إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  •  طرح این پرسش و گزینش یک فرضیه برای پاسخ به آن، موضوع سخنرانی امروز من در همایش «نقش شافعیان در گستره‌ی تمدن ایران اسلامی» در دانشگاه کردستان بود. در این سالها که درباره‌ی سلسله‌های کردی کار می‌کنم، مسئله عدم اهتمام آنها به زبان و فرهنگ مادری خود، یعنی زبان کردی برایم به پرسشی بزرگ تبدیل شده بود. این دولتها درست همزمان با صفاریان و سامانیان در شرق ظهور کردند که زبان فارسی را به زبان دولت و دیوان و دربار تبدیل کردند

  • مدّتی است که آتش، امان از جنگلهای زاگرس بریده است و با اندوه بسیار باید گفت که تمرکز بر کرونا و برخی مسائل جانبی دیگر که اشارتی هم به آنها خواهم داشت سبب شده است که آتش بدون برخورد با مقاومتی چندان، پروژه ناتمام سالهای گذشته‌اش را با سرعتی بی‌بدیل به پیش ببرد. آنچه که تاکنون دیده‌ایم تلاش برخی اشخاص فداکار و انجمن‌های مردم‌نهاد منطقه‌ای برای مهار آتش است که تعداد کم افراد و دستان خالی آنان مانع شده است زحمتشان به نتیجه‌ای ملموس برسد؛


  • درگذشت دکتر مصطفی خرّم‌دل بهانه‌ای شد تا به موازات سنّت مرثیه‌گویی و ذکر خیر اموات که فضای غالب جامعه است، اندک تحلیل‌هایی هم درباره‌ی اندیشه و مکتب فکری او ارائه شود که پدیده‌ای مبارک است. ضمن احترام به همه‌ی این دیدگاه‌ها نگارنده مایل است اندیشه و عمل دکتر خرّم‌دل را در چارچوب مفهوم اسلام کردی بررسی کند. شاید پیش از ورود به بحث لازم باشد به این پرسش پاسخ داده شود که اسلام کردی چیست؟ و آیا نفس این مفهوم امری ممتنع و مانعة‌ الجمع نیست؟ پاسخ به این پرسش به ویژه زمانی که در جامعه‌ای دینی مطرح می‌شود خود مستلزم پرسش دیگری است و آن این که آیا می‌توان از امکان وجود اسلام عربی سخن گفت؟ بدیهی است اگر پاسخ به پرسش دوم مثبت باشد، آن‌گاه زمینه‌ی بحث و گفتگو با دینداران درباره‌ی ممکن بودن اسلام کردی نیز پدید می‌آید.

  • بار دیگر جان کولبری جوان فدای نان شد؛ بار دیگر کودکانی یتیم، خانواده‌ای عزادار و خلقی داغدار شدند. به دنبال آن هم بار دیگر نویسندگان کُرد در داخل کشور یادداشت‌های اعتراضی می‌نویسند و خارج‌نشینان هم هریک با انگیزه‌ای داد سخن بلند خواهند کرد. بار دیگر سیاسیون مرکزنشین که تنها در روزهای انتخابات یاد مردم کرد و ایرانی بودن آنان می‌افتند، سکوت خواهند کرد و روشنفکران هم به جای جستن اسرار زندگی رنج‌آور این مردم از درون، از دور و از ظنّ خود یار آنان خواهند شد

  •  

    در آغاز سخن، بر این نکتە تٲکید می‌کنم که محرّک‌ نگارندە برای نگارش این یادداشت، دفاع از هیچ ایدئولوژی و حزب یا مخالفت با مکتب و مرام دیگری نیست، بلکە تنها و تنها دغدغە انسانی و دیدن رنج مردم بی‌پناهی است کە در دعوای احزاب و ایدئولوژیها و منافع رنگارنگ آنها بە فراموشی سپردە شدە و جان و مال و انسانیت و حتی زیست‌بومشان نابود شدە است. عنوان این یادداشت اقتباسی از کتاب «تجربه‌ی مدرنیته؛ هر آن‌چه سخت و استوار است، دود می‌شود و به هوا می‌رود» نوشته‌ی مارشال برمن است که توسط مراد فرهادپور به فارسی برگردانده شده است. از نظر محتوا هم این یادداشت به محتوای کتاب تجربه‌ی مدرنیته سخت وابسته است.

  • ای آدم‌ها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،

    یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان

    یک نفر دارد که دست و پای دائم می‌زند

    روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید...

    آی آدم‌ها که در ساحل بساط دلگشا دارید،

    نان به سفره جامه‌تان بر تن،

    یک نفر در آب می‌خواهد شما را...

    او ز راه مرگ این کهنه جهان را باز می‌پاید،

    می‌زند فریاد و اُمید کمک دارد.

  • خبر درگذشت نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با تبعیض نژادی در مدت کوتاهی شرق تا غرب جهان را درنوردید و همه‌ی مردمان روی زمین را صرف نظر از‌‌نژاد و زبان و مذهب تحت تأثیر قرار داد. در بیشتر شبکه‌های خبری و اجتماعی و روزنامه‌ها، تحلیلهای مختلفی از زندگی، زمانه و کارنامەی او ارائه می‌شود و هرکس از ظن خود، زوایای مختلف اندیشه و عمل او را بررسی می‌کند. محور عمدەی بحث‌ها این است که ماندلا شخصیتی یکتا و یگانه و غیر قابل تکرار است اما به موازات این تم کلی، می‌توان گفته‌ها و نوشته‌های مختلفی را دید