مشروح بیانات استاد پیرانی دبیرکل جماعت به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله واصحابه ومن والاه.
اما بعد: عرايضم را با تأکید بر وجوب درك درست واقعیتها و اوضاع و احوال حاكم بر حيات و ارتباط تنگاتنگ آن با مقاصد شرع آغاز میکنم.
نظر به اینکه عصر حاضر در پرتو تكنولوژى، فناورى، اینترنت و هوش مصنوعى، عصر تغييرات و تحولات سريع و کثیر و عميق است بهگونهای كه بسيارى از هنجارهاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى و حتى دينى، دستخوش تغييراتى قرار گرفته است و در نتیجه آن جریانها، احزاب و تشکلهایی كه رسالت خود را اصلاحورزى تعريف نمودهاند با چالش جدى در فهم درست واقعیتهاى موجود و نيز تطبيق و مراعات آن در ميدان عمل مواجه هستند.
قابل توجه است كه فهم حکم شرعى و عمل به آن بدون توجه به واقعیتهاى حاكم بر حيات، غیرممکن است. زيرا آگاهى و فهم درست واقعیتها و اوضاع و احوال جامعه، بخشى از مقاصد شريعت محسوب میشود و تنها در پرتو درك دقيق توأمان و همزمان واقعیتها و شرايط حاكم بر زمان و مكان از یکسو و فهم صحيح مقاصد شريعت از دگر سو، امکان تحقق تدین مورد پسند دین مبین اسلام فراهم شده و شايستگى، جهانى و جاودان بودن دين مبين اسلام براى تمامى زمانها و مکانها تضمين و اثبات میشود. از اينرو عالمان و انديشمندان معاصر فهم درست قرآن و سنت را در گرو فقه واقع و فقه متغيرات و نيز عوامل مؤثر (محلى، منطقهای و جهانى)، میدانند و بر اين باورند كه زمانی اهمیت فهم واقعیتها و خطورات جهل نسبت به نصوص دینی بهتر درک میشود که بدانیم و بپذیریم که (فهم الواقع و مایناسبه من حکم شرعي منزّل علیه، هو الواجب في الدين) يعنى فهم واقعیتها و حكم شرعى متناسبى كه بر آن نازل میشود خود واجبى دينى است كه در صورت جهل به نسبت واقعیتهاى موجود و یا عدم قرار دادن حکم شرعی متناسب بر این واقعیتها، متأسفانه، حکم شرعی در غیر محل مناسب خود قرار میگیرد.
در اين سياق امام ابن تيميه رحمه الله میفرماید: «فان لم يعرف الواقع في الخلق والواجب في الدين لم يعرف احكام الله في عباده واذا لم يعرف ذلك كان قوله وعمله بجهل، ومن عَبَد الله بغير علم كان ما يفسد اكثر مما يصلح» (مجموع الفتاوى 225 /22) «اگر مجتهد و كنشگر دينى نداند كه واقعیتها در خلق و واجب در دین چیست؟ احکام خدا در مورد بندگانش را نخواهد فهميد، در آن صورت، گفتار و کردارش جاهلانه خواهد بود. بديهى است هر کس خدا را بدون علم عبادت کند، افسادش از اصلاحش بیشتر خواهد بود.»
استاد احمد راشد در خصوص اهميت و ضرورت فهم دقیق واقعیتها و استنباط حکم شرعی از آن بهویژه در عصر كنونى میفرماید: «فهم الواقع أهم بكثير مما كان في القرون الاولى لان الحياة في كل جوانبها اصبحت معقدة، سواء فيما یخص الفقه العام كالافتاء في قضايا التامين والبورصات والشركات التي فيها من الدقائق مما لا یعرفه صاحب الافتاء الشرعي الا اذا اعانه خبير اقتصادي ومالي، او فيما يخص فقه الدعوة والسياسة اذا اختلطت المؤثرات العالمية والمحلية وتشابكت وتعددت انواع الاحزاب والقوى المتنافسة وصرنا نشهد صراع الخطط والاستراتيجيات المتعاكسة وکثیر منها خفي في عداد الأسرار» (اصول الافتاء والاجتهاد التطبيقي 2/68)
«اهمیت درک واقعیتها بسیار بیشتر از قرنهای پیشین است، زیرا زندگی در همه جهات پیچیده شده است، چه در فقه عمومی، مانند صدور فتوا در مسائل بیمه، بورس و شرکتها که حاوی جزئیات زیادی است و فتوا دهنده شرعی به آسانى ابعاد آن را درك نمیکند مگر اینکه کارشناس اقتصادی و مالی به یارى او بشتابد و چه در مسائل مرتبط با فقه دعوت و سیاست که تأثیرات جهانی و محلی در هم آمیخته و انواع احزاب و نیروهای رقیب زیاد شده است و ما شاهد مبارزه در برنامهها و راهبردهای متضاد هستیم که بسیاری از آنها در میان اسرار پنهان است.»
به خاطر اهمیت موضوع، استاد احمد راشد وجود مرکز مطالعات جهت بررسی واقعیتهای ملی و منطقهای و تحلیل و واكاوى دقيق و همهجانبه را ضرورى میداند. لذا شایسته است کنشگران اصلاح و انديشمندان دينى ضمن فهم درست و جامع واقعیتهای موجود نسبت به عوامل بیرونی تأثیرگذار در تنظیم موازین قدرت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که تأثیراتی بر قضایای محلی، ملی، منطقهای و جهانی دارند نیز توجه جدی مبذول نمايند.
بر اين اساس بايد اذعان داشت كه در عصر حاضر مهمترین وظیفه و رسالت متفکران، فقها ، قرآنپژوهان و مصلحان اجتماعی، ایجاد تناسب و آشتی میان نص شرعی و واقعیت زیسته یا به عبارتی دقیقتر میان مبادی شرعی و مصالح دنیوی است تا پویایی و هدایتگری و قدرت پاسخگویی دين نسبت به نیازهای زمان و مکان بیش از پیش تبلور يابد تا مردم آگاهانه و با انتخاب و اختیار خودشان به دین تمسک جویند.
شما بزرگواران نيك میدانید كه وظیفهی پاسداشت و تنظیم رابطهی درست مصالح با مبادی بر عهدهی دینباوران آگاه و آشنای نسبت به نصوص قرآن و سنت و واقعیتها قرار دارد تا نه مصالح در جای مبادی قرار گيرد و نه واقعیتها نادیده گرفته شود.
در اين سياق دکتر سعد الکبیسی در کتاب «فاعلیة الاصلاح» میگوید: «كل حزب او اتجاه او منظمة او مؤسسة دينية او سياسية او ثقافية او اجتماعية او خدمية توسع من قطعياتها وثوابتها الفكرية والعلمية فانها تلقائيا سوف تقع في جملة من الاشكالات منها:
1- سوف تحرّم نفسها من التحديث والتطوير وتصحيح الخطا الذي لا ينجو منه احد في دائرة الاجتهاد الظني
2- سوف تتجه نحو احتكار الحقيقة عندها فبذلك تدخل في عزلة من الاخرين وتحرم نفسها من الاحتكاك بهم والاستفادة منه
3- سوف تضيق دائرة المتغير والظني وما يسوغ فيه الخلاف في دائرة الابداع المطلوب
4- سوف يضيق اعضائها واتباعها بها ذرعا من حيث تظن ان كثرة القطعيات تحمي الأعضاء من التفلت وفقدان الولاء»
ترجمه: «هر حزب، گرایش، سازمان، یا نهاد دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی یا خدماتی که دایرهی یقینیات و ثوابت فکری و علمی خود را گسترش دهد، با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد، از جمله:
۱- خود را از نوسازی و توسعه و تصحیح اشتباهاتی که هیچکس در دایرهی اجتهاد ظنی نمیتواند از آن مبرا باشد، محروم خواهد کرد.
2- به انحصار حقيقت در نزد خود تمايل پيدا میكند، در نتيجه خود را منزوی و از تعامل با ديگران و بهرهمندی از تواناییهایشان محروم میكند.
3- دایرهی متغیرات و ظنیات و مسائل قابل اختلاف را تنگ میکند.
4- اعضا و هوادارانش از آن به تنگ خواهند آمد؛ زیرا گمان میکند کثرت قطعیات، اعضا را از گریز و عدم وفاداری حفظ میکند.»
همانگونه كه مستحضر هستيد در عصر حاضر برخی جریانهای اسلامى، در اثر برخورد با واقعیتها بهتدریج به تيسير و تعادل گرایيده و رفتار خود را تعدیل کردند، در اين ميان جنبش اخوان المسلمين در برخى افكار گذشتهی خود نسبت به تعدد احزاب و فعالیتهای سياسى زنان و تصدى مسؤولیتهای عمومى تجدیدنظر به عمل آوردند.
بر همین اساس شایسته است ما نیز نسبت به رصد، تحلیل و شناخت دقیق و همهجانبهی واقعیتهای پیرامون و تغییرات و تطوراتی که پرشمار و فراگیر در حال وقوع هستند اهتمام جدی بورزیم تا انشاءالله در تنظیم روندها و رویکردهای آتی با کمترین خطا و بیشترین نتیجه اقدام نماییم.
نظرات