مشروح سخنان عضو اسبق شورای مرکزی جماعت:

بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمد لله ربِّ العالمین، والصلاة والسلام على سیدنا محمدٍ الصادقِ الأمین و على آله و صحبه أجمعین. 

دوستان عزیز! 

خیلی خوشحال‌ام که امشب در خانه‌ی خدا، دور هم جمع شده‌ایم تا درباره‌ی یکی از زیباترین وظایفمان حرف بزنیم: اینکه چطور دل‌های جوانانمان را با نور ایمان و تربیت اسلامی آشنا کنیم. 

اجازه دهید صادق باشیم؛ گاهی وقتی حرف از «دعوت» و «تربیت» می‌شود، بعضی‌ها فکر می‌کنند فقط مخصوص علما و خطیبان است، یا اینکه کار بسیار سخت و رسمی است. اما نه، دعوت اسلامی یعنی خیرخواهی، یعنی اینکه هر یک از ما کاری کنیم تا اطرافیانمان حال دلشان بهتر شود و به خدا نزدیک‌تر شوند. 

این یک وظیفه‌ی عمومی است که هر مسلمانی می‌تواند انجام دهد. 

جوانان امروز، همان‌هایی هستند که آینده این امت را خواهند ساخت. اما واقعیت این است که خیلی از آن‌ها حس می‌کنند کمتر شنیده می‌شوند، یا دنیای معنویت از دنیای روزشان جداست. آنها در میانه‌ی یک تلاطم فرهنگی زندگی می‌کنند؛ اینترنت، شبکه‌های اجتماعی، فشارهای تحصیلی و شغلی. وظیفه‌ی ماست که این فاصله را با مهر و گفت‌وگو پر کنیم. 

ما باید بفهمیم که جوان امروز چطور فکر می‌کند. او دنبال دلیل منطقی است، دنبال این است که ببیند آیا این دین می‌تواند مشکلات واقعی زندگی او را حل کند؟ آیا اسلام جوابگوی ابهامات وجودی اوست؟ 

اسلام جوانی را دوران رشد و شکوفایی می‌داند، نه زمان لغزش. خودِ پیامبر ص در میان یارانش بیشترین اعتماد را به جوانان داشت؛ مصعب بن عمیر را به عنوان اولین مبلغ به مدینه فرستاد، با اینکه جوانی کم‌سن وسال بود ولی پرشور و باایمان، که جامعه‌ای را متحول ساخت. یا اسامه بن زید را با وجود جوانی، فرماندهی سپاه مسلمانان گماشت و عبدالله بن مسعود را که در مکتب وحی تربیت یافته بود و مفسر قرآن شده بود، تحت حمایت حضرت رسول (ص)، بود. 

این‌ها نشان می‌دهند که اسلام، جوانی را دوران ضعف نمی‌داند، بلکه اوج توانایی و آمادگی برای پذیرش مسئولیت‌های سنگین می‌داند. 

تربیت اسلامی تنها تعلیم احکام نیست؛ بلکه ساختن انسان با روح ایمان، صداقت و خیرخواهی است. تربیت واقعی هنگامی رخ می‌دهد که دلِ جوان ایمان را لمس کند و رفتار مربی را آینه فضیلت ببیند. آموزش صرف بدون الگوی عملی، اثربخشی نخواهد داشت. 

از همین رو بود که رسول خدا ﷺ فرمودند: 

 «الدِّینُ النَّصِیحَةُ» دین، خیرخواهی است. 

نصیحت و خیرخواهی در اینجا به معنای دلسوزی عمیق و خالصانه‌ی مربی نسبت به متربّی است. مربّی باید خادم تربیت باشد نه صرفا معلم آن. اگر مربی خود را وقف هدایت و اصلاح دیگری کند، این صداقت از رفتار و گفتار او ساطع شده و تأثیر می‌گذارد؛ بنابراین اگر ما به جوان اعتماد کنیم و به او فرصت بدهیم خودش راه حق را پیدا کند، اسلام در دلش معنا پیدا می‌کند، این اعتماد، خودش نوعی تربیت عمیق است. 

برای جذب جوانان، باید زیبایی اسلام را نشان دهیم؛ زیبایی در رفتار، در خوش‌رویی، در فهم و حکمت. دعوت اسلامی هنگامی اثر دارد که چهره‌ی دعوتگر، جلوه‌ی رحمت نشان بدهد. تربیت اسلامی با دستور خشک انجام نمی‌شود؛ با محبت و همراهی شکل می‌گیرد. گاهی یک لبخند مؤمنانه، هزار بار از خطابه اثر بیشتری دارد. چون از ریا و تظاهر بیزار است. او کسی را قبول می‌کند که بوی حقیقت بدهد. 

در تربیت اسلامی باید دل جوان را لمس کنیم، نه فقط گوشش را پر کنیم. این لمس دل نیازمند صبوری است. اگر کسی اشتباهی کرد، اولین عکس العمل ما باید نصیحت همراه با شفقت باشد، نه محکومیت فوری. تربیت یعنی کمک به فرد برای یافتن مجدد مسیر صحیح. نه طرد کردن او زمان اشتباه. و برای جذب او باید از زبان روز استفاده کنیم؛ فضاهای فرهنگی زیبا، گفت‌وگوی سالم، برنامه‌های گروهی، کار داوطلبانه و محتوای امیدبخش در جمع‌ها ایجاد شود. 

اسلام دین نه گفتن نیست، بلکه دین، بهتر گفتن و بهتر بودن است. اگر دعوت ما بوی محبت بدهد، بوی صداقت و انصاف، آن‌وقت جوان خودش می‌پرسد: «این ایمان از کجا آمده؟! » و این همان لحظه‌ی زیباست که دعوت در دل شکل گرفته است. 

قرآن کریم به ما می‌آموزد که در این دعوت از ابزارهای مناسب استفاده کنیم و می‌فرماید: ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ؛ یعنی مردم را با حکمت و اندرز نیکو دعوت کن. 

حکمت یعنی شناختن مخاطب و شرایط محیطی او، موعظه حسنه یعنی اندرز نیکو، محتوایی که با احترام، زیبایی و امید منتقل شود. پس اگر بخواهیم جوانان جذب شوند، باید حکیمانه، مهربانانه و با درک شرایطشان سخن بگوییم. دعوت اسلامی یعنی اینکه من و تو هر روز در رفتارمان، در دیدارمان، در نگاه مهربان‌مان، بگوییم: «اسلام دین انسانیت است؛ دین محبت و امید. »

برادران و خواهران! بیایید نسل امروز را نه قضاوت، بلکه همراهی کنیم. بیایید برای تربیت‌شان محبتی از جنس ایمان خرج کنیم. و مطمئن باشید اگر دل‌ها گرم شود، راه به سوی خدا هموار خواهد شد. 

راهکارهای لازم برای جذب جوانان برای دینداری صحیح و حفظ آن: 

جذب جوانان به امور مذهبی در دنیای امروز با وجود تغییرات فرهنگی، رسانه‌ای و اجتماعی، نیازمند رویکردی عمیق، فهم‌پذیر و همدلانه است. 

۱- درک نیازها و مسائل واقعی جوانان

جوانان امروز بیشتر از نصیحت، نیاز به هم‌دلی و شنیده‌شدن دارند. باید به دغدغه‌های واقعی آن‌ها مثل هویت، آینده، استقلال و روابط انسانی توجه کرد. متولیان امور مذهبی لازم است زبان نسل جوان را بفهمند و با واژگان روزمره با آنان سخن بگویند نه صرفاً با واژه‌های رسمی و سنگین. 

۲- تغییر در شیوه‌ی بیان دین

دین را باید به صورت عقل‌پسند، کاربردی و نشاط‌آور عرضه کرد، نه صرفاً مجموعه‌ای از باید و نبایدها. سخنرانی‌ها و جلسات مذهبی باید از حالت یک‌طرفه خارج شود؛ گفت‌وگو، پرسش‌وپاسخ و تجربه‌محوری جایگزین آموزش خشک شود. استفاده از مثال‌های ملموس از زندگی روزمره و شخصیت‌های الگو، اثرگذاری را افزایش می‌دهد. 

۳- استفاده هوشمندانه از فضای مجازی و هنر

تولید محتوای جذاب مذهبی در قالب ویدیوهای کوتاه، پادکست و پست‌های شبکه‌های اجتماعی. جذب این نسل بدون حضور فعال و سازنده تقریباً ناممکن است. بهره‌گیری از هنر، موسیقی، تئاتر و سینما، برای انتقال ارزش‌ها، تأثیر عمیق‌تر و غیرمستقیم دارد. 

۴- ایجاد حس تعلق و مشارکت

جوانان وقتی احساس کنند نقش مؤثردارند، بیشتر متعهد می‌شوند. باید آن‌ها را در اجرای برنامه‌های مذهبی، خیریه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی مشارکت داد نه فقط دعوت به حضور. مسئولیت‌دادن، اعتماد و مشارکت عملی، هویت دینی را درونی می‌کند. 

۵- الگوسازی واقعی و نه شعاری

رفتار صادقانه، مهربان و فهم‌دار مبلغین و فعالان مذهبی بیش از هر سخن دیگری اثر دارد. اگر نسل جوان تضاد میان گفتار و رفتار ببیند، فاصله می‌گیرد. الگو یعنی کسی که دین را با زندگی، خوش‌رفتاری و انصاف، نشان دهد نه فقط در سخن. 

۶- ایجاد فضاهای شاد، امیدبخش و دوستانه

جلسات مذهبی باید با نشاط، خلاق و همراه با حس "زندگی" باشد. برنامه‌های تفریحی، ورزشی و هنری با رنگ و بوی دینی می‌تواند مکمل باشد. تأکید بر شادی حلال، امید و مهربانی، تصویر دین را جذاب و انسانی می‌کند. 

۷- توجه به کرامت انسانی و آزادی فکری

جوان امروز نیاز دارد احساس کند در محیط مذهبی، محترم و آزاد است که سؤال بپرسد و حتی نقد کند. پذیرش تنوع فکری در چارچوب ارزش‌ها، باعث اعتماد بیشتر و کاهش گسست نسلی می‌شود. 

خدواند متعال در قرآن تنوع و تکثر فکری را به باغی محصور تشبیه می‌کند که درون آن انواع مختلف درختان با میوه و بدون میوه کنارهم قرار دارند ولکن(یسقی بماء واحد) از یک آب سیراب می‌شوند؛ پس تنوع افکار که منجر به تقابل نشود بلکه مایه رشد و ارتقای همدیگر را فراهم کند باعث پیشرفت می‌شود؛ پس ما جوانان را اگرچه افکار مختلف داشته باشند باید بتوانیم با تعامل و تسامح تدبیرانه جذب نماییم. 

در پایان از خداوند مهربان می‌خواهیم: «پروردگارا، جوانان ما را با نور معرفتت زنده کن، دل‌هایشان را محل ایمان ساز و ما را در خدمت تربیت و اصلاح آنان یاری بده. » 

اللهم اجعلنا من الدعاة إلى الحق، المربّین على الأخلاق، ووفّق شبابنا لطاعتک و محبتک یا ربّ العالمین. 

سپاس از حضور شما و السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.