1- پدیده روشنفکری متعلق به دوران گذار است و روشنفکران میکوشند با مفهومسازی و نظریهپردازی و عطف نظر به فرآوردههای فکری و فرهنگی جهان قدیم و جهان جدید، عبور از سنت به مدرنیته یا گذر از عصر مدرن به پسامدرن را در جوامع گوناگون تبیین کنند. روشنفکران ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و طی بیش از صد و پنجاه سال مواجهه با مغرب زمین و دستاوردهای علمی، فلسفی، سیاسی و هنری دوران مدرن، به قدر طاقت خویش به بحث از نسبت میان ایران معاصر و جهان جدید پرداختهاند.
گفتوگوی سروش دباغ و رضا خجسته رحیمی با نوید بازرگان
«با نوید بازرگان در خصوص دیدگاههای پدر در آخرین سخنرانی و برخی حرف و حدیثها بر سر آن به گفتوگو نشستیم و بحثمان به مشی سیاسی پدر و تلقی لیبرالیستی از فکر او نیز رسید. در ادامه متن گفتوگوی ما با نوید بازرگان فرزند مهدی بازرگان در مجله مهرنامه را میخوانید»
گفتوگوی سروش دباغ و رضا خجسته رحیمی با نوید بازرگان
«با نوید بازرگان در خصوص دیدگاههای پدر در آخرین سخنرانی و برخی حرف و حدیثها بر سر آن به گفتوگو نشستیم و بحثمان به مشی سیاسی پدر و تلقی لیبرالیستی از فکر او نیز رسید. در ادامه متن گفتوگوی ما با نوید بازرگان فرزند مهدی بازرگان در مجله مهرنامه را میخوانید»
اشاره: «پدر عزیزم بگذار بگویم که بارها حسرت آنرا خوردم که ای کاش در آن لحظات که درخت تناور عمرت بر زمین میافتاد، در کنارت بودم و در آن آخرین فرودگاه، پیکر ترا در آغوش میگرفتم. کاش آخرین نفسهای پربرکت ات را شاهد بودم و کاش جملهای را که هیچگاه به ادای آن قادر نشدم در آن زمان قبل از آنکه پلکهایت برای همیشه بسته شود، به یک نفس میگفتم: پدر کاش میدانستی که تا چه اندازه ترا دوست داشتم». این جملات از آن نوید است در مقالهای که چند ماه پس از هجرت پدر نوشت. تراژدی مرگ پدر بسیار سخت است اما گویی این تراژدی برای نوید بسی سختتر بوده است، فرزندی که چادر حرمت همیشه میان او و پدرش فاصله میانداخته تا آنجا که او حتی از بوسیدن دست پدر آنگاهی که بدن سردش در کنار حیاط حسینیه ارشاد و در زیر چادری آرمیده بود نیز ابا و پرهیز داشته است. با نوید بازرگان در خصوص دیدگاههای پدر (مهدی بازرگان) در آخرین سخنرانی و برخی حرف و حدیثها بر سر آن به گفت و گو نشستیم و بحثمان به مشی سیاسی پدر و تلقی لیبرالیستی از فکر او نیز رسید. در ادامه متن گفت و گوی ما با نوید بازرگان فرزند مهدی بازرگان در مجله مهرنامه را میخوانید.
1. نحله روشنفکری دینی که از آن تحت عنوان نواندیشی دینی نیز یاد میشود چندین دهه است که در فضای فکری، فرهنگی و روشنفکری این دیار نقشآفرینی کرده است. مفهوم «روشنفکری» در این ترکیب نسب نامه مدرن دارد و بیش از هر چیز معطوف به عقلانیت مدرنی است که قدمت چندصدساله دارد و در علوم تجربی (اعم از انسانی و غیر انسانی) و فلسفه و کلام جدید بروز و ظهور یافته است. روشنفکران دینی در دستاوردهای معرفتی جهان جدید به دیده عنایت نگریسته برای تقریر مدعیات و استدلالهای خویش از این نظام معرفتی بهره میگیرند.
مصاحبه امیر اکرمی و سروش دباغ
اکرمی: پروفسور هیک! بابت فرصتی که در اختیار ما گذاشتید ممنون هستیم. خوب است بحثمان را درباره کثرتگرایی دینی (religious pluralism) با این سؤال آغاز کنیم: به عقیده شما نظریه کثرتگرایی دینی دقیقاً پاسخ به چه سؤالی است؟
1. حاجتی به یادآوری نیست که استاد محترم مصطفی ملکیان از روشنفکران مهم و تأثیرگذار دوران معاصر است.
در دهه اخیر، آثار زیادی از ایشان در قالب مقاله، سخنرانی، گفتگو و ترجمه منتشر شده است. آراء دینشناختی، فلسفی، اخلاقی و روانشناختی ایشان نیز در "سنت و سکولاریسم"، "راهی به رهایی"، "مشتاقی و مجهوری"، "مهر ماندگار" و "حدیث آرزومندی" به چاپ رسیده است. پیش از این توفیق داشتهام تا در باب آراء دینشناختی ایشان و ربط و نسبت میان تدین و تعبد نکاتی را متذکر شوم[1].
در این نوشتار میکوشم تا به منظومه اخلاقی ایشان پرداخته، مواضع ایشان را در یکی از مباحث فرااخلاق[2] (رابطه میان دین و اخلاق) و اخلاق هنجاری[3] (تأکید بر اخلاق فضیلتگرا[4] در قیاس با اخلاق فایده گرا[5] و وظیفه گرا[6]) به بحث بگذارم. برای روشنتر شدن مطلب، مواضع ایشان را در موارد فوق با آراء روشنفکران دینی متقدم (مرحوم مهدی بازرگان و مرحوم علی شریعتی) و روشنفکران دینی متأخر (عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری) قیاس میکنم.
1. محمد مجتهد شبستری یکی از چهرههای مهم و تأثیرگذار روشنفکری دینی پس از انقلاب است که در باب نسبت میان دین و جهان جدید بسیار اندیشیده است. او در کسوت متألهی که هم دلی در گرو سنت دینی دارد و هم در دستاوردهای کلامیـ فلسفی جهان جدید به دیدهی عنایت مینگرد؛ کوشیده است تا از ربط و نسبت میان مؤلفههای متعدد دین و مدرنیته سراغ بگیرد و مجموعه معتقدات خویش را حول منظومهی سازواری از آنها سامان بخشد.
کتاب ما و جهان نیچهیی که مجموعه مقالات دکتر بیژن عبدالکریمی است، بهانهیی شد که در باب نسبت روشنفکری با جهان پیرامون و رسالتش با دکتر سروش دباغ به گفت وگو بنشینیم. دکتر دباغ از منظر تحلیلی به این موضوع پرداخته است. آنچه در پی میآید حاصل این گفت وگو است.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل