برای خروج از بحران‌های اقتصادی و رسیدن به خودکفایی و رزق و روزی فراوان، وسایل و اسباب زیادی وجود دارند که شریعت اسلام به آن تشویق می‌کند که می‌بایستی هر کدام از این اسباب در جای خاص خود از آن استفاده شود. اما تزکیه و ابزار آن نقش بسیار مهم و البته قدم‌های اولیه برای کسب رزق و روزی می‌باشند که خداوند به این وسیله توفیق کسب اسباب دیگر را فراهم و خود نیز موفقیت فرد را تضمین می‌کند. امت ما در بحران‌های اقتصادی قرار گرفته به طوری که پیشرفت چندانی نسبت به امت‌های دیگر نداشته و خداوند متعال نمونه‌هایی را از امت‌های گذشته که همانند ما با فشارهای اقتصادی رو به رو شده و چگونگی مواجهه با آن را برای ما به تصویر می‌کشاند.
(وَلَقَدْ أَرْسَلنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ) (انعام: 42و43)
«‏ما به سوی ملّتهائی که پیش از تو بوده‌اند گسیل داشته‌ایم (و هنگامی که علم طغیان برافراشته و سرپیچی ورزیده‌اند) آنان را به سختیها و زیانها گرفتار و به شدائد و بلایا دچار ساخته‌ایم تا بلکه خشوع و خضوع نمایند (و توبه کنند و به سوی خدای خود برگردند). آنان چرا نباید هنگامی که به عذاب ما گرفتار می‌آیند، خشوع و خضوع کنند (و بیدار شوند و اندرز گیرند و با تضرّع و زاری دست دعا به سوی باری بلند کنند و آمرزش خواهند؟) ولی دلهایشان سخت شده است و (نرود میخ آهنین بر سنگ! و علاوه از قساوت قلب) اهریمن (هم) اعمالی را که انجام می‌دهند برایشان آراسته و پیراسته است.»
سید قطب تعلیقی بر این دو آیه دارد که می‌گوید: «خداوند آنان را به بأسآء و ضرّاء (سختی و تنگدستی) گرفتار ساخت تا به خویشتن برگردند و خود را مورد سرزنش قرار دهند، تا با خشوع و پشیمانی به طرف خداوند برگردند و از نافرمانی‌ها و گردنکشی‌ها دست بردارند و با دلی صاف از او بخواهند تا بلا و مصیبت‌ها را از آن‌ها دور کند و درهای بهشتش را به سویشان باز کند. البته تا زمانی که آزادانه و بی باکانه دست به هر کاری بزنند، نمی‌توانند به خدا پناه ببرند و از نافرمانی-هایشان برگردند چون هوشیاری و آگاهی به آن‌ها رو نمی‌کند و بصیرت و بینششان باز نمی‌شود و دلهایشان نرم نمی‌گردد و شیطان پشت سرشان گمراهی‌ها و نافرمانی‌ها را برایشان مزین می‌نماید.»
پناه بردن به خداوند متعال و یاری خواستن از او اولین قدم برای نجات می‌باشد و این همان چیزی است که پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم-، یاران باوفا و همچنین ما را نیز متوجه آن می‌گرداند. آن هنگام که خانواده‌اش به فقر و نیازمندی گرفتار می‌آمدند، ندا می‌زد: «ای اهل خانواده‌ی من، نماز بخوانید، نماز بخوانید.»
از ابی سعید خدری روایت شده است که: روزی پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- داخل مسجد شد و به مردی از انصار رسید که به او ابوامامه می‌گفتند، پیامبر فرمود: ابو امامه چه شده که در غیر وقت نماز به مسجد آمده‌ای؟ گفت: مشکلات و بدهکاری¬هایم من را به مسجد کشانده است. پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- به او فرمود: می‌خواهی چیزی به تو بگویم که با تکرار آن گرفتاری‌ها و بدهکاری‌هایت برطرف شود، گفت: بله یا رسول الله، فرمود: صبح و شب این را تکرار کن:
«اللّهم انّی اعوذبک من الهمّ و الحزن و اعوذبک من العجز و الکسل و اعوذبک من الجبن و البخل و اعوذبک من غلبة الدّین و قهر الرجال» «خدایا پناه می‌جویم به تو از هر اندوه و نگرانی و از هر ناتوانی و تنبلی و پناه می‌برم به تو از ترس و بخل و پناه می‌برم به تو از غلبه‌ی دین بر من(سنگینی بار قرض) و خشم انسان‌ها.»
ابوامامه می‌گوید: این سفارش پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- را اجرا کردم که خداوند مشکلات و بدهکاری¬هایم را رفع کرد.
حاکم روایتی را از عایشه نقل می‌کند که فرمود: روزی پدرم (ابوبکر) پیش من آمد و گفت: آیا دعای علمنیه را از پیامبر شنیده‌ای گفتم: این چه دعایی است؟ گفت: دعایی بوده که حضرت عیسی-رضی الله عنه- به یارانش یاد داده است که اگر به اندازه یک کوه طلا بدهکاری داشتید، این دعا را بخوانید که خداوند اسباب رفع آن را فراهم خواهد کرد، و آن این است:
«اللهمّ فارج الهمّ، کاشف الغمّ، مجیب دعوة المضطرّین، رحمن الدنیا والآخرة و رحیمهما انت ترحمنی. فارحمنی برحمةٍ تغنینی بها عن رحمةٍ من سواک» یعنی: «ای خدای گشایش دهنده‌ی گرفتاری‌ها برطرف کننده‌ی اندوه‌ها و ای فریادرس بیچارگان و ای مهربان و مهروز دنیا و آخرت، تویی که به من رحم می‌کنی، رحمتی به من بفرما که مرا از غیر تو بی نیاز سازد.»
سپس ابوبکر فرمود: من دینی به عهده داشتم که با خواندن این دعا خداوند آن را برطرف فرمود، عایشه می‌گوید: به اسماء نبت عمیس یک دینار و سه درهم بدهکار بودم و هر وقت پیش من می‌آمد، خجالت می‌کشیدم که او را نگاه کنم چون نمی‌توانستم طلبش را پرداخت کنم، این دعا را تکرار می‌کردم، مدتی نگذشت که خداوند از رزق و برکتش به من ارزانی داشت و من توانستم به لطف خدا بدهکاریم را پرداخت کنم، این برکت الهی به قدری بود که توانستم بر تمام اهل خانواده تقسیم کنم (البته این رزق نه صدقه بود که به من داده باشند و نه ارثی بود که به من رسیده باشد) 
ترمذی و حاکم از حضرت علی -رضی الله عنه- روایت می‌کند که ایشان غلامی ‌داشتند و روزی نزد حضرت علی آمد و گفت من ناتوان گشته‌ام و مالی ندارم مرا کمکی بفرما. ایشان فرمودند می‌خواهی کلماتی را به تو بیاموزم که پیامبر به من آموخت، سپس فرمود: اگر به اندازه‌ی یک کوه بدهکاری داشتید خداوند آن را برایتان ادا می‌کند:
«اللهمّ اکفنی بحلالک عن حرامک و اغننی بفضلک عمّن سواک» یعنی «پروردگارا من را با حلالت بی‌نیاز از حرامت گردان و با فضلت مرا از غیر خود بی‌نیاز بفرما»
٭ تقوا وسیله‌ای دیگر برای رزق و روزی فراوان است:
(وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ) (اعراف: 96)
« اگر مردمان این شهرها و آبادیها (به خدا و انبیاء) ایمان می‌آوردند و (از کفر و معاصی) پرهیز می‌کردند، (درگاه خیرات و) برکات آسمان و زمین را بر روی آنان می‌گشودیم (و از بلایا و آفات به دورشان می‌داشتیم).»
سید قطب در مورد این آیه می‌فرماید: «عقیده و ایمان به خداوند و تقوای الهی مسأله‌ای جدای از واقعیت زندگی و تاریخ زندگی انسان‌ها نیست و حقیقت ایمان به خداوند و تقوا و خشیت در برابر او، سبب رحمت‌ها و برکات خداوند از آسمان و زمین است و این وعده‌ی پروردگارست و چه کسی بهتر از او وفا به عهد می‌کند؟ و ما که مؤمن به پروردگار هستیم با قلبی مملو از ایمان به این وعده‌ی خداوندی، باور و یقین داریم و آن را تصدیق می‌کنیم و از علل و اسباب آن نمی‌پرسیم و از اینکه این وعده‌ها یقیناً به تحقق خواهند رسید، لحظه‌ای به خود تردید راه نمی‌دهیم.»
عبدالله بن عمر در تأکید اثر تقوا این چنین می‌گوید: «هر کس تقوای الهی داشته باشد و صله رحم به جا بیاورد، عمر وی طولانی و مالش افزون می‌گردد و محبوب میان خانواده‌اش می‌شود.»
٭ استغفار نیز همچنین وسیله‌ای برای جلب رزق و روزی و از بین برنده‌ی بحران‌ها و اضطراب‌هاست.
پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- می‌فرماید: «هر کس زیاد استغفار کند (و در روایت دیگر: استغفار را بر خود لازم بداند) خداوند در گرفتاری‌ها گشایش و در سختی‌ها راه نجات را به او نشان می‌دهد و به گونه‌ای روزیش را می‌رساند که خود اصلاً انتظار آن را نداشته است.»
مردی نزد حسن بصری از خشکسالی گلایه می‌کرد، حسن بصری به وی گفت: استغفار کن، دیگری نزدش رفت و از فقر گلایه کرد، به او نیز گفت: استغفار کن، یکی دیگر از او خواست تا دعا کند که خداوند به او فرزندی عطا کند به او نیز سفارش استغفار کرد، مرد دیگری نزد او از بی ثمر بودن باغش گلایه کرد، به همین ترتیب او را نیز به استغفار توصیه نمود. از او در مورد جواب‌هایی که داده بود پرسیدند، در جواب گفت: من از خود چیزی نگفتم و این گفته‌ی خداوند است که می‌فرماید:
(فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَاراً ‏وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَاراً مَّا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً) (نوح: 13- 10)
«‏و بدیشان گفته‌ام: از پروردگار خویش طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است (و شما را می‌بخشاید). (اگر چنین کنید) خدا از آسمان بارانهای پر خیر و برکت را پیاپی می‌باراند. و با اعطاء دارائی و فرزندان، شما را کمک می‌کند و یاری می‌دهد، و باغهای سرسبز و فراوان بهره شما می‌سازد، و رودبارهای پر آب در اختیارتان می‌گذارد. شما را چه می‌شود که برای خدا عظمت و شکوهی قائل نیستید؟ ‏»
٭ صله‌ی رحم نیز چنین برکاتی را به دنبال دارد، پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- می‌فرماید: «هر کس می‌خواهد روزیش فراوان گردد و عمر طولانی و پربرکتی داشته باشد، صله ارحام را به جا بیاورد.»
٭ حج و عمره نسبت به سایر عبادات به مال و دارایی بیشتری نیاز دارد. بر همین اساس پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- می‌فرماید: حج و عمره را به پا دارید که این دو فقر و گناه را محو می‌کنند. همچنان که گداختن، ناخالصی‌های آهن و طلا و نقره را می‌گیرد و حجی که نزد خدا قبول شده، پاداشی جز بهشت ندارد.
٭ خواندن بعضی از سوره‌های قرآن با تدبر و تأمل در آیات، راه دیگری برای بی نیاز شدن و کسب ثروت و دارایی است. پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- می‌فرماید: «سوره واقعه، سوره‌ای است برای بی‌نیاز شدن آن را بخوانید و به فرزندانتان بیاموزید.» همچنین از پیامبر روایت است که: «هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند، تنگدستی و فقر هرگز به او رو نخواهد کرد.» تاریخ بر آنچه که ما می‌گوییم گواه است که عرب قبل از اسلام بدترین حال و زندگی را داشتند و امکانات جزیرة العرب گویای این حقیقت است تا اینکه خداوند، با اسلام آنان را عزت بخشید و البته آن‌ها نیز صادقانه به اسلام روی آوردند و ملتزم به آن شدند، خداوند به گونه‌ای آنان را روزی عطا فرمود که خود اصلاً حسابش را نکرده بودند، برکات از هر طرف بر آن‌ها می‌بارید به طوری که درهای منازل را می‌زدند تا شاید کسی پیدا شود و زکات مالشان را به او بدهند اما کسی یافت نمی‌شد به ناچار خلیفه، عمر بن عبدالعزیز دستور داد تا با پول زکات، گندم بخرند و بر تپه‌ها و کوه‌ها پخش کنند تا پرنده‌ای گرسنه در امت محمدد -صلّی الله علیه وسّلم- پیدا نشود.
امام احمد در مسند خود، در ضمن یک حدیث نقل می‌کند که: در خزانه بیت المال بنی امیه دانه‌ای گندم را که اندازه‌ای بزرگتر از خرما داشت، در کیسه‌ای نگهداری می‌کردند و بر آن نوشته بودند «این دانه در زمان حاکم بودن عدالت روییده شده است.»
همانطور که تزکیه نقش مهمی‌در جلب رزق و روزی دارد به همانگونه کوتاهی در این زمینه و ارتکاب گناه و معصیت عامل ایجاد فقر و بحران‌های اقتصادی است.
خداوند می‌فرماید:
(ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ) (روم: 41)
«‏(همیشه چنین بوده است که) تباهی و خرابی در دریا و خشکی به خاطر کارهائی پدیدار گشته است که مردمان انجام می‌داده‌اند. بدین وسیله خدا سزای برخی از کارهائی را که انسانها انجام می‌دهند بدیشان می‌چشاند تا این که آنان (بیدار شوند و از دست یازیدن به معاصی) برگردند. ‏»
در تفسیر این آیه گفته‌اند: معاصی و گناهان سبب فقدان برکت در ثمره‌ی باغ‌ها و زراعت زمین‌ها می‌باشد و گفته شده: نباریدن باران، عامل قحطی و خشکسالی یا قطع برکت در روزیست.
پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- می‌فرماید: «بنده با گناهانی که مرتکب می‌شود، خود را از رزق محروم می‌کند.»
از خصلت‌های پنج¬گانه که پیامبر -صلّی الله علیه وسّلم- از آن نهی فرمود: «قومی ‌که در ترازو و میزان خیانت کنند، منتظر چندین سال قحطی و تنگدستی، جور و ستم سلطان باشند.»
گفته ابن عباس را بار دیگر تکرار می‌کنیم که فرمود: «حسنات روزی را وسعت می‌بخشند و معاصی روزی را کاهش می‌دهند.» ابن خیرة که یکی از یاران حضرت علی -رضی الله عنه- بود می‌گوید: «از تأثیرات گناه، سستی در عبادت، تنگدستی در معیشت، لذت نبردن از حیات دنیا است و یا اگر لذتی به او برسد با ناراحتی و اضطراب همراه است.»
ابن قیم رحمه الله می‌گوید: «همان گونه که تقوای الهی جلب منفعت می‌کند، ترک تقوا جلب مضرات را به دنبال خواهد داشت.» همچنین می‌گوید: «بیشتر این آفت‌ها را که خداوند ایجاد کرده به سبب گناهانی است که انسان‌ها مرتکب می‌شوند. عده‌ای از باغبانان به من گفتند: ما در گذشته ثمرات بیشتری نسبت به امروز از درختان برداشت می‌کردیم. بیشتر این آفت‌ها که به آنان می‌رسد خود عامل آن هستند که قادر به درک آن نیستیم.» و اگر نمونه‌های واقعی را بخواهیم نگاه کنیم، باید به امت پیشین خود نگاه کنیم که صاحب ثروت¬های بزرگ و نعمت¬های فراوان بودند و با این پیشینه روشن، فرزندان و جوانان امروز از درد فقر و تنگدستی می‌نالند.
«و لا حول و لا قوة الّا بالله»