ریاست محترم جمهوری جناب حجت الاسلام رئیسی، السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
همانطور که مستحضرید سالهاست که جوامع شرقی و خصوصاً مسلمان گرفتار آفتی تحت عنوان فرار مغزها شدهاند و چه جان هایی که جوامع شرقی را بدرود گفته و به منظور شکوفا ساختن هر چه بیشتر استعدادهای خویش به جامعه غربی سلام کرده و در آبادانی آنجا هم نقش به سزایی ایفا نمودهاند.
یکی از این کشورها ایران است که تنها در سال اخیر حدود ۲ میلیون نفر
بیش از هر چیز باید دانست که داعش یک جریان سیاسی است که تشکیل آن مبنای فلسفی و فکری ندارد، اما از آنجا که در خاورمیانه، بهرەبرداری از احساسات دینی و ملی مردم به یک رویهی عادی بدل گشته است و در عمل جریانات و دولتها توانستهاند با استفاده از این ابزار به اهداف و مقاصد خود برسند، داعش نیز جریانی است سیاسی، که شکل گرفته یا شکل داده شده تا از لابلای احساسات دینی مردم، مقاصد سیاسی خود برآورده نماید.
دگرپذیری، تسامح و خشونت سه واژهی متفاوتاند که هر یک از آنها بیانگر نوعی خاص از برخورد با افکار، افراد یا جوامع هستند، ولیگاه از این واژهها برداشتهای نادرست صورت میگیرد و یا به اشتباه به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. لذا لازم است ابتدا به تعریف هر یک از این واژهها بپردازیم:
اشاره: تأثیرات اندیشگی سید قطب بر بیداری اسلامی در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی بر هیچکس پوشیده نیست، به گونهای که از وی به عنوان دومین ایدئولوگ اخوانالمسلمین پس از شیخ حسن البنا یاد میشود. آنچه که در گفتوگوی حاضر در پی واکاوی آن هستیم، بررسی رابطهی بین دیدگاههای سید قطب و تأثیرات محتملی که بر شکلگیری گروههای تکفیری-جهادی و نیز منجر به ترویج نوعی خشونت در جوامع اسلامی شده، میباشد. به همین این منظور، با دلیر عباسی(۱۳۴۸)، نویسنده و پژوهشگر امور دینی و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد فلسفهی اخلاق، گفتوگویی ترتیب دادهایم که توجه شما را به ادامهی آن جلب میکنیم.
نسیم فرح بخش بهاری در حال وزیدن است و طبیعت مرده در حال نوشدن و سوز و سرمای زمستان در حال رخت بربستن. بهار نیز رویدادی است همانند سایر رویدادهای طبیعی و تاریخی که برای خردمندان برخوردار از گوش شنوا و چشم بینا حاوی درسها و عبرتهای فراوانی است. چنان که خداوند در آیهی ۶۵ نحل میفرماید: «وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ» یعنی: خدا است که از (ابر) آسمان آب را میباراند
تاریخ چیزی نیست جز گذشت زمان و رویدادهای واقع در آن. آنچه در این میان اهمیت دارد عبارت است از پند و اندرز گرفتن از وقایع تاریخی و تفاوت بارز انسانهای حکیم و باتجربه با انسانهای سادهلوح و بیتجربه در میزان عبرت گرفتن از این وقایع است.
یکی از رخدادهای مهم که در روزهای اخیر اتفاق افتاده و در تاریخ جهان ثبت خواهد شد،
واژهی «تقدّس» و قدسیّت بخشیدن به معنای پاک و منزه دانستن و یا غیر قابل نقد بودن چیزی یا کسی از عیب و نقص است[1] که خاستگاهی دینی دارد. از آن جا که دین به طور عموم در طول تاریخ بشری، مقدّس شمرده شده است، همهی امور مربوط به دین و بعضاً رهبران دینی هم به اشتباه تقدیس گردیدهاند و بدین بهانه هرگونه نقد اندیشهها و عملکردهای آنان گناه محسوب شده و جرح و تعدیل افکار آنان با نقد متون مقدّس دینی برابر گرفته شده است.
مقالهای كه پیش رو دارید تحقیقی است از سوی یكی از اعضای دفتر سیاسی اتحاد اسلامی كردستان عراق، استاد عمر عبدالعزیز كه تحت عنوان «دهروازیهك به ڕووی خوێندنهوهیهكی نوێی (ژ. كاف) و پێشهوا قازی موحهممهدی شههید و كۆماری كوردستاندا» كه در هیجدهمین شمارهی مجلهی «بانگی حهق» به چاپ رسیده است. اینجانب بعد از قرائت این مقاله، و علمی و مفید دانستن آن، بر آن شدم كه آن را به فارسی برگردانده و به خوانندگان محترم تقدیم دارم:
نیمهی اول ماه ربیع الاول ۱۴۲۸هـجری قمری، مصادف است با نیمهی اول اولین ماه از سال ۱۳۸۶ هجری شمسی که دربردارندهی دو رخداد مهم تاریخی؛ یعنی ولادت با سعادت پیامبر اکرم (ص) و هجرت آن بزرگوارهمراه با اصحاب گرانقدرش از مکه به مدینه میباشد.
در رابطه با ولادت پیامبر اکرم (ص) شاهد برگزاری برنامههای متفاوت از سوی مسلمانان در اقصی نقاط جهان، از مراسمات گرفتــه تا سرودن اشعار و مولودنامه خوانی و شیرینی خوردن و اطعام دیگران و چه بسا در این امر افراط نموده و دچار بدعت نیز گشــــته و روز ولادت ایشان راجشن میلاد نام نهادهاند؛ در حالی که نیک میدانیم اعیاد دینی دو تا بیشتر نیستند: عید قربان و عید فطر.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل