اینکه انسانها با هم برابرند و «باید با نمونههای رفتاریِ مشابه، به گونهای همانند برخورد کرد»، به این معناست که در داوری کشمکشها، نباید به فرد یا گروهی امتیاز ویژهای داد. منطبق بر این اصل است که هنر، عدالت را به زیباییِ تمام در قالب فرشتهی عدالت به تصویر میکشد: فرشتهای با چشمان بسته که برایش زن و مرد، دارا و ندار، نیرومند و ناتوان، پیر و جوان فرقی نمیکند: همه در برابر قانون برابرند. تمنای جهانی که عدالت در آن حکم براند، تمنّا و در عین حال تکلیفی است که جملهی انسانها از هر فرهنگ و زمانهای بر آن اتفاق دارند. از اینرو، عدالت مطلوبترین مفهوم پیشّبرندهی عصر ما، عصرِ جهانیسازی است، خاصه که کانونی مشترک، موسوم به اندیشهی برابری را با حق متمایز بودن مرتبط میسازد. در این کتاب، مفهوم عدالت بررسی شده و به این اصل پایهای و عنصر اساسی زندگی جمعی، از دیدگاهی فلسفی و در گسترهی فرهنگی و تاریخی آن پرداخته شده است. پروفسور اُتفرید هوفه، استاد و رییس مرکز پژوهشهای فلسفهی دانشگاه توبینگن در آلمان فدرال است. از این نویسنده آثار متعددی در زمینهی اخلاق، تاریخ فلسفه، و فلسفهی سیاسی به چاپ رسیده و به زبانهای گوناگون ترجمه شده است. فصلهای 14 گانهی این کتاب عبارتاند از: میراث بشری ، مفهوم عدالت، تردید نسبت به عدالت، عدالت سیاسی یا حق طبیعی؟، روش و روند عدالت، سه اصل بنیادی، دادگری، دلیلمندی عدالت سیاسی، حقوق بشر، کیفر عادلان، عدالت اجتماعی، عدالت و کثرت باوری: تابآوری، عدالت جهانی، راهبرد ویژه
نظرات