بیکاری در سنگاپور به یک درصد رسیده است. مالیات را بر کلیهی محصولات در سنگاپور معاف کرده است. سنگاپور را به هشتمین کشور صلحآمیز جهان تبدیل نمود؛ او مسلمان است و یک زن میباشد».
عدهای با باز نشر این پیام و خبر شگفتزده شدند و برخی این موفقیت را ویژهی حلیمه یعقوب دانسته و برخی دیگر این گونه موفقیتها را برای زنان ناممکن میپندارند و اما من درین نوشتهی مختصر و شتابزده میخواهم به فعالیت و نقش آفرینی زنان در محیط کاری و خانوادهی خود سخن بگویم، به تاریخ افتخارات و نقش آفرینی زنان مراجعه نمیکنیم و آنان را معیار قرار نمیدهیم که بگویند: آن زمان قدیم بوده و گذشت.
در گذشته زنان قهرمان زیادی داریم که فقط برخی را نام میگیرم و به مثالهای عینی در محیط کاری و خانوادهی خودم اشاره میکنم.
1 - آسیه همسر فرعون چگونه در خانهی فرعون که ادعای خدایی میکرد، موسی علیه السلام را با حکمت و فرزانگی و مدیریت موفقانه بزرگ نمود.
2 – ملکه بلقیس پادشاه یک مملکت بزرگ بود و با زیرکی و ذکاوت و مدیریت خوب، توانست ملت خویش را از جنگ و ویرانی نجات دهد.
3 – سمیه مادر عمار اولین شهید در اسلام است.
4 – خدیجه رضی الله عنها مادر مؤمنان اولین مسلمان است و یگانه حامی و پشتیبان مالی و روحی و معنوی پیامبر صلی الله علیه و سلم بوده و با هوشیاری کامل از پیامبر حمایت میکرد.
5 – ام سلمه رضی الله عنها مادر مؤمنان، با مشورهی عالی و حکیمانهی خود در صلح حدیبیه مسلمانان را از سردرگمی نجات داد.
6 – عایشه رضی الله عنها مادر مؤمنان، از بزرگترین دانشمندان است و از راویان بزرگ احادیث نبوی میباشد.
7 – شفاء نخستین زنی است که عمر فاروق رضی الله عنه او را به حیث شهردار مدینه مقرر میکند.
8 – شجرة الدر اولین زن مسلمان است که به حیث پادشاه مقرر میشود و مسلمانان در حالت نبرد شدید همراه صلیبیان بودند، این زن مسلمان با مدیریت موفقانه دشمن را شکست داده و امور مملکت را سر و سامان داد.
9 – ام نضال فرحات، زن مسلمان فلسطینی که فرزندان خویش را همانند خنساء رضی الله عنها به میدان نبرد و شهادت میفرستد و با شهادت فرزندش در مقابل صهیونیستهای غاصب و متجاوز، ابراز سرور و خرسندی میکند.
10 – در کشورخود به نامهای درخشندهی گوهرشاد بیگم، ملکهی جلالی، مهجوبه هروی و... آشنا هستیم.
این نمونهها نشان میدهند که اگر برای زنان فرصت آموزش و درخشندگی مساعد شود، پتانسیل رشد و ترقی و پیشرفت را دارند، اما مسوولیت مردان به حیث قیم و سرپرست زنان است که زمینهی رشد دختران و خواهران و همسران خویش را مساعد سازند و موانع سر راهشان را برداشته و از آنها حمایت و پشتیبانی کنند.
اما تجربهی شخصی خودم:
از سال 1388 هجری شمسی به مکاتب و مدارس مشغول کار هستم و درین مدت گاهی مدیر بودم و معلمان خواهر و برادر همکارم بودند و گاهی مأمور بودم و خواهر و یا برادری مدیر من بودند.
خانمها از مردان بیشتر زحمت میکشیدند، بیشتر دلسوزی داشتند، به وظایف خویش التزام بیشتری داشتند، برای رشد خود بیشتر اهمیت میدادند؛ برخی تفاوتهای شخصی وجود داشت و اما به صورت کلی و عمومی کار خانمها را بهتر ارزیابی میکنم، درست است که تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد و اما سخن من در حوزهی آموزشی و درسی است که شاهد بودم و هستم.
و نیز شاگردان دختر از شاگران پسر بیشتر درس میخوانند، بیشتر به حاضری پایبندی دارند، بیشتر برای رشد خود تلاش مینمایند، با وجودی که زمینهی درس تقویتی و کورسهای آموزشی برای دختران کمتر مساعد بود و خانوادهها اجازه نمیدهند که دخترانشان به هر کورسی درس بخواند.
و اما در محیط خانوادگی:
خواهرم زهرا احسان، دوازده سال مکتب را با درجهی بالا و اول نمرهگی با موفقیت به پایان رسانده و در اکثر مسابقاتی که شرکت مینمود، مستحق جایزه میشد، و در امتحان کانکور با کسب 340 نمره به پوهنحی طب راه یافته و چهار سال را به موفقیت سپری نمود و متأسفانه فعلا دروازههای پوهنتون به روی خواهران ما بسته است و امیدواریم به زودی باز شود و زهرا جان ما هم با ادامه تحصیل، داکتر موفق و توانایی گردیده و مصدر خدمت به هممیهنان خویش گردد.
هرگاه در خانه روی برخی مسایل خانوادگی مشوره و بحث مینمائیم، زهرا جان دیدگاه و نظریاتی دارد که بسا مواقع از نظریات برخی ما برادرها سنجیدهتر و بهتر میباشد و این نشان میدهد که خواهران ما توانایی دارند، اگر برایشان احترام قایل شده و فرصت رشد شان را مساعد سازیم.
خواهر خورد دیگر مان، فاطمه احسان است که سال گذشته با کسب اول نمرهگی از دارالعلوم شاه ولی الله دهلوی فارغ گردید و منتظر امتحان کانکور بود که به شرعیات ادامه تحصیل بدهد؛ اما متأسفانه امتحان برگزار نشد و حالا با تغییر رشتهی تحصیلی به یکی از پوهنتونهای خصوصی، به قابلگی ثبت نام نموده و درس میخواند و هر روز و شب شاهد هستیم که چپتر به دست اوست و مشغول است و با مدت اندکی خود را به مضامین جدید و موضوعات متفاوت عیار نموده است.
و دخترانم نیز در دارالعلوم شاه ولی الله دهلوی مشغول آموزش هستند و خوب میدرخشند و همیشه اول نمره میباشند، دخترم عطیه جان صنف هفتم است و سال گذشته صنف ششم را امتحان لیاقت داد و لله الحمد با ارتقای یک صنف بالاتر باز هم به درسهایش خوب میدرخشد و دختر خوردترم آسیه جان که او را نابغه میگویم نیز سال گذشته صنف سوم را امتحان لیاقت داده و شامل صنف چهارم گردید و موقع امتحان لیاقت تعدادی از استادان میگفتند: این دختر خورد است و صنف چهارم را پیش برده نمیتواند، در جواب میگفتم: خواهیم دید، و اما اینک به صنف چهارم به خوبی میدرخشد و استادان خود را شگفتزده نموده است.
و آخرین کسی که در موردش سخن میگویم: همسرم صفیه مخدومی است که صنف دوازدهم را در دارالعلوم به موفقیت سپری کرده و با شرکت در امتحان کانکور با کسب نمرهی دلخواه به پوهنحی شرعیات راه یافته و بعد از چهار سال تلاش و زحمت، مستحق سند لیسانس گردیده و بعد به حیث معلم در دارالعلوم شاه ولی الله دهلوی مقرر گردید و نیز توانست دورهی حدیث را بخواند و سند دریافت نماید و در پهلوی درسهای رسمی مدرسه و پوهنتون به مطالعه و درسهای تخصصی نیز مشغول بوده و به زبان عربی خوب مسلط است و یکی از مترجمان ورزیده شمرده میشود.
از آن چه گفته آمدیم به این نتیجه میرسیم که الله متعال برای زنان توانایی رشد و ترقی را داده و در حوزههایی که فطرت و سرشت شان تقاضا کند، توان درخشیدن را دارند و این وظيفهی ما مردان است که زمینهی رشد و تعالی شان را مساعد ساخته و وسایل و امکانات را برایشان آماده نماییم و با دیدهی احترام به آنان نگریسته و حمایتشان نماییم.
در اخیر به یک نکته اشاره میکنم:
آن چه در محیط کاری و خانوادگی از موفقیتهای زنان سخن گفتم، به این معنا نیست که کارهای دیگر و امور تدبیر خانه و تربیت فرزندان را فراموش نموده باشند، همان خواهرانی که در محیط کاری به حیث معلم یا مدیر ایفای وظیفه میکنند و من آنان را میشناسم، تمام امور خانهی خویش را به خوبی سر و سامان داده و به تربیت فرزندان خویش توجه دارند و حقوق شوهرانشان را به بهترین وجه ادا کرده و خانوادهی مسلمان و سالمی را تشکیل دادهاند.
نظرات