بسم الله وعلی برکة الله والصلاة والسلام علی رسول الله ومن والاه
هر مسلمان ملتزمی که با جدیت و از سر صدق و اخلاص با خدای خود داد و ستد کرده باشد و در برابر گرفتن بهشت خدا، جان و مالش را- که در اصل هر دو مال خداست- بهعنوان کالا به خدا واگذار کرده باشد، نمیتواند از انجام مسؤولیتهای بندگی شانه خالی کند؛ چرا که جان و مال، در ذات خود مال او نیست و خود آندو را پیشفروش کرده است؛ باید در مسیری آنرا بهکار گیرد که خداوند تعیین نموده و مسؤولیت و کارویژهاش در درون جمع و جامعه، آنرا اقتضا میکند: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» ﴿التوبة: ١١١﴾
ترجمه: بیگمان خداوند (کالای) جان و مال مؤمنان را به (بهای) بهشت خریداری میکند. (آنان باید) در راه خدا بجنگند و بکشند و کشته شوند. این وعدهای است که خداوند آن را در (کتابهای آسمانی) تورات و انجیل و قرآن (به عنوان سند معتبری ثبت کرده است) و وعدهی راستین آن را داده است، و چه کسی از خدا به عهد خود وفاکنندهتر است؟ پس به معاملهای که کردهاید شاد باشید، و این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است.
روشن است دینداری یعنی انجام مسؤولیتهای بندگی و انسان وقتی رستگار میشود که به مقتضای توانمندیها و ظرفیتهای وجودیاش در راستای انجام مسؤولیت سترگ عبادت، خلافت و تزکی نفساش، در کانال محصوص فعالیتاش ایفای وظیفه نماید. باور داریم که هرکس دارای توانمندیهای خاصی برای انجام امور خاصی است که خداوند متعال آنرا در دروناش به ودیعت نهاده است و مقدر کرده و انسان را در آن مسیر و جایگاه حق، قرار داده است. مروری بر آیات ابتدای سورهی اعلی و انفطار این حقیقت را آشکار میسازد که خلق، برء، تصویر، تسویه، تعدیل و توازن، تقدیر که برایند همهی آنها وجود نظم در این جهان واحد آفرینش است، برای انجام وظیفه یا وظایفی بوده که خداوند در نهاد انسان قرار داده است که این وظیفه در قالب هدایت یا امر ابتلائی و تسخیری، صورت گرفته است. چه زیبا فرمود:
«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿١﴾ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ ﴿٢﴾ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ» ﴿٢- ٣ اعلی﴾
و
«يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿٦﴾ الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿٧﴾ فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاءَ رَكَّبَكَ» ﴿٨﴾ سوره انفطار
درباب مسؤولیتپذیری در انجام امور دعوت و امور اجتماعی دیگر باید بر اساس موقعیتی که داعی در آن قرار گرفتە است، به قبول یا عدم آن مبادرت ورزد. بدین معنا که اگر فرد در جامعه یا جماعتی است که افراد صالح و کاربلد فراوانی در آن هستند که میتوانند بار امانت و وظیفهی مسؤولیتی خاص که او توانایی انجام احسن آن را دارد، بر دوش گیرند و بهنحو احسن از عهدهی انجام آن بر آیند، آنگاه فرد نباید خود تقاضای مسؤولیت نماید و در اینجاست که پیامبر محبوب(علیهالصلوات و البرکات) فرمودهاند: «إنَّا وَاللَّهِ لا نُوَلِّي علَى هذا العَمَلِ أَحَدًا سَأَلَهُ وَلَا أَحَدًا حَرَصَ عليه» آن حضرت فرمود: به خدا سوگند ما این کار را به درخواستکننده و مشتاق آن، واگذار نمیکنیم.
انجام وظیفه و ولایت بر مسلمانان در چنین شرایطی که افراد قوی و امین فراوانی وجود دارند، بار امانتی سنگین است و هدف آن دستیابی یا حفظ مصالح و منافع مؤمنان است. از این رو پیامبر صلی الله علیه وسلم، احدی را مأمور درخواست کار نکردند. زیرا درخواست کار او حاکی از تمایل او برای رسیدن به یک علاقهی فردی است.
اما اگر داعی یا فرد مسلمان مانند یوسف (علیهالصلوات والبرکات) در شرایطی قرار گیرد که به جز خودش، کسی صاحب صلاحیت برای انجام مسؤولیت در آن زمانه و زمینه وجود نداشته باشد، اینجاست که خود پیشقدم میشود و قرآن میفرماید: «فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ ﴿٥٤﴾ قَالَ اجْعَلْنِي عَلَىٰ خَزَائِنِ الْأَرْضِ ۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ﴿٥٥﴾ (سوره یوسف)»؛
وقتی که (یوسف را آوردند و شاه) با او صحبت نمود (بر محبّتش افزود و بدو) گفت: از امروز تو در پیش ما بزرگوار و مورد اطمینان و اعتمادی. (۵۴) یوسف گفت: مرا سرپرست اموال و محصولات زمین کن، چرا که من بسیار حافظ و نگهدار (خزائن و مستغلّات، و) بس آگاه (از مسائل اقتصادی و کشاورزی) میباشم.
باری، مسؤولیتپذیری دو وجه و شاخص عمده دارد؛ یکی اجرای وظایف و برآوردن انتظارات است و دیگری پاسخگویی در برابر مسؤولیت.
اینجاست که هر کسی موظف است در این کاروان به وظایف محوله به خوبی عمل کند و آنرا بخش اصلی عبودیت و بندگیاش بداند و با انجام آنها بر سر هیچکسی منت نگذارد و از احدی مدح و ثنایی نخواهد؛ چراکه خداوند اجر هیچ محسن و اهل اتقانی را با صفت شکر و اسم شکور خود، ضایع نمیکند: وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا ﴿ طه١١٢﴾
کوتاهسخن اگر از عهدهی انجام کاری بربیاییم و درصورت نیاز و نبود افراد ذیصلاح، از انجام آن سر باز زنیم ـ معاذالله ـ دچار تبعیت از هوی شدهایم و در روز فصل و در پیشگاه خداوند عالم الغیب والشهاده، هیچ معذرت و بهانهای برای ترک مسؤولیت قابل قبول نخواهد بود.
ما کارها و وظایف را نه برای امر انتزاعی سازمان و جماعت و تشکل و حزب انجام میدهیم بلکه برای کسب رضوان الهی و درحقیقت برای خود، انجام میدهیم:
وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿العنكبوت: ٦﴾
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَـٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿الحجرات: ١٥﴾
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿الصف: ١١﴾
أقول قولي هذا و استغفر الله لي ولکم ولسائر المسلمین
توجه: تمام مقالات منتشرشده نمایانگر نظر نویسندگان آنها است و لزوماً نمایانگر نظر جماعت دعوت و اصلاح نیست.
نظرات
عرفان
04 بهمن 1403 - 14:56سلام علیکم متنی وزین و عبرت آموز بود. نه در زمینه دعوت، در امور دنیا هم باید این گونه بود. امید است مورد توجه و عمل اعضا قرار گیرد.