به همان میزان که صحبت کردن از فواید و ثمرات کار جمعی در ایجاد انگیزه و تشویق و نهادینه کردن این مهم ضروری است. آسیبشناسی کار جمعی و گروهی نیز از اهمیت برخوردار است. آسیبشناسی، پرداختن به جنبه منفی فعالیت جمعی است که در آن توجه معطوف به آفتهاست. هم چنان که اگر باغبانی، در تهیه بذر و کود اهتمام ورزد و آفت را نپاید، محصول را از دست داده است، آسیبهای کار جمعی نیز تلاشهای گروه را با بی فرجامی روبه رومیکند. از اینرو، شناخت و پرداختن به جنبههای منفی فعالیت در میدان کار گروهی، کمبهاتر از شناخت جنبههای مثبت فعالیت جمعی نیست.
«وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا» [سوره الفرقان 40] (و همانا [کافران قریش] بر شهرى كه باران عذاب (سنگ باران آسمانی) بر آن بارانده شده بود، گذر کردهاند. پس آیا آنرا نمیديدهاند؟ [آری آنرا دیدهاند] امّا اميد به برانگیختهشدن ندارند.)
و خداوند میفرماید انسانهای متکبّر و مغرور از آیات و نشانههای خدا درس و عبرت نمیگیرند و به هر نشانهایی که خداوند برای هدایت متکبّرین بفرستد، ایمان نمیآورند.
«سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ» [سوره اﻷعراف 146]
سوّمین تفسیر از کلمهی «معنا»، کارکرد بود. یعنی اینکه در صورت نبودن تفکّر دربارهی مرگ چه تأثیری بر زندگی انسان میگذارد و چه اتّفاقی میافتد، کارکرد مرگ را مشخص میکند.
در اینجا به بعضی از کارکردهای اندیشیدن به مرگ و آخربینی اشاره میکنیم:
۱- دگرگونی ارزشها
کسانی که باور به آخرت نداشته باشند، ارزشهای اخلاقی در نزد آنها دگرگون میشود و زشتیها و ناپاکیها در نظر آنها زیبا جلوه میکند.
خداوند میفرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ» [سورهی النمل 4] (بیگمان كسانى كه به آخرت ايمان نمیآورند، اعمال [زشت و ناپسند] آنان را برایشان آراستهایم، پس آنان [همواره] در سرگشتگی به سر میبرند.)
خدای عزّوجل از روی قسط و عدالت حقیقی خویش شادمانی و کامروایی را در رضایت و یقین و غم و اندوه را در نارضایتی و تردید قرار داده است.
همچنین خداوند در قرآن از دو نوع سبک زندگی صحبت میکند، که هرکدام از این دو سبک و نگرش، به تبع نتایجی در زندگی انسان بهدنبال دارد.
سبک اول:
زندگی کسانی که مبنای اعتقادی آنها ایمان به خدا و روز قیامت است، در نتیجهی این باور اقدام به انجام اعمال صالح میکنند. عملاً این مجموعه از زندگی هدفمندی برخوردار هستند و تلاش و کوشش آنها جهتدار و هدفمند است که نتیجهی آن برخورداری از حیات طیّبه است.
خداوند در قرآن بهطور مفصّل به موضوع مرگ و زندگی پرداخته است و هدف از آنرا بیدار کردن وجدان انسانها معرفی میکند، وجدانی که انسان آنرا نادیده میگیرد و نیز میفرماید مرگ و زندگی را آفریده است تا ما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارتریم؟
«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» [سوره الملك 2] (کسی که مرگ و زندگى را آفرید تا شما را بيازمايد [و معلوم بدارد] كدام یک از شما نيكوكارتر میشود و او شکستناپذیر آمرزنده است)
تعامل انسانها با مرگ و زندگی پس از آن متفاوت است. رفتار و عملکرد عدّهایی از آنها در دنیا نشانگر عدم باور به این حقیقت است.
حسن بصری میفرماید: «ما رأيت حقّاً أشبه بالباطل من الموت»! هیچ حقّی مثل مرگ شبیه باطل ندیدم.
سعادت و خوشبختی بهشت، رویایی همهی انسانها و گمشدهی بشر است. هر کسی خوشبختی را در جنبههای مختلف جستجو میکند، بعضی از افراد خوشبختی را در مال و ثروت میبینند، بعضی دیگر در جاه و مقام و بعضی هم در علم و دانش آن را جستجو میکنند. امّا سؤال جدّی این است که خوشبختی واقعی چیست؟ و کجا میتوان آن را یافت؟
ویروس کوید ۱۹ وضعیتی را بر جامعه ما حاکم ساخته که سبب قطع ارتباط اجتماعی بین انسانها شده و ما را متوجه نعمتی میکند که بخاطر انس و همراهی طولانی مدت با آن، شاید قدر آن را آنگونه که باید نمیدانستیم.
نقش مثال در توضیح و تفسیر مباحث انکار ناپذیر است، و همواره مثال یکی از موجزترین و موثرترین روشها برای تاثیر گذاری بر افراد به شمار آمده و در جایی که سایر روشها از بیان مراد آدمی عاجز بودهاند و مخاطب را از دستیابی به فهم مراد سخنگو باز میدارد، مثال این راه را سهل و آسان میکند، حتی برخی از محققان به کار بردن کلمه (ضرب) را در مورد مثال و استفاده از تعبیر ضربالمثل به دلیل تأثیر پر نفوذی دانستهاند که تمثیلات بر روح و روان آدمی بر جای میگذارد. یکی از محققان در این باره میگوید: کلمه (ضرب) در مورد مَثَل، به معنی ایقاع و بیان است و این کلمه را برای زدن مَثَل از آنجا گرفتهاند که تأثیر نفسانی و انفعال و هیجانی که از آن در خاطر حاصل میشود مِثل آن است که در گوش شنونده سخن را بکوبند، چنانکه اثر آن در قلب وی نفوذ کند و به اعماق روح او وارد گردد.
در قرآن آیات متعددی دربارەی حج آمده و حج، تکلیف اشخاص توانمند و از شعائر بزرگ و شایستەی تعظیم به شمار رفته است. حضرت ابراهیم مأمور شد که حکم حج را به مردم ابلاغ کند. قرآن حج را عبادتی معرفی کرده که زمانی معین دارد و در آیات متعدد دیگر به مناسک و احکام فقهی و اخلاقی حج پرداخته شده است.
از جمله تشریح حج تمتع برای غیر اهالی مکه و مجاور حرم، وقوف در مشعرالحرام و شکار کردن در مناسک حج، سعی بین صفا و مروه، طواف خانه خداو احکام مربوط به قربانی کردن آمده است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل