بشریت از ابتداء خلقت خواستار سعادت و خوشبختی بود. در مقابل از بدبختی و شقاوت گریزان، که طبیعتاً این خواستهی همگان است تا هر چیزی که مایهی سعادت و خوشبختیست، بدانند و برای خود فراهم کند. شکی نیست که برای رسیدن به این هدف بزرگ راهی جز تزکیه و تهذیب نفس نیست. انبیاء و رسولان بر این طریقت رفتهاند و طالبان حقیقت را به این راه دعوت نمودهاند.
از آنجایی که دین مبین اسلام، مکتبی جامع و فراگیر است و به تمامی ابعاد انسان توجه داشته، برای هر یک از اطرافیان، حقوق و آئینی را در نظر گرفته است که حاوی نکات بسیار زیبا و مهم است.
ابتداییترین و اصولیترین حقوق برای هر فرد، رعایت حقوق پدر و مادر است که آیات قرآن، با صراحت به آن اشاره میکند. خداوند در سورهی احقاف آیهی15 میفرماید: «ما انسان را توصیه کردیم که دربارهی پدر و مادرش نیکی کند. مادری که او را با رنج و مشقت حمل میکند و با رنج و مشقت به زمین مینهد.»
از نخستین روزهای انعقاد نطفه، دردها و ناراحتیهای طاقتفرسا پشتسر یکدیگر میآید. از دوران حمل گرفته تا دوران وضع حمل که دوران سخت دیگری شروع میشود. دوران مراقبت دائم از فرزند، دورانی که باید به تمام نیازهای کودک پاسخ داده شود. قرآن در اینجا از ناراحتیهای مادر سخن به میان آورده است ولی سخنی از پدر در میان نیست. این نه بخاطر عدم اهمیت آن است؛ چراکه پدر نیز در بسیاری از این مشکلات شریک مادر است؛ اما چون مادر سهم بیشتری دارد، روی او تکیه شده است.
این مجموعه جانفشانی و ایثار است که فردی را وادار میکند تا در وقت لازم به ادای آن بپردازد و ایفای حقوق کند.
یکی از حقوق دیگری که بر ذمهی فرد است، نوع معاشرت با فرزندان است. از آنجا که پدران و مادران مهمترین و سرنوشتسازترین تأثیر را در تربیت کودکان دارند، لازم است با آموزشهای صحیح و پرورش استعدادهای ذاتی که از طرف خداوند در نهاد فرزندان به ودیعه نهاده شده، با الهام گرفتن از دستورات دینی و روانشناسی، آنان را درست در مسیر تکامل مادی و معنوی قرار داده و موجبات سعادت دنیا و آخرتشان را فراهم سازد.
اسلام برای اینکه فرزندان انسان سعادتمند شوند، حتی برای قبل از انعقاد نطفه دستوراتی حیاتبخش به مسلمانان داده است.
در سورهی عبس آیهی25 خداوند میفرماید: (فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ)
باید انسان به غذایش بنگرد.
البته منظور هم غذای جسم است و هم غذای روح. تغذیهی حلال اثرات مستقیمی بر تربیت و شکلگیری جسم و روح فرزند دارد.
حقوق خانواده یکی دیگر از سلسله حقوقی است که فرد باید به ایفای آن بپردازد. در آیات قرآن اهمیت زیادی به پیوند خانوادگی داده شده است. به این خاطر که جامعهی بزرگ انسانی از واحدهای کوچکتری به نام خانواده تشکیل میشود. طبیعی است که هر قدر این واحدهای کوچک، از انسجام و استحکام بیشتری برخوردار باشند، استحکام بنیان جامعه بیشتر خواهد بود.
نظام حقوقی اسلام اهمیت خاصی برای نظام خانواده و حفظ حقوق زنان و فرزندان قایل است. از طلاق تا آنجا که ممکن است جلوگیری میکند و ریشههای آن را میخشکاند و هرگاه کار به بنبست رسید و چارهای جز طلاق و جدایی نبود، اجازه نمیدهد حقوق فرزندان و زنان در این کشمکش ضایع شود.
حقوق اقوام و خویشاوندان یکیدیگر از حقوقی است که نقش والایی در بقای جوامع و ملتها ایفاء میکند.
در مکتب اسلام سفارشات زیادی برای اتحاد، تحقق اتحاد و همبستگی مردم جامعه بیان شده است و از هر چیزی که موجب تفرقه و جدایی میان مسلمانان میشود، نهی میکند.
جامعهی بزرگ انسانی از خانوادههای کوچک تشکیل میشود و اسلام برای اینکه به اتحاد آنها ضرر و زیان وارد نشود به صلهی رحم و پیوند خویشاوندی که از خانواده شروع میشود، توصیه کرده است.
اصولاً علت این که اسلام به نگهداری و حفظ پیوند خویشاوندی پافشاری زیاد کرده این است که همیشه برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع عظیم، چه از نظر اقتصادی و یا نظامی و یا جنبههای معنوی و اخلاقی از واحدهای کوچک شروع میکنند تا اجتماع عظیم به طور ملایم و خودبخود اصلاح و دارای عظمت شود.
از جمله حقوق دیگری که باید رعایت گردد، حق همسایه، همسفر، رفیق و غیره است که در آئین حیاتبخش اسلام برای هر کدام دستور و آداب و پاداشی ذکر شده است و پرداختن به یک یک آنان فرصت بیشتری را میطلبد.
آنچه بیان شد، گفتار کسانی بود که معمولاً بهطور شبانهروزی با آنان در ارتباط هستیم و باید حقوقشان را ادا کرده و به آنان احترام بگذاریم.
یکی از اوصافی که فرد مسلمان باید به آن آراسته باشد تا بتواند با اطرافیان در راستای ایفای حقوقشان گام بردارد، حسن خلق و نیک رفتاری است.
پیروزی پیامبر اسلام هر چند با تأیید و امداد الهی بود ولی عوامل زیادی از نظر ظاهری داشت که یکی از مهمترین آنها جاذبهی اخلاقی پیامبر بود. آنچنان صفات عالی انسانی و مکارم اخلاق در او جمع بود که دشمنان سرسخت را تحت تأثیر قرار میداد و دوستان را مجذوبتر میساخت.
آری! اگر این اخلاق کریمه و این ملکات فاضله نبود، آن ملت عقبماندهی جاهل و آن جمع خشن انعطافناپذیر در آغوش اسلام قرار نمیگرفتند و همگی پراکنده میشدند. چه خوب است که این اخلاق اسلامی امروزه زنده شود و در هر مسلمان پرتویی از خلق و خوی پیامبر-صلی الله علیه و سلم- باشد.
دربارهی حسن خلق پیامبر روایات و احادیث زیادی ذکر شده است. در حدیثی از پیامبر آمده است: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»؛ من برای این مبعوث شدهام که فضایل اخلاقی را تکمیل کنم.
به این ترتیب یکی از اهداف اصلی بعثت پیامبران همین تکمیل اخلاق فضیله است.
اگر این اخلاق متعالی پیامبر را معجزه هم بنامیم، اغراق نکردهایم، که تبلور آن در فتح مکه بود.
یکی از نکات دیگری که فرد مسلمان برای تقویت ارتباط با اطرافیان باید به آن بپردازد، ایجاد دوستی و علاقه و پررنگ کردن این ارتباط است.
بدون شک عامل سازندهی شخصیت انسان بعد از اراده و خواست شخصیاش، امور مختلف دیگری است که مهمترین آنها دوست و همنشین است؛ چراکه انسان خواه ناخواه تأثیرپذیر است. بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش میگیرد و این حقیقت ثابت شده است.
این تأثیرپذیری از نظر منطق و قرآن در آن حد است که از پیامبر خدا سلیمان-علیه السلام- نقل کردهاند که فرمود: «دربارهی کسی قضاوت نکنید تا به دوستانش نظر بیافکنید؛ چراکه انسان بهوسیلهی دوستان، یاران و رفیقهایش شناخته میشود».
سلام کردن فرد مسلمان در وقت ملاقات با برادر مسلمانش و جواب دادن به سلام از جمله سفارشات اسلامی است که در حوزهی حقوق هر مسلمان به دیگری قرار میگیرد.
تحیت و سلام میبایست جنبهی الهی داشته باشد همانطور که بقیهی آداب و رسوم باید چنین باشد. در سلام کردن علاوه بر احترام و اکرام طرف مقابل باید یادی از خدا نیز دیده شود.
امتیاز سلام اسلامی در این است که از یک سو توأم با ذکر خداست؛ و از سوی دیگر در آن سلامت همه چیز اعم از دین، ایمان، جسم و جان مطرح است، نهتنها رفاه و آسایش. خداوند در سورهی نساء آیهی86 میفرماید: (هنگامی که کسی به شما تحیت میگوید پاسخ آن را به طور بهتر بدهید یا لااقل به همانگونه پاسخ گویید. خداوند حساب همه چیز را دارد.) و یا در حدیثی از پیامبر نقل شده است که از ایشان در مورد عمل خوب سؤال شد. پیامبر در جواب فرمود: (اطعام کن و سلام به کسانی که میشناسی و نمیشناسی بنما)
نظرات