مشروح سخنان دبیرکل جماعت در نشست اخیر شورای مرکزی

 

بسم‌ الله الرّحمن الرّحيم

الحمد لله والصلاة والسلام على رسول الله وعلى آله وأصحابه ومن والاه.

اللهم لا تدع لنا في مقامنا هذا ذنباً الا غفرته ولا عيباً الا سترته ولا هماً الا فرجته ولا ديناً الا قضيته ولا مريضاً الا شفيته ولا ميتاً الا رحمته ولا مجاهداً الا نصرته! 

اللهم اجعل لنا وللمسلمين خاصة ولإخواننا الفلسطينيين من كل هم فرجا ومن كل ضيق مخرجا ومن كل بلاء عافية، اللهم افتح لإخواننا في غزة العزة ابواب رحمتك من السماء حيث الابواب مغلقة عليهم. اللهم أنزل عليهم السكينة وانصرهم على عدوهم. اللهم اشف مرضاهم وارحم شهدائهم واكتب النصر لهم يا أرحم الراحمين!

در آغاز سخن جنایت وحشیانه‌ی رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین به‌ویژه غزه‌ی قهرمان را محکوم می‌کنیم. متأسفانه ۷۵ سال است که ملت فلسطین به شیوه‌های مختلف در رنج و عذاب به سر می‌برد؛ از غصب سرزمين و اماكن مقدس تا تخریب و حمله به مناطق مسکونی و توسعه‌ی شهرک‌های یهودی‌نشین و کشتن زنان و مردان و کودکان بى‌دفاع تا ترور رهبران دلسوز و مردمی و سلب آزادی و مسدود نمودن تمامى راه‌های مواصلاتى زمینی، دریایی و هوایی با دنيا و تبدیل کردن فلسطین به یک زندان عمومی و نادیده گرفتن و عدم توجه به قوانین انسانی و بین‌المللی و قطعنامه‌های سازمان ملل، لذا صميمانه از پيشگاه خداوند بزرگ كه (بيده ملكوت السماوات والارض) مسئلت مى‌داريم هرچه زودتر نصرت و پيروزى و آزادى و آرامش و استقلال را نصيب این مردم قهرمان بفرمايد! إن شاء الله. 

عرایضم را با الهام از آیه‌ی مبارکه‌ی ۷۷ سوره‌ی قصص آغاز می‌کنم: «إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ (۷۶) وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ»  ترجمه: «آنگاه‌ که قومش به او (قارون) گفتند: [به ثروت [خود مغرور و شادان نباش، كه خداوند، شادمانانِ [سرمست از غرور] را دوست نمی‌دارد. و در آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی، و بهره‌ی خود از اين دنيا [را هم] فراموش مكن، و همان‌طور كه خدا به تو نيكي كرده است [تو نيز با بندگان خدا] نيكی كن. و در زمين [راهی برای[ تباهی مجوی، بی‌گمان خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد.

همان‌گونه که مستحضرید خداوند بزرگ در آغاز سوره‌ى قصص از فرعون به عنوان نماد قدرت سیاسی و فرمانروای مقتدر ستمکار سخن می‌گوید آنجا که می‌فرماید: طسم (۱) تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ (۲) نَتْلُو عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۳) إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ (۴)

بدین‌صورت خداوند بزرگ در ابتدای این سوره، بخشی از داستان مهم حضرت موسی - علی نبینا وعلیه الصلاة والسلام - و فرعون را بازگو می‌کند و می‌فرماید بی‌گمان فرعون در سرزمین مصر گردنکشی کرد و ستمکاری پیشه کرد مردمانش را چند گروه کرد گروهی از آنان را به استضعاف می‌کشید پسرانشان را گردن می‌زد و زنان و دخترانشان را زنده نگه می‌داشت به‌راستی او از ستمکاران و تبهکاران بود.

و در بخش پایانی این سوره نیز داستان قارون سرمایه‌دار قدرتمند ستمکار را بازگو می‌نماید که در صورتی فرعون نماد قدرت سیاسی و فرمانروای قدرتمند ستمکار و تبهکار بود قارون نیز نماد و الگوی قدرت مالی و اقتصادی و سرمایه‌دار قدرتمند ستمکار و تبهکار بود.

قرآن مجید در مورد قارون می‌فرماید: إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ 

گفته شده او عموزاده حضرت موسی بوده است. 

(فبغي علیهم) یعنی از راه و منهج و روش آن‌ها خارج شد.

وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ

اموال فراوانی را به او عطا کردیم که حمل کلیدهای محل نگهداری صندوق‌های اموال گران‌بها و گنج او به‌وسیله گروهی نیرومند، گران می‌آمد. 

خداوند بزرگ جل‌جلاله بر اساس حکمت ربانی خویش از زبان قارون و مؤمنان پیرو تعالیم سیدنا موسی مجموعه‌ای از پندها و اندرزها و اصول و قوانین تعادل‌بخش و توازن آفرین که به زندگی معنا و جهت می‌بخشد و حیات دنیا را با آخرت هماهنگ و همسو می‌سازد و ارتقاء دایمی روحی و معنوی از لابه‌لای یک زندگی متوازن و منطبق با سرشت انسانی را میسر می‌نماید، در قالب چند جمله این‌چنین بیان می‌فرماید:

۱- إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ (۷۶)

به ثروت فراوان مغرور و شادمان نباش که خداوند شادمانان سرمست از غرور و تکبر را دوست ندارد. بدیهی است نفس فرح به معنای شادی مطلوب است اما در مقابل فخرفروشی و غرور و تحقیر دیگران به دليل تمكن مادى و برخوردارى از اموال دارائى و موقعيت‌هاى اقتصادى مردود است. 

۲ -وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ

به عنوان قانون وبرنامه براى مدیریت هدفمند زندگی دنیا، در آنچه خدا به تو عطا کرده است سرای آخرت را بجوي و آن را وسیله‌ای برای کسب رضوان الهی و فردوس اعلى قرار بده سايسته است از نعمت‌ها و فرصت‌ها و ‌ظرفيتهائى كه خداوند بزرگ در اختیار تو قرار داده است تنها در مسیر خیر و صلاح و رستگاری از آن بهره ببرید. 

به‌اصطلاح انها را براى عمل صالح استثمار وفزونى ببخشيد نه خدای‌ناکرده در امور بیهوده و زودگذر و فانی و شر، مستهلك و تباه سازيد. 

بديهى أست مال و ثروت و قدرت اقتصادى در طول تاريخ امروز ضرورى و نياز جدى و ضرورى زندگى بشر بوده و داراى نقش اساسى در رشد توسعه و آسايش بوده و اکنون اقتصاد در عصر حاضر پس از رسانه به ركن پنجم تبديل شده است. 

و قرآن مجید قرن‌ها پیش اهميت مال را به مسلمانان يادآور مى‌شود و مى‌فرماید: وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا[النساء:۵ ] و اموالتان را، كه خداوند آن را مایه‌ی پایندگیِ [زندگی‌تان] قرار داده است، به سفیهان [و نادانان] ندهيد.

منظور از سفهاء کودکان و کم‌خردان است. 

بدون ترديد ادامه حيات انسان و تحقق وظیفه و رسالت جانشینی و آبادانی زمین بدون مال و قدرت اقتصادی میسر نخواهد بود؛ لذا توان اقتصادى رکن اساسی پیشرفت و رفاه و توسعه، است و انسان فقير و خانواده‌ی مستمند و يا ملت و دولت گرفتار مشكلات اقتصادى از نعمت پيشرفت و توسعه و رفاه محروم مى‌ماند که متأسفانه درك اهميت مال و قدرت و توان اقتصادى در میان ما مسلمانان مورد غفلت قرارگرفته است؛ به‌ویژه به نسبت جریان‌ها و حرکت‌های اسلامی مدعی خلافت و جانشینی و آبادانی و تمدن‌سازی كه شايسته است اهميت و نقش اساسى آن مورد توجه باشد.

۳- وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا؛ بهره و نصیب خود را از این دنیا فراموش مکن.

در مورد پیام این آیه و منظور از نصيب در دنيا، مفسران ديدگاه‌هاى متفاوتى دارند: امام شوکانی می‌فرماید: «قال جمهور المفسرون أن يعمل في دنياه لآخرته، ونصيب الإنسان عمره وعمله الصالح»

اما امام ابن كثير مى‌فرمايد : «لا تنس نصيبك من الدنيا» مما أباح الله لك فيها من المآكل والمشارب والملابس والمساكن والمناكح، فان لربك عليك حقا، ولنفسك عليك حقا، ولأهلك عليك حقا. از هر آنچه كه خداوند از خوردن و آشاميدن و لباس و محل سكونت و تشكيل خانواده براى شما حلال نموده است؛ زيرا پروردگارت و نفست و خانواده‌ات همگی بر شما حقى دارند.

سئل الإمام مالک رحمه الله عن هذه الآية فقال: فهو أن يعيش ويأكل ويشرب غير مضيق عليه.

مرحوم سید قطب همین معنی را ترجیح داده است و می‌فرماید: بهره‌ی خود را از دنیا فراموش مکن و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از نعمت‌ها و لذایذ حلال استفاده و بهره ببری.

الاسلام وسط في العمل للدنيا والاخرة، فكل منهما عبادة لله تعالى وتحقيق لغايه الوجود.

و اسلام دين تعادل‌بخش ميان دنيا وآخرت است تلاش براى هر دو عبادت محسوب مى‌شود و هدف نهایى وجود و هستى را محقق مى‌سازد.

در هر صورت پیام کلی آیه اين است كه سايسته است در تمامی اعمال و گفتار و رفتار سرای واپسین را مدنظر قرار دهيم و به زندگى معنا و هدف بخشيم تا فعاليت‌ها و تلاش‌ها را به عمل صالح تبدیل نمایيم.

٤- وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ؛ و همان‌طور که خدا به تو نیکی کرده است تو نیز با بندگان خدا نیکی کن.

بدیهی است جوهر اعمال انسان احسان و اتقان و درست عمل کردن و درست انجام دادن است و اين احسان و اتقان می‌تواند مادی و مالی و یا معنوی و فکری باشد مثلا عدم پرداخت حقوق دیگران و يا منع آن‌ها از نیل به حقوقشان ظلم و تباهى است و يا سوء استفاده از امکانات و ظرفیت‌ها نعمت‌هاى خدادادى خلاف مقتضای عمل به احسان است. 

٥- پنجمین و آخرین بخش از این آیه هشدار نسبت به فساد و تباهى در زمين است:

وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ (۷۷) و در زمین راهی برای تباهی و فساد مجوى كه بي‌گمان خداوند تبهکاران را دوست ندارد.

خداوند بزرگ ما بندگان را هشدار مى‌دهد كه در مسير زندگى و حيات دنيا ظلم و ستم و فساد و تباهی مجوی و با بهره‌برداری از قدرت مالی و دارایی‌ها فساد و تباهی مجوی. با کسب مال حرام و یا صرف آن در مسیر نادرست فساد و تباهی مجوی.

این صحنه‌ای از داستان ظلم و ستم و گردنکشی و رویگردانی از پند و اندرز خیرخواهان دلسوز بود که گاهی پافشاری بر تباهی و افتخار به قدرت و دارایی و سرمستی و غرور انسان‌ها را از مسیر و صراط مستقیم شکرگزاری بازمی‌دارد.

در بندهای پنجگانه‌ى این آیه، توازن، تعادل و تکامل را مشاهده می‌نماییم. فرمان توجه جدى و مدنظر قرار دادن سرای واپسین در تمامی احوال و اقوال و اعمال، درواقع نیازهای معنوی روحی و روانی انسان را تأمین و محقق می‌سازد؛ زیرا ایمان و یقین نسبت به روز رستاخیز و موضوع حساب‌ و کتاب و دادرسی عادلانه و نیل به جزا و پاداش متناسب با عمل، به زندگی معنا و امنيت و اعتماد می‌بخشد.

تصریح به اینکه انسان در این دنیا نصیبی دارد و می‌تواند نیازهای مادی، معنوی و غریزی خود را به‌صورت درست تأمین نماید بسيار الهامبخش و هدايت‌گر است و اینکه تأمین این نیازها در زندگى دنیا قرین ایمان به آخرت باشد، خود توازن‌بخش و تعادل‌آفرین است.

فرمان وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ در واقع راهنما و نشانه‌ی راه است تا اعمال و رفتار و سلوک بر اساس استانداردها انجام پذيرد و در دنيا و آخرت موجب عزت و سربلندى و رستگارى باشد و اين خود نشان از کرامت انسان به‌عنوان موجود برگزیده خداوند در هستی دارد. لذا شايسته است در تراز جانشین پروردگار خالق معبود ایفای نقش بنماید.

قرآن مجید چه زیبا می‌فرماید: وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ... و به بندگانم بگوى هنگام سخن گفتن با يكديگر از بهترين و زيباترين كلمات و واژه‌ها بهره ببرند؛ زيرا در آخرت نيز معيار جزا و ثواب احسن اعمال و بهترين رفتار است: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(النحل:۹۷)

قابل ذكر أست مبدأ و فرمان اجتناب از اراده‌ی فساد و تباهی در زمین با رسالت و مأموریت انسان حامل بار امانت انطباق دارد:

بندگی آگاهانه و صادقانه‌ی خداوند خالق، آبادانی و توسعه در زمین و فراهم نمودن حیاتی طیبه و تأمین‌کننده‌ی رستگاری و نیکبختی و تلاش و جدیت برای اقامه‌ی قسط و عدل در زندگی فردی و جمعی و نشر ارزش‌های انسانی و اسلامی و حفظ و تفويت روحیه‌ی خیرخواهی و اصلاح‌ورزی و احیا، به زندگی شايستگى لازم براى نيكبختى و رستگارى مى‌بحشد؛ بدیهی است که فساد و تباهی نفاق و دشمنی در تعارض با جایگاه و رسالت انسان جانشین باشد.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته