خوشحالم از اینکه یکبار دیگر خدمت سروران و اساتید میرسم. بنا براین شد که ادامهی بحث «جریانشناسی فرهنگی» را که سال قبل در همین ایّام ایراد کرده بودم، ادامه دهم و بنده هم مخالف نیستم.
بررسی وضع فرهنگی کنونی ایران و جریانهای روشنفکری موجود در آن: در زمان کنونی وضعیّت فرهنگی در ایران حالت خاصّ یافته است. تعامل زمان، مکان، اوضاع و احوال خاصّ با هم به وضع فرهنگی ویژهای انجامیده است. با نگاهی از برون (از بالا) به این امر میتوان به دو مشکل اساسی پی برد؛ یکی از این دو ناآشنایی اندیشمندان ایرانی با حوزهی فرهنگی جهان اسلام است، و دیگری کاستیهایی است که آنان در مواجهه با فرهنگ غرب دارند.
درآمد: آنچه در پیِ میآید ادامه گفتاری از مصطفی ملکیان با عنوان «بحران معنویت» میباشد که در دهم شهریور ماه 1384 در سالن اجتماعات مجتمع فرهنگی امام صادق اصفهان و با حضور اعضای کانون توتم اندیشه ایراد گردیده است.
بحثی را كه مایلم در مورد آن نكاتی را خدمتتان عرض كنم در مورد بحران معنویت است. اما برای بحث در باب بحران معنویت به خصوص با تأكید بر مفهوم و واژه بحران، لازم است که 3 مرحله را پشت سر بگذاریم.
مرحله اول این است كه مشخص کنیم مرادمان از زندگی معنوی و به بیان دیگر معنویت چیست؟ به چه چیزی معنویت میگوییم؟ بخصوص اینکه معنویت به چند مقوله دیگر بسیار نزدیک است و برای شناخت معنویت بیشترین كاری كه باید كرد،...
چه نوع ارتباطی در زندگی انسان، واقعیتر و حقیقیتر است؟ ما در چه نوع رابطهای خود را به معنای واقعی کلمه محک میزنیم؟ ما در چه نوع ارتباطی عریانیم و با صرافت طبعمان حضور داریم؟ ما در چه ارتباطی واقعاً هستیم؟
نخستین كاری كه در اعمال عبادی انجام میگیرد ستایش خداوند است. اگر به خدای متشخص و انسانگونه قائم باشیم مانند خدای ادیان ابراهیمی، در آنجا ستایش، ستایش از خداست ولی اگر مانند ادیان بودایی و تائویی به خدایی غیر متشخص قایل باشیم ستایش در آنجا، ستایش از هستی است.
استاد مصطفی ملکیان در سخنرانی حاضر به ترسیم معنای زندگی عقلانی میپردازد و در بیان مظاهر زندگی عقلانی، از دو مولفه عقلانیت نظری و عقلانیت عملی نام میبرند. ایشان در تشریح مولفه عقلانیت نظری به توضیح شش ویژگی ـ «اعتبار قائل شدن به قواعد منطق صورت»، «معتبر دانستن قواعد ریاضیات»، «جدی گرفتن حساب احتمالات»، «توجه به آخرین دستاوردهای علوم تجربی طبیعی و انسانی» ، «پذیرفتن بهترین تبیین در هر مساله، عمل به تشخیص خویشتن و نه دیگران» ـ میپردازند و در ادامه برای تبیین مشخصات عقلانیت عملی از سه ویژگی این عقلانیت تحت عنوان: عقلانیت در اهداف، عقلانیت در وسایل و عقلانیت در گفتار سخن میگویند و با تأکید بر عقلانیت در گفتار به تشریح مختصات آن میپردازند.
«من نه دلنگران سنتام، نه دلنگران تجدد، نه دلنگران تمدن، نه دلنگران فرهنگ و نه دلنگران هیچ امر انتزاعی دیگری از این قبیل. من فقط نگران انسانهای گوشت وخونداری هستم که میآیند، رنج میبرند و میروند. سعی کنیم انسانها هر چه بیشتر با حقیقت مواجهه یابند و به حقایق هرچه بیشتری دسترسی پیدا کنند؛ علاوه بر آن هر چه کمتر درد بکشند و رنج ببرند؛ و علاوه بر آن هر چه بیشتر به نیکی و نیکوکاری بگرایند. برای تحقق این سه هدف، از هر چیزی که سودمند میتواند بود بهره گیرند؛ از دین گرفته تا علم، فلسفه، عرفان، هنر، ادبیات و همهی دستاوردهای بشری دیگر.» (مصطفی ملکیان، عقلانیت و معنویت بعد از ده سال)
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل