خشونت، استفاده از زور به منظور قراردادن دیگران در وضعیتی برخلاف خواستشان، است. مراد از خشونت، اِعمال روشهای غیرمسالمتآمیز و خارج از چهارچوبهای قانون برای تغییر فرد و یا ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است.
خشونتپرهیزی:
مُراد از خشونتپرهیزی، اجتناب از شیوهها و روشهای متّکی به زور، فشار و خشونت به منظور نیل به اهداف، تحقّق مأموریت، تغییر و یا اصلاح سبک زندگی فرد و یا کارکرد نهادهای اجتماعی است.خشونتپرهیزی برآمده از این منطق و عقلانیت است که بدی را نمیتوان با بدی از میان بُرد
یکی از مهمترین مضامین قرآن، تعلیم «مسؤولانه زیستن» است. قرآن از ما میخواهد مسؤولانه زندگی کنیم. چنان زندگی کنیم که بتوانیم در برابر هر فعل یا ترک فعلی، پاسخگو باشیم. حتی در قِبال نیّات و اغراضمان.
قرآن به ما میگوید نمیتوانیم از مسؤولیت و پاسخگویی در رابطه با انتخابها و باورهایمان و راهی که انتخاب کردهایم، به این بهانه و توجیه که از دیگرانی تقلید کردهایم و به مرجعیت کسانی تن دادهایم، فرار کنیم. جبر محیطی و فشارهای شرایط بیرونی، مگر اینکه به حد سلب کامل آزادی و اختیار فرد بینجامد، مسؤولیت بنیادین ما را از میان نمیبرد
پیامبر اسلام(ص) گفته است:
«الدعاء هو العبادة / دعا، همان عبادت است.»(سنن أبوداود و ترمذی)
«الدعاء مخ العبادة / دعا، جان عبادت است»(سنن ترمذی)
«ليس شيء أكرم على الله تعالى من الدعاء/ هیچچیز به اندازهی دعا، نزد خداوند ارزنده نیست.»(بخاری در الادب المفرد و سنن ترمذی)
ما آن سعادت را نداشتهایم که جمال عالَمآرای محمدی را ببینیم، اما اگر لیاقت و برازندگی اقتدا به او را داشته باشیم، شنیدن بشارتهای جانپرور آن پیامآور هُمام، مجذوب و سرمستمان خواهد داشت. در خبر آمده است که صفوت آدمیان فرموده: «دوست دارم برادرانم را ببینم. صحابه گفتند: مگر ما برادران شما نیستیم؟ فرمود: شما یاران منید، اما برادران من کسانیاند که پس از من میآیند و من بر حوض کوثر انتظارشان را میکشم.»[صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، موطأ مالک]
ولیّ خدا شدن جز از مسیرِ اتصاف به اوصاف خداپسند و متعالی، ممکنشدنی نیست. مولانا میگفت که دفتر سالکان و صوفیان صافی، چیزی جز دلِ سپید و برفنشان نیست و صوفی حقیقی آن است که طالب «صَفوَت» و صفا است و نه دعاوی گوشخراش و نه نمایشهای گزاف، هیچیک نشانهی مرد خدا و ولی الله نیست.
در عالَم معنا و معنویت، در اوقات و ساعاتی، نسیمهای روحافزا و عطرآگین و نفحههای برکتخیزی میوزد که هوشیاری و همت عالی مشتاقان را طلب میکند. به هوش باید بود تا چنین فرصتهای کمنظیری را از کف نداد و دل و جان را به مصاف این نسیمهای روحبخش بُرد و از برکت و فیض آن، جان خود را چون باغی مطرّا و معطّر، خواستنی و مطبوع نمود.
برای آنان که پس از روزگارانی دراز، به آئین محمد (ص) میگروند و بیاینکه نگاهشان به تابناکیِ رخسارهی وی افتد، در فروزانیِ چراغش مأوی میگیرند، شنیدنِ مژدههایِ مسرت بخشی از این دست، بسانِ آبِ خوش گواری، شیرین است:
درخت، بهویژه در هنگامهی بهار، حضور و جلوهای غبطهانگیز و الهامبخش دارد. در این شور و گرما و قیامت و رستخیزِ پر غوغا نمیتوان مُهر خموشی بر لب زد. نمیتوان شکوه رُستن را دید و خاموش ماند. سعدی میگوید:
4) پذیرش طبیعی بودن تنوع برداشتها وقرائت ها
آدمی، مادامی که آدمی است از نظر گاهها و چشماندازهای مختلف به مسائل مینگرد و تحلیلها و برداشتهای متفاوتی نیز طبعاً پیدا میکند، حتی انبیاء و صحابهی کرام نیز از این موضوع مستثنی نیستند و در قرآن و سنت مواردی یافت میشود که بیانگر طبیعی بودن اختلاف منظر و نظر در میان انبیاء و صحابه است. به همین خاطر ائمهی دین از این که حکام عصر انحصاراً مکتب ومذهب آنان را ترویج داده و رسمی کنند، امتناع داشته و مخالفت میکردند. میتوان درعین آن که در موضوعاتی با هم اختلاف نظر داریم، اما کاملاً روادارانه و همدلانه در کنار هم زندگی کنیم و مواضع مشترک داشته و همکاری و انسجام خود را حفظ کنیم. باید فرهنگ اختلاف را پیدا کنیم. تنوع دیدگاه، امری طبیعی است و لزوماً منجر به تخاصم و نزاع نمیگردد.
درآمد:
مقولهی وحدت اسلامی از دیرباز محل نظر واهتمام صاحب نظران و دغدغه مندان مسلمان بوده است. اگر چه این مسئله به علت کثرت تکرار و وفور استعمال، قدری دستمالی شده و شعارزده به نظر میرسد، اما اگر فارغ از میزان وحجم رواج یک مسئله به این موضوع بنگریم، هنوز هم مقولهی وحدت اسلامی یکی از آرمانهای شیرین وبهشت آسای هر متدین دردمندی است وضرورت ولزوم حفظ آن برای یک جامعهی پیشرو ومتعالی ودست یابی به فضایی عطر آگین وسالم، به نظر حتمی وبلکه حیاتی میرسد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل