متن کامل گزارش استاد پیرانی دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح به پنجمین کنگرهی جماعت
بسم الله الرحمن الرحیم
إنَّ الْحَمْدَ لِلهِ نَحْمَدُهُ وَنَسْتَعِينُهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، وَنَعُوذُ بِاللهِ مِنْ شُرُورِ أَنْفُسِنَا وَمِنْ سَيِّئَاتِ أَعْمَالِنَا، مَنْ يَهْدِهِ اللهُ فَلاَ مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلاَ هَادِىَ لَهُ
به روان همهی پاکان و نیکان و برگزیدگان الهی و خادمان دین و ملت درود میفرستم و تقارن خجستهی کنگرهی پنجم جماعت با ایام ولادت سید الانبیاء و المرسلین، پیامبر رحمت و الگوی مهربانی حضرت محمد (ص) را به فال نیک میگیرم.
گرامی میدارم یاد و خاطرهی همهی پیشگامان و تلاشگرانی را که نهال جماعت را با صدق و اخلاص و پشتکار کاشتند و در فرایند شکلگیری، استقرار و انتشار آن، فداکارانه و دلسوزانه در مقابل همه محنتها و شدائد از آن مراقبت نمودند. جمعی از این عزیزان اکنون در میان ما نیستند و به پیشگاه رب العالمین بازگشتهاند؛ جزاهم الله عنا خیر الجزاء.
پنجمین کنگرهی جماعت دعوت و اصلاح در شرایطی برگزار میشود که سیطرهی افراطیگری و رادیکالیسم از سوی مجموعههای مختلف، وفاداری به الزامات کنشگری بر مدار خردورزی و میانهروی و رواداری و صورت دادن کنشهای مؤثر و ماندگار را بیش از گذشته با دشواری مواجه ساخته است.
در عرصهی جهانی، انصاف و گزارههای اخلاقی به سادگی قربانی معاملهها و مصلحتهای قدرتسالاران و زورمندان میشوند و سازوکارهای نظم جهانی و حقوق بینالملل به بازیچهای در اختیار معدودی از بازیگران تنزّل یافتهاند. در یک چشمانداز کلی، مناسبات جهانی نه نسبتی با «آرمانشهر» افلاطون و ارسطو دارد و نه اندک نشانهای از «مدینهی فاضله»ی ابونصر فارابی و نه تناسبی با ارزشهای نوین دموکراسی؛ بلکه حفظ و بسط قدرت به هر کیفیتی و با هر قیمتی و حذف و به حاشیه راندن «دیگری» با هر سازوکاری در صدر اولویتهای غالب زورمداران قرار گرفته است. در چنین بستری، وضعیت منطقه نیز تابعی از وضعیت پیشگفتهی جهانی و بلکه به مدد پیچیدگیهای گفتمانی عناصر محلی و نیز در پی بازیسازی بازیگران جهانی، به مراتب ناخوشایندتر است. تنشها بر مبنای گزارههای هویتزده و غالباً غیر انسانی رو به تزاید است و کرامت، عزت و حتی حق حیات انسانی در بسیاری موارد جایگاهی ندارد.
اراده و خواست یکی از قدرتها، یا توافق پیدا و پنهان جمعی از آنها، جانهایی را به قربانگاه میفرستد و جمعیتهایی را با شمارگان میلیونی آواره میکند و کودکانی که قرار است آیندهی این جهان را بسازند، جان و روان رنجورشان را وبالی بر روح معصوم خود مییابند.
در این وضعیت بغرنج، آنچه تحت عنوان «بیداری اسلامی» شناخته میشود، علیرغم خدمات شایسته و ارزشمندی که در زمینههای مختلف تقدیم نموده است، اکنون در جای جای خاورمیانه و جهان اسلام، با مشکلات و پیچیدگیهای گفتمانی و معرفتی از یک سو و دشواری کنش اجتماعی و سیاسی از دیگر سو دست به گریبان است.
عبور از دشوارهی کنشگری بین دو مفهوم «امت» و «دولت - ملت» نیازمند بازخوانی و ایضاح و تبیین اولویت و جایگاه هر کدام است. نظر به اینکه رسالت و مأموریت بیداری اسلامی احیا و اصلاح و تجدید است، اصرار بر قالبهای پیشین و فقدان آمادگی برای اندیشیدن به درانداختن «طرحی نو»، با جاودانگی رسالت جهانی رحمة للعالمین و مسؤولیت یک حرکت اسلامی تناسبی ندارد. اگر قرار است این دین جهانی و جاودانی باشد، بازاندیشی مستمر در شایستهترین شیوهی وفاداری به پیام آن، در عرصههای فرهنگی و جغرافیایی گوناگون، مقدمهی ضروری و لاینفکِ این گستردگی و جاودانگی است. در غیر اینصورت، پیام دین در همان گذشته میماند و کارآمدی خود را برای حیات "اینجا" و "اکنون" و پاسخ به نیازهای نو از دست میدهد و پیروان آن در عصرها و مصرهای گوناگون گریبانگیر چالشهای پایانناپذیر و فرساینده خواهند بود. البته در همین زمینه برخی تجربههای درخشان در بعضی از کشورهای اسلامی تحقق یافته که شایسته است مورد توجه قرار گیرند.
در شرایط کنونی اوضاع کشورمان با وضعیت مطلوب فاصله قابل توجهی دارد و علی رغم برخی موفقیتها در حوزههای مختلف و تلاش برای مهار و کنترل اوضاع با تحریمهای فرساینده و پروژه فشار حداکثری از خارج و برخی نابردباریها و ندانمکاریها در شیوهی زمامداری در کنار دستبردهای ناروا به بیتالمال، اعتماد شهروندان را دچار لطمات جبران ناپذیری کرده است و حیات توأم با عزت و کرامت شهروندی را برای بخش قابل توجهی از هموطنان دشوار ساخته و نارضایتی، یأس و ناشکیبایی و اعتراض و انتقاد را به صبغه و خصلت مردم تبدیل کرده است.
در این میان، گستردگی جامعهی هدف ویژه و عمدهی جماعت دعوت و اصلاح، در استانهای واجد ویژگی فرهنگی، اتنیکی و مذهبی متفاوت، لزوم هوشیاری جمعی ما را دوچندان میکند و اهمیت مضاعف فهم صحیح الزامات «زمان» و «محیط» را بیش از پیش نمایان میسازد.
جماعت در پیشینهی عملکرد خود، به ویژه در سه حوزهی فرهنگی، اجتماعی و خیریه، متکی به نصرت خداوندگار منان، دستاوردهای ارزشمندی را محقق نموده است که احصای آنها در این وجیزه نمیگنجد و ان شاء الله به طریق مقتضی به اطلاع اعضا، هواداران و عموم علاقهمندان خواهد رسید. بدیهی است ذکر دستاوردها، به هیچ روی، به معنای نفی کاستیها نیست و بازخوانی و بهروزآوری مستمر و واقعبینانهی نقاط ضعف، نقاط قوت، فرصتها و تهدیدها، مقتضای پویایی و حرکت در مسیر تعالی است.
در اینجا لازم میدانم به نیابت از اعضای چهارمین دورهی شورای مرکزی، مواردی را به عرض اعضای محترم کنگره و عموم اعضای ارجمند و هواداران گرانقدر جماعت برسانم.
1-ایمان و اخوت دو بازوی تلاش و تکاپو برای یکایک ما به مثابهی فرد و نیز برای تشکل ما به مثابهی جمع است. این دو عنصر در فعالیت مدنی ما، که بر پایهی التزام به تعالیم دین مبین اسلام صورت میگیرد، هم ابزار کار هستند و هم تحمل مسئولیتهای سنگین را میسر میسازند. پاسداشت برادری و اعتماد و الفت و صمیمیت، واجب شرعی، وظیفهی اخلاقی و الزام تشکیلاتی جماعت ماست و تداوم همراهی، همکاری و همدلی، ثمرهی مبارک شجرهی طیبهی اخوت ایمانی است.
2-فرد صالح علاوه بر برخورداری از نعمت توفیق هدایت و زندگی در مدار صحیح، برای جامعه و محیط پیرامون نیز فرصتی گرانبهاست. اصولا یکی از فلسفههای وجودی حرکت جمعی ما، تقدیم بهینهی خدمات، متناسب با توان، شرایط و امکانات به اجتماع است. لذا شایسته است اعضای محترم بیش از گذشته، زمینههای حضور اجتماعی را رصد و به تناسب وضعیت، به بهترین شیوهی ممکن مبادرت به ایفای نقش و انجام وظیفه نمایند.
3-باور ما به اصل رواداری و دگرپذیری، یک باور اساسی و مناقشهناپذیر است. توسعه و تعمیق ارتباط و گفتگو با همهی گروهها، احزاب، جریانات و شخصیتهایی که در مسیر خدمت به خلق در تکاپو هستند و تشریک مساعی با آنان، باید روادارانه و بر مبنای اشتراکات حداقلی، مطمح نظر همهی ارکان و اعضای جماعت باشد.
4-دستاوردهای جماعت در پرتو همافزایی توانمندیهای فردی اعضا محقق میشوند. به قول نظامی گنجوی:
دریا که چنین فراخروی است پالایش قطرههای جوی است
وآن کوه بلند کابرناک است جمع آمده ریزههای خاک است
بر این اساس شایسته است هم بخشهای مرتبط در ساختار جماعت، به توانمندسازی اعضا اهتمام ویژه داشته باشند و هم اعضای محترم به شکل مستمر در پی ارتقای توانمندیهای خود باشند.
5-کاستی، تنگنا و دشواری، بخشی گریزناپذیر از کارهای ماندگار است. حفظ روحیهی اعتماد و امید، نیروی محرک غلبه بر همهی ناملایمات است. فراموش نکنیم که إن معالعسر یسراً.
6-گرچه تفکیک دقیق حوزههای کنشگری دشوار است، اما تجربه نشان میدهد اهتمام به دو حوزهی فرهنگی و اجتماعی، هم با طبیعت اندیشه و هویت جمعی ما سازگارتر است و هم بازدهی بیشتری دارد.
7-اهتمام به معنویت نباید به بهای انفصال از واقعیات ملموس و عینی محیط تحقق یابد. از فرد تراز جماعت دعوت و اصلاح توقع میرود بین ایمان دینی، درایت سیاسی، دلسوزی اجتماعی و فرهیختگی فرهنگی، توازن برقرار نماید.
8-توجه داشته باشیم جماعت به دلیل گستردگی فعالیتها و حجم قابل توجه دستاوردهایش، بیش از گذشته، مورد توجه و کنکاش ناظران بیرونی با رویکردهای مختلف است. انتظار از عضو ملتزم جماعت این است که در رفتار و گفتار خود همواره پویایی بیشتر جماعت و ایجاد فرصتهای جدید را مد نظر قرار دهد.
۱۳۹۸/۸/۱۳
نظرات