اکنون در بسیاری از گروه‌های مجازی و محافل علمی و سیاسی، جدل فرمانروایی می‌کند و کثیری به تصوّر این‌که در حال گفت‌وگو با یکدیگرند، در ورطه‌ی مجادلات بی‌ثمر و بی‌پایان افتاده‌اند، هم‌چنان‌که در گفت‌وگوهای دو یا چند نفره. مرز میان گفت‌وگو و جدل، بسیار باریک و مبهم است لذا چند نکته ساده‌ی آن یادآوری می‌شود.

۱. هدف گفت‌وگو این است که من بدانم در ضمیر شما چه می‌گذرد و شما بدانید که درد من چیست اما جدل تشنه پیروزی است و شهوت استیلا بر طرف مقابل دارد.
۲. پایان جدل، دشمنی است و پایان گفتگو، دوستی است. ذهن و زبان جدلیون، در تسخیر سوء‌ظن به دیگران و خودشیفتگی است. اما گفت‌وگو، راهی برای کاستن از افتراق‌ها و سوءتفاهم‌هاست. بنابراین گفت‌وگو ما را به یکدیگر نزدیک‌‌تر می‌کند و جدل، دورتر و دشمن‌تر. گفت‌وگو اگر گرهی نگشاید، گره را کورتر نمی‌کند.
۳. در گفت‌وگو، میان اندیشه و صاحب اندیشه فرق می‌گذاریم. یعنی مخالفت ما با اندیشه‌ای، به دشمنی ما با صاحب آن اندیشه نمی‌انجامد.
۴. در گفت‌وگو می‌کوشیم که حرف دیگری را بفهمیم ولی در جدل می‌کوشیم که حرف خود را در گوش او فرو کنیم.
۵. اهل جدل، درد حقیقت ندارند. پس به هیچ خطا یا جفایی اعتراف نمی‌کنند. اما در گفت‌وگوی سالم، طرفین می‌پذیرند که در فلان مسئله خطا کرده‌، دچار غفلت یا مبالغه و تندروی شده‌اند.
۶. جدل، استثمار گفت‌وگو است. یعنی گفت‌وگو در جدل، بهانه‌ای بیش نیست. بدین رو اهل جدل، گاهی این بهانه را وامی‌نهند و از ابزار دیگری استفاده می‌کنند که هیچ سنخیتی با گفت‌وگو ندارد، مانند زورگویی، تهدید، نصیحت، افشاگری و تجاوز به حریم خصوصی افراد.
۷. جدل‌گرایان، معمولا زبانی درشت‌گو و پر از نیش ‌و کنایه دارند، گرچه هر درشت‌گویی جدل‌گرا نیست و هر جدل‌گرایی درشت‌گو نیست.
۸. جدل گذشته‌گرا است، اما گفت‌وگو آینده‌ساز است. در جدل، شما از راهی دفاع می‌کنید که آن را طی کرده‌اید اما در گفت‌وگو راهی را می‌جویید که آینده‌ را بسازد. از همین رو گفت‌وگو پیش‌رونده است، اما جدل، هر بار به نقطه‌ آغاز بر می‌گردد.
۹. در گفت‌وگو می‌کوشیم که چیزی بیاموزیم، اما در جدل، تلاش ما بیشتر برای شیرفهم‌کردن طرف مقابل است.
۱۰. در گفت‌وگو تابع منطقیم و فارغ از این‌که گوینده کیست بر این نکته متمرکزیم که چه می‌گوید؟ و بدون هیچ مقاومتی حرف حق را می‌پذیریم ولی در جدال، از ابتدا با گارد وارد می‌شویم و به چیزی جز غلبه و کسب نتیجه‌ی از پیش تعیین‌شده نمی‌اندیشیم. 
۱۱. سماجت و افراط در کش‌دارکردن مباحث، از نشانه‌های اهل جدل است. اهل گفت‌وگو به همان آسانی که وارد گفت‌وگو می‌شوند، آن را رها می‌کنند و می‌دانند که کجا و کی باید کنار بکشند، اما جدلیون تا بالابردن پرچم پیروزی و اعتراف خصم به شکست، سماجت می‌کنند.