفوذ کرده‌اند. یکی از این بیماری‌ها پدیده اسراف است؛ اسراف در همه چیز. شخص مسرف چنان که باید قدر نعمت‌های خداوندی را نمی‌داند و آن را در راه درست مصرف نمی‌کند؛ شاید به درستی از نعمت‌ها محافظت نمی‌کند و آن را در راستای هدف از خلقت آن و در راهی که مورد رضایت خداوند است مصرف نمی‌کند. راه میانه‌روی یعنی بدون اسراف و صرفه جویی بدون زیان دیدن و زیان رساندن و این شیوه انسان مؤمن است، این رویه‌ای است که خداوند زندگیمان را با آن سامان داده است و جهان را بر آن سرشته است: 

 «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ * وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَان» آسمان را برافراشت، و قوانین و ضوابطی را گذاشت. هدف (از ایجاد قوانین و ضوابط در عالم هستی) این است که شما هم (قوانین و ضوابط را در زندگی فردی و اجتماعی خود رعایت کنید و) از (حدّ و مرز) قوانین و ضوابط (مقرّره) تجاوز نکنید. در وزن کردن و برکشیدن (کالا‌ها و در متر کردن و اندازه‌گیری چیز‌ها) دادگرانه رفتار کنید و از ترازو مکاهید (و کم و کاست ندهید و کم‌فروشی نکنید). 

بدون زیاده خواهی و زیاده‌روی و بدون کاستی و نقصان. 

اعتدال و میانه‌روی شیوه مؤمنان است 

شیوه مؤمنان میانه‌روی و اعتدال است بهترین کار‌ها میانه‌روی است و امت اسلام امت میانه رو است در همه مسائل راه میانه را در پیش می‌گیرد و به چپ و راست متمایل نمی‌شود بلکه راهش راست و بر صراط مستقیم است این راه نزدیک‌ترین راه به سمت هدف است؛ این امت امت اعتدال و میانه‌روی است به همین خاطر خداوند عباد رحمان را با این توصیف می‌ستاید: 

 «وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا» [فرقان: ۶۷] و (عباد رحمان) کسانی هستند که به هنگام خرج کردن (مال برای خود و خانواده) نه زیاده‌روی می‌کنند و نه سختگیری، و بلکه در میان این دو (یعنی اسراف و بخل، حدّ) میانه‌روی و اعتدال را رعایت می‌کنند، نه بخالت و نه زیاده‌روی. خداوند می‌فرماید: 

 «وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» [إسراء: ۲۹] دست خود را بر گردن خویش بسته مدار (و از کمک به دیگران خودداری مکن و بخیل مباش،) و آن را فوق‌العاده گشاده مساز (و بذل و بخشش بی‌حساب مکن و اسراف مورز، بدان گونه) که سبب شود از کار بمانی و مورد ملامت (این و آن) قرار گیری و لخت و غمناک گردی. 

اسلام پاکی‌ها را حرام نمی‌داند

اسلام نه تنها پاکی‌ها را حرام نمی‌داند بلکه همواره کسانی را که قائل به تحریم پاکی‌ها و زینت خداوند هستند نکوهش می‌کند: «یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ * قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ»  [أعراف: آیات۳۱، ۳۲]‌ای آدمیزادگان! در هر نماز‌گاه و عبادتگاهی، خود را (با لباس مادی که عورت شما را بپوشاند، و با لباس معنوی که تقوا نام دارد) بیارائید، و بخورید و بنوشید ولی اسراف و زیاده‌روی مکنید که خداوند مسرفان و زیاده‌روی کنندگان را دوست نمی‌دارد. (ای محمّد! زشتی کارِ افتراء تحلیل و تحریم را بدیشان خاطرنشان ساز و به آنان) بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده است و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو: این (نعمت‌ها و موهبتهای حلال و) چیزهای پاکیزه، برای افراد باایمان در این جهان آفریده شده است (و دیگران نمی‌بایست از آن استفاده کنند. ولی در این دنیا بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست، و این هم از رحمت واسعه‌ی خدا و لطف او است. امّا) در روز قیامت این‌ها همه در اختیار مؤمنان قرار می‌گیرد. 

 چه کسی می‌تواند زیبایی‌های خداوند در حق بندگان را بر آنان حرام کند؟ 

خداوند به خاطر بزرگداشت و تکریم چنین زیبایی و زینتی آن را به خود نسبت می‌دهد: 

 « قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّـهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» [أعراف: ۳۱، ۳۲] (بگو: چه کسی) بگو چه کسی زینت الهی را که برای بندگانش پدید آورده، و رزق پاکیزه او را حرام کرده است؟ بگو اینها در زندگانی دنیا برای مؤمنان [و نامؤمنان‌] است و در روز قیامت نیز خاص مؤمنان است، بدین‌سان آیات خود را برای اهل معرفت به روشنی بیان می‌کنیم‌.

پاکی‌ها در دنیا برای مؤمن است و دیگران به تبع آن در بهره‌مندی از آن شریک هستند چرا که اصل پاکی‌ها برای کسانی است که خداوند را عبادت می‌کنند و از فرمان می‌برند و مانعی نیست که غیر مؤمنان هم با او شریک باشند اما در قیامت خالصانه به مؤمنان تعلق دارد و هیچ کس با آنان شریک نیست. 

اسلام از اسراف جلوگیری می‌کند

اسلام مسلمانان را از بهره گیری از پاکی و آراستن با زینت الهی باز نمی‌دارد: «کلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» [أنعام: آیه ۱۴۱]، هنگامی که به بار آمدند از میوه‌ی آن‌ها بخورید و به هنگام رسیدن و چیدن و درو کردنشان از آن‌ها (به فقراء و مساکین) ببخشید و زکات لازم آن‌ها را بدهید، و (در خوردن و یا بخشیدن از آن‌ها) اسراف نکنید، زیرا که خداوند اسراف‌کنندگان را دوست نمی‌دارد. خداوند حدشکنان را دوست ندارد. 

بدین معنی که انسان در حد توان خود اقدام کند و پا را از گلیمش فرا‌تر ننهد تلاش نکن که بیشتر از حد توان خود خرج کنی و نباید خرج انسان بیشتر از دخلش باشد و بدهکار دیگران شود قرض غم شب و خواری روز را به دنبال دارد چه بسا انسان نتواند قرضش را پرداخت کند و لاجرم به دروغ و وعده خلافی متوسل شود به همین خاطر پیامبر گرامی اسلام از گناه و از قرض به خدا پناه می‌برد. وقتی از او پرسیدند‌ای رسول خدا چرا این همه از قرض نگرانی و به خدا پناه می‌بری؟ فرمود: زیرا هرگاه انسان بدهکار شود مجبور می‌شود دروغ بگوید و خلف وعده کند. [۱] پس در محدوده توان خود زندگی کن. در چارچوب حلال زندگی کن و حتی ریالی هم به حرام خرج مکن چرا که انفاق در معصیت خداوند‌‌ همان تبذیر است اگر کم باشد. 

تفاوت میان اسراف و تبذیر

اسراف با تبذیر فرق دارد؛ اسراف به معنی زیاده‌روی در حلال و تبذیر به معنی انفاق در حرام است اگر انسان ثروت قاورن هم داشته باشد و یک درهم از آن را در معصیت خداوند هزینه کند تبذیر محسوب می‌شود و این کار حرام است و خداوند مؤمنان را از آن باز داشته است: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا * إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا» [إسراء: ۲۶ و ۲۷] حق خویشاوند و حق مستمند و وامانده‌ی در راه را ب‌پرداز، و به هیچ وجه باد دستی مکن. بی‌گمان باد دستان دوستان اهریمنانند حق خویشاوند را (از قبیل: صله‌ی رحم و نیکوئی و مودّت و محبّت)، و حق مستمند و وامانده‌ی در راه را (از قبیل: زکات و صدقه و احسان)، ب‌پرداز زیرا اگر تبذیر کنی انفاقت در حق آنان سودی نخواهد داشت نه برای مستمندان، نه خویشاوندان، نه مساکین و نه واماندگان در راه؛ پس مالت را در راه معصیت خدا خرج مکن برای شراب و مواد مخدر و هر گناه دیگر هزینه مکن. هزینه برای چیزهایی که سود و زیانی به انسان نمی‌رسانند تبذیر است. چرا که این کار به معنی تباه کردن سرمایه است و رسول خدا در حدیثی از قیل و قال و کثرت سؤال و تباه کردن سرمایه نهی کرده است: در صحیح وارد شده است که معاویه برای مغیره بن شعبه نامه نوشت و از او خواست از چیزهایی که از رسول خدا شنیده است برای او بنویسد. وی در پاسخ نوشت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: خداوند از سه چیز ناخشنود می‌شود: قیل و قال، تباه کردن مال و دارایی و کثرت سؤال. [۲] 

سیگار تبذیر محسوب می‌شود

سیگار [۳] نیز از همین موارد است دست کم این است که نه به جسم سودی می‌رساند و نه به روح و نه سود دنیوی در بردارد و نه اخروی؛ حال آنکه زیانش برای همگان محرز است و همگان متفقند که سیگار برای سلامتی زیان دارد. سیگار هم زیان جسمی و هم زیان مالی در بردارد به این معنی که انسان با پول و مال خود مایه زیان جسمش را می‌خرد؛ آیا این نادانی نیست که با پول خود چیزی را بخری که برایت زیان دارد و این اموال را به شرکت‌های استعماری که انواع مشهور سیگار را تولید می‌کنند پرداخت کنی؟ همه این کار‌ها تبذیر محسوب می‌شود و شایسته انسان مسلمان نیست؛ انسان باید در حد اعتدال قدم بردارد نباید خود را تا آن حد باز گذارد که همه چیز را بخرد چیزهایی که به آن نیاز دارد و چیزهایی که نیاز ندارد. 

تب خرید

دنیای معاصر به تب خرید مبتلا شده است و این پدیده نتیجه تبلیغات فراوانی است که فضای روزنامه‌ها و رسانه را پر کرده است؛ مشاهده می‌شود که دختران زیباروی با حرکات فریبنده و جذاب مردم را به خرید جذب می‌کنند؛ آنان تلاش می‌کنند وسایل موجود را کم ارزش جلوه دهند و هر بار که این تبلیغات فریبنده تکرار می‌شود انسان احساس می‌کند که اجناس و کالاهای خانگی‌اش دیگر طراوت گذشته را ندارد و باید چیز جدیدی بخرد؛ پس از خرید کالای جدید باز تبلیغات جدیدی را می‌بیند و دوست دارد آخرین مدلی را که وارد بازار شده است خریداری کند و این دور باطل و بی‌پایان همچنان ادامه می‌یابد آیا این کار معقول است؟ 

این تفکر محصول فرهنگ و تمدن جدید است فرهنگ تبلیغات؛ یکی از ویژگی‌های فروشندگان مسلمان آن است که در حین فروش کالا آن را تمجید ستایش نکنند و اگر چیزی می‌خرند آن را نکوهش نکنند، بازرگان مسلمان در توصیف کالای خود زیاده‌روی نمی‌کند و اگر هم چیزی خریداری کند آن را نکوهش نمی‌کند. 

زیاده‌روی در هزینه‌های تبلیغاتی 

عصر جدید یعنی عصر تعریف و تمجید و ستایش از هر چیز جدید؛ انسان‌ها می‌لون‌ها تومان برای کالا هزینه می‌کنند. به چشم خود دیدم که برای تبلیغات یکی از کالا‌ها صد و سی ملیون دلار هزینه شده بود که از ارزش کل کالا بیشتر بود! چنین مبالغ کلانی که بیهوده مصرف می‌شود آیا سزاوار مصرف کنندگان نیست؟ ما باید خود را کنترل کنیم. باری حضرت عمر کسی را مشاهده کرد که چیز غیرضروری را خریداری می‌کند و این جمله پرمعنا را به او فرمود: آیا هر چیزی که به دلت خوش آید باید بخری؟ [۴] 

انسان هر چیزی را که خوشش بیاید می‌خرد و این بسیار مایه تأسف است! 

شهوت خرید 

انسان از شهوت خرید برخوردار است دوست دار بخرد و نگهداری کند و اگر زمام خود را به نفس بسپارد دوست دارد همه چیز را بخرد و در خانه‌اش انباشته کند؛ پس از مدتی که جایی برای این چیز‌ها نمی‌یابد دوست دارد خود را از آن‌ها راحت کند. انسان باید در حد اعتدال گام بردارد و تنها به خرید مایحتاج واقعی خود بسنده کند و از خوراک و پوشاک و لباس و لوازم منزل خواه برای استفاده یا نگهداری چیزهایی را خریداری کند که واقعا به آن نیازمند است اما خرید و انباشت وسایل اضافی چه معنی دارد؟ 

 

فروشندگان از شهوت خرید مردم سوء استفاده می‌کنند

بسیاری از نمایشگاه‌هایی که فروشندگان هر از چند‌گاه برگزار می‌کنند دروغین، فریبنده و غیر واقعی است آنان از میل به خرید مردم سوءاستفاده می‌کنند و تخفیف‌هایی که می‌دهند تنها برای خرید وسایلی است که نیازی به آن ندارند. 

 متأسفانه برخی از مردم در خرید احساساتی عمل می‌کند و دوست دارند وسایل گران قیمت خریداری کنند. وقتی از یکی از فروشندگان پرسیدم چرا با این قیمت می‌فروشید در حالی که از قیمت آن در کشورهای مجاور به مراتب بیشتر است؟ او پاسخ داد: مشتری‌های ما از طبقه مشخصی هستند به ویژه زنان و دختران؛ آنان وسایل ارزان نمی‌خرند و اگر همین وسایل را ارزان کنیم و به قیمت واقعی آن بفروشیم هیچ کس از ما خرید نمی‌کند. این طبقه کالای گران می‌خرند و به آن افتخار می‌کنند گران می‌خرند و گران هم تبلیغ می‌کنند؛ مثلا کالایی را که به هزار تومان خریده‌اند به دورغ می‌گویند دوهزار تومان خریده‌اند. با دروغ دیگران را نیز می‌فریبند. آیا این معقول است که ما کالا را گران‌تر از نرخ حقیقی آن می‌خریم تا فروشندگان سود ببرند؟ آیا دین به انسان چنین دستور می‌دهد؟ نه دین و نه عقل هیچ دخالتی در این کار ندارند. چرا باید انسان چیزی را بیشتر از قیمت واقعی آن خریداری کند؟ چرا انسان چیزهای گران می‌خرد؟ عجیب است که برخی از مردم کم درآمد نیز به تبع آنان مال خود را به بازی می‌گیرند و می‌لون‌ها تومان بیهوده هزینه می‌کنند و برخی از افراد ضعیف نیز از این سنت سیئه پیروی می‌کنند. انسان باید چیز ارزان خریداری کند و فروشندگان را مجبور کند تا از قیمت کالای خود بکاهند. به یکی از حکما گفتند فلان کالا گران شده است. گفت: ارزانش می‌کنیم! گفتند: چگونه؟ گفت: نمی‌خریم تا ارزان شود. [۵] 

 شاعر می‌گوید: هر چیزی که گران شود آنرا نمی‌خرم آنگاه می‌بینم که ارزان‌تر همیشه است. 

 

 منابع و پاورقیها

--------------------------------------------------------------------------------

1- متفق علیه: بخاری باب أذان (۸۳۲) و مسلم باب مساجد ومواضع الصلاة (۵۸۹) از عائشه رضی الله عنه 

۲- متفق علیه: بخاری باب آداب (۵۹۷۵)، و مسلم باب أقضیة (۵۹۳)، از مغیرة بن شعبة. 

۳- ن. ک: حکم سیگار در نصوص شرعی در کتاب فتاواى معاصر شیخ ۱/۶۵۴-۶۶۹.

۴- روایت ابن أبی شیبة در إطعام (۲۵۰۱۲)، و امام أحمد فی زهد (۶۵۳). 

۵- از اشعار محمود وراق.