اینک با گذشت یک سال از دستگیری و ناپدید شدن اجباری دعوتگر اندیشمند، شیخ سلمان عوده، خبر از آغاز محاکمات پنهانی شیخ عوده شنیده می‌شود که به اساس اخبار منتشر شده‌ی مطبوعات و روزنامه‌های سعودی در این اواخر، خبر از درخواست اجرای حکم اعدام شیخ عوده بنا به اتهام ٣٧ فقره جرم می‌دهد.

من شیخ سلمان عوده را از دیرزمانی است به خوبی می‌شناسم؛ داشتم به این اتّهامات سی‌وهفتگانه می‌اندیشیدم که به خود گفتم: اتّهامات پنهانی است و محاکمه نیز به شکل مخفیانه صورت می‌گیرد؛ لذا کسانی که با شیخ و افکار و زندگی‌اش آشنایی دارند، می‌بایست کردار و کارکرد و جرایم و افکار مخرّبی که به بنیاد آن، شیخ مستحق بازداشت، زندانی شدن، تعذیب و شکنجه و محاکمه‌ی سرّی شده است را برای دیگران ابراز دارند؛ لذا من پا پیش گذاشتم تا پرده از این جرایمی که شیخ بدان دست یازیده است و یا هم گمانه‌زنی ارتکاب او می‌رود، بردارم:

نخست؛ پافشاری و اصرار سلمان عوده بر اعتدال و میانه‌روی در دین و تمام امور؛

دوّم؛ جوانمردی و سماحت‌پیشگی بیش از حد؛

سوّم: مخالفت با روشی که شیوخ سعودی بر آنند بویژه پاره‌ای از فتاوای هیأت کبار علماء؛

چهارم: کتاب «افعَلْ ولا حرجَ» که خشم شیوخ سعودی را در آورده است؛ و آن کتابی است که باعث انتشار هرج و مرج دینی(!) تحت نام آسانگیری و رفع حرج می‌شود؛

پنجم: کتاب دیگرش زیر نام «پرسش‌های انقلاب»؛ که نام این کتاب بر دلالت به اهداف و منهج بنیادبرکنِ نویسنده‌اش، کافی است؛

ششم: با وجود نوشتن کتاب‌هایی بسیار؛ امّا او کتابی در باب مجد و عظمت دولت سعودی و یا احدی از پادشاهان بزرگمنشش ننوشته است؛

هفتم: پافشاری و اصرار شیخ بر رفق و روش مسالمت‌آمیز؛

هشتم: اصرار و پافشاری بر نصیحت ولات امور؛

نهم: باور شیخ عوده به مبدأ و اساس امر به معروف و نهی از منکر؛ که این خود ممکن است معبری برای هرج و مرج و فتنه شود؛

دهم: عدم توقّف و ایستایی از نکوهش فساد و خواستاری اصلاح؛ با وجود اینکه بارها این موضوع به ایشان گوشزد شده است؛

یازدهم: درخواست مکرّر آزادی علمای زندانی و دیگر زندانیان عقیدتی از دولت؛

دوازدهم: تأخیر چند روزه در بیعت با ولی ولیعهد و ولیعهد سعودی؛

سیزدهم: سستی در دعوت و فراخوانی به اطاعت از ولات امور؛

چهاردهم: تبسّم همیشگی؛ طوری که با آن حقیقت و ضمیر خویش را پنهان نماید؛

پانزدهم: ارتباط حسنه و نیک با مخالفان؛ تا جایی که درین زمینه کتابی به نام «شکراً ایّها الأعداء» (تشکّر ای دشمنان) نوشته است که این خود روشی خطرناک و شک‌برانگیز است؛

شانزدهم: مردمی بودن و برخورداری از میلیونها طرفدار و پیرو؛ که این خود امری است خطرساز نسبت به کشور و سران امور؛

هفدهم: محبّت و احترام نسبت به اقوام و اشخاصی که سران دولت، از آنان ناخرسند است؛

هجدهم: درنگ و سرد مزاجی در تأیید فعّالیّتهای ولیعهد سعودی؛

نوزدهم: تایید ملّت فلسطین و حرکت حماس، بر خلاف سیاست رسمی جدید کشور سعودی؛

بیستم: اظهار نفرت از اسرائیل و ردّ آن؛ با وجود علم به تغییر رأی ولی امر در این باب؛

بیست و یکم: انتقادات پنهان و آشکار وی به دوستان و همپیمانان عربی و غربی سعودی؛ که این کرده به مثابه‌ی ضربه‌ای است به سیاست حکیمانه‌ی  حاکمان کشور؛

 بیست و دوّم: شک و گمانه‌زنی وی نسبت به مشروعیت عطیّه‌ها و تحفه‌های مالی سخاوتمندانه‌ی ولی امر و ولیعهد سعودی برای دوستان عرب و آمریکایی خویش؛

بیست و سوّم: موفّقیّتهای مشکوک فعّالیّتهای خلاّقانه و نوآورانه‌ی شیخ عوده؛

بیست و چهارم: دیدارهای مکرّر وی از بعضی کشورهای عربی، آسیایی و اروپایی؛

بیست و پنجم: برقراری ارتباط با دانشمندان، رهبران و شهروندان کشورهای خارجی و سخن در باب امور سیاسی که اختصاص به ولی امر دارد؛

بیست و ششم: پرداختن به فراگیری زبان انگلیسی در سالهای اخیر که این نشان از برقراری ارتباط بیشتر با دیگران دارد؛

بیست و هفتم: رفت و آمدهایش به قطر و ارایه‌ی چندین سخنرانی و کنفرانس در مساجد قطر؛

بیست و هشتم: ردّ هجوم بر قطر و محکوم نمودن این اقدام بعد از محاصره‌ی قطر؛

بیست و نهم: پیشنهاد وی ضمن یک پیام به تماس تلفنی میان امیر قطر و محمد بن سلمان که دعوتی ضمنی به صلح و سازش با قطر و برداشتن حصار از آن است؛ حال آنکه این تماس، در واقع نشاندهنده‌ی شکست سعودی است؛

سی‌ام: مهرورزی با کشور ترکیه و ابراز خرسندی از شکست کودتای نافرجام تابستان ٢٠١٦ میلادی؛

سی و یکم: دعای مکرّر وی به اصلاح ذات‌البین میان سران کشورهای اسلامی که شیخ عوده با این کار خویش، گویا میان همه‌ی سران کشورهای اسلامی باور به برابری دارد و مملکت سعودی را با دیگر مخالفانش برابر می‌داند؛

سی و دوّم: علاقه و شیفتگی شیخ عوده به پیشوا و مقتدای تروریستها و خشونتگرایان؛ علاّمه دکتور یوسف قرضاوی!

سی و سوّم: ردّ پیشنهاد خروج از اتّحادیّه‌ی جهانی علمای مسلمان با تأسّی از دیگر علمای کشور؛

سی و چهارم: ردّ پیشنهاد استعفا از معاونت دبیرکلی اتّحادیّه‌ی جهانی علمای مسلمان با تأسّی از شیخ ابن بیه؛

سی و پنجم: عدم پذیرش محکومیت اتّحادیّه‌ی جهانی علمای مسلمان و متّهم ساختن آن اتحادیه به تروریسم و خشونت‌ورزی؛ مطابق موضعگیری رسمی جدید ولی امر مملکت سعودی؛

سی و ششم: مهرورزی و مهربانی پنهان و آشکار با کشور قطر؛ دشمن سرسخت سعودی؛

سی و هفتم: تلاش مداوم و پیگیر شیخ سلمان عوده به تزلزل پایه‌های استقرار و ایجاد فتنه در مملکت سعودی و دیگر کشورهای عربی.