اعتکاف در لغت عبارت است از ماندن و ملازمت و پایبندى بر چیزى، آن چیز خوب باشد یا بد.
خداوند مىفرماید: مَا هَـذِهِ التَّمَاثِیلُ الَّتِی أَنتُمْ لَهَا عَاکِفُونَ[1] «این مجسمههاى بىروح چیست که شما همواره آنها را پرستش مىکنید؟!».
و مىفرماید: قَالُواْ لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَى[2] «گفتند: ما همچنان گرد آن مىگردیم (و به پرستش گوساله ادامه مىدهیم) تا موسى به سوى ما بازگردد!».
مىفرماید: وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ[3]
«و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداختهاید، با زنان آمیزش نکنید».
اعتکاف در اصطلاح شرع عبارت است از ماندن شخص مسلمان عاقل - گرچه در سن تمیز هم باشد - در مسجد به نیت عبادت و اطاعت خداوند متعال به شکلى مخصوص.[4]
دلیل اعتکاف از قرآن این است که خداوند مىفرماید: وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ[5]
دلیل از حدیث: پیامبر (ص) در دهه آخر ماه رمضان در مسجد اعتکاف مىنشست تا زمانى که وفات کرد. سپس همسرانش بعد از او اعتکاف مىنشستند.[6]
اعتکاف چه حکمى دارد؟
اعتکاف در تمامى سال سنت است، اما در دهه آخر رمضان بهتر است، به خاطر طلب شب قدر و دستیابى به فضیلتهاى آن.
اما اگر کسى نذر کند که اعتکاف بنشیند، بر او واجب است که به نذرش وفا کند اگر نذر کرده پیاپى اعتکاف بنشیند، باید اعتکاف را پیاپى بنشیند والا نیازى به پیاپى نشستن آن نیست. پیامبر (ص) فرمود: «مَن نذر أن یطیع اللّه فلیطعه».[7]
«کسى که نذر کند خدا را پرستش کند پس باید (به نذرش وفا کند و) خدا را پرستش کند».
پیامبر (ص) در جواب عمر بن خطاب(رض) وقتى که از او پرسید در زمان جاهلیت نذر کرده که در مسجدالحرام اعتکاف بنشیند، فرمود: «أوف بنذرک».[8]
«به نذرت وفا کن».
علما اتفاقنظر دارند که براى درست بودن اعتکاف، نشستن در مسجد شرط است، چون در غیر مسجد اعتکاف درست نیست و مسجد از سایر مکانها مشخص و متمایز است و نسبت به مکانهاى دیگر برترى دارد، به خاطر اینکه مسجد براى عبادت و اطاعت خدا بنا نهاده شده است.
اعتکاف در هر مسجدى درست است. اما اعتکاف در مسجد جامع بهتر و ارزشمندتر است، براى اینکه اعتکاف کننده مجبور نشود که براى نماز جمعه از مسجد خارج شود و به مساجد دیگر برود.
همچنین اعتکاف به سه مسجد (مسجدالحرام، مسجد النبى، مسجد الاقصى) اختصاص ندارد، بلکه در مساجد دیگر نیز مىتوان اعتکاف نشست، همان گونه که خداوند اعتکاف نشستن در مساجد را به طور عام بیان مىکند: ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ[9]
«سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداختهاید، با زنان آمیزش نکنید».
ابن حجر؛ گوید: مفهوم آیه این است که اگر اعتکاف در جایى جز مسجد درست بود، حرام بودن مباشرت و نزدیکى کردن با همسر به آن اختصاص نمىیافت، چون به اجماع فقها نزدیکى کردن با همسر در حالت اعتکاف درست نیست و با آن منافات دارد. پس از ذکر مساجد در آیه فهمیده مىشود که اعتکاف فقط در مساجد درست است.[10]
لازم به یادآورى است که اعتکاف زن در خانهاش درست است. براى این که اعتکاف او در خانهاش براى رعایت حجاب و پوشش او بهتر است، چون اگر در مسجد باشد در معرض دید افراد بیشترى از بیگانگان قرار مىگیرد.
امام شافعى اعتکاف نشستن زن در مسجد را به طور مطلق مکروه دانسته است. حنفیه درست بودن اعتکاف زن را به نشستن در خانهاش مشروط دانستهاند.[11]
در اینجا اشاره مىشود که بنابر قول جدید امام شافعى، اعتکاف نشستن زن در مسجد خانهاش - مکانى در خانه که براى نماز خواندن اختصاص داده - درست نیست.[12]
زمان اعتکاف نشستن: اعتکاف نشستن در هر وقتى از سال درست است. پیامبر (ص) در زمانهاى مختلف اعتکاف مىنشست، یک مرتبه ده روز از ماه شوال اعتکاف نشست، اعتکاف در تمامى ماه رمضان سنت است.[13]
منظور از «ده روز شوال». ده روز اول آن است.[14]
اما در دهه آخر رمضان اعتکاف، سنت مؤکد است. براى اینکه پیامبر (ص) و همسرانش به اعتکاف نشستن در دهه آخر رمضان محافظت مىکردند.[15]
سنت است که اعتکاف کننده بعد از نماز صبح به محل اعتکافش داخل شود به خاطر این که پیامبر این گونه عمل مىکرد و بر آن مداومت داشت. همچنین بعد از خواندن نماز صبح اعتکافش را به پایان ببرد و بعد از آن از محل اعتکافش بیرون بیاید، چون پیامبر (ص) صبح روز بیستم از محل اعتکافش بیرون آمد.
بخارى بابى را در کتاب الاعتکاف به عنوان «باب الاعتکاف، وخروج النبی صبیحة عشرین» نامگذارى کرده است.
ابوسعید (رض) گوید: «دهه دوم ماه همراه پیامبر خدا (ص) اعتکاف نشستیم. وقتى صبح روز بیستم فرا رسید، اعتکاف را پایان بردیم و کالایمان را جابجا و محل اعتکاف را ترک کردیم».[16]
پرسش: آنچه درباره مستحب بودن داخل شدن به محل اعتکاف و خارج شدن از آن به هنگام صبح بیان شد، آیا مطلق است؟
پاسخ: کسى که مىخواهد فقط شبها اعتکاف بنشیند، نه در روزها، کمى قبل از غروب خورشید به محل اعتکافش داخل بشود و بعد از طلوع فجر صادق (بعد از نماز صبح) از آنجا بیرون بیاید، اما اگر کسى بخواهد روزهاى مخصوصى اعتکاف بنشیند، همراه با طلوع فجر صادق به محل اعتکافش داخل و بعد از غروب خورشید از آن خارج شود. اگر بخواهد چند شبانهروز اعتکاف بنشیند، قبل از غروب خورشید به محل اعتکافش داخل شود و بعد از پایان زمان اعتکاف، بعد از غروب خورشید بیرون آید. [17]
آنچه سنت پیامبر (ص) بیان مىکند که داخل شدن اعتکافکننده به محل اعتکافش در صبح و خارج شدنش از آن هم در صبح باشد، بیانگر این است که هر معتکفى زمان اعتکاف نشستنش را بداند. پس اگر بخواهد چند روزى اعتکاف بنشیند، بعد از نماز صبح اعتکافش را آغاز مىکند. اگر بخواهد چند شب اعتکاف بنشیند، بعد از نماز صبح از آن بیرون آید. همچنین اگر بخواهد چند شبانهروز اعتکاف بنشیند، صبح وارد محل اعتکاف مىشود و بعد از اتمام زمان معین باز صبح از محل اعتکاف بیرون مىآید. با این کار از پیامبر (ص) پیروى کرده و پایبند به سنت آن حضرت شده است.
شرطهاى درست بودن اعتکاف
از تعریف اصطلاحى اعتکاف روشن شد که براى درست بودن اعتکاف پنج شرط لازم است:
1- مسلمان بودن،
2- عاقل بودن،
3- نیت اعتکاف کردن،
4- پاکیزگى (از حیض و جنابت)،
5- اعتکاف نشستن در مسجد.
پرسش: آیا گرفتن روزه براى درست بودن اعتکاف شرط است؟
پاسخ: خداوند مىفرماید: ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ[18]
«سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداختهاید، با زنان آمیزش نکنید».
عمر(رض) از پیامبر (ص) پرسید: «در جاهلیت نذر کردهام که یک شب در مسجد الحرام اعتکاف بنشینم، پیامبر فرمود: «به نذرت وفا کن».
در روایتى از مسلم «یوماً». به جاى «لیلة». روایت شده است. درباره توجیه آن.[19]
کسى که به این دو نص نگاه کند، در ظاهر آنها تعارض مىبیند، چون آیه اعتکاف نشستن را به دنبال گرفتن روزه بیان مىکند (نه اعتکاف بدون روزه)، اما حدیث به اعتکاف نشستن در شب اشاره مىکند، در حالى که شب زمان گرفتن روزه نیست. پس چگونه در شب اعتکاف مىنشیند؟
در حقیقت هیچ اختلافى میان دو نص فوق وجود ندارد. مفهوم آیه این نیست که اعتکاف باید حتماً با روزه همراه باشد. اگر چنین بود روزه بدون اعتکاف هم درست نبود، در حالى که کسى از اهل علم این را نگفته است. نظر ارجح در این زمینه این است که روزهدارى براى درست بودن اعتکاف شرط نیست، گرچه اغلب اعتکاف نشستن پیامبر (ص) همراه با روزه بود. اما پیامبر یک بار ده روز در ماه شوال اعتکاف نشست. و عمر یک شب اعتکاف نشست، همان طور که بخارى به آن تصریح کرده است که: «فاعتکف لیلة».[20]
این حدیث بیان مىکند که عمر(رض) چیزى بر نذرش - که اعتکاف یک شب بود - نیفزوده است. پس براى اعتکاف نشستن، روزه شرط نیست، همچنان که زمان معین و مشخصى براى آن شرط نیست.[21]
آیا اعتکاف باید با روزهدارى باشد یا بدون روزهدارى، به تفصیل در کتابهاى احکام بیان شده است. بنابر مذهب ابوحنیفه و مالک و روایتى از احمد، اعتکاف بدون روزه درست نیست. اما بنابر مذهب شافعیه، اعتکاف بدون روزه درست است.
پرسش: آیا براى اعتکاف نشستن کمترین و بیشترین زمان تعیین شده است؟
پاسخ: قول مختار در اینباره این است که کمترین زمان اعتکاف یک شب یا یک روز است، چون معناى اعتکاف، پایبندى به چیزى و نگهداشتن خود بر آن است. اما آنچه کمتر از یک روز یا یک شب باشد، به خاطر کوتاه بودن مدت و مشخص نبودن زمان معین آن، بعید است که اعتکاف نامیده شود.
پس لازم است اعتکاف کننده مدتى را در مسجد بماند، به گونهاى که اعتکاف نامیده شود. در حدیثى که پیامبر (ص) به عمر(رض) فرمود به نذرش وفا کند یک شب یا یک روز اعتکاف بنشیند، اما حدى براى بیشترین زمان اعتکاف تعیین نشده است، ولى اغلب اعتکاف پیامبر (ص) در دهه آخر رمضان بود. همچنین ده روز در شوال اعتکاف نشست.
«در سالى که وفات کرد، بیست روز اعتکاف نشست».[22]
سبب آن این بود که آن حضرت مىدانست عمرش به پایان رسیده است و خواست اعمال نیک بیشترى انجام دهد، تا با این کار براى امتش بیان کند که تلاش در انجام کار نیک وقتى که عمرشان به سر رسید، مستحب است. به خاطر اینکه خداوند را در بهترین حالشان ملاقات کنند. یا گفته شده سبب آن این بود که جبریل در هر رمضانى یک بار قرآن را به او عرضه و با او مدارسه مىکرد، اما در سالى که وفات کرد دوبار قرآن را به او عرضه و با او مدارسه کرد. بنابراین او هم دو برابر سالهاى گذشته اعتکاف نشست. همچنین گفته شده سبب آن این بود که پیامبر یکى از سالها به خاطر رفتن به مسافرت (جهاد) نتوانسته بود اعتکاف بنشیند. این اعتکاف را به جاى آن انجام داد، چون عادت و شیوه آن حضرت بود که هرگاه کارى انجام مىداد بر آن پایبند بود. چون در آن سال نتوانست اعتکاف بنشیند، در سال آینده (همان سالى که وفات کرد) بیست روز اعتکاف نشست.[23]
حال طولانى بودن اعتکاف آن حضرت به هر دلیلى که بود، بیانگر این است که افزودن بر کارهاى خیر مشروع است.
اما اگر مسلمانى بیشتر از آن حد اعتکاف بنشیند (و در طول سال آن را بارها انجام دهد و بر آن پایبند باشد) این کار منجر مىشود که آن مسلمان از خانواده و رسیدگى به خواستههاى آنان غافل شود و نیازهاى آنان را ضایع کند، یا کار و تلاش براى امرار معاش را ترک کند و در نتیجه سربار دیگران شود و دیگران بر او انفاق کنند و این کار درستى نیست.
بنابراین گرچه حدى براى بیشترین زمان اعتکاف تعیین نشده است، اما بهتر است بیشتر از آن حدى نباشد که در سنت وارد شده است. به خصوص اگر بیشتر از آن حد باشد، گمان این مىرود که فرد در تلاش براى امرار معاشش کوتاهى مىکند و مىخواهد سربار دیگران بشود. خداوند داناتر است.[24]
آنچه بر اعتکاف کننده حرام است و اعتکاف او را باطل یا قطع مىکند: خداوند مىفرماید: وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا.[25]
«و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداختهاید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهاى الهى است؛ پس به آن نزدیک نشوید».
نزدیکى با زن بر اعتکاف کننده، مادامى که در مسجد نشسته، حرام است. همچنین اگر از مسجد خارج شود و براى برآوردن نیازش - که از آن ناگزیر است - به خانه برود، درست نیست که در خانه بیشتر بماند، جز به اندازهاى که نیازش بر طرف شود و قضاى حاجت کند و یا غذا بخورد و زود به مسجد بازگردد.
همچنان که پوشیده نیست امروزه راه برآوردن آن نیازمندىها و نظیر آنها براى معتکف در مسجد، میسر و فراهم شده است.
درست نیست که در حال اعتکاف همسرش را ببوسد و او را به آغوش بکشد، و درست نیست به چیزى غیر از اعتکافش مشغول شود.
شخص اعتکاف کننده نمىتواند از بیمار عیادت کند، اما در حال حرکت در مسیرش مىتواند جویاى حال بیمار شود.[26]
عایشه (رض) گوید: «پیامبر (ص) هرگاه در مسجد اعتکاف مىنشست، سرش را - در حالى که در مسجد بود - به سوى منزل من دراز مىکرد و من سرش را شانه مىکردم. هرگاه به اعتکاف مىنشست، جز براى قضاى حاجت از مسجد بیرون نمىرفت و به خانه نمىآمد».[27]
خلاصه و چکیده مطلب این که همبستر شدن با همسر بر اعتکاف کننده حرام است و با این کار اعتکافش باطل مىشود. همچنین خارج شدن از مسجد، جز براى قضاى حاجت، حرام است. اگر عمداً این کار را انجام دهد پیاپى بودن اعتکافش قطع مىشود و باید دوباره اعتکافش را آغاز کند. اما بیرون آوردن بعضى از اعضاى بدن به خارج از مسجد، مانند بیرون آوردن سر براى شانه کردن و شستن، اشکالى ندارد، همچنین درست است تا در مسجد براى انجام کار و برطرف کردن نیازش بیرون بیاید و یا همسرش براى دیدن او به محل اعتکافش برود.
در صحیح بخارى و مسلم عملکرد پیامبر (ص) و همسرش صفیه ک روایت شده است.[28]
آداب اعتکاف
اعتکاف به خاطر بریدن از همه چیز و متوجه شدن و نزدیک کردن خود به خدا با انجام عبادتهایى که موجب نزدیکى به او مىشوند و دل نبستن به دنیا و دل کندن از آن و بریدن وابستگىهاى قلبى به دنیا، مشروع شده است. بنابراین اعتکاف براى تهذیب نفس، عبادتى بس بزرگ است و موجب مىشود روح فرد اوج بگیرد و قلب او از تیرگیهاى گناه پاک شود و با نور معرفت صیقلى یابد و اراده تقویت شود. اعتکاف، مؤمن را براى مقابله با محروم ماندن از لذتهاى زودگذر زندگى دنیا، با نیرویى که هیچ نیرویى با آن برابرى نمىکند، آماده مىسازد و عزیمت فرد را به گونهاى تقویت مىکند که هیچ سستى و شکستى را نمىشناسد. همه این ویژگیها هماهنگ با روح اطاعت و فرمانبردارى از خدا و روى آوردن به سوى او هستند. این ویژگیها بر اثر محبت عظمت خداوند و امید بستن به اجر و پاداش او و ترس از عذاب او، به دست مىآیند.
از دل این معانى است که آداب اعتکاف پدید مىآید. آداب اعتکاف فراوان و غیر قابل شمارش هستند و اعتکاف کننده مىتواند از سرچشمه زلال آنها، آنچه مىخواهد بهره ببرد.
برخى از آن آداب عبارتند از:
1- آباد گرداندن و پربار کردن وقت با انجام عبادتهاى مختلف: برگزارى نماز جماعت، خواندن قرآن، حفظ قرآن، مشغول شدن به علم و مدارسه آن، زیاد انجام دادن اذکار مشروع که برخى از آنها مقید به زمان و وقت مشخص و برخى از آنها مطلق و بدون زمان هستند.
2- فرستادن درود و صلوات فراوان بر پیامبر (ص) به خصوص در شب و روز جمعه، پیامبر فرمود: «من أفضل أیّامکم یوم الجمعة، فیه خُلق آدم وفیه قبض، وفیه النفخ، وفیه الصعقة، فأکثروا علیّ من الصلاة فیه، فإن صلاتکم معروضة علیّ».[29]
«از بهترین روزهاى شما جمعه است. در آن روز آدم خلق شد، و در آن روز وفات کرد، و در آن روز در شیپور دمیده مىشود، و در آن روز همه زندهها بیهوش مىشوند (و بعد زنده مىگردند و قیامت بر پا مىشود). پس در آن روز بر من زیاد صلوات بفرستید، چون صلوات شما در آن روز بر من عرضه مىشود».
3- دعا کردن زیاد و خواندن خداوند متعال با رعایت شروط و آداب دعا، جستجو کردن زمانهاى قبولى دعا. برخى از زمانهاى قبولى دعا عبارتند از: در حالت سجده، در حالت روزهدارى، شبهاى فرد دهه آخر رمضان، بین اذان و اقامه، ساعت (زمانى کم) قبولى دعا در روز جمعه، آن هم هنگام نشستن امام بر منبر تا اینکه نماز تمام شود، یا آخرین ساعت روز جمعه بعد از نماز عصر، این دو زمان، در روز جمعه ساعتهاى قبولى دعا هستند.[30]
همچنین دعا کردن در هنگام سحر، که آن هم در یکسوم آخر شب است. در دعا براى برادران و خواهران مسلمانش دعا کند، براى برآورده شدن خواسته آنان که مىداند دعا کند، یا مصیبتى که بر آنان نازل شده باشد، براى برطرف شدن آن دعا کند. همچنین براى تمامى امت محمد (ص) زیاد دعا کند، چون با دعا کردن براى دیگران، آنچه به آنان مىرسد به او هم مىرسد.
4- به زیاد سکوت کردن عادت کند، از زیادهروى و پرگویى بپرهیزد، با کسى بحث و جدال نکند، حتى اگر حق با او باشد. اعتکاف کننده جز در خیر چیز دیگرى نباید بگوید. در این رفتارش فرموده پیامبر را اجرا کند و آویزه گوشش بگرداند. پیامبر (ص) فرمود: «من کان یؤمن باللّه والیوم الاخر فلیقل خیراً أو لیصمت».[31]
«کسى که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد، پس باید سخن نیک بگوید یا (اگر ندارد یا نمىتواند) سکوت کند».
5- عادت کند که با خودش خلوت کند تا با این کار در زندگى گذشتهاش بیندیشد و تأمل کند. عملکرد گذشتهاش یا به گونهاى بوده که خدا را خشنود مىکند یا غیر از آن بوده است. اگر از زندگى گذشتهاش پرونده خوبى نداشته باشد به سرعت براى توبه نصوح اقدام کند، تا این کار آغازى باشد براى تغییر مسیر زندگىاش به سوى صلاح و نیکى و راهى باشد براى رسیدن به رستگارى و سعادتمندى در آخرت.
6- به شب زندهدارى عادت کند و خودش را بر انجام آن مجبور کند تا اینکه لذت شیرینى آن را بچشد. هرگاه موفق شد که لذت شیرینى شبزندهدارى را بچشد، بعد از پایان یافتن اعتکاف آثار آن خاطره تجدیدپذیر در وجودش باقى مىماند و در گوشه قلبش به حرکت در مىآید و به جنب و جوش مىافتد و سرانجام او را با اصرار تمام دعوت مىکند که حتى بعد از اعتکافش در ساعات مناجات در دل شب در پیشگاه خداوند زانوى بندگى بر زمین زند و به مناجات برخیزد و با خالقش راز و نیاز کند.
7- مفهوم پیروى از پیامبر (ص) را در ذهنش مرور کند و با خوب پیروى کردن از او، آن محبت را که هر مسلمانى باید نسبت به پیامبر داشته باشد، محقق سازد.
محبت پیامبر (ص) در اندرون اعتکافکننده بهوسیله خوب پیروى کردن از او مىجوشد و موج مىزند تا جایىکه حتى بعد از تمام شدن اعتکاف او را براى محافظت و پایبندى به این ارتباط روحى با پیامبر خدا، راهنمایى مىکند.
منابع و پانوشتها
---------------------------
[1] -[الأنبیاء: ٥٢].
[2] -[طه: ٩١ ].
[3] -[البقره: ١٨٧].
[4] -(کشاف القناع، البهوتی 1/168).
[5] -[البقره: ١٨٧].
[6] -(متفق علیه، البخاری 2026. مسلم 1172).
[7] -(البخاری 6696).
[8] -(متفق علیه، البخاری 2032. مسلم 1656).
[9] -[البقره: ١٨٧].
[10] -(فتح الباری 4/319).
[11] -(فتح الباری 4/323).
[12] -(منهاج الطالبین، النووی (ص) 44).
[13] -(متفق علیه، البخاری 2033. مسلم 1173).
[14] -(فتح الباری 4/325).
[15] -(متفق علیه، البخاری 2026. مسلم 1172).
[16] -(متفق علیه، البخاری 204. مسلم 1167).
[17] -(فتح الباری 4/332).
[18] -[البقره: ١٨٧].
[19] -(فتح الباری 4/322).
[20] -(البخاری 2042).
[21] -(فتح الباری 4/322).
[22] -(البخاری 2044).
[23] -(فتح الباری 4/334).
[24] -(گرفته شده از متن جواب علامه ابن جبرین. رک: حوار الاعتکاف، (ص) 11).
[25] -[البقره: 187].
[26] -(تفسیر ابن کثیر (ص) 16).
[27] -(البخاری 2029. مسلم 297).
[28] -(البخاری 2035. مسلم 2175).
[29] -(أحمد فی المسند 16262. أبوداود 1047).
[30] -(زاد المعاد. ابن القیم 1/131).
[31] -(متفق علیه، البخاری 6475. مسلم 47).
نظرات