محمّد کریمی
ــــــــــــــــــــــــ
«یومَ لا ینْفَعُ مال وَلا بَنُونَ إلاّ مَن ْأتی الله بِقَلْبِ سَلیمْ»
خواهران و برادران ایمانی، درود و رحمت و برکات خدا بر شما باد.
این بار در خدمت شما عزیزان خواهیم بود با یادآوری یکی دیگر از ویژگیهای «قلب سلیم» و شاید مهمترین آنها؛ یعنی «آرامش».
منظور از «آرامش و سکون قلب» نداشتن هیچ گونه ترس، دغدغه، اضطراب، پریشانی، تردید و دودلی است و در قرآن کریم با عنوان نداشتن «خوف» و «حزن» همچون نتایج و ثمراتِ ایمان و تقرب به پروردگار، از این آرامش و راحتی درون، بارها سخن به میان آمده است: « اَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلا هُمْ یحْزَنُونَ» یعنی: بدانید که براستی دوستان و نزدیکان به خدا، نه ترسی دارند و نه اندوهی.
حقیقتاً کسانی که در مسیر هدایت قرار نگرفته و حلاوت و شیرینی ایمان را نچشیده باشند نه تنها به چنین حالتی نخواهند رسید، بلکه تصورش هم برای آنها مشکل است؛ ولی مؤمنین واقعی، آنهایی که براستی ایمان دارند و در سایهی لطف و رحمت پروردگارند، در چنین فضایی زندگی میکنند و آثار این سکون و آرامش نیز در همهی پندارها، گفتارها و رفتارهایشان، آشکار و مشهود است؛ آنان بیشتر میاندیشند و کمتر سخن میگویند؛ اگر هم سخن گفتند، صدایشان آهسته است و از پرگویی، پرخاش، بیهودهگویی و بیادبی در کلام، دوری میجویند، باشتاب بیمورد و بدون اندیشه و حساب نیز، لب به سخن نمیگشایند. عجلهای در کار ندارند، بر سر عهد و پیمانی که میبندند، بسیار محکم و استوارند. در فکر حذف دیگران و یا انتقام جویی از دشمنان خود نیستند و برایشان از پروردگار، طلب هدایت مینمایند. چون به «راه» خویش ایمان دارند، از روبهرو شدن با مخالفان و یا در صورت لزوم، گفت و گو و همکار با آنان در راه خیر و نیکی و مصالح دینی و ملی، نمیهراسند. بر هیجانات و احساسات خویش مسلطند و آنها را به کنترل خود درآوردهاند؛ اگرچه نسبت به نیازهای فطری و درونیشان بیتوجه نیستند و آنها سرکوب و خاموش نمیکنند ولی این نیازها همچون لگامی نیستند که آنان را به هر سو بکشاند و اختیار را از آنها سلب کند.
کسی که «قلب سلیم» و «درونی آرام» دارد، همانند «دریایی» است که نه تنها نسیم و بادهای ساحلی، بلکه طوفانها سهمگین حوادث نیز، نخواهند توانست او را آشفته و گلآلود سازند. عمق و وسعت این دریا او را چنین آرام و سنگین ساخته است که دیگران در کنار او آرام میگیرند و از طوفان خشم و موجاش هم، دُرّ و مروارید صید میکنند. آری او دریاست و ثروتی بیپایان دارد.
بزدلان و نااهلان نیز، توان روبهرو شدن با او را در خود نمیبینند، از سکوتش میترسند و آن را با هزاران حدس و گمان تعبیر و تفسیر میکنند. در مقابل گرمی و جوانمردی و گذشتاش، همانند یک گلولهی برفی، فوراً آب میشوند. در برابر منطق و استدلالاش چارهای جز توسل به خشونت در خود نمیبینند. از ترس حمایت مردم و نفوزش در میان آنها، تنها کاری که میتوانند بکنند، تهمت و افترا به اوست.
تعجب نکنید، من از ملایک و فرشتگان و یا قهرمانان خیالی در شاهنامه سخن نمیگویم، بلکه بالاتر از همهی آنها و واقعیتر از تمام افسانهها، از یک مؤمن موحد که سیمای آن در قرآن و سنت ترسیم شده است و نمونهی عینی و ملموس آن در میان اصحاب و یاران رسول خدا و در میان همین مردم و در زمانهی ما، دیده میشوند، صحبت میکنم. فقط زحمت بکشید و نگاهی گذرا به زندگی و مرگ پیشوایانی چون: خلفای راشدین، امامان چهارگانه، عبدالقادر گیلانی، امام غزالی، مولانای رومی، صلاحالدین ایوبی، عمر مختار، امام ربّانی، شیخ سعید نورسی، حسن البنا، سید قطب، ابوالاعلی مودودی، مولانا خالد شهرزوری، اقبال لاهوری، مرحوم کاک احمد مفتیزاده، مولانا محمد الیاس، شیخ امین نقشبندی و ... بیندازید و آنگاه متوجه میشوید که آنچه در وصفشان گفته بودیم قطرهای به دریا بود.
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
الله اکبر ولله الحمد
نظرات