پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) فراز و نشیبهای بسیاری در عرصهی اخبار و روایتهای منتسب به ایشان رخ داد. با گذشت زمان و با پدید آمدن اکاذیب و فزونی افتراها، برخی اندیشوران مسلمان برآن شدند تا از میان گزارشهای بازمانده، صحیحترینها را برگزینند. به همین منظور اصول و قواعدی را برساخته و تدوین نمودندتا در پرتو آنها و به اعتبارهای گوناگون و با نگرشهای مختلف، هریک از اخبار و روایات منتسب به پیامبر (ص) را مورد بررسی و کنکاش قرار دهند و بدین ترتیب علمی پدید آمد که «مصطلح الحدیث» نامیده شد. مصطلح الحدیث را علمی دانستهاند که از سند و چگونگی فراگرفتن و آداب نقل حدیث گفتگو میکند و گاهی از آن به درایة الحدیث نیز تعبیر شده است که خود از شاخههای علم الحدیث است. شالوده و بنیان اخبار و احادیث بر سند قرار دارد و سند عبارت است از: «سلسلهی راویانی که خبر از طریق آنها به گویندهی آن منسوب میشود» این فرآیند رساندن سخن از طریق سند به گوینده را «إسناد» مینامند و البته محدّثین، إسناد را در معنی خود سلسلهی سند نیز به کار میبرند. بررسی إسناد، موضوع دانش درایة الحدیث یا مصطلح الحدیث میباشد لذا این دانش، مهمترین علمیست که حول احادیث شکل گرفته است. علمای سلف و خلف دربارهی تعریف علم درایة و موضوع آن سخنها گفتهاند. بعدها و در عصر تدوین کتب و تراث مسلمانان، اصول و قواعد یاد شده در کتب خاصی تدوین و تألیفاتی در این زمینه پدیدار گشت و با حجیم شدن این تألیفات نیاز به دانشهای جانبی برای تنقیح و طبقه بندی این محصولات نیز جدیتر شد. هرچند که برخی گفتهاند امام شافعی نخستین کسی بود که دربارهی علم حدیث و دانش حدیثشناسی در الرساله سخن گفت اما بنا بر نقل محدّثین، قاضی ابن خَلّاد رامهُرمُزی (۳۶۰هـ) اولین کسی است که به طور تخصصی دست به تدوین کتابی دربارهی مصطلح الحدیث زد و کتاب موسوم به المحدّث الفاصل بین الراوی والواعی را نگاشت. سپس ابوعبدالله حاکم نیشابوری (۴۰۵هـ) کتابی را در این باب تألیف نمود لکن با ظهور محدّث بزرگ خطیب بغدادی (۴۶۳هـ) دانش درایة به نقطهی کمال خود رسید و او چندین کتاب مجزا را در این حوزه تألیف نمود که مبنای کار مؤلفان بعدی قرارگرفت. بعدها محدّثانی چون: قاضی عیاض، ابن صلاح شَهرَزوری، نووی، ابن حجر عسقلانی، سیوطی و.. نیز با تألیف کتبی در این باب، ضمن شرح آثار پیشینیان، در تهذیب این آثار کوشیدند. البته این روند به تدریج جای خود را به تکرار و تقلید صرف داد و کمتر کسی حاضر شد به نقد روشمند و محققانهی آثار گذشتگان بپردازد و این رویهی تقلید متأسفانه از قرن پنجم هجری شدت گرفت و مانع بررسی و نقد آثار تراث سلف اعم از تفسیر، علوم قرآن، حدیث، فقه، اصول و.. گشت که امروزه میطلبد اندیشوران مسلمان توجه جدی و شایانی به بازخوانی و نوسازی بنیادها و مقولات آنها داشته باشند. *** اما کتاب التَّقریبُ وَالتَّیسیرُ لِمَعرِفَةِ سُنَنِ البَشیرِ النَّذیرِ فِی أصولِ الحَدیث اثر امام محی الدین نووی دمشقی رحمه الله از بزرگترین محدّثین و فقیهان شافعی و جزء مهمترین کتب دانش درایه است. نووی این کتاب را از کتاب مشهور معرفة أنواع علوم الحدیث اثر ابن صلاح شهرزوری ـ که به مقدمة ابن الصلاح هم معروف است ـ تلخیص کرد و التقریب والتیسیر بعد از کتاب ابن صلاح، از مشهورترین کتبیست که پیرامون دانش درایة الحدیث تألیف شدهاند. اهمیت این کتاب به خاطر وجود دو ویژگی است: خلاصه و مختصر بودن کتاب، جامعیت کتاب. و همین موارد باعث شد این کتاب، قرنها مورد توجه محدّثین قرار بگیرد به طوری که سیوطی (۹۱۱هـ) سه قرن بعد، شرح طویلی با نام تدریب الراوی بر آن بنویسد. چنانکه مترجم نیز در دیباچهی خود بر کتاب یادآور شده است، فقدان منبعی کامل پیرامون درایة الحدیث اهل سنت به زبان فارسی، هم چنین عدم اهتمام اکثریت پژوهشگران و علما به این بخش ستبر تراث مسلمانان، وی را بر ترجمهی این کتاب مصمم داشته است. همو در ادامه میافزاید: نیاز به چنین کتابی، به خصوص از آنجا احساس میشود که بیشتر علاقه مندان به پژوهشهای اسلامی، اساسا هیچ آشنائی با علوم حدیثی نداشته و شاید هم هیچگاه، مجال چنین چیزی برایشان فراهم نشود لذا چنان که قرآن کریم و قسمتهای مهمی از تراث مثل: فقه، تفسیر، تاریخ و.. به زبانهای دیگر و به خصوص زبان فارسی برگردانده شده، لازم است در مورد علوم حدیثی نیز چنین رویهای دنبال شود تا به هرچه عمومیتر شدن این دانشها، و آگاهتر شدن و عمیقتر شدن نسبت به سنت و تراث کمک کند. نظر به اهمیت موضوع و جایگاه نگارنده و قوت و ایجاز مطالب عرضه شدهی کتاب و نیز ساختار کاملا مدرسی (scholastic) و مطابق با سرفصلهای تحصیلی علما، این کتاب قابلیت آن را داراست که به عنوان سرفصل و مادهی درسی مدارس و طلّاب علوم دینی اهل سنت ایران و چه بسا غیرآنها نیز باشد. همچنین میتواند مورد استفاده و کاربرد جدی دانشجویان و علاقه مندان تخصصیتر این مباحث واقع شود. نکتهی دیگر آنکه، به منظور رفع غموض و برخی پیچیدگیها و نیز وضوح بیان وکیفیت ترجمه، مترجم ناگزیر به بررسی کتب دیگر این حوزه بوده و به خصوص تقریبا تمام دو کتاب مقدمة ابن الصلاح و تدریب الراوی، پا به پای ترجمهی این کتاب مورد مطالعه و بررسی قرارگرفتهاند تا شاید در رفع ابهامات گفتاریای که به خاطر مبالغه در خلاصه نویسی از سوی نووی صورت گرفته، توفیقی حاصل شود. امید که ترجمه و نشر این اثر مقدمهای برای تولید و ترجمه و بازخوانی این حوزهی مهم باشد.
نظرات
محمد رضا سروش از بیرجند
06 اسفند 1394 - 06:23با سلام و احترام لطفا تدابیری اتخاذ گردد تا امکان خرید کتاب ها از طریق سایت شما فراهم شود.