بیتردید ادبیات فارسی مهمترین و مشهورترین بخش سنت فكری و فرهنگی ما ایرانیان است كه از رهگذار سدهها باقی مانده و عموم فارسیزبانان مخاطب پیگیر آن هستند. شاهنامه فردوسی اگر در خانه همه ایرانیان نباشد، شخصیتها و داستانهایش برای همگان آشناست و بسیاری از سن و سالدارها، قصههای آن را بلد هستند و در مهمانیها برای جوانترها میخوانند، دیوان حافظ در خانه اكثر قریب به اتفاق ایرانیان یافت میشود و جزو تزیینات سفره هفتسین و شب یلداست و فارسیزبانان به مناسبتهای مختلف به آن تفال میزنند، بوستان و گلستان سعدی نامهای آشنایی برای ایرانیان است و آنها كه كمی اهل ذوقند، غزلیات شمس و بعضا مثنوی معنوی مولانا را دارند و فردی و گروهی میخوانند، همچنان كه بسیاری از اهل ذوق، رباعیات منسوب به خیام را از بر دارند و گاه در گفتارهای روزانه چاشنی كلامشان میكنند. خلاصه آنكه ادبیات كلاسیك فارسی و چهرههای شاخص آن، خواسته یا ناخواسته در متن زندگی روزمره ایرانیان حضور دارند، اینهمه اما به معنای مواجهه انتقادی با آنها و آثارشان نیست. در گفتار پیش رو، مصطفی ملكیان سه گونه مواجهه ایرانیان با آثار ادبی گذشته را مورد ارزیابی قرار میدهد و نتیجه میگیرد كه سودمندترین شیوه، شناخت آنها به دور از تحقیر و تعظیم است. این گفتار در هجدهمین نشست بزرگداشت فردوسی و رونمایی از كتاب یادنامه فردوسی به كوشش علی دهباشی، 21 اردیبهشت 1402 القا شده است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل