طرح ساماندهی تجارت مرزی و صدور کارت پیلهوری برای ساکنان مناطق مرزی، نهتنها باعث پایانیافتن کولبری نمیشود بلکه نسل جدیدی از کولبرها را بهوجود خواهد آورد.
پیش از ورد به بحث اصلی، لازم است به چراییِ وجود کولبری پرداخت:
1. کولبرها قاچاقچی نیستند و حتی ذرهای ناچیز از درآمد واردات اینگونه کالاها به جیب آنها نمیرود؛ بلکه در واقع، افرادی هستند که سرمایهداران و رانتخوارها برای دورزدن ترخیص رسمی کالا به آنها احتیاج دارند و این افراد بهعلت نبود شغل و نداشتن درآمد مکفی، به این پدیده روی آوردهاند.
2. تا زمانی که در داخل مرزها تقاضا برای کالاهای خارجی همچنان بالا باشد و از طرف دیگر، کیفیت کالای داخلی پایین باشد، نیاز به واردات کالای خارجی همچنان پابرجاست.
مرگ کولبران، به سریال دهشتاکی بدل گشته است که اگر بهطور ریشهای درمان نشود، خطر لوثشدن آن و از میان رفتن حرمت جان و کرامت انسانها در کمین آن است.
مبحث حقوقی ماجرای تیراندازی مأموران مرزی به کولبران و پاسداری از امنیّت کشور از سویی و حفظ حرمت حقوق بشری افراد از سوی دیگر، نشستی تخصّصی و اخلاقی میطلبد که طرح آن در این مجال نمیگنجد.
اگرچه مطالبهی رسیدگی به عاملان این دست جنایتها و حتی شنیدن ادلّهی مأموران مرزی، از حقوق طرفین است، اما آنچه ضروری است، هوشمندی در شیوهی ارائه و طرح مطالبات است.
آنچه در بررسی اندیشهی سیاسی و روش ابوالاعلی مودودی برای تشکیل حکومت اسلامی اهمیت دارد، این واقعیت است که بسیاری از اندیشمندان مودودی را به عنوان یکی از آغازگران حرکت بنیادگرایی اسلامی و روشهای انقلابی و حتی الهامدهندهی افرادی مانند سیدقطب دانستهاند و به همین سبب به وی و حزبش به عنوان جریانی بنیادگرا نگریستهاند. اما با بررسی دیدگاههای مودودی، باید در این نگاه تجدید نظر کرد.
اسلام، سرشت سیاسی دارد
مودودی سعی میکند ابتدا به اثبات جامعیت دین و شمولیت آن نسبت به همهی حوزههای زندگی بپردازد و سپس با نصوص دینی مقید شده بر عقل اثبات کند که فلسفهی بعثت پیامبران، ایجاد نظام سیاسی بوده است.
اپیزود اول:
بعد از ٤٥ روز، همهی کتابهایی را که همراهم بود خوانده بودم و با هماهنگیهایی که انجام دادم، برای تعویض کتابهایم، زیر آفتاب خوشایند ٢٥ اسفندماه ٩٣، از حصارِ دورترین پاسگاه مرزی، پای پیاده، به دلِ طبیعت مسحورکنندهی صفرترین نقاطِ مرزی زدم. تا رسیدن به مسیرِ ماشینرو ١٠ کیلومتر راه بود.
اپیزود دوم:
به اولِ مسیر ماشینرو رسیدم و شاهد حجم انبوهی از ماشینهای تویوتای باری (پانکی)، جیپ و مینیبوسهایی بودم که سرشار از آدمها، بهسوی بازارچهی مرزی، خلاف مسیر من، میتاختند و من با لبخندی به همهی آنها سلام میدادم و همچنان پیاده بهسوی مریوان پیش میرفتم.
دوم اکتبر سالروز تولد مهاتما گاندی رهبر استقلال هند به عنوان روز جهانی نفیخشونت انتخاب شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد به منظور ترویج فرهنگ صلح، تسامح و تفاهم و عاری از خشونت از دولتها از نهادهای تحت پوشش این سازمان، سازمانهای منطقهای و سازمان های غیردولتی و نیز افراد دعوت کرد روز دوم اکتبر را به عنوان روز نفی خشونت گرامی بدارند و به ترویج فرهنگ نفی خشونت از طریق آموزش و ارتقای آگاهی عمومی کمک کنند.
گاندی همهی حکمتهای عملی خود را برای برچیدن بساط خشونت، در پرهیز از هفت نکتهی زیر خلاصه میکند:
اگر صلح را تنها نبودِ جنگ بدانیم، در روزگار آتشبسهای ناپایدار، سرودن از صلح، آب در هاون کوبیدنی بیش نمینماید. اما صلح در جهان امروزی ما چیزی فراتر از جنگ بین ملتهاست. به گفته باروخ اسپینوزا «صلح به معنی نبود جنگ نیست بلکه فضیلتی است که از نیروی جان، مایه میگیرد و همانطور که آزادی به چم زندانی نبودن نیست صلح هم به چم نبود جنگ نیست.»(صلح جاویدان و حکومت قانون)
کریشنامورتی صلح را وضعیتی میداند که در آن تمام مناقشات و مسائل حل شدهاند و هر نوع واکنش به جنگ را زمینهای برای مناقشات بعدی میداند. در تفکر کریشنامورتی ما بخشی از دنیا هستیم و برخورد با مسئله بهعنوان مشکلی در بیرون از وجود ما اشتباه است.
صمد بهرنگی: «قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم. هر جا نمیبود، به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم... مثل درخت سنجد کجومعوج و قانع به آب کم؛ و شدم معلم روستاهای آذربایجان. پدرم میگوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم کنید، از همین بیشتر نصیب تو نمیشود.»
شاید همنسلان من، از آخرین کسانی هستند که «ماهی سیاه کوچولو» را خواندهاند و تحت تأثیر آن، در خود به پرورش گونهای از آرمانگرایی و حقیقتطلبی اقدام کرده باشند.
توحش انسانی از همان ابتدا برای بشریت، دنیایی مملو از رنج و ناآرامی پدیدار ساخته است. توحشی که از ریختن خون هر چه بیشتر به وجد میآید.
وجدان بشیریت غیرمتوحش نیز نه بهسبب عدم انزجار از قتل و خونریزی، بلکه بهخاطر سیستم نسبیگری که ذهنش را شرطی کرده است، در طی ادوار پیشین، واکنش چندانی به نسلکشیها و جنایتها علیه بشریت در جایجای دنیا از خود نشان نداده است.
اوریانا فالاچی میگوید: «مرگ غیر از یک ارزش نسبی، ارزش دیگری ندارد. وقتی نایاب باشد، به حساب میآید و وقتی زیاد و فراوان شود، دیگر به حساب نمیآید.
از عادتهای بخش عمده زنان ایرانی این که، در مهمانیها تا میتوانند از شوهران خود بد میگویند؛ رقابتی است دهشتناک از تصویر کردن چهرهای دیوآسا از شوهرانشان و توصیف وضعیت اسفناکی که در آن زندگی میکنند. زن ایرانی فارغ از واقعی یا خیالی بودن تصویری که از زندگی خود میسازد، نه تنها هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت موجود نمیکند، بلکه دخترش را هم به گرفتن چنین موضعی و این چنین تصویرسازی آموزش میدهد؛
ﺍﺷﺎﺭﻩ: ﺯﻧﺎﻥ به سان ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻧﻘﺶ ﭼﺸﻢ ﮔﯿﺮﯼ ﺩﺭ ﭘﻮﯾﺎﯾﯽ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺷﺎﺧصهای ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺍ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ تاﺭﯾﺦ ﻭ ﻣﺘﻮﻥ ﺍﺳﻼﻣﯽ نيز ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ نقش ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ گسترﺵ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ بطن ﺭﺧﺪﺍﺩﻫﺎﯼ ﻣﻬﻢ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻔﺎﻭﺕ میان ﺩﻭﺭﻩ ﻃﻼﯾﯽ ﺍﺳﻼﻡ به جهت ﺣﻀﻮﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ حال حاﺿﺮ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻭ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺭﺍﻫﮑﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻓﻊ آسیبهای این ﻣﻮﺿﻮﻉ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺰ ﺑﭘﺮﺩﺍﺯﯾﻢ؛ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪاﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻢ «ﺳﻌﺎﺩﺕ ﭘﯿﺮﺍﻧﯽ» - ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺍﺭﺷﺪ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺯﻧﺎﻥ - ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺩﺍﺩﻩﺍﯾﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎﯼ ﻣﻄﺮﻭﺣﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻮزه پاﺳﺦ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل