مقدمه
در دنيای امروز عوارض روزافزون زندگی ماشينی كه در حال بلعيدن همه احساسات، هيجانات، انسانيت و حتی سلامتی انسان است، غير قابل كتمان میباشد. اضطرابهای فكری و تنشهای روانی نيز از مشكلات جدی انسان عصر تكنولوژی است كه منجر به كاهش احساس شادی در وی شده است . روانشناسی جدید به جای توجه به تواناییها و جنبه های مثبت زندگی بشر، بر جنبه های منفی و اختلالات و كمبودها متمركز شده است. يكی از مباحثی که در سالهای اخیربا توجه به جنبه های مثبت زندگی مورد بررسی قرار گرفته است، مبحث شادي است. واژه شادی مفهومی درونی است که دارای تعاریف و ابعاد مختلفی میباشد .در واژه نامه ها شادی با واژههایی همچون خوشحالی، شادکامی، خوشی و نشاط هم معنا دانسته شده است. شادی تركيبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پايين است. عاطفه مثبت مانند: دوست داشتن، هيجان زندگي، خوشی و اشتياق و عاطفه منفی مانند: ناكامي، خصومت، ترس، عصبانيت، وحشتزدگی و رنجاندن ديگران. امروزه شادی به عنوان يك معيار اصلي در تشخيص سلامت درونی محسوب میشود. شادی افزایش دهنده آگاهی، خلاقیت و فعالیت فرد است، تسهیل گر روابط اجتماعی است و موجب حفظ سلامت و افزایش طول عمر افراد میگردد. فرد شادکام، فردی سالم، فرهیخته، برونگرا، متدین و خوشبین است. رسیدن به شادی از طریق توجه به ارزشها و اهداف معنوی، نیازهای اساسی، هدف دار بودن زندگی ومحبت به خداوند امکان پذیر است. مطالعات انسان شناسی نشان داده است که دین ورزی قدمتی دیرینه داشته و دین جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است. روان شناسي الهی كه به صورت كامل در روان شناسی اسلامی نمود مییابد، از لحاظ داشتن اصولی برای توجيه فعل و انفعالات روانی انسان و هم چنين دارا بودن قوانينی كه در ايجاد رشد و جلوگيری از سقوط میتوانند به انسان كمك کنند، در میان مكاتب موجود و رايج در جهان منحصر به فرد است، چرا كه اين مكتب به منظور تعالی انسان به هر دو جنبه نظری و عملی توجه دارد. شادی در قرآن دارای جايگاه خاصي است و به گونه های مختلف مورد تاييد و توجه قرار گرفته است؛ اما نه شادی بيهوده و عبث ، بلكه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. لذا آيات قرآن درباره شادی دو دستهاند؛ دسته ای از آيات مؤمنین را دعوت به شادی نمودهاند و دسته ديگر شادی را نکوهش میکنند. از آن جايی كه يكی از تمايلات و استعدادهای درونی انسان ميل و نياز به سرور، بهجت و لذت در زندگی است و میبایست اين استعداد درونی، همانند ديگر استعدادهای انسانی شکوفا گردد ، با این حال در میان پژوهشهای انجام شده، تألیفات كمتری به چشم میخورد كه به بررسي جامع شادی و نشاط در متون اسلامی پرداخته باشد. این مقاله جستاری است با هدف بررسی و تبیین رویکرد قرآنی پیرامون شادی. روش پژوهش پژوهش حاضر به شیوه ی کتابخانه ای وبا روش تحلیلی و توصیفی می باشد . ابتدا به تبيين مفهوم شناسی شادی میپردازد. سپس با تحليل آيات قرآن، مفهوم شادی را از ديدگاه اسلام مورد بررسی قرار میدهد. شادي از ديدگاه اسلام از زيباترين و مؤثرترين نعمات خداوند بر انسان نعمت شاد بودن، مهر و محبت و عشق ورزيدن است. قرآن به مقوله ی خوشی، خرسندی و شادمانی توجه ویژه دارد. تعريف و تمجيد از مقوله های شادی در چهارچوب کاملاً منطقی و دور از افراط و تفريط و كنترل هيجانات اعم از خشم و غضب، شادی و شادمانی از شاهكارهای آيين اسلام است. اسلام بهره گيری از شادی، لذت بردن از زندگی و رضایتمندی از آن را طی آموزه های سهل و آسان آموزش میدهد، تا جايی كه تبسم به چهره اهل ایمان و ديگران را پاداش داده و عملی دارای ثواب بر میشمارد و به اين ترتيب به شادی عمق بخشيده و آن را درونی و پايدار مینماید تا تشنگی انسان را نسبت به اين نیاز پاسخ دهد. از طرفی نيز از شادیها و لذتهای زودگذر و كاذب به شدت جلوگيری نموده و معتقد است كه اين گونه شادیها، تنها بخش بسيار كوچك و سهم ناچيزی از شادیهای واقعی است. مؤلفه های شادی و معانی مختلف آن در قرآن محققان عوامل و مؤلفه های متعددی را در به وجود آمدن و پايدار ماندن شادی مؤثر دانستهاند از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: – برقراری و حفظ روابط بين فردی منسجم و داشتن تماس اجتماعی مداوم و پايدار. – ازدواج و زندگی زناشويی. – تدین و معنويت. – ثروت و پول. – عوامل زيست محيطی مانند آب و هوا و موقعيت جغرافيايی، وضعيت جسمانی، اوقات فراغت، رضايت شغلی، تحصيلات، سن و… امامفهوم شادي در قرآن مجموعاً ۲۵ بار با الفاظ مختلف (فرح و سرور) آمده است. «فرح» با الفاظی چون فرح ، فرحوا ، تفرحوا ، يفرحوا، تفرحون ، يفرحون، یفرح ، تفرح، فرحون و فرحین، ۲۲ بار و «سرور» با الفاظي چون سرور و مسرور، ۳ بار در قرآن آمده است. فرح در لغت مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح که ناشی از رسیدن به مطلوب می باشد. در بیانی گفته شده فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر كه اكثراً برلذات حسی و دنیوی صدق میكند. فرح به معنی خوشحالی كاذب يا توهم خوشحالی به كار میرود. برخی واژه شناسان معتقدند «فرح» به سه معنی متفاوت به كار می رود: ۱- فرح (افراط در شادی): يعنی شادمانی كه از حد اعتدال خارج شود و همراه باطل، ظلم، تكبر و نيز به قصد ريا و خودنمايی باشد. ﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴾ قصص/۷۶ « خداوند شادی كنندگان (مغرور) را دوست نمی دارد». ۲- خشنودی و رضایت: ﴿ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴾ روم/۳۲ «از كسانی كه دين خود را پراكنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسيم شدند و هر گروهی به آنچه نزد آنهاست خوشحالند». ۳- سرور (شادمانی حقيقی): ﴿ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾آل عمران/۱۷۰ «آنها به خاطر نعمتهای فراوانی كه خداوند از فضل خود به آنها بخشيده است خوشحالند و به خاطر كسانی كه (مجاهدانی كه) بعد از آنها به آنان ملحق نشدند (نيز) خوش وقتند كه نه ترسی بر آنها است و نه غمی خواهند داشت». انواع شادی در قرآن آیات قرآن درباره شادی را میتوان در دو گروه دسته بندی كرد: دسته ای از آیات، مؤمنین را دعوت به شادی نموده و دسته ديگر از آيات قرآن، شادی رامورد نکوهش قرار داده اند. الف) شادی ممدوح در قرآن شادیهایی را شامل میشود كه بر اساس ارزشها و اهداف قرآن است، مانند: ۱- ﴿ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ﴾ یونس/۵۸ «بگو به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه از آنچه گردآوری كردهاند بهتر است». ۲- ﴿ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴾ روم/۴ «در چند سال، همه كارها از آن خدا است، چه قبل و چه بعد (از اين شكست و پيروزی) و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد». ب) شادی نکوهیده در قرآن شادیهایی را شامل میشود كه ضد ارزشها بوده و همراه با گناه، غفلت و فساد است، مانند: ۱- ﴿ إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴾قصص/۷۶ «قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم كرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل صندوقهای آن برای يك گروه نیرومند مشكل بود، به خاطر بياور هنگامی را كه قومش به او گفتند: اين همه شادی مغرورانه مكن كه خداوند شادی كنندگان مغرور را دوست نمی دارد». ۲- ﴿ ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ ﴾غافر/۷۵ «اين به خاطر آن است كه به ناحق در زمين شادی می كرديد و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختيد». عناصر تعیین کننده شادی عوامل زير را میتوان از معيار های تعيين كننده شادی دانست: الف) اطاعت ازخداوند ﴿ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾بقره/۳۸ «گفتیم جملگى از آن فرود آييد پس اگر از جانب من شما را هدايتى رسد آنان كه هدايتم را پيروى كنند بر ايشان بيمى نيست و غمگين نخواهند شد». ﴿ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾احقاف/۱۳ «محققاً كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگى كردند بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد». بنابراین شادی واقعی زمانی حاصل می شود که انسان توفیق طاعت خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه ومعصیت، دوری گزیند. ب) ياد خدا ﴿ الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِاللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴾رعد/۲۸ «آنها كسانی هستند كه ايمان آوردهاند و دلهایشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مییابد». در قرآن، تذكر و تفكر در مراحل مختلف پا به پای يكديگر پيش میروند، گاهی تذكر مقدمه تفكر است و گاه تفكر زمينه ساز تذكر. انسان دارای سلامت روان، همواره متذكر و به ياد خداست و هيچ گاه مسئوليت و بندگی خويش را در برابر پروردگار متعال فراموش نمیکند. لذت و خوشی دنيا از طريق دل حاصل میشود و دل نيز بدون ياد خدا هرگز آرامش نخواهد يافت .لذا ذکرویاد خداوند روغن چراغ فکر است وذکر است که فکر را بارور وبه اهتزاز در می آورد. ج) نگرش مثبت به دنيا ﴿ الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ ﴾سجده/۷ «اوكسی است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آغاز آفرينش انسان را از گل قرار داد». جهان و همه ذرات آن آفرينشی نيكو دارد. دنيايی كه اسلام معرفی میکند بسيار زيباست، زيرا نظام احسن است. قرآن جهان را هدف دار و آكنده از نشانههایی معرفی میکند تا انديشه ورزان را كه از جايگاه ارزشمندی برخوردارند، به سوی خدا راهنمايی نمايد. دنيا به عنوان سرزمين حاصلخيز و معبری به جهان باقي معرفی گردیده که از تعبيرهای دلنشين و آرام بخش است. لذا اصلاح نگرش فرد به زندگی مهمترین عامل خرسندی و شادی است. د) تفسيری زيبا ازمرگ وآخرت (قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَن يُصِيبَكُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْبِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ) توبه/۵۲ «بگو آيا درباره ما جز يكي از دو نيكي انتظار داريد (يا بر شما پيروز می شويم و يا شربت شهادت مینوشيم) ولی ما انتظار داريم يا عذابی از طرف خداوند (در آن جهان) يا به دست ما (در اين جهان) به شما برسد، اكنون كه چنين است شما انتظار بكشيد ما هم با شما انتظار میكشيم». يكی از آموزه های تربيت دينی، پذيرش و اعتقاد به عالم جاودان آخرت است. بحران مرگ و فنا، همواره ذهن آدمي را به خود مشغول میدارد. ترس از مرگ يك پديده هول انگيز روانی است. اسلام با تفسيری زيبا از مرگ و آخرت، زندگی انسان را هدفمند و عاقبت او را روشن معرفی میکند. در نگاه دين، سرای ديگر سرايی است كه محل قدردانی از بندگان با ايمان و شايسته و محل محاكمه ظالمان است.چنين تعبيری از مرگ به انسان آرامش میبخشد و موجب شادی و سلامتی وی میگردد. ه) توبه و بازگشت ﴿ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ ﴾ بقره/۲۲۲ « خداوند توبه كنندگان را دوست دارد». توبه مبارک ترین حرکت انسان در مسیر بندگی ونخستين مرحله رسيدن به سلامت است. توبه نوعی تخليه هيجانی است. توبه از مباحث اخلاقی، تربيتی و اجتماعی است كه دامنه آن در اسلام گسترده است و عملی احيا كننده و اميد بخش است. وقتی انسان از گذشته پشيمان شود و راه توبه پيش گيرد، اضطراب و فشار روانیاش كاهش مییابد. عدم توجه به موضوع توبه كه به معنی بازگشت میباشد، موجب يأس و عُجب در قلب انسان شده و اين حالت، روحيه انسان را كسل و بی نشاط میگرداند. و) اميد به فضل و رحمت الهي ﴿ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ ﴾یونس/۵۸ «بگو به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه از آنچه گردآوری كردهاند بهتر است». مفسران بر آنند كه فضل الهی به نعمتهای ظاهری و رحمت الهی به نعمتهای باطنی اشاره دارد. اهل ايمان، اهل بينش و بصيرتند و با توجه و عنايت به نعمتهای الهی كه به صورت فضل و رحمت بر بندگانش در حال بارش و نزول است، در پناهگاه مطمئن پروردگار، احساس سرور و شادمانی درونی میکنند. ز) وقت شناسی ﴿ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلاَ تَلْوُونَ عَلَى أحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِّكَيْلاَ تَحْزَنُواْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ مَا أَصَابَكُمْ وَاللّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴾آل عمران/۱۵۳ « (ياد كنيد) هنگامى را كه در حال گريز (از كوه) بالا مىرفتيد و به هيچ كس توجه نمىكرديد و پيامبر شما را از پشت سرتان فرا مىخواند پس (خداوند) به سزاى (اين بىانضباطى) غمى بر غمتان (افزود) تا سرانجام بر آنچه از كف دادهايد و براى آنچه به شما رسيده است اندوهگين نشويد و خداوند از آنچه مىكنيد آگاه است». وقت شناسی و نظم در امور از مهمترین عوامل رشد و تعالي و پيشرفت آدمي است. اين زمان است، كه انسان را در تحقیق هدف خلقت ياری میدهد و به لحاظ اهميت و ارزش والايش مورد سوگند خداوند قرار گرفته است. بنابراين از دست دادن زمان، عدم برنامه ريزي مناسب در زندگی، پرداختن به امور جانبی و كم اهميت، خود از عوامل بسيار مهم اضطراب، دلهره، اندوه و بی نشاطی و کسالت است. ح) خدمت بی منت ﴿ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَهُمْ يَحْزَنُونَ) بقره/۲۶۲ «كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق میكنند، سپس به دنبال انفاقی كه كردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسی دارند و نه غمگين میشوند». مهمترین انگيزه كارهای خير، داشتن اخلاص، قصد و نيت پاك برای كسب خشنودی خداوند میباشد كه اگر اين انگيزه به رنگ ريا آلوده شود، نتيجه عمل كه پيوستگی دلها، بروز محبتها و شادی فردی و اجتماعی است، دگرگون شده و تغيير ماهيت میدهد. ط) تلاوت قرآن ومطالعه ﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴾علق/۱ «بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفريد». قرآن به عنوان كتاب شفا بخش روح و جسم انسان با امر به خواندن، آرامش فكری و روحی انسان را فراهم نموده است. اهميت و جايگاه والای مطالعه در اسلام به دليل خروج از ظلمت و غفلت و تقويت عقلانيت و هوشياری است. ﴿ الكتب بساتين العلماء ﴾.«کتابها برای دانشمندان به منزله باغهای زيبا و پرطراوتی هستند كه آنان را مسرور و شادمان میکنند». ی) توكل به خدا ﴿ إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴾مجادله/۱۰ «نجوي تنها از ناحيه شيطان است، ميخواهد با آن مؤمنان غمگين شوند، ولي نميتواند ضرری به آنها برساند جز به فرمان خدا، بنابراين مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند». انسان موحد هر چند اين امر معقول را میپذیرد كه در دايره اختيار و قدرت محدود خود بايد برای جريان و پيشرفت زندگی از خرد و نيروی جسمی و فكریاش بهرهمند شود، اما با آگاهی خود به اين واقعيت میرسد كه در دنيا امور و مسائلی نيز وجود دارد كه مديريت و تدبيرش از محدوده فكر و توان بشر خارج است وتنها مشيت خداوند میتواند كارساز باشد. از اين رو انسان مؤمن تكيه گاه خود را مسبب الأسباب دانسته و با اعتقاد بر او به كاروتلاش میپردازد. ک) اميد به وعده الهی ﴿ فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴾قصص/۱۳ «پس او را به مادرش بازگردانيديم تا چشمش (بدو) روشن شود و غم نخورد و بداند كه وعده خدا درست است ولى بیشترشان نمىدانند». ﴿ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴾مریم/۲۴ «پس از زير (پاى) او (فرشته) وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زير (پاى) تو چشمه آبى پديد آورده است». فردی كه اميدوار به الطاف خداوندی است و تمام اسباب و عوامل عالم را در دستان خدا میبیند، مجالی برای نااميدی، بدبينی و دلتنگی در زندگی نمیبیند. ل) عدم دلبستگی به دنيا ﴿ فَلَمَّا جَاء سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ﴾نمل/۳۶ «هنگامي كه (فرستادگان ملكه سبا) نزد سليمان آمدند گفت: ميخواهيد مرا با مال كمك كنيد (و فريب دهيد) آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است بلكه شما هستيد كه به هدايايتان خوشحال ميشويد». ﴿ اللّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ مَتَاعٌ ﴾رعد/۲۶ «خدا رزق وروزی را برای هر كس بخواهد وسيع و برای هر كس بخواهد تنگ قرار میدهد اما آنها به زندگی دنيا شاد (و خوشحال) شدند در حالی كه زندگی دنيا در برابر آخرت متاع ناچيزی است». بهرهمندی از دنيا و مواهب الهی نيكوست، اما دلبستگی به دنيا و آن را هدف نهايی خود قرار دادن زيبنده انسان مؤمن نيست. قرآن وابستگی و دلبستگی به دنيا را یکی از عوامل مؤثردر ایجادغم و اندوه می داند و آن را به شدت مورد نهی قرار داده است. م) دوری از غرور و تكبر ﴿ إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴾قصص/ ۷۶«قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم كرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل صندوقهای آن برای يك گروه نیرومند مشكل بود. به خاطر بياور هنگامی را كه قومش به او گفتند: اين همه شادی مغرورانه مكن كه خداوند شادی كنندگان مغرور را دوست نمی دارد». ﴿ ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ ﴾غافر/۷۵ «اين به خاطر آن است كه به ناحق در زمين شادی میكرديد و از روی غرور و مستی به خوشحالی میپرداختيد». تكبر بی جا نوعی بيماری اخلاقی و روانی است كه قرآن، آن را سرزنش كرده و در مقابل، مردم را به فروتنی فرا خوانده است تا بهداشت اخلاقی و روانی آنان تحقق يابد. ن) پرهيز از فخر فروشي ﴿ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴾ هود/۱۰ «و اگر نعمتهایی پس از شدت و ناراحتی به او برسانيم می گويد مشكلات از من بر طرف شد و ديگر باز نخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخر فروشی ميشود». از جمله صفات رذيله ی انسان، به سرعت شادمان شدن و فخر فروشي است. تفاخر و مفاخره از صفات اكتسابی انسان است. از جمله مهمترین عوارض درونی فخر فروشی، بی اعتنايی افراد متكبر به حق و حقيقت است. س) دوری از استهزاء ﴿ فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُون ﴾غافر/۸۳ «هنگامی كه رسولان آنها با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند به معلوماتی كه خود داشتند خوشحال بودند (وغيرآن را هيچ ميشمردند) ولی آنچه را (عذاب) به سخره میگرفتند برآنها فرود آمد». دادن القاب زشت وبه استهزاء گرفتن ديگران نوعی اهانت و بی حرمتی است كه بعضی افراد برای تشفی خاطر خود در حق ديگران روا میدارند. اين گونه شادیها از لحاظ زمانی، گذرا و ناپایدار بوده و انسان بعد از پایان شادی، در خود احساس ملامت و پشیمانی دارد. از این نوع شادیها در فرهنگ متعالی قرآن به « لهو و لعب » یاد شده است. ع) دوري از فرقه گرايي ﴿ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴾روم/۳۲ «از كسانی كه دين خود را پراكنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسيم شدند وهر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند». ﴿ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴾مؤمنون/۵۳ «اما آنها كارهای خود را به پراكندگی كشاندند و هر گروهی به راهی رفتند .هر گروه، به آنچه نزد خود دارند خوشحالند ». هر قوم و جامعهای برای پرستش خداوند راهی انتخاب کرده، خود را بر حق میبیند و دیگران را گمراه و باطل میپندارد. عجیب تر این که هر گروه به داشتههای خود خوشحال و راضی است و از دیگران بیزار. چون هوای نفس خود را ملاک تدین قرار میدهند و آن هم به نسبت افراد و زمانها متغیر است، پس هر دسته از دین خود شادمان و به آن وابسته میگردد . اما هم چنانکه گفته آمد يكی از مؤلفه های تعيين كننده شادی تدین و معنويت است. از همان ابتدای شكل گيری کاوش های كاربردی، تحقيقات در زمينه رابطه تدین و سلامت روانی، اغلب بيانگر رابطه مثبت میان آن دو بوده است. باور به اينكه خدايی هست كه موقعیتها را كنترل میکند و ناظر براعمال بندگان خويش است تا حد زيادی اضطراب را كاهش میدهد. درواقع ارتباط با يك منبع فنا ناپذیر چشم انداز مثبتی را در زندگی فرد ایجاد می کند و روح تازه ای از امید و نشاط در او می دمد. زیرا تدین یک نظام منسجم اعتقادی است كه به انسان اين امكان را میدهد تا برای زندگی به جستجوی معنی بپردازد و به آينده اميدوار باشد و به او كمك میکند تا دلايل قابل قبول و دست كم آرام بخشی را برای توجيه ناکامیها، شکستها و مصائب زندگی خود بيابد. همچنین افرادی كه واقعاً متدین هستند واز معنويت بالایی به سبب اعتقاداتشان برخوردارند، گرايش كمتری نسبت به انحرافات دارند ودارای رفتارهای نيكو، جامعه پسند و انسان دوستانه بیشتری هستند. پس جای تعجب نيست كه ميزان شادی گزارش شده افراد متدین واقعی بیشتر از افراد غير متدین باشد. از ديدگاه قرآن انسان دارای فطرت خاصی است كه امری ثابت و مشترك درمیان همه انسانهاست. از اين رو اسلام طبقه بندی مشخص و تعريف شده ای از شادی ارائه میکند. تمام شادیها در اسلام روا نیست، شادیهایی که ناشی از غرور، تکبّر، تمسخر و استهزاء دیگران و لهو ولعب ودنیامحوری باشد، به شدت نکوهش شده است. این شادیها باعث غفلت از نیل به کمالات و قصوردرانجام تکالیف فردی و اجتماعی میشود، خصوصاً این که لذّت ناشی از آن رشد فزاینده غیرقابل کنترل دارد و ادامه ی آن به زوال عقل یا حداقل تعطیلی وظایف انسانی منجر میشود. حکمت عدم جواز شادیهای زودگذر، فوت مصلحت و همچنین ناسازگاری با اوصاف مؤمنان برشمرده شده است. از دیدگاه قرآن سه عامل میتواند منجر به بروز شادی پايدار در فرد شود: ۱- خدا باوری (توحيد). ۲- بينش روشن از زندگی دنيوی. ۳- اعتقاد به سرای آخرت. برای رسيدن انسان به شادی حقيقی و پايدار قرآن مسيری را ترسيم نموده كه رعايت آن منجر به ارتقاء و تكامل انسان میشود. در اسلام افراط و تفریط در غم و شادی، نشانه نوعی بیماری روحی است و تعادل در غم و شادی، نشانهی سلامت روح است. مردان الهی و وارسته در عین حال که محزونند، شادند و در عین حال که شادند، در دل محزون هستند. حضرت علي -علیهالسلام- میفرماید: پارسایان در سختیها چنانند که گویی در آسایش و راحتی فرود آمدهاند، آنها با سختیها و بلاها همان اندازه انس دارند که با راحتیها. پس شادیها باید به حدی باشد که انسان را از تعهد و سوز وهمدردی جدا نکند وهمچنین غصه ها واندوه ها نباید سبب افسردگی روح، یأس و دل سردی شود.بلکه به تعبیر مولوی حزن سبز باشد نه سیاه ،زیرا حزن سیاه، دل را سیاه می کند اما حزن سبزچنین نیست ومشوق انسان برای جبران ما فات می باشد. یکی از عالیترین و طبیعیترین راه ها برای رهایی از غم و اندوه بیرون ریختن آن است. گریستن به هنگام احساس غم و ظلم و درد، امری کاملاً طبیعی است. گریه نه تنها افسردگی نمیآورد، بلکه از سوی خدای حکیم بهترین وسیله برای تسکین انسان است که در وجود او تعبیه شده است. مانند دیگر نعمتهای خداوند انکار تأثیر گریه بر سلامتی روح و روان و آرامش انسان، انکار روشنایی خورشید در روز روشن است. هم چنانکه خنده و شادی مکمل گریه وغم است وخداوند می خنداند و می گریاند: «وأنه هو أضحک و أبکی»نجم/۴۳ خنده بر هر درد بی درمان دواست هر که می خندد ثنا گوی خداست نتیجه گیری تعريف و تفسير شادی از منظر دين متفاوت است. از نگاه قرآن، دل محل استقرار شادی است، حال آنكه مشكل بسياری از انسان ها در قرن حاضر اين است كه شادی را در هياهوی بيرون جستجو میکنند. تعبير و تفسير دين از شادی این است که شادی خود هدف نيست، بلكه عاملی مهم و مؤثر برای رسيدن انسان به كمال والای انسانی است.
منابع ۱- قرآن کریم ۲- نهج البلاغه ؛ شریف الرضی؛ محمد صبحی الصالح،منشورات الرضی،قم –ایران. ۳- تفسیر نور؛ دکتر مصطفی خرم دل؛ نشر إحسان. ۴- گامی فراسوی روانشناسی اسلامی؛ دکتر حسن شرقاوی؛ ترجمه محمد باقر حجتی ،دفتر نشر فرهنگ اسلامی. ۵- قرآن و روانشناسی ؛ دکترمحمد عثمان نجاتی، ترجمه عباس عرب ؛انتشارات آستان قدس رضوی. ۶- فرهنگ فارسی عمید؛ حسن عمید، انتشارات امیر کبیر.
نظرات