سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مادری به من گفت: من دو فرزند دارم که اولی نُه سال و دومی شش سال دارد و دیگر از بس آن‌ها را تنبیه کرده‌ام، خسته شده‌ام ولی سودی نداشته است، به‌نظر شما چکار کنم؟ به او گفتم: آیا روش «انتخاب تنبیه» را تجربه کرده‌ای؟ گفت: با این روش آشنایی ندارم چگونه است؟ گفتم: قبل از این‌که روش را برایت توضیح دهم لازم است نکاتی را متذکر شوم، یکی اینکه هر مرحله‌ی سنی مشکلات خاص خود را در تأدیب و تربیت فرزندان دارد و هرچه فرزند بزرگتر می‌شود باید روش‌های دیگری را در ارتباط با او بکار گیریم اما روش «انتخاب تنبیه» برای تمام سنین کارایی دارد و نتایج مثبتی در پی دارد.

تاء: التضحیه= قربانی = ایثار= فداكاری.

كسی كه برای خودش زندگی كند، ‌كوچك زندگی مي‌كند و كوچك مي‌میرد و كسی كه برای مردم زندگی ‌كند، بزرگ زندگی مي‌كند و بزرگ مي‌میرد.

آیا ممكن است وجود فداکاری بین زوجین را بدون وجود محبت میان آنان تصور كنیم؟

چه چیزی باعث مي‌شود كه انسان وقتش، مالش، سلامتي‌اش و حتی زندگي‌اش را قربانی كند؟‌

هیچ شكی نیست كه محبت، سبب اصلی ایثار است. به همین منظور هیچ یك از طرفین از عدم ایثار در زندگی زناشویی شكایتی نمي‌كند، چون هر یك از آن دو، در به دست آوردن اسباب محبت و الفت تلاش می‌کند.

باء: البرّ = نيكي

نيكي از اخلاق بزرگواران و رقابت از اخلاق بدبختان است.

نيكي يعني بخشش خوبي‌ها و عدم برگشت در آن است. اين همان چيزي است كه زن و شوهر نيازمند آن هستند كه هر يك از آن دو،‌ خوبي را به طرف مقابل ارزاني بخشد و هيچ منتي بر او نگذارد و زياده‌ طلبي را نداشته باشد.

زيباترين چيزي كه در زندگي زناشويي وجود دارد اين است كه زن و شوهر با اين روحیه‌ی زيبا با هم زندگي كنند و هر يك از آنان خوبي را به ديگري تقديم نماید. در حالي‌كه با اين عمل، خداوند را عبادت می‌کند.

الامن= امنیت،‌ آرامش

آيا دوست داري كه زندگي زناشويي‌ات به سوي بهتر شدن تغيير كند؟‌

در اين صورت بر تحقق آرامش رواني حريص باش

همانا امنيت از نيازهاي ضروري رواني است تا انسان در زندگي‌اش خوشبخت شود. اگر انساني را تصور كنيم كه مالك ساختمان، پول و غذاست و بين او و چيزهاي لذت بخش،‌ شيري قرار دارد كه دهانش از گرسنگي باز است و منتظر آمدن اوست، آيا چنين انساني به وسيله‌ی اين نعمت‌ها به آرامش مي‌رسد؟

گاهی در هر مقام و منصبی که هستیم، نیاز می‌شود که در حضور افرادی که شاید برای ما و موقعیت شغلی ما اشخاص تأثیر گذار و مهمی باشند ارائه‌ی سخنی داشته باشیم؛ یا حتی ممکن است نیاز شود که یک همایش یا جلسه‌ای مهم را مدیریت کنیم، اینجاست که ترس از نارضایتی مخاطب و عدم اعتماد به نفس موجب پایین آمدن کیفیت ارائه‌ی ما خواهد شد.

لذا برای استقرار روانی در هنگامی ارائه، نکات مشورتی زیر را به شما توصیه میکنیم.

در مقاله قبلی از 7 جمله که زنان دوست دارند بشنوند صحبت کردیم که باعث شد نظرات و پیشنهادات زیادی در مورد مقاله برای من ارسال گردد، در ضمن آن‌ها، سوالاتی راجع به آنچه آقایان دوست دارند بشنوند یاد شده بود، و آقایانی که از بنده درخواست کرده‌ بودند که؛ برای روشنگری بهتر همسران‌شان در مورد آنچه مردان دوست دارند بشنوند نیز مقاله‌ای بنویسم، تعدادشان اندک نبود. امروز این زنجیره را با «7جمله که مردان دوست دارند بشنوند» کامل می‌کنم؛ تا مردان نیز این مقاله را به عنوان هدیه برای همسران‌شان ارسال نمایند.

خداوند زن را سکنی، پناهگاه، امنیت و آرامش برای افکار و منشأ عشق آفریده است و براساس خلقت وجودیش مخلوقی احساسی و عاطفی می‌باشد. 

او علایق و نگرشهای خاصی دارد که با طبیعتش متناسب و سازگار است و برای همین در واقع تعامل با این مخلوق نیاز به مهارت، هنر و ذوق بسیاری دارد، زیرا رسول -صلی الله علیه وآله وسلم- زن را به کاسه‌ای شیشه‌ای تشبیه نموده‌اند و به ما امر فرموده‌اند تا با او با مهربانی رفتار نماییم

روزی در محضر خدواند متعال و در حالی که برای عمری که از دست داده بودم تأسف می‌خوردم و پشیمان بودم، نشستم و یکی از «لحظه»‌های زندگی‌ام را فراخواندم... 

به او گفتم: می‌خواهم به عمرم برگردی تا تو را در کار خیر به کار گیرم. 

مراسم عروسی به پایان رسید، با همه مراسم‌ها فرق میکرد، ساده وبی تکلف وبدور از گناه واعمال غیرمشروع عروسی ها، همه رفتند و دو شریک زندگی به اتاق مخصوص وارد شدند، لحظاتی بعد داماد دستش را برسروپیشانی عروس خانم گذاشت واین دعای نبوی راخواند«اللهم انی اسألک من خیرها واعوذ بک من شرها»(بارالها خیرو نیکی او وسرشتش را از تو میخواهم واز بدی وکجی ها ی او به تو پناه می برم)، سپس وضوگرفت وبا هم دورکعت سنت زفاف به جای آوردند، دستاهیشان رابه سوی آسمان دراز کردند واز پروردگارشان درنهایت تواضع خواستند که: آنان رادرزندگی جدید موفق گرداند و کاشانه کوچکشان راازهربدی محفوظ بدارد وآنان را برخیروخوشی گردهم آورد.

با چند پرسش فرزندم در مورد پیامبر و فیلم توهین آمیزی که چندی قبل منتشر شد مواجه شدم.

این گفتگوی کوتاه بین من و فرزندم با این پرسش از سوی او آغاز شد: پدرجان! نشستم و با خودم فکر کردم و از خود پرسیدم چرا هر از گاهی غربی ها  اقدام به انتاج محصولی توهین آمیز علیه پیامبر اسلام- صلی الله علیه وسلم- می کنند و خشم ما را بر می انگیزند؟! آنها به چه چیزی حسادت می کنند؟ به چه دلیلی برای توهین‏هایشان شخص پیامبر را اختیار می کنند؟ آیا منطقی است که گفته شود، غربی ها به دین و پیامبر ما حسادت می ورزند؟