نویسنده‌: عبدالرّحمن صدیق
ترجمه‌، تألیف و اقتباس: کیومرث یوسفی

بر اساس یک طبقه‌بندی ساده، انسان‌ها چهار گروهند:
گروه اول: «می‌دانند» و می‌دانند که «می‌دانند».
گروه دوم: «می‌دانند» ولی نمی‌دانند که «می‌دانند».
گروه سوم: «نمی‌دانند» ومی‌دانند که «نمی‌دانند ».
گروه چهارم: «نمی‌دانند» ونمی‌دانند که « نمی‌دانند».
ما کردها جزو گروه دوم هستیم، زیرا «می‌دانیم» اما نمی‌دانیم که «می‌دانیم». به همین دلیل وقتی شرق‌شناسی یا یک نفر خارجی در باره‌ی ما مطلب «مثبتی» می‌نویسد، ذوق زده شده و دست و پای خود را گم می‌کنیم گویی خود خبر نداشته‌ایم که دارای چنین صفات مثبت و با ارزشی هستیم. به دلیل همین حقیقت که «کرد» «می‌داند» اما نمی‌داند که «می‌داند» دچار سختی‌ها ودشواری‌های بی‌شماری شده و احساس خود کمتربینی نموده، دیگر ملت‌ها را به چشم برادر بزرگتر خود نگاه کرده و به همین دلیل فرصت‌سوزی‌ها کرده و موقعیت‌های زیادی را از دست داده است.
ملت کرد مانند سایر ملت‌های ساکن این کره‌ی خاکی در طول تاریخ فجایع زیادی را از سر گذرانده است. اما اکثر مواقع علت این فجایع را به خود ملت کرد نسبت می‌دهند نه به وضعیت و واقعیت‌های موضوعی، و همین عامل ضربات درونی مهلکی را تا حد متلاشی شدن شخصیت به «فرد کُرد» وارد نموده و می‌نماید. این درحالی است که (شخصیت هر انسان و جمعی عبارت است از مجموع اعمال و رفتارهایی مشخص در برابر احوال و اوضاع «ذاتی» و «موضوعی»، یا مجموع صفات ثابت و مشترکی که «افراد» هر ملت و قومی با آن شناخته می‌شوند.) به همین علت درست است اگر بگوئیم رفتار‌های آدمی نتیجه‌ی تأثیر متقابل خوی و سرشت انسان با محیط زندگی اجتماعی اوست. این مسأله نشان می‌دهد که اگر برای «فرد» کرد – مانند هر انسان دیگری - وضعیتی مطلوب و زمینه‌ای مناسب فراهم شود به سرعت مسیر کمال و پیشرفت را طی خواهد کرد. در اینجا لازم است همانگونه که به جوانب منفی شخصیت فرد کٌرد اشاره می‌شود جوانب مثبت شخصیتی فردِ کُرد هم مورد توجه و بحث قرار گیرد. زیرا اولین قدم در پی‌ریزی و بنیان نهادن شخصیت فرد کٌرد شناخت او توسط خودش می‌باشد. فرد کرد باید بداند و به جهانیان نیز اعلام کند که کردستان گهواره‌ی دوم انسانیت بوده و مرکز دموگرافی(Demography) جهانی کوه «جودی» واقع در کردستان می‌باشد. « وَقِیلَ یأَرْضُ ابْلَعِی مَآءَکِ وَیسَمَآءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَآءُ وَقُضِیَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَقِیلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ». هود/44
«گفته شد که: ای زمین آب خود رافرو خور، وای آسمان از باریدن بایست، وآبها از میان برده شد وفرمان اجراء گردید وکاربه انجام رسید وکشتی برکوه جودی پهلو گرفت».
تفاسیر «الخازن »[1]،« النسفی»[2]، « قصص الأنبیاء عبدالوهاب النجار» و دیگر منابع تأکید می‌کنند که منظور از « کوه جودی» کوهی است در منطقه «جزیره» واقع در کردستان ترکیه‌. او بایستی هیچگونه محرومیت و فقری را قبول نکند. زیرا کردستان او «مٌبارک» است. «قِیلَ ینُوحُ اهْبِطْ بِسَلاَمٍ مِّنَّا وَبَرکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُمْ مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ». هود 48
«گفته شد: ای نوح! از کشتی پیاده شو « و بدان که تو و همراهانت» از امنیت ما برخوردارید و سالم و برکنارید و برکات خدا به روی تو و گروه‌های همراهت است. ملت‌هاوگروه‌های دیگری را از نعمت‌ها و خوشی‌ها برخوردار می‌کنیم. کلمه‌ی «البرکة» یعنی «خیرات، فزونی روزی و فراوانی در اشیاء». این مکان مبارک کردستان می‌باشد، زیرا «جودی» بخشی از کردستان است و نوح (علیه السلام) فرمود: « وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِی مُنزَلاً مُّبَارَکاً وَأَنتَ خَیْرُ الْمُنزِلِینَ» مؤمنون / 29 ( و بگو پروردگارا مرا به منزلی مبارک فرود آور و تو بهترین میزبانانی.) کردستانی سرشار از معادن معدنی و منابع نفتی و منابع آبی و مستعد کشاورزی، باعث ایجاد پیوندهای اجتماعی قوی شده و تأثیرات ایجابی بر شخصیت «فرد کُرد» دارد. فرد کرد باید نسبت به شجاعت و غیرت ملتش یقین داشته باشد، زیرا این مسأله حقیقتی است که خداوند خود به آن اشاره می‌فرماید: «قُل لِّلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ...» الفتح / 16 ( به بازپس‌ماندگان عرب‌های بادیه‌نشین بگو: از شما دعوت خواهد شد که به سوی قومی جنگجو و پرقدرت بیرون بروید، با آنان پیکار می‌کنید تا اینکه مسلمان می‌شوند. ابن کثیر درباره‌ی « قَوْمٍ أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ » در تفسیر القرآن العظیم می‌فرماید: "عن ابن أبی خالد عن أبیه قال: نزل علینا أبو هریرة ففسر قول رسول الله صلى الله علیه وسلم: "تقاتلون قومًا نعالهم الشَّعْر" قال: هم البارزون، یعنی الأکراد"[3] ( ابوهریره بر ما وارد شد، این آیه را برایش قرائت نمودیم گفت: این قوم، قوم کُرداند.) قوم و ملت شجاع همیشه شیفته‌ی آزادی‌اند و در فکر آزادی خود و دیگرانند، بر همین اساس یکی از مشخصه‌های ملت کُرد این است که دوست دارد از اخبار و احوال دنیا آگاه باشد. کُردها شیفته‌ی استقلال و آزادی‌اند با نگاهی به تاریخ گذشته متوجه خواهی شد که طوایف و قبایل و امیرنشین‌های زیادی داشته است و هرگز در میان ملت‌های فارس، عرب و ترک استحاله‌ نیافته‌ و ذوب نشده است. حتی در دایره‌ی خلافت اسلامی هم از طریق سیستم میرنشینی (ایالات و ولایات) بخش قابل توجهی از فرمانروائی اسلامی بوده است. در رابطه با «آزادی» هم، این ملت کُرد است که در راه به دست آوردن و پاسداری آزادی قربانی‌ها داده آنگونه که در تاریخ نمونه و مانندی برای آن متصور نیست و‌ در این راه زیان‌های جبران‌ناپذیری بر دشمنان آزادی متحمل نموده است. زیرا فرد کُرد شاید توان تحمل فقر و گرسنگی و شداید سخت زندگی را داشته باشد، اما هرگز اسارت و بندگی و زیردست بودن را تحمل نمی‌کند.
به همین دلیل همیشه با حکومت‌های که خواسته‌اند آزادی‌اش را پایمال کنند و او را به اسارت بکشند به مقابله برخاسته است. فردِ کُرد شیفته‌ی بروز استعداد و توانائی‌هایش بوده به همین علت با فراهم شدن زمینه مناسب و لازم خیلی زود می‌تواند توانائی‌هایش را در تمام زمینه‌ها بروز دهد، به گونه‌ای که «کلودیوس تریچ» در یادداشت‌هایش می‌گوید: "کُردها تشنه دانش اندوزی‌اند و خیلی کم به خود می‌بالند، این در حالی است که میزان یادگیری ایشان بسی بیشتر از ترک‌ها و فارس‌ها بوده و خیلی سریعتر مطالب را یاد می‌گیرند." شجاعت و با جرأت بودن جزو صفات ثابت شخصیت کردها بوده تاحدی که آن را غذای روح می‌دانند. وفای به عهد نیز در میان ایشان جزو اصول و ارزش‌هائی است که صفحات تاریخ سرشار از وفای به عهد از جانب فردِ کرد است، حتّی با دشمنانش. جدای از صفت وفای به عهد، مهمان‌نوازی و دستگیری فقرا و بینوایان و... نیز از صفات بارز شخصیتی فرد کرد است که نقش بسزائی در انسجام جوامع کردی داشته است. عشق و علاقه به خاک و میهن و پایبندی به دین مقدس اسلام یکی دیگر از ویژگی‌های کلی شخصیتی فرد کرد است. در حیطه‌ی تاریخ شخصیت کرد دارای ویژگی‌ای برجسته‌، شاخص و قابل مشاهده می‌باشد. او همیشه‌ی تاریخ بر اصل و نسب مستقل خود تأکید می‌کند. زیرا دشمنان و حتی دوستانش بسیار تلاش کرده‌اند که ریشه‌ی نژادی کرد را به فارس‌ها یا اعراب و گاهی اوقات حتی به «جن» نیز منتسب نمایند!! هرچند که نسبت دادن نسب کردها به «جن» نهایت دوری از اصول علمی و متد تحقیق است. از سوئی دیگر کردستان همیشه میدان جنگ و نبردهای سرنوشت‌ساز و تعیین کننده‌ی میان فارس و روم یا صفوی و عثمانی بوده است. این موضوع همیشه به زیان کردها تمام شده و در واقع تلاشی بوده در جهت زدودن هویت ملی آنان؛ به همین جهت کردها تلاش زیادی را در برابر این هجوم گمراه‌کننده‌ی [دشمنان] کردستان در جهت اثبات استقلال زبان، نژاد و ملیت‌اش انجام داده و می‌دهند.
در حیطه‌ی اکولوژی (Ecology) نیز به علت عقب‌ماندگی جامعه‌ی کردی از نظر تکنولوژی، تأثیرات منفی زیست محیطی آثار زیادی بر شخصیت فرد کرد برجای نهاده است. به همین دلیل «فرد کرد» همانند زیست محیطش، سخت است، سریعاً ابراز دوستی نموده و با همان سرعت دشمنی می‌ورزد. زود خشمگین می‌شود و خیلی زود هم آرام می‌گیرد.
در حیطه‌ی اجتماعی نیز وجود ارتباط محکم و منسجمی بین افراد کرد در خانواده و عشیره، آسایش و آرامش درونی را برایش مهیا نموده است. به خصوص خانواده که در جامعه‌ی کردستان از نوع خانواده‌ی بزرگ و گسترده است و شامل پدر، مادر، پسران و دختران با همسرانشان و فرزندانشان (به‌جز شهرهای بزرگ) را شامل می‌شود. در همین زمینه شخصیت زن کرد خصوصیات ممتازی را دارد، که مشخص‌ترین آن استقلال شخصیتی و تلاش برای معرفی خود به جامعه و اطرافیان از طریق مشارکت در حیطه‌هایی از زندگی است که در جوامع همسایه در قرق مردان می‌باشد. این امتزاج ملتزمانه زن کرد با مردان باعث شده که زن و مرد کرد با دید «همکار» به همدیگر نگاه کرده و همکاریشان در حیطه‌های مختلف زندگی آشکار و از شفافیت کامل برخوردار بوده به همین دلیل جامعه‌ی کردی از پدیده‌های زشت و ناپسند بین زن و مرد که در جوامع دیگر مطرح است [تقریباً] تهی باشد.
خانواده در جامعه‌ی کردی ساختار مستحکمی دارد، تاحدی که میزان طلاق به نسبت سایر جوامع در بین ایشان بسی کمتر بوده، در همین رابطه، فرد کرد احترام خاصی را برای ارتباط و پیوند‌های دوستانه با دیگران قایل شده و مشتاقانه در غم و شادی‌های دیگران شریک می‌شود.
در حیطه‌ی مسایل سیاسی فرد کرد پشتوانه اجتماعی مستحکمی دارد. لذا بیشتر دیدگاه‌های سیاسی او از طریق پیوندها و ارتباطات اجتماعی‌اش ظهور می‌یابد. ارزش و احترام بیش از حد فرد کرد نسبت به رأی و نظر خود باعث شده که سازمان‌های سیاسی در جامعه‌ی کردی سخنگویان متعددی داشته و به همین دلیل به آسانی از تکثر و تعدد احزاب استقبال می‌کند؛ زیرا این امر در دایره‌ی سیاست نوعی استقلال فکری برایش مهیا و فراهم می‌نماید.
حیطه‌ی اقتصادی نیز نقش مهمی در تمییز برخی از صفات شخصیتی فردی و جمعی کرد دارد. از تولید و روش‌های آن و چگونگی تقسیم تولیدات و نحوه‌ی بکارگیری آنها، همه‌ی این موارد کردار و رفتار مشخصی را به منصه ظهور می‌رساند. بخش زیادی از تولیدات در سالهای پر باران و نوع تولیدات با ارزش و تقسیم عادلانه آن میان همکاران وشرکا و... پیوندهای اجتماعی مستحکمی را باعث می‌شوند. خلاف این موضوع پیوندهای اجتماعی را تضعیف نموده و باعث تغییر رفتار «فرد» نیز می‌شود. کمبود درآمد و فقر که نتیجه‌ی مستقیم تکیه فرد کرد به کشاورزی متکی بر باران است و احتمال دارد که برخی سال‌ها بارش کم باشد تأثیرات منفی بر شخصیت فرد کرد به جای گذاشته و باعث نگرانی و تشویش درونی او شده است. راه علاج این موضوع تلاش در جهت صنعتی نمودن جامعه‌ی کردی است، وضعیتی که حکومت‌های حاکم بر کردستان مسؤول به وجود آوردنش بوده و هستند. به گونه‌ای که صنایع سنگین در کردستان وجود ندارد. از نظر دینی نیز اگر دین در جوامع ابتدائی به منظور کم کردن فشارهای درونی، در پاسخگویی به سؤالات مختلف انسان و رویدادهای اطرافش ایفای نقش نموده است. دین اسلام در جامعه‌ی کردی با مسائل اجتماعی و اقتصادی و حتی مسائل سیاسی فرد کرد درآمیخته و تأثیر خود را دارد. با وجود تفاوت توپوگرافی(Topography) مناطق مختلف کردستان و قبیله و طوایف مختلف که باعث پیدایش لهجه‌های گوناگون شده است، دین اسلام اکثریت ملت کرد را متحد نموده و در تمام حیطه‌های زندگی تأثیرات مثبتی بر شخصیت فرد کرد به جای نهاده است که بیشتر ما با آنها آشنا هستیم.

ارجاعات:
[1]"واستوت (یعنی واستقرت السفینة) على الجودی (وهو جبل بالجزیرة بقرب الموصل)"، علاء الدین علی بن محمد بن إبراهیم البغدادی الشهیر بالخازن، تفسیر الخازن المسمى لباب التأویل فی معانی التنزیل، دار الفکر - بیروت / لبنان
[2] "{عَلَى الْجُودِىِّ} وهو جبل بالموصل"، أبو البرکات عبد الله بن أحمد بن محمود النسفی، تفسیر النسفى، دار النفائس ـ بیروت 2005
[3] أبو الفداء إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی الدمشقی، تفسیر القرآن العظیم (تفسیر إبن کثیر)، ج7، ص 339
منابع:
1. الشخصیة الکردیة؛ أنماطها السلوکیة وترکیبها الإجتماعیة
2. الأسس النفسیة والإجتماعیة للقبائل الکوردیة /‌هاشم طه عقراوی.
3. پاراستنی مۆرکی نه‌ته‌وایه‌تیمان له روانگه‌ی ئیسلامه‌وه / عبدالرحمن صدیق