«اسپیه مزگت» مسجدی کهن و در واقع قدیمیترین مسجد گیلان است که طی قرنها، گنجینهی ارزشمند تاریخ اسلام را در قلب خود حفظ کرده است. بنای مذکور که در کرانهی شمالی رود دیناچال و در یک و نیم کیلومتری شرق جادهی تالش – انزلی واقع شده است یکی از شگفتانگیزترین بناهای تاریخی گیلان است.
اسپیه مزگت از دو کلمهی «ایسپی» در زبان تالشی به معنای سفید و «مزگت» در زبان اوستا به معنای مسجد تشکیل شده است [مسجد سفید] که در روستای کیشهخاله در شمال دنیاچال یکی از دهستانهای رضوانشهر واقع شده است.
این بنا یک آتشکدهی قدیمی و بزرگ است که در دوران پس از اسلام و احتمالا بعد از قرن سوم هجری به مسجد تبدیل شده و تا مدتهای مدیدی مورد استفاده قرار گرفته است.
علت وجودی چنین بنایی در یک نقطهی دور افتاده هر بینندهای را به حیرت میاندازد، بنایی با آن قدمت تاریخی که کتیبهی کوفی حک شده بر دیوارهای آن بر قدمت بنا گواهی میدهد. در اینکه اسپیه مزگت یک مرکز عبادی بزرگ بوده تردیدی نیست و این امر از احتمال وجود یک مرکز شهری یا سایت باستانی مدفون شده در حوالی این بنا خبر میدهد.
قدمت این بنا با توجه به کتیبهی کوفی و سفالهای به دست آمده از آن به دورهی سلجوقیان میرسد که با شیر بز و خشت درست شده و با آهک اندود و نماسازی شده است. اطلاعات به دست آمده از نوع معماری و همچنین وجود سفالهای مربوط به عصر ایلخانی، از قدمت حداقل ۸۰۰ سالهی این مسجد حکایت میکند. (برخی از روایات حاکی از آن است که بنای مسجد مربوط به دوره ساسانی است.)
بنای «اسپیه مزگت» پس از اسلام بدون هیچ تغییری به مسجد تبدیل شده و این در حالی است که در داخل آن محرابی وجود ندارد، این عدم تغییر و یا تخریب خود نشانی از حرمت و قداستی است که این مکان برای مراسم دینی در قبل و بعد از اسلام داشته است. این مسجد در منطقه به «مسجد عبداللهی» مشهور است و مردم منطقه بر این باورند که آن توسط عبدالله بن عمر ساخته شده است شاید چنین نمونهای که هم ویژگیهای معماری قبل و هم بعد از اسلام را در خود جمع کرده باشد، در جای دیگر موجود نباشد. بنایی باقیمانده از یک آتشکدهی زرتشتی قدیمی و بزرگ پیش از اسلام که رواق چهار گوش داخلی آن محل نگهداری آتش مقدس بوده و مردم برای عبادت در دهلیزهای کناری آن میایستادند و بعد از ورود اسلام به این منطقه بدون تخریب بنا، نحوهی ادارهی آن تغییر کرده و به مکان مقدس مسلمانان برای عبادت خداوند تبدیل شد. بر یکی از دیوارهای آن پنج شش متر کتیبهی کوفی ساده باقی مانده و کلمات «ولم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین» [قسمتی از آیهی ۱۸ سورهی تویه] بر روی آن به چشم میخورد.
این کتیبه که ابتدای آن در همین دهلیز بوده، زمانی چهار دهلیز اطراف را تزئین میداده است؛ اره دهلیزها نیز گچبری عجیبی به ارتفاع یک متر داشته که فعلا دو متر از این اره بر دیوار شمالی مشخص است، شاید بتوان از آنچه باقی مانده است حدس زد که این بنا شامل یک رواق در وسط و چهار دهلیز در چهار طرف بوده است.
متأسفانه امروزه این بنای شگفتانگیز در این منطقه زیبا و توریستی رو به خرابی نهاده است، بنایی که سالها در زیر شاخ و برگهای یک درخت تنومند پنهان بود و هماکنون به علت کاوش در منطقه و قطع درخت، نمایان شده است.
در دراز مدت عوامل مختلف انسانی و طبیعی موجب تخریب بنای «ایسپیه مزگت» شده است، برخی افراد سودجو، به طمع دست یافتن به دفینه، با دخل و تصرف و بیمبالاتی و حفاریهای غیرمجاز، باعث آسیب و تخریب هر چه بیشتر این مسجد شدهاند، درختهای جنگلی که بر بام آن رستهاند ریشههای خود را میان دیوارها فرو برده و آنها را شکافتهاند و رود خانه سیلابی دیناچال نیز قسمت جنوبی آن را کنده و با خود برده است. بارندگی و رطوبت نیز گچکاری، سفیدکاری و گچبریهای آن را فرسوده کرده و تا حدود زیادی از بین برده است.
دکتر منوچهر ستوده در کتاب «از آستارا تا استار آباد» این بنا را یکی از عجایب هفتگانهی گیلان نامیده است. او بر این باور است که بیشتر سفالهای پیدا شده از کاوشهای باستانشناسان مربوط به دورهی ایلخانی است و خاطرنشان کرده است که معماری این بنا معماری بومی نیست، اما با معماری بومی گیلان به زیبایی تلفیق شده است. از این بنا، در حال حاضر تنها قسمتی از رواقهای شمالی و غربی بجا مانده است که قسمت داخل با ستونهای قطور و قسمت بیرون با دیوارهایی مستحکم، بر پاایستاده است. مصالح اصلی بنای این اثر تاریخی آجرهایی به ابعاد ۶×۲۳×۲۳ سانتیمتر است و قطر دیوار آن ۱۷۵ سانتیمتر است. سقف بنا کاملا سفالپوش بوده است؛ اما بر خلاف بامهای سفالپوش امروزی گیلان سفال آن با ملات بر روی طاقها چسبانده شده است و اندازهی آنها به ۳۶×۵۰ سانتیمتر میرسد. سقف آن با طاقهایی طولی و کورهپوشهایی چند، مسقف شده و سطح بام قدری شیبدار است، که بدون محافظ رها شده و در حال تخریب کامل است.
نظرات
صدیق قطبی
24 بهمن 1391 - 09:57سلام آقای حسن پور کارتان بسیار نکته سنجانه و در عین حال ضروری بود. چه کار خوبی کردید که اینقدر به خوبی و دقت این مسجد باستانی را معرفی نمودید. توفیق قرین راهتان تا از این دست کارها بیشتر از شما ببینیم. با آرزوی بهترین ها
رحیم جوادنیا
24 اردیبهشت 1392 - 03:08تحقیقتان بسیار جالب توجه بود از بابت اینکه در منطقه تالش همچین میراث مهمی وجود داشته و از خداوند برایتان اجر دنیوی و اخروی خواستارم
دانا
25 بهمن 1391 - 03:21جالب است اسم مسجد که مانند اسم کردی است ما در کردی سورانی و جافی می گوییم سپی مزگت .....دستتان درد نکند
بدوننام
26 بهمن 1391 - 09:02با سلام و تحیت. از نویسنده محترم و زحمتی که متقبل شده اند قدردانی میکنم. امید دارم سرافراز و سلامت باشید. روی سخنم با دوستان سایت است. خواهشمندم باری دیگر به اهدافی که مد نظر جماعت است بنگرید. تصورم این است که اندر باب اهل سنت دغدغه فراوان است و فعالیتهای متناسب با آن نیز دوچندان. معرفی اماکن و برگزاری نماز و تسلیت و کوهنوردی و... هرکدام درجای خود نیکوست اما تمام هدف جماعت نیست. اگر ممکن است کمی هم به فکر اهل سنت و یا کلی تر بگویم به فکر جامعه باشید!
خاناهه ورامی
09 اسفند 1391 - 07:48مکانی اینچنین مهم ودیدنی آیابه عنوان یکی ازآثارملی ازطرف سازمان میراث فرهنگی شناخته شده است ؟
بدوننام
27 اردیبهشت 1392 - 06:00این چنین گنجینه ای رامعرفی کردید جای تشکر دارد.زمانی اصفهان قزوین گرگان نیشابور ودیگرشهرهای بزرگ ایران مراکزثقل علوم دینی اهل سنت بودند خصوصادوران امام محمدغزالی/ممکن است گنجینه های مخفی در این شهرها باشد اگه تحقیق تفحص بشود شاید ارزشش را داشته باشد