مشروح بیانات استاد عبدالرّحمن پیرانی دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی رسوله الأمین وعلی آله وأصحابه أجمعین.
در آستانهی ماه مبارک رمضان و بهار قرآن و سال جدید شمسی ۱۴۰۲ قرار داریم، فرصت را غنیمت شمرده، پیشاپیش فرا رسیدن سال نو شمسی و ماه مبارک رمضان را شادباش عرض نموده از پیشگاه خداوند دگرکنندهی احوال و اوضاع و تدبیرکنندهی شب و روز صمیمانه مسئلت میدارم که ماه مبارک رمضان قرین نزول رحمت و برکت، و سالی سرشار از امید و آرامش و موفقیت را برای شما خواهران ایمانی و خانوادههای مکرّم و تمامی هموطنان گرامی رقم بزند و به برکت ماه نزول قرآن درهای رحمت و آرامش و آسایش را بر روی ملّت شریف ایران بگشاید و ما را از تنگناها، رنجها، نگرانیها و بحرانهای مختلف برهاند و شاهد سالی متفاوت و اوضاع و احوالی شایستهی ملّت مسلمان و فهیم ایران باشیم.
بسیار خرسندم و خداوند بزرگ را شاکرم که توفیق نصیب فرمود تا هر چند به صورت غیر حضوری در اجتماع ایمانی و معنوی خواهران گرانقدر و فرزندان با وفای جماعت حضور یابم ضمن تقدیر و تشکر از خواهر بزرگوار سرکار خانم حسنزاده و همکاران گرامی ایشان از خداوند بزرگ طلب میکنم این اجتماع را با حضور ملائک و نزول نور و رحمت قرین فرماید.
عرایضم را با الهام از قرآن مجید و تأکید بر فرمانروایی و مدیریت هستی از جانب پروردگار خالق علیم و حکیم بر اساس قوانین و سنتهای الهی حاکم بر هستی آغاز میکنم.
قرآن مجید میفرماید:
«فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (یس/83)
فرمانروایی هر چیزی در دست اوست و تنها به سوی او بازگردانده میشوید.
پس مدیریت همهی کائنات در دستان توانای خداوند خالق علیم و حکیم است و هیچ موجودی رها شده نیست بلکه همه در تسخیر او هستند:
«إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ»(اعراف/54)
بیگمان پروردگارتان آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز و (دورههای زمانی) آفرید و آنگاه بر عرش استیلا یافت روز را با شب که شتابان آن میجوید میبپوشاند و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید که همه مسخّر فرمان او هستند. بدانید که آفرینش و امور و فرمان تنها از آن اوست بسی بزرگ است خداوند پروردگار جهانیان.
در این سیاق و در سپهر مفاهیم دینی دو واژهی ربوبیت و الوهیت بسیار قابل توجه هستند:
ربوبیت: معطوف به افعال پروردگار است مانند: خلق، تدبیر، رزق، تربیت، احسان و رحمت و حیات و مرگ، یعنی خداوند موجودات را آفریده و هر آنچه برای ادامه حیات آنها لازم داشتند و یا دارند میآفریند مثلاً انسان را آفریده با هر آنچه از هوا، غذا، آب، گرما و نور که برای زیستن به آنها نیاز دارد.
اما الوهیت مربوط و متعلق به افعال بندگان است هنگامی که پروردگار خالق ما را به بندگی و عبادت آگاهانه و آزادانه و صادقانه خویش فرا میخواند مفهوم الوهیت تحقق مییابد پس مقام ربوبیت چیزی است و مقام الوهیت چیزی دیگر، قابل توجه است هیچگاه مشرکان نسبت به مقام ربوبیت انکار نمیورزیدند همانگونه که قرآن میفرماید:
«وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّه»(زمر/38)
اگر از مشرکان بپرسید چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ بی تردید میگویند: الله، پس در واقع اختلاف در مقام ربوبیت نیست اما به دلیل اینکه مقام الوهیت به منهج حیات و انضباط اقوال و اعمال و رفتار انسان در چارچوب فرامین الهی و تعالیم آسمانی ارتباط پیدا میکند، کسانی به دلایل و انگیزههای مختلف به مخالفت میپردازند، زیرا مقام الوهیت به رسالت و مأموریت انسان جانشین خدا و موضوع حلال و حرام و وعده و وعید تعلق دارد.
آنجا که خالق هستی در جهت خیر و صلاح بندگانش آنها را به عبادت و بندگی آگاهانه و آزادانه و صادقانه فرا میخواند بدیهی است در مقام ربوبیت کسی نمیتواند مدعی بشود که آسمانها و زمین را آفریده است اما در مقام الوهیت و منهج حیات و شیوهی بندگی و نوع آن، کسانی به پرستش غیرخدا پرداخته و موجوداتی مانند خورشید، ماه، سنگ، حیوانات و... را پرستش کرده و یا میکنند. بهویژه که تدیّن(دینداری) امری فطری و در سرشت انسان جایگاه خاصّی دارد و انسان فطرتاً به بندگی تمایل دارد لذا عوامل و اسبابی مانند سوء آموزش، ضعف دانش، جهل و خرافهپرستی و محرومیت از تعالیم بلند آسمانی و جهانبینی توحیدی، بندگی غیر خدا را موجب میشود.
قرآن مجید در آیاتی به تبیین رابطهی میان مقام ربوبیت و الوهیت و تقریب اذهان مخاطبان میپردازد مانند آیه:
«إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ»(اعراف/54)
که پیشتر به آن اشاره شد در این آیه بیان میشود تنها پروردگاری که آسمانها و زمین و ستارگان را آفریده، شایستهی بندگی است زیرا آفرینش، فرمانروایی مدیریت هستی و نیز امر: تعیین رسالت، مأموریت، وظیفه و نقش موجودات در دستان توانای او قرار دارد.
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»( بقره/23)
ای مردم پروردگارتان را بپرستید کسی که شما و کسانی را که پیش از شما بودهاند، آفریده، باشد که تقوا پیشه کنید و راه پرهیزکاری را پیش گیرید.
در نتیجه خداوند خالق علیم و حکیم هستی را برای اهداف و غایات معیّنی آفریده و هیچ چیزی در این هستی بی هدف و رها شده خلق نشده و نمیشود بهویژه اشرف مخلوقات یعنی انسان جانشین خدا، که مسؤولیت سنگین و خطیر بندگی خدا، آبادانی زمین و اقامهی قسط و عدل گذاشته شد و ارسال پیامبران الهی و کتابهای آسمانی به کمک او آمدند تا آیات بینات و هدایتگر، رمز و راز هستی و سرانجام آن و نقش و رسالت انسان و فرجام او را به خوبی تبیین و ترسیم نمایند.
قرآن مجید که خاتم کتب آسمانی و پیامی جهانی و جاودان است در جهت تسهیل انجام این مأموریت و فراهم ساختن زمینههای موفقیت هرچه بیشتر انسان جانشین خدا به تبیین سرشت و ویژگیهای بارز حیات دنیا این توقّفگاه موقّت اما سرنوشتساز میپردازد و بیان میدارد که ویژگی اساسی دنیا این است که: «كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ»(رحمن/26)
هرکسی و هر چیزی روی زمین است فناشدنی است و دنیا همواره قرین خوشی و ناخوشی، شادی و غم و اندوه، موفّقیت و پیروزی، شکست و ناکامی و ضعف و ناتوانی به دنبال توانایی و قدرت و سرانجام رخت بستن از این دار فانی و به دیار واپسین و ابدی رهسپار شدن است. بدیهی است این نوع نگاه و شناخت از سرشت واقعی حیات دنیا و ویژگی آن به ما میآموزد تا انتظارات خود را بهصورت واقعبینانه تنظیم کنیم و بتوانیم از یکسو از فرصتها و ظرفیتهای گرانبهای عمر و زندگی و حیات دنیا به نحو احسن بهره ببریم و از دیگر سو در مقابل ابتلائات و محنتها و ناملایمات، شکیبا و مقاوم باشیم و همواره آگاهانه و صادقانه تلاش کنیم تا همراه و همگام با سایر موجودات، خالق و معبود را فرمان ببریم که: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ» (اسراء/44)
و در وصف بندگان اهل ایمان میفرماید:
«الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/28)
آرامش و سکونت قلبی تنها در پرتو یاد خدا و ذکر او حاصل میشود که: «وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»(تغابن/11)
کسانی که خود را در مسیر ایمان و فرمانبرداری از پروردگار قرار میدهند، خداوند بزرگ آنها را در جهت عمل به اقتضائات ایمان هدایت و در راه خیرخواهی قرار میدهد و خداوند نسبت به مراتب ایمان و اسرار دلها و احوال اعمال آگاه است: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا»(عنکبوت/69)
کسانی که در راه ما بکوشند آنان را به راههای خویش رهنمون میشویم.
در ادامهی عرایضم به برخی از جوانب هدایتگر زندگی دو شخصیت بزرگ و دو بانوی فرهیخته در میان زنان اهل ایمان میپردازم.
نخست اسوهی ایمان و بانوی زنان عالم حضرت مریم عذرا (علیها السّلام)
داستان از آنجا آغاز میشود که حنته مادر مریم و همسر عمران زمانی که همسرش عمران فوت کرد و او حامله بود به پروردگارش عرض کرد: خداوندا من آنچه را که در شکم دارم آزاد از هر قید و بندی برای بندگی و عبادت تو و خدمت به بیتالمقدس نذر کردهام پس آن را از من بپذیر.
«فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْيَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»(آل عمران/36)
اما زمانی متولّد شد، دختر بود- انتظار و توقع مادرش این بود که پسر باشد تا بتواند هم خدا را بندگی و عبادت کند و هم به بیتالمقدس خدمت کند لذا با تعجّب و عذرخواهانه گفت: خدایا این که دختر است و من آرزو داشتم پسر میبود تا بهتر خدمت کند- برخی فرمودهاند – جملهی «وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ» - در میان عرایض مادر مریم برای رفع ابهام آمده که خدا نیک میدانست دختری میزاید- و به مریم مادر عیسی بدون همسر تبدیل میشود. در نتیجه خداوند بزرگ این نذر صادقانه و مخلصانه را این چنین با شکوه میپذیرد و میفرماید:
«فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا» (آل عمران/37)
پس خداوند او را (مریم) و نذر مادرش را به نیکویی و بهترین وجه پذیرفت، و به طور شایسته نهال وجود مریم را رویاند و بارور ساخت و پرورش داد و تکفّل و سرپرستی او را برعهدهی زکریا که از انبیای بنی اسرائیل بود سپرد.
مریم در جوار خالهاش (همسر زکریا) که او نیز زنی با ایمان و متدیّن به دلیل نازایی فرزندی نداشت، با سرپرستی زکریا دور از نگاه قومش به عبادت پروردگارش مشغول شد.
«كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا»(آل عمران/37)
و هر بار که زکریا در محراب عبادتگاه بر او وارد میشود خوراک و میوههایی که در آن فصل یافت نمیشد مشاهده مینمود و شگفتزده میپرسید: ای مریم، این طعام چگونه و از کجا برایت مهیا شده است، در صورتی که غیر از من احدی در این جایگاه و عبادتگاه و محراب تو حضور نمییابد؟
«قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ» مریم پاسخ داد: آنها را خداوند برایم میفرستد، فضل و لطف پروردگار حدّ و مرزی ندارد و خزائن رحمتش مملوّ از انواع نعمتها است.
«هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ»(آل عمران/38)
«هُنَالِكَ»: در آن هنگام، در آن زمان و مکان محراب عبادت، عظمت ایمان و اخلاص یتیمی پاکدامن، خزیده در کنج محراب بندگی آگاهانه و مخلصانهی پروردگارش که این چنین مورد تکریم ربّ العالمین قرار میگیرد و از خوان غیب و سفرهی نعمتهای پایانناپذیر الهی، مورد پذیرایی قرار میگیرد، زکریا این پیامبر خدوم فروتنانه و امیدوارانه از فرصت معنوی و ایمانی پیش آمده حسن استفاده کرده و از پروردگارش امر فوقالعاده دیگری را طلب میکند و از خداوند میخواهد تا به او فرزندی عطا فرماید آن هم در زمان پیری خود و همسر و در شرایطی که همسرش عقیم بود امّا لطف و رحمت و قدرت پروردگار فوق هر چیزی است پس:
«فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى» (آل عمران/39)
در نتیجه خداوند بزرگ دعای او را پذیرفت و در حالی که در عبادتگاه به نیایش ایستاده بود فرشتگان او را ندا دادند که: خداوند تو را به فرزندی به نام یحیی مژده میدهد. و آرزوی زکریا این مرد سالخورده که همسری نازا دارد، و در عنفوان جوانی و شادابی فرزندی نزاییده است، اکنون به برکت ایمان و اخلاص زکریا و لحظات ناب و معنوی تکریم خارقالعاده مریم در محراب عبادت و آنهم به صورت خارقالعاده تحقق مییابد و صحنههای زیبا و هدایتگری از ثمرات ایمان و اخلاص و اطاعت را برای همیشه به یادگار میگذارد.
اما شخصیت و بانوی دوم خدیجهی کبری دختر خویلد- امّالمؤمنین سَیّدَةُ نِساءِ الْعالَمین رضی الله عنها است. خدیجه اولین همسر پیامبر -صلّى الله عليه وسلّم - و اولین کسی است که پس از نزول وحی بر پیامبر در غار حرا به او ایمان آورد و زمانی که هنوز کسی به او ایمان نیاورد بود و پیامبر را تصدیق و تثبیت کرد.
در خصوص سال و عمر خدیجه و سنّ پیامبر هنگام ازدواج با خدیجه راویان سیره مطالب مختلفی را نقل کردهاند، برخی بر این باورند خدیجه 40 سال پیامبر 25 سال داشت و در روایتی از جمله از ابن کثیر حضرت خدیجه دارای ۲۵ و یا 28 سال بوده است
خدیجه تاجری دارای اموال و شهرت و جایگاه بود و مردانی امانتدار از قریش با اموال او به صورت مضاربه (عقد قراردادی که میان عامل و صاحب سرمایه (مالک) بسته میشود و به نسبت معیّنی در سود شریک میشوند) تجارت میکردند.
بنا به پیشنهاد ابوطالب، حضرت محمد- صلّى الله عليه وسلّم - جهت تجارت با اموال خدیجه همراه میسره غلام خدیجه به شام رفت پس از گزارش سیره و اخلاق و امانتداری و طبیعت بلند پیامبر توسط میسره به خدیجه بیش از پیش نسبت به شخصیت متمایز حضرت محمّد اطمینان یافت و توسط بانویی به نام نفیسه مقدّمات ازدواج فراهم و انجام گرفت.
خدیجه رضی الله عنها با فراست و از خودگذشتگی و با درک درست گوهر وجود پیامبر - صلّى الله عليه وسلّم - به یکی از موفّقترین بانوان و همسران اهل ایمان تبدیل شده در جایگاه بلند «خیر النّساء» بهترین زنان اهل ایمان قرار گرفت.
هنگام نزول وحی بر پیامبر - صلّى الله عليه وسلّم - برای اولین بار که فرمودند: «فقدْ واللهِ خشِيتُ على نفسِي» ترس مرا برداشت و خدیجه عرض کرد: «كَلّا واللَّهِ ما يُخْزِيكَ اللَّهُ أبَدًا» قسم به خدا او هرگز شما را خوار و زبون و تنها نمیگذارد و جهت اطمینان خاطر پیامبر-صلّى الله عليه وسلّم - او را نزد عموزادهاش «ورقه بن نوفل» میبرد که مردی آشنا به تورات و انجیل بود، او به پیامبر-صلّى الله عليه وسلّم - مژده داد تو فرستاده خدا هستی و کسی که در غار حرا بر تو ظاهر شده همان روح الامینی است که به سوی سایر انبیا وحی میآورده است.
خدیجه به عنوان یاور و مُعین و همسر پیامبر -صلّى الله عليه وسلّم - در تمامی سختیها و آزار و اذیتها و مصائبی که قریش به حضرت رسول اکرم و یاران باوفایش تحمیل میکردند بدون کمترین تردید و یا شکایتی شریک رنجها و نیز مرهم دردهایش بود و نقش مشاور دلسوز و وزیر اندیشمند و صادق برای پیامبر در سختترین مراحل نبوتش ایفا مینمود.
خدیجه امّالمؤمنین و مادر تمامی فرزندان حضرت محمد-صلّى الله عليه وسلّم - قاسم، زینب، امّکلثوم، فاطمه، رقیّه است و تنها ابراهیم از ماریه بود.
خدیجه در مسیر تکاملی ایمان و حیات به همسری نمونه آنهم در طراز حضرت محمد مصطفی خاتم الانبیاء - صلّی الله علیه وسلّم - نائل آمد. و همسرش را با تمام توان و قدرت روحی و روانی و مالی و موقعیتهای اجتماعی مورد حمایت بی دریغ قرار داد.
ابن حجر عسقلانی(رحمه الله) در مورد خدیجه(رضی الله تعالی عنها) میفرماید: «إِذْ كَانَتْ حَرِيصَة عَلَى رِضَاهُ بِكُلِّ مُمْكِن وَلَمْ يَصْدُر مِنْهَا مَا يُغْضِبهُ قَطُّ كَمَا وَقَعَ لِغَيْرِهَا»
خدیجه به شدت تلاش میکرد تا به هر صورت ممکن رضایت خاطر مبارک پیامبر را به دست آورد و هیچ چیزیه از او سر نزد که موجب ناراحتی ایشان شود کما اینکه از دیگر همسران واقع شد.
خدیجه نیک میدانست که چگونه از فرصتی گرانبها که فرا روی وی قرار گرفته بهره کافی ببرد، لذا او دست به تجارت ماندگاری زد و آنچه را که خداوند بزرگ به وی عطا فرموده بود در راه دین و تثبیت نبوّت خاتم الانبیاء سخاوتمندانه هزینه کرد. و در جایگاه خیر النّساء و در طراز مریم بنت عمران و آسیه همسر فرعون قرار گرفت؛ زنان سربلندی که پیامبر در شان آنان فرمود: «خيرُ نساءِ العالمينَ أربعٌ: مريمُ بنتُ عمرانَ وآسيةُ بنتُ مزاحمٍ امرأةُ فرعونَ وخديجةُ بنتُ خويلدٍ وفاطمةُ بنتُ محمدٍ»
و چه فضل و سعادتی بالاتر از این است که خدیجه در چنین جایگاهی قرار گیرد و خداوند بزرگ از زبان جبرئیل امین در همین دنیا به او مژده بهشت بدهد و حامل سلام رب العالمین به خدیجه باشد- تبارک الله- آنهم بهشتی به دور از مصائب و آفتها و مشقتها و کاستیهای حیات دنیا، که در آن آرامش و امنیت و صفای دل و... برقرار است همانگونه که پروردگان هستی در مورد اهل بهشت میفرماید:
«هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ ﴿٥٦﴾ لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ﴿٥٧﴾ سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ﴿٥٨﴾» (یس/56-58)
آنان و همسرانشان زیر سایههایی از درختان بهشتی مینشیند و بر تختهایی تکیه میزنند در آنجا هر گونه میوه و هر آنچه که بخواهند برایشان مهیا میباشد و با درود و سلامی از جانب پروردگار مهربان آنان مژده داده میشوند.
خواهران فهیم و ارجمندم اینها تنها دو نمونهی بارز از میان زنان شایسته و سربلند تاریخ است که چنین نام و یاد و خاطره و داستان زندگی آنها از پس قرنها الهامبخش و هدایتگر و امیدآفرین است، لذا شایسته است اکنون در این عصر پر تلاطم تغییرات و تحولات و ضعف دینداری و معنویت و غربت دین، ما شاهد حضور باشکوه و همتآفرین و امیدبخش خواهران ایمانی و همراهان مسیر مبارک خیرخواهی و ارادهی خدمت به همنوعان و هموطنان باشیم و بنا به فرمودهی علّامه اقبال لاهوری:
به منزل کوش همچون مه نو
در این نیلی فضا هر دم فزون شو
و یا فرمود:
گر نشان زندگی جنبندگی است
خار در صحرا سراسر زندگی است
هم جعل زنده است و هم پروانه لیک
فرقها از زندگی تا زندگی است
نظرات
بی نام
10 فروردین 1402 - 16:51احسنت
ممنون