إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • به مدینه هم سفری کن!

    04 اردیبهشت 1398

    هر کس که با تاریخ اسلام آشنایی داشته باشد تفاوت دعوت در مکّه و مدینه و حتّی نحوه‌ی دینداری در این دو مکان را به وضوح متوجّه می‌شود. شرایطی که بر شهر مکّه و ساکنان آن حاکم بوده است تأثیر بسیار زیادی در نحوه‌ی برخورد پیامبر و مسلمانان با دیگران داشته است. اینکه چرا آیات نازله در مکّه بسیار جنبه‌ی تنبیهی و تشویقی دارند و کمتر به احکام و نحوه‌ی اجرای آنها پرداخته‌اند ناشی از وضعیتی است که هم مسلمانان و هم مکیان داشته‌اند. اولاً مکیان هیچ انگیزه و تمایلی به قبول دین جدیدی که تفاوت و تضاد بسیار زیادی با دین آباء و اجدادیشان دارد نداشته و ثانیاً مسلمانان هم هنوز نه به آن درجه از علم و توانایی نرسیده‌اند

  • «و ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»

    به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كرده‏‌اند به آنان بچشاند باشد كه بازگردند (روم: ۴۱)

    مدّت‌ها ذهنم درگیر نکاتی بود که در آیه‌ی ٤١ سوره‌ی مبارکه‌ی روم بیان شده است.

  • لحظه‌ای درنگ کن و به زیر پای خود نگاهی بینداز. این همان گیاهی است که با درختان، خدای خویش را سجده کرده و لحظه‌ای از تسبیح و ذکر خالق خویش غفلت نمی‌ورزند.

    نیم‌نگاهی به مورچگان دائم در تلاش بیفکن؛ این موجود که به چشم حقیر و ناتوان می‌آید، سلیمان نبی (ع) و لشکریانش را کم‌توجه به اطراف خود توصیف نموده است.

    سرتان را بلند کنید و به کوه‌های بلند بنگرید؛ این همان کوه‌هایی هستند که با داوود نبی (ع) همنوا شدند.

    پرندگان که با نوای خوششان دل را به وجد آورده و جلوه‌ای از ظرافت خلقت و آفرینش را به نمایش می‌گذارند، همانند انسان‌ها دارای امّت‌هایی هستند و در مقابل اعمال خویش پاسخگویند‌.

  • یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ *

    اى کسانى که ایمان آورده‏اید چرا چیزى مى‏گویید که انجام نمى‏دهید *نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید* (سوره مبارکه صف: آیات ۳ و۴) 

  • حتماً داستان آن مؤذّن بد آواز را که مولوی در مثنوی خود به آن پرداخته است خوانده‌اید: مؤذّنی که با صدای بد اذان می‌داد و دیگران را به نماز دعوت می‌کرد. دوستانش اورا نصیحت می‌کردند که با این آواز بد اذان نده. اما مؤذّن زشت آواز توجهی نمی‌کرد و به سبک خویش ادامه می‌داد.

  • در حیطه‌ی مسؤلیتهای اجرائی و قانونی یک مسؤول در یک مملکت، اصطلاحات و تعابیری وجود دارند که باید مصداق عملی و عینی داشته و بر مبنای آنها شخص مسؤول پاسخگو باشد. بعد از برگزاری انتخابات ملی و سراسری در یک کشور، شخصی به عنوان رییس‌جمهور انتخاب می‌گردد که طبق قوانین آن کشور باید بدون وابستگی به هیچیک از احزاب و مذاهب داخلی و خارجی تنها در مقابل مردم کشور خویش مسؤول بوده و از تمام آحاد مردم در مقابل تمام حوادث حفاظت و نگهداری نموده و بدون توجه به گرایشهای مذهبی از کارشناسان و متخصصان امر در اجرای قوانین و مقررات کشوری استفاده نماید.

  • زمانی که به مفهوم و مصداق «کفر» و «ایمان» توجه کرده و خود را با معیارهای آنها می‌سنجم به ناگاه از درون خود نهیبی می‌شنوم که تو در کدام گروه قرار داری؟ آیا جهتگیری و موضعگیری تو بر مبنای شناخت و بینش است یا طبق عرف و عادت خانوادگی و اجتماعی بر راهی قرار گرفته‌ای که هیچ اطلاعی از صدق و کذب آن نداری؟ و بر این اساس نمی‌توانی خود را بر راهی محکم و استوار تصور نمائی. وقتی که از خود می‌پرسم که چگونه به ایمان و اعتقاد قلبی رسیده‌ام؟

  •  نحوه‌ی بینش و درک آدمی از جایگاه و موقعیت «خدا» و «انسان» و رابطه‌ی متقابل این دو باهم یکی از بنیادی‌ترین اصول اعتقادی هر مکتب و آئینی بوده و تمام موضع‌گیریهای انسان در این زمینه نشان‌دهنده‌ی میزان شناخت او از خالق خویش و حوزه‌ی اختیارات آدمی در دایره‌ی مخلوق و مأمور بودن انسانست و تا نوع و نحوه‌ی این رابطه مشخص نگردد و انسانها بر مبنای آن عمل ننمایند اعمالشان سامان نخواهد یافت و بسیاری از رفتارهایشان در دایره‌ی صحیح اعتقادی قرار نگرفته و چه بسا دچار شرک و کفر گرددند.

  • مقدّمه 

    وقتی که آیه‌ی: َقَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿سوره فرقان آیه 30﴾ را در کنار حال و وضع کنونی مسلمانان و دوری بسیاری از آنان از دستورات قرآن کریم قرار می‌دهیم به حقانیت و ورای زمان و مکان بودن آن پی برده و اقرار می‌کنیم که بحق این کتاب سخن انسان نیست و بری از ناتوانیها و کاستی‌های اوست چرا که بسیاری از پیش‌بینی و پیشگوئی‌های آن یکی پس از دیگری به واقعیت تبدیل شده و از چهره‌ی غبار گرفته اعصار مختلف پرده‌ها بر می‌دارد