در این نوشته از معرفی امتیازات استاد، حسن البنا، می خواهم با حفظ امانت داری، نوشته های نویسنده ی آمریکایی( روبر جکسون) را که در سالهای 1946و 1949 م از قاهره دیدن کرده است را ذکر نمایم. او خواسته است در حد توانش صورتی کامل از مرد قرآنی(حسن البنا) را به نمایش بگذارد. یقین دارم که این نویسنده ی آمریکایی منصف بوده و از حقیقت جز در موارد اندکی تجاوز نکرده و معتقدم آن موارد معدود نیز عمدی نبوده است ، لذا باید از آن چشم پوشی کرد، از ظاهر نوشته هایش پیداست که از سایر نویسندگان غربی که می شناسیم با انصاف تر است. در سالهایی که در جریده (اخوان المسلمین) کار می کردم، تعدادی از نویسندگان غربی را دیدم که علاقه ی زیادی به دیدار با مرداول دعوت داشتند، مردی که پرچم اخوان المسلمین را برافراشت ، آنان میخواستند که به خطوط عمیق و پرامتداد زندگی و اهداف این مرد آشنا شوند. بسیاری از آنان مطالب مختلفی نوشته اند، ولی من اعتقاد ندارم که همه آنان در انصاف بسان روبر جکسون بوده اند.حقیقت این است که شخصیت امام شهید حسن البنااز نمونه های بزرگ و شگفت انگیز و کمیاب است، که همانند ندارد و زمان از آوردن مثل او ناتوان است مگر در روزگاران دور و دراز. کسانی که با او ارتباط داشته اند، یا با او کار کرده اند، بعضی از جوانب زندگی درخشان او را یادآوری کرده اند. از آن جمله است توانایی او در انجام امور و حل مشکلات و عرضه ی امور به شکلی که با قلب پیوند یابد و عقل را راضی کند، و وجدان را راحت سازد. از بارزترین صفاتش اخلاق قوی و عمیق است، که رمز شگفت آور گشودن دلهاست ، و همین صفت است که موانع را از سر راه برمیدارد ، و صخره ها را در هم می شکند خداوند او را در فراخنای رحمتش جای دهد، وبرایش اجر مجاهدان را مقرر فرماید. انورالجندی در فوریه 1946 از قاهره دیدن کردم ... دوست داشتم با مردی که نیم میلیون انسان از او پیروی می کنند ملاقات کنم در نشریه (نیویورک کرونیکل) چنین نوشتم. « این هفته با مردی دیدار کردم که از بارزترین رجال معاصراست، گاهی اسمش در برابر حوادث بزرگتر پنهان می ماند، این مرد استاد حسن البنا رهبر اخوان المسلمین است.» اخوان عامل ومتغیر مهمی درسیاست مصر به شمار می آیند گفته می شود که از مجموع اخوان 80/.کارگران و دانشجویان را تشکیل میدهد، که در پیشاپیش حوادث اخیر مصر قرار داشته اند. استاد حسن البنا می گوید: حرکت اخوان فراتر از احزاب است، هدفش بازگشت به قرآن می باشد و مقصد نهایی اخوان وحدت مسلمانان روی زمین است. این چیزی بود که 5 سال قبل درباره اش نوشتم، حوادث گفته ی مرا تءیید کرد، این مرد بزرگ که هنو جوان است ،آرمان و آرزوی شرقیان در مبارزه با استعمار می باشد ، من خوب می دانم که شرق نیاز به مصلحی دارد که صفوفش را به هم پیوند دهد، و کیان و عزتش را به او باز گرداند، اما در آن روزی که قرار بود آرمانها برآورده گردد، و فاصله ی شرق با پیروزی بسیار نزدیک بود، حیات این مرد خاتمه یافت ، و به صورت غیر منتظره و با روشی ناآشنا به قتل رسید. بدین سان شرق توانست این گنجی که در دستش قرار گرفته حفظ کند...