اشاره: پنجشنبه دوازدهم آبانماه جاري، پنجمين جلسه شوراي مركزي جماعت دعوت و اصلاح ايران، منعقد شد. در ابتداي جلسه، استاد عبدالرحمن پيراني، دبيركل جماعت، به بيان نقطهنظرات خود در برخي مسائل مهم روز پرداختند كه گزيدهاي از آن در پي ميآيد:
کار اصلاحی، از وظایف پیامبران و اصلاح خلقيات و رفتار مردم، جزء مهمي از رسالت آنان بوده است. «إن أرید إلا الإصلاح مااستطعت». اصلاح وظیفهای شرعی و ضرورتی اجتماعی است. جامعهای که در آن امكان اصلاح وجود ندارد، به سمت فروپاشی خواهد رفت. اما اگر اصلاح در جامعهای امكانپذير باشد و فضا در اختیار مصلحان قرار گیرد، رشد و تعالی ميسر خواهد شد. وجود پروژههای اصلاحی در قالب برنامه، حرکت و عمل، از نشانههاي عافیت جامعه است. وجود عدالت و کار شورایی نشانه ديگري از عافیت جامعه است. جامعهای که به صورت تکرأیی پیش میرود و کارها در آن براساس شورا انجام نمیشود، فاسد خواهد شد.
حرکتهای اسلامی متعددی در کشورهای اسلامی در نیم قرن اخیر برای تحقق این هدف شکل گرفتهاند. این حرکتها اگر نه تماماً، ولی در بخش عمدهای از اهداف خود، از جمله کسب اعتماد مردم موفق بودهاند. نمونهی آن حزب النهضة تونس است که توقع كسب بیش از 20% آرا را نداشتند، اما پيروزي خيره كننده آنان، بيشتر ناظران را مبهوت كرد. مشخص است در ایجاد تغییرات و كسب اعتماد مردم موفق بودهاند.
اصلاح فرآیندی مستمر و پیوسته است. اگر کسی به وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعهی ما توجه کند، متوجه میشود که چقدر نیاز به اصلاح و کار اصلاحی وجود دارد.
پیامبران موظف بودند در حد اعلای توان و امکانات خود، و نه در حد پایین و حداقلی، کار اصلاح و دعوت را انجام دهند.
ما هم در تداوم راه پیامبر اسلام و همهی انبیاء، در حد بضاعت خود، باید دین را تبیین و تشریح کنیم. ما به عنوان حرکتی اسلامی در ایران فعالیت میکنیم. فردای قیامت از ما سؤال خواهد شد که چقدر با اخلاق، رفتار، منش و کلام خود دین را تبیین و تشریح کردهاید. تبلیغ در جامعهی ما، بدون راه یافتن کمترین شک به حقانیت رسالت خویش، کار آسانی نیست.
وظیفهی حرکتهای اسلامی در سه بخش خلاصه میشود:
1- بخشی که رابطهی انسان را با خداوند تبیین میکند (عبادت، بندگی) که باید براساس آگاهی و شناخت، در عمل اجرا و ارتباط با خدا تقویت شود.
2- بخشی که رابطهی انسان را با جامعه تبیین میکند، مانند خدمات اجتماعي و کارهای خيری و عام المنفعه. جامعه باید احساس کند که این جمع به سوی خیر دعوت میکند و خواهان صلاح و فلاح جامعه است و جامعه را به آن فرامیخواند.
3- بخشی که رابطهی انسان را با نیروهای شرّ تبیین میکند. باید در مقابله با اموری که فرهنگ دینی را مورد دستبرد قرار میدهد، از فرهنگ، دین و مذهب به معنای عام کلمه دفاع کرد. اگر کسانی هستند که در راستای شرّ و باطل و شرک گام برمیدارند، ما باید در راه حق و اصلاح بکوشیم.
انسان مسلمان و جماعت مسلمان باید به این باور داشته باشد که اگر دین خدا را یاری کند، خداوند او را تثبیت خواهد کرد و امکانات مادی و فکری در اختیارش خواهد گذاشت تا باعث تثبیت آن شود. «إن تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» گاه حرکت اسلامی با کوششها و امکانات و توانایی خود اقتدار مییابد و گاه در اثر نبودن و از بین رفتن قدرتهای دیگر، یاری میشود.
جای بسی خوشحالی و شکرگزاری است که در این روزها شاهد بیداری ملتهای مسلمان منطقه و قیام آنان در مقابل حکام ظالم و مستبد حاکم بر آنها هستیم. در بررسی ریشههای این انقلابهای شگفتانگیز و خارقالعاده از مسایلی مانند تحقیر انسانها و کرامت ذاتی آنان، مصادره کردن حقوق و آزادیهای اساسی، تسلط عدهای قلیل بر مقدّرات کشورها و ثروتها و امکانات و فرصتهای آن، برگزاری انتخابات صوری، فساد اقتصادی، رانتخواری و بیاعتنایی به مطالبات بر حق مردم، میتوان نام برد.
غالباً زمانی انقلاب در کشوری رخ میدهد که مردم از اصلاح امور از جانب قدرت سیاسی حاکم ناامید شوند و به یأس برسند و چارهی مشکل را جز در دگرگوني زيربنايي نبینند. در واقع انقلاب مانند عمل جراحی است. عمل جراحی زمانی انجام میشود که معالجات دیگر پاسخ ندهد.
بوعزیزی، جوانی تونسی که خود را به آتش کشید، نه تنها فرصت شغل برایش ایجاد نکردند، بلکه تنها وسیلهی امرار معاش او و خانوادهاش را از او گرفتند و او را به نقطه یأس رساندند.
یقیناً عمل خودکشی امری مردود و ناپسند است، ولی شراره و جرقهی این آتش، که زندگی را از بوعزیزی گرفت، به جان حاکمان ظالم و مستبدّان حاکم بر ملتهای مسلمان افتاد و اکنون یکی پس از دیگری به دست توانای ملتهایشان سقوط میکنند.
امید است این انقلابها و تحولات عظیم به پیروزی نهایی برسند و انقلابیون در این کشورها توفیق یابند تا نظامی را که پاسخگوی مطالبات و خواستههای این ملتهای به پا خاستهی مسلمان باشد، بنا نمایند.
نظرات