«الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ» (زمر: ١٨)
آن کسانی که به همهی سخنان گوش فرا میدهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی میکنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است و ایشان واقعاً خردمندند.
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (بقره : ٢٥٦)
اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است، بنابراین کسی که از طاغوت (شیطان و بتها و معبودهای پوشالی هر موجودی که بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف کند) نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکمترین دستاویز درآویخته است (و او را از سقوط و هلاکت میرهاند و) اصلاً گسستن ندارد. و خداوند شنوا و دانا است (و سخنان پنهان و آشکار مردمان را میشنود و از کردار کوچک و بزرگ همگان آگاهی دارد).
«وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ» ﴿زمر: ١٧﴾
کسانی که از عبادت طاغوت دوری میگزینند و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز میگردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.
«كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ۚ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ» (آل عمران: ١١٠)
شما (ای پیروان محمّد) بهترین امّتی هستید که به سود انسانها آفریده شدهاید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر مینمائید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب (مثل شما به چنین برنامه و آئین درخشانی) ایمان بیاورند، برای ایشان بهتر است (از باور و آئینی که برآنند. ولی تنها عدّهی کمی) از آنان با ایمانند و بیشتر ایشان فاسق (و خارج از حدود ایمان و وظائف آن) هستند.
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران: ١٠٣)
و همگی به رشتهی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم) پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید و (همچنین شما با بتپرستی و شرکی که داشتید) بر لبهی گودالی از آتش (دوزخ) بودید (و هر آن با فرا رسیدن مرگتان بیم فرو افتادنتان در آن میرفت) ولی شما را از آن رهانید (و به ساحل ایمان رسانید)، خداوند این چنین برایتان آیات خود را آشکار میسازد، شاید که هدایت شوید.
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حديد: ٢٥)
ما پیغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن (به میان مردم) روانه کردهایم و با آنان کتابهای (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نمودهایم تا مردمان (برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند.
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» (نحل: ٩٠)
خداوند به دادگری و نیکوکاری و نیز بخشش به نزدیکان دستور میدهد و از ارتکاب گناهان بزرگ (چون شرک و زنا) و انجام کارهای ناشایست (ناسازگار با فطرت و عقل سلیم) و دستدرازی و ستمگری نهی میکند. خداوند شما را اندرز میدهد تا این که پند گیرید (و با رعایت اصول سهگانهی عدل و احسان و ایتاء ذیالقربی و مبارزه با انحرافات سهگانهی فحشاء و منکر و بغی، دنیائی آباد و آرام و خالی از هرگونه بدبختی و تباهی بسازید).
«وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا» (اسراء: ٧٠)
ما آدمیزادگان را (با اعطاء عقل، اراده، اختیار، نیروی پندار و گفتار و نوشتار، قامت راست و غیره) گرامیداشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبهای گوناگون) حمل کردهایم و از چیزهای پاکیزه و خوشمزه روزیشان نمودهایم و بر بسیاری از آفریدگان خود کاملاً برتریشان دادهایم.
این آیات تنها نمونههایی از هدایتگری خداوند متعال هستند که انسان را در طی طریق بندگی و عمران آبادانی زمین کمک میکنند.
(٤)
-پیامبران
الله متعال به اقتضای این گزینش پیامبران را به انجام وظایفی مهم و دشوار و سخت مکلف فرمود که به نمونههای از آنها اشاره میکنیم.
۱- بلاغ مبين
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ» (مائده: ۶۷)
ای فرستادهی (خدا، محمّد مصطفی!) هر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به تمام و کمال و بدون هیچ گونه خوف و هراسی، به مردم) برسان (و آنان را بدان دعوت کن) و اگر چنین نکنی، رسالت خدا را (به مردم) نرساندهای (و ایشان را بدان فرا نخواندهای. چرا که تبلیغ جمیع اوامر و احکام بر عهده تو است.
بلاغ مبين امری عظيم و والا است که از سوی خداوند به پیامبر و رسولش محمد صلی الله علیه و سلم اعلام و مأمور به تبلیغ آن شده است، این بلاغ شامل همهی اموری که امت با درگیر میباشد مانند عقاید، اعمال، أقوال، احکام شرعی و فرامین الهی که رسول خدا صلی الله علیه و سلم به بهترین شیوه و کاملترین شکل آن را تبلیغ نموده که بوسیله آن از مردمی علم نخوانده عالمانی ربانی تربیت شده است وخیری باقی نمانده مگر اینکه که امت را به سوی آن هدایت نموده باشد و شری نمانده که مردم را از آن برحذر نداشته باشند. به وسیله تبلیغ پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم شاهد ظهور گروهی از افاضل صحابه وسپس ائمه دین و رجال مسلمان بودهایم.
تبلیغ و بلاغ نیازمند شجاعتی خاص و عدم ترس از مردم است رسول آمده است که با هواهای نفسانی و انحرافات بشری مبارزه کند نقطه مرکزی این مبارزه با طاغوتهای (رهبرانی) است که با زر و زور و تزویز بر مردم مسلط شدهاند بنا بر این لازمه تبلیغ کامل شجاعت در این راه است. الله متعال بدینگونه بخاطر شجاعت رسولانش آنها را میستاید.
«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (احزاب: ۳۹)
(پیغمبران پیشین، یعنی آن) کسانی که (برنامهها و) رسالتهای خدا را (به مردم) میرساندند و از او میترسیدند و از کسی جز خدا نمیترسیدند و همین بس که خدا حسابگر (زحمات و پاداش دهندهی اعمال آنان) باشد.
به یقین پیامبران نهایت تلاش و بهترین اوقات خود را بدون کم و کاست و در سختترین شرایط صرف تبلیغ و ابلاغ قانون و برنامه خداوند متعال نمودهاند و در این مسیر تنها سر تعظیم را برای خداوند پروردگار فرو آورده و از هیچ طاغوتی نترسیدهاند.
۲- بيان و روشن کردن دين برای مردم
از وظایف مهم و مکمل وظیفه تبلیغ و بلاغ تکلیف بیان دین حق برای مردم است، توحید خداوند متعال و بیهمتایش در خلق و امر و تدبیر امور وعبادات عظیمترین حقایقی هستند که پیامبران انسانها را به سوی آن فراخواندهاند. خداوند متعال در این باره میفرماید:
«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل: ۳۶)
ما به میان هر ملّتی پیغمبری را فرستادهایم (و محتوای دعوت همهی پیغمبران این بوده است) که خدا را بپرستید و از طاغوت (شیطان، بتان، ستمگران و غیره) دوری کنید. (پیغمبران دعوت به توحید کردند و مردمان را به راه حق فرا خواندند).
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ» (انبیاء: ۲۵)
ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادهایم، مگر این که به او وحی کردهایم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا پرستش کنید.
بنا بر این همهی پیامبران برای تصحیح اعتقاداتی که مخالف توحید خداوند متعال در خلق و امر و عبادات ومقرر نمودن رفیق و فرزند برای او باشد قیام کردند
باورهای انحرافی که در پیروان مسیح وموسی علیهما السلام بوجود آمد و خداوند درآیات ذیل به آنها اشاره میفرماید:
«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ» (مائده: ۷۲)
بیگمان کسانی کافرند که میگویند: (خدا در عیسی حلول کرده است و) خدا همان مسیح پسر مریم است. (در صورتی که خود) عیسی گفته است: ای بنیاسرائیل! خدای یگانهای را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شما است. بیگمان هر کس انبازی برای خدا قرار دهد، خدا بهشت را بر او حرام کرده است (و هرگز به بهشت گام نمینهد) و جایگاه او آتش (دوزخ) است. و ستمکاران یار و یاوری ندارند (تا ایشان را از عذاب جهنّم برهاند).
«وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَىٰ أَصْنَامٍ لَهُمْ ۚ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَٰهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ ۚ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ، إِنَّ هَٰؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ، قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَٰهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ» (اعراف: ۱۳۸ تا ۱۴۰)
بنیاسرائیل را (از دست فرعون و فرعونیان نجات دادیم و سالم) از دریا گذراندیم. (در مسیر خود) به گروهی رسیدند که بتهائی داشتند و مشغول پرستش آنها بودند. (در این هنگام بنیاسرائیل به موسی) گفتند: ای موسی! برای ما معبودی بساز (تا به پرستش آن بپردازیم) همان گونه که آنان دارای معبودهائی هستند (و به پرستش آنها مشغول میباشند! موسی) گفت: شما گروه نادانی هستید (و نمیدانید عبادت راستین چیست و خدائی که باید پرستیده شود کیست).،
اینان (را که میبینید به بتپرستی مشغولند) کارشان (مایهی) هلاک و نابودی (خودشان و معبودهایشان) است و آنچه میسازند و میکنند پوچ و نادرست است.،
(سپس) گفت: آیا جز خدا (که آفریدگار همهی کائنات است) معبودی برای شما جستجو کنم؟! و حال آن که او است که شما را (با دادن زمین فراوان) بر مردمان (همعصرتان) برتری داده است.
رسولان خداوند تباركت و تعالی علاوه بر تصحیح انحرافات اعتقادی اقدام به تعلیم شیوه عبادات و شعائر دینی چون نماز و روزه و حج و زکات و سایر احکام میکردند و خود نیز الگوی عملی این اعمال بودند. مثلا رسول خدا صلی الله علیه و سلم دربارهی آموزش نماز میفرماید: «صلوا کما رأیتمونی أُصلى» (نماز بخوانید آنطور که من نماز میخوانم)
پیامبران در آنچه مردم را به سوی فرا میخوانند خود الگو و اسوه حسنه و تمثیل اجرای زنده فرامین الهی بودند تا انسانها پا در جا پای آنها گذاشته و با تبعیت از برنامهی الله متعال این اعتقادات تبدیل به سلوک عموم مردم گردد.
«أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۖ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ ۗ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْعَالَمِينَ» (انعام: ۹۰)
آنان کسانیند که خداوند ایشان را هدایت داده است (و توفیق رسیدن به راه حق و نیکی عطاء نموده است) پس از هدایت ایشان پیروی کن (و به راه ایشان برو. ای پیغمبر! همان گونه که این پیغمبران به پیروان خود گفتهاند، تو نیز به پیروان خود) بگو: من در برابر (تبلیغ رسالت آسمانی و ابلاغ فرمان یزدانی) پاداش و مزدی از شما نمیطلبم. این قرآن (که تبلیغ آن وظیفهی من است) چیزی جز یادآوری و اندرز برای جهانیان نیست.
«لَقَدْ كَانَ لَکُمُ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» (احزاب: ۲۱)
سرمشق و الگوی زیبائی در (شیوهی پندار و گفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته و جویای قیامت باشند و خدای را بسیار یاد کنند.
۳- دعوت بهسوی توحید و برنامه خداوند متعال
پس از بیان حق و ابلاغ آن، وظیفه مهم دیگر پیامبران دعوت مردم بهسوی حق و شریعت وقوانين الهی میباشد تا بوسیله تعلیم وآموزش این باورها جزء اعتقادات آنان گردند و در قول و عمل از این قوانین تبعیت نمایند بدین شیوه انسانها صاحب عقیدهای پاک و توحیدی و عباداتی صحیح و اخلاقی نیکو شوند.
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ» (انبیاء: ۲۵)
ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستادهایم، مگر این که به او وحی کردهایم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا پرستش کنید.
پیامبران در مسیر دعوت مردم دچار سختی و مشقات فراوان شده تلاش و مجاهدت عظیم و خستگیناپذیری را مبذول داشتهاند که مثال بارز آن را میتوان در دعوت ٩٥٠ سالهی حضرت نوح علیه السلام مشاهده نمود.
«قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا، فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا، وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا، ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا، ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا» (نوح: ۵ تا ۹)
نوح گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (به سوی ایمان به تو) فرا خواندهام؛ امّا دعوت و فرا خواندنم تنها بر گریز ایشان افزود! من هر زمان که ایشان را دعوت کردهام تا (ایمان بیاورند و) تو آنان را بیامرزی، انگشتهای خود را به گوشهایشان فرو کردهاند (تا ندای حق را نشنوند) و جامههایشان را بر سر کشیدهاند (تا قیافهی مرا نبینند) و (در فسق و فجور و ظلم و زور بیشتر فرو رفتهاند و بر کفر) پافشاری کردهاند و سخت سرکشی نموده و بزرگی فروختهاند، سپس من آنان را آشکارا و با صدای بلند (به یکتاپرستی و ایمان راستین) دعوت کردهام. گذشته از این، به گونهی علنی و (جمعی)، و به صورت نهانی (و فردی، دعوت آسمانی را) بدیشان رساندهام.
۴- تبشیر و انذار
هدف نهایی و اساسی از وجود انسان در زندگی دنیایی عبارت است از فرمانبرداری کردن از اوامر خداوند متعال و اجتناب از نواهی و پیامبران روشنگران این اوامر و احکام میباشند لذا از بهترین و والاترین وظایف رسولان مکرم علیهم السلام بشارت ومژده سرور و شادی رستگاری بزرگ در دنیا و آخرت برای کسانی که است که از دستورات و قوانین فرمانروای هستی تبعیت میکنند وانذار و اخبار هول و هراس و وعید عذاب الیم برای کسانی است که مخالف اوامر الله متعال عمل میکنند.
«وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (انعام: ۴۸)
ما پیغمبران را جز به عنوان بشارتدهندگان (مؤمنان به خیر و ثواب) و بیمدهندگان (کافران از عقاب و عذاب) نمیفرستیم. پس کسانی که (به دعوت پیغمبران) ایمان آورند و کار شایسته کنند، نه ترسی دارند (از شرّ و بلائی که بدانان میرسد) و نه غمگین میشوند (از خیر و نعمتی که از دست میدهند).
و این رسولان مبشر و منذز حجت ودلیلی برای پایان دادن به بهانه گیری مردمان باشند: «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا» (نساء: ۱۶۵)
ما پیغمبران را فرستادیم تا (مؤمنان را به ثواب) مژدهرسان و (کافران را به عقاب) بیمدهنده باشند و بعد از آمدن پیغمبران حجّت و دلیلی بر خدا برای مردمان باقی نماند (و نگویند که اگر پیغمبری به سوی ما میفرستادی، ایمان میآوردیم و راه طاعت و عبادت در پیش میگرفتیم). و خدا چیرهی حکیم است (و کارهایش از روی قدرت و حکمت انجام میپذیرد).
اين وظیفه پیامبران اقتضای حکمت خداوند وکمال عدل و لطف پروردگار است نسبت به بندگانش تا بنداند که بیهوده خلق وسپس رها نشدهاند که هرچه بخواهند انجام دهند و بدانند که خداوند از روی رحمت و فضل خود انواع مختلف نعمتها را برای بندگان مؤمن و شکلهای گوناگون عذاب مهلک را برای مجرمین کافر مهیا نموده است.
«لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ» (انفال: ۴۲)
و بدین وسیله آنان که گمراه میشوند با اتمام حجّت بوده و آنان که راه حق را میپذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد. بیگمان خدا بر هر چیزی توانا است .
۵- اصلاح و تصحيح افکار و عقاید
خداوند بندگان خود را حقگرا و هدایت شده خلق نموده است بصورتی که در ابتدا بشر در توحید و یکتاپرستی وإيمان به خدا و عبادت او یک دست بودند ولی شیطان آنها را گول زده و از فطرت پاک و سلیم که هویت اصلی انسان است منحرف میکند به همین خاطر پیامبران به عنوان مظاهر رحمت خویش برای هدایت و تصحیح مسیر همهی آنهایی که از راه راست منحرف شده بودند بهسوی مردم ارسال نمود.
«كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ» (بقره: ۲۱۲)
مردمان (برابر فطرت در آغاز از نظر اندیشه و صورت اجتماعی یکگونه و) یک دسته بودند. (کمکم دورهی صِرف فطری به پایان رسید و جوامع و طبقات پدید آمدند و بنا به استعدادهای عقلی و شرائط اجتماعی، اختلافات و تضادهائی به وجود آمد) پس خداوند پیغمبران را برانگیخت تا (مردمان را به بهشت و دوزخ) بشارت دهند و بترسانند.
چونکه امتها در هر عصری علاوه بر انحراف در توحید خداوند متعال داری انحراف یا انحرافهای اختصاصی بودند بنا بر این پیغمبری مختص همان دوره برای اصلاح امت ارسال شده است، مثلاً قوم نوح عليه السلام بعد از انحراف از توحید خداوند متمایل به پرستش بتها شدند و یا امت ابراهیم علیه السلام علاوه بر دور شدن از توحید و بت پرستی دچار تکبر و خود بزرگ بینی شدند و یا مردم لوط علیه السلام در مبتلا به انحراف جنسی شدند وامت سایر پیامبران علیهم السلام نیز علاوه بر انحراف در توحید و یکتاپرستی در مشکل یا مشکلات ویژه داشتهاند.
که پیامبران تحت هدایت الهی برای اصلاح و تصحیح افکار و عقاید امتها ارسال شدند وحضرت محمد صلی الله علیه و سلم همراه رسالتی شامل و کامل که برای هدایت بشریت در هر زمان و مکانی کاربرد داشته باشد معبوث شد.
«وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ» (مائده: ۴۸)
و بر تو (ای پیغمبر) کتاب (کامل و شامل قرآن) را نازل کردیم که (در همهی احکام و اخبار خود) ملازم حق و موافق و مصدّق کتابهای پیشین (آسمانی) و شاهد (بر صحّت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آنها است. پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان، از حق و حقیقتی که برای تو آمده است روی مگردان.
۶- برپایی قانون خداوند دربین بندگان، رهبری و تدبیر امور و حكومت بر امت
«وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ» (مائده: ۴۹)
و (به تو ای پیغمبر فرمان میدهیم به این که) در میان آنان طبق چیزی حکم کن که خدا بر تو نازل کرده است و از امیال و آرزوهای ایشان پیروی مکن و از آنان برحذر باش که (با کذب و حقپوشی و خیانت و غرضورزی) تو را از برخی چیزهائی که خدا بر تو نازل کرده است به دور و منحرف نکنند (و احکامی را پایمال هوی و هوس باطل خود نسازند). پس اگر (از حکم خدا رویگردان شدند و به قانون خدا) پشت کردند، بدان که خدا میخواهد به سبب پارهای از گناهانشان ایشان را دچار بلا و مصیبت سازد (و به عذاب دنیوی، پیش از عذاب اخروی گرفتار کند). بیگمان بسیاری از مردم (از احکام شریعت) سرپیچی و تمرّد میکنند (و از حدود قوانین الهی تخطّی مینمایند).
ایمان آورندگان به پیامبران در هر عصری همراه پیامبرشان تشکیل جماعت و امتی را می دهند که لازم است برای حل و فصل اموراتشان تحت سرپرستی رهبری توانمند باشند تا به تدبیر شئونات و مصالح آنها بپردازد. اولاترین زعیم و رمز هر امتی پیامبر آن امت است که باید سکان رهبری و هدایت امت خود را به عهده گیرد.
«يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ» (ص:۲۶)
ای داود! ما تو را در زمین نماینده (ی خود) ساختهایم (و بر جای پیغمبران پیشین نشاندهایم) پس در میان مردم به حق داوری کن و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف میسازد.
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَهادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ» (مائده: ۴۴)
ما تورات را (بر موسی) نازل کردیم که در آن رهنمودی (به سوی حق) و نوری (زدایندهی تاریکیهای جهل و نادانی و پرتوانداز بر احکام الهی) بود. پیغمبرانی که تسلیم فرمان خدا بودند بدان برای یهودیان حکم میکردند و نیز خداپرستان و دانشمندانی بدان حکم میکردند که امانتداران و پاسداران کتاب خدا بودند.
ادامه دارد…
نظرات
مامە خەمە
28 اسفند 1403 - 21:12این متن به بررسی مفاهیم کلیدی در رابطه با ایمان، هدایت الهی، وظایف پیامبران و اصول اعتقادی اسلام میپردازد. محتوای متن را میتوان به بخشهای زیر تقسیم کرد: 1. آزادی در پذیرش دین و نقش هدایت الهی o دین اسلام بر پایه انتخاب آگاهانه است و اجبار در آن وجود ندارد. o هدایت و گمراهی مشخص شده و انسان با اختیار خود مسیرش را انتخاب میکند. o پرهیز از طاغوت (هر نیرویی که انسان را از حق منحرف کند) و چنگ زدن به خداوند، موجب نجات است. 2. ویژگیهای امت اسلامی ن مسلمانان به عنوان بهترین امت معرفی شدهاند که امر به معروف و نهی از منکر میکنند. o وحدت و تمسک به قرآن از توصیههای اساسی است که مسلمانان را از تفرقه و گمراهی نجات میدهد. ا پیامبران و کتابهای آسمانی برای برقراری عدالت و هدایت بشریت فرستاده شدهاند. 3. پیامبران و وظایف آنان o بلاغ مبین: پیامبران موظف به ابلاغ روشن و صریح پیام الهی هستند. o بیان دین: معرفی و تبیین توحید و دوری از شرک، از مهمترین مسئولیتهای پیامبران است. o مبارزه با طاغوت: پیامبران در مقابل انحرافات و رهبران مستبد ایستادگی کرده و به اصلاح جامعه پرداختهاند. 4. تحریفات و باورهای نادرست o اشاره به انحرافات دینی پیروان ادیان گذشته (مانند مسیحیت و یهودیت) که منجر به شرک و بدعت شده است. o تأکید بر این که همه پیامبران، انسانها را به یکتاپرستی دعوت کردهاند. این متن با استناد به آیات قرآن، بر مسئولیت انسان در انتخاب هدایت، نقش پیامبران در تبیین دین و ضرورت پرهیز از گمراهی تأکید دارد. اسلام به عنوان دین کامل، راه سعادت را نشان داده و مؤمنان را به وحدت، عدالت و پرهیز از تفرقه دعوت میکند.