این جملات را مینویسم برای شکست یأس و ناامیدی که بر دلهای برخی از مصلحان چیره شده است؛
١- هدایت را بالاترین هدفت قرار ده.
ابن تمیمه -علیه الرحمه- میفرماید: «نیاز به هدایت به مراتب بالاتر از نیاز به یاروی و روزی است؛ اصلاً این دو نسبتی با هم ندارند.
٢- آزمودن صبر و یقین برای انتخاب پیشوایان دین:
خدای متعال میفرماید:
«وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ»[سجده:٢٤]
و از ایشان چون شکیبایی ورزیدند و به آیات ما ایقان یافتند، پیشوایانی برگماشتیم که به فرمان ما هدایت میکردند.
گزینش برای امّت ضروری است تا از میان آن پیشوایان پارسا انتخاب شوند.
٣- درهای خیر فراوان و متنوّعی در برابرت وجود دارد؛ در حدیث شریف آمده است:
دو رکعت نماز سنت فجر بهتر از دنیا و ما فیها است.
و نیز میفرماید: «اگر خداوند یک نفر را به دست تو هدایت کند بهتر از داشتن شتران سرخموی عرب است.»
این دو حدیث –به عنوان مثال– چشمانداز نوینی از خوشبختی و بهروزی را برایت میگشاید؛ اوّلی در حوزهی فردی و دومی در حوزهی اجتماعی.
٤- هیچ کار نیکی را کوچک مشمار:
سخنی که بر زبان میآوری؛ گامی که بر میداری؛ کتابی که میخوانی و بر آگاهیت افزوده میشود؛ مهارتی که به دست میآوری؛ همه و همه در ترازوی اعمالت قرار میگیرد و به سود امتت تمام میشود. شایسته است معنویات خود را بالا ببری تا به عنوان یک گام مثبت اندکی تو را به پیروزی نزدیک کند.
٥- داد و فریاد سودی ندارد؛ به عمل کار برآید. بدان که شمار عاملان اندک است.
ابن تیمیه میفرماید: بسیاری از مردم وقتی منکری را میبینند یا احساس میکنند مردم از اسلام منحرف شدهاند، چون مصیبتدیدگان داد و فریاد بر میآورند در حالی که از این کار نهی شده است. انسان موظّف است صبر و توکّل داشته باشد و بر دین استقامت ورزد؛ یقین داشته باشد که خدا با اهل تقوا و نیکوکاران است و سرانجام از آن پارسایان است.
٦- به یاد آور که خداوند تو را به خاطر عملت محاسبه میکند نه نتیجه؛ اگر اسلام پیروز شود بدون که این سهمی در این پیروزی داشته باشی آیا برایت سودمند است؟ چه زیانی میبینی اگر پیروزی را نبینی در حالی که تمام تلاش خود را در این راه مبذول داشتهای؟
٧- کسانی که در زمان غربت و اختلاف و نفاق و پراکندگی امت تلاش میکنند اجر و پاداششان از همه بالاتر است؛ اینان عکس جریان آب شنا میکنند؛ زیرا زمانی حق را یاری میکنند که یاوری ندارد.
غربت دین در حقیقت فرصتی است برای درک تفاوت انسانها با همدیگر و کسب درجات؛ به همین خاطر در حدیث شریف آمده است که هر یک از این افراد پاداش پنجاه صحابی را دارند و در روایت دیگری نیز آمده است که پاداش پنجاه شهید صحابه را دارند.
٨- تفاوت درجات بر اساس عزم و همّت انسانهاست.
بهشت صد درجه دارد؛ خداوند این درجات را بر چه اساسی تقسیم میکند؟
عدالت خداوند اقتضا نمیکند که تنبل و کوشا، صالح و مصلح، عاجز و مقاوم را یکسان قرار دهد؛ این حالات تنها در سختیها آشکار میشود:
«ما كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»[آل عمران:١٧٩]
خداوند نمیخواهد مؤمنان را به حالی که شما دارید رها کند، مگر آنکه پاک را از پلید جدا کند.
٩- زندگی در راه خدا سختتر از مرگ در راه اوست؛ هر کس عمر بیشتری داشته باشد و به نیکی عمل کند چهبسا زودتر از شهدا وارد بهشت شود؛ در حدیث طلحه آمده است: آیا این مرد پس او (فردی که شهید شد) یک سال زندگی نکرد؟ آیا ماه رمضان را سپری نکرد؟ آیا در این یک سال نماز نخواند و سجده نکرد؟ پس فرق این دو از زمین تا آسمان است.
١٠- امید کلید سعادت پارسایان است:
نباید به نجات خود و صلاح قلب خود اکتفا کنیم؛ بلکه باید نسبت دیگران هم همین احساس را داشته باشیم. این کلید خوشبختی پنهان است و بسیاری از مردم آن را نمیفهمند. رافعی میگوید: «خوشبختی واقعی در دادنِ بدون گرفتن است و نگونبختی در گرفتنی است که با دادن همراه نباشد و این آخرین دستاوردی است که فلسفهی اخلاق به آن رسیده است.»
نظرات