باب (١): تهجّد خواندن در شب
٥٨٤ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ (ص) إِذَا قَامَ مِنَ اللَّيْلِ يَتَهَجَّدُ قَالَ:«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ، لَكَ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ مَلِكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ الْحَقُّ، وَوَعْدُكَ الْحَقُّ، وَلِقَاؤُكَ حَقٌّ، وَقَوْلُكَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةُ حَقٌّ، وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِيُّونَ حَقٌّ، وَمُحَمَّدٌ (ص) حَقٌّ، وَالسَّاعَةُ حَقٌّ، اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، وَإِلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، لا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَوْ لا إِلَهَ غَيْرُكَ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ.» (بخارى:١١٢٠)
ترجمه: ابن عباس -رضي الله عنهما- میگويد: رسولالله(ص) هنگامي كه برای نماز شب، برمي خاست، اين دعا را میخواند: «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ، لَكَ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ مَلِكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، وَلَكَ الْحَمْدُ، أَنْتَ الْحَقُّ، وَوَعْدُكَ الْحَقُّ، وَلِقَاؤُكَ حَقٌّ، وَقَوْلُكَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةُ حَقٌّ، وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِيُّونَ حَقٌّ، وَمُحَمَّدٌ (ص) حَقٌّ، وَالسَّاعَةُ حَقٌّ، اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، وَإِلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، لا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَوْ لا إِلَهَ غَيْرُكَ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ.»
«پروردگارا! تمام تعريفها از آنِ توست. محافظِ زمين و آسمان و آنچه كه در میان آنها وجود دارد، تو هستی. فقط تو شايسته حمد و ثنايی.
حاكم زمين و آسمان و آنچه میانشان وجود دارد، تو هستی. روشني آسمانها و زمين و آنچه میانشان وجود دارد، تو هستی. حمد، شايسته توست. تو بر حقی و وعدهات نيز برحق است. ملاقات تو حق است. سخن تو حق، بهشت تو حق، دوزخ تو حق، پيامبرانت حق، محمد حق و قيامت نيز حق میباشد.
پروردگارا! تسليم تو شدم، به تو ايمان آوردم، به تو توكل نمودم و به تو روی آوردم. به كمك تو با دشمنان، مبارزه كردم و تو را حَكَم قرار دادم. خدايا! گناهان اول و آخر و ظاهر و باطن مرا بيامرز. پروردگارا! تقديم و تاخير بدست توست. معبود برحقی، جز تو، وجود ندارد يا غير از تو، خدايی وجود ندارد. بار الها! هيچ قدرتی غير از تو كه بتواند توفيق (كار نيک) دهد واز معصيت دور نمايد، وجود ندارد.»
باب (٢): فضيلت نماز شب
٥٨٥ عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ الرَّجُلُ فِي حَيَاةِ النَّبِيِّ (ص) إِذَا رَأَى رُؤْيَا قَصَّهَا عَلَى رسولالله (ص) فَتَمَنَّيْتُ أَنْ أَرَى رُؤْيَا، فَأَقُصَّهَا عَلَى رسولالله (ص) وَكُنْتُ غُلامًا شَابًّا، وَكُنْتُ أَنَامُ فِي الْمَسْجِدِ عَلَى عَهْدِ رسولالله (ص)، فَرَأَيْتُ فِي النَّوْمِ كَأَنَّ مَلَكَيْنِ أَخَذَانِي فَذَهَبَا بِي إِلَى النَّارِ، فَإِذَا هِيَ مَطْوِيَّةٌ كَطَيِّ الْبِئْرِ، وَإِذَا لَهَا قَرْنَانِ، وَإِذَا فِيهَا أُنَاسٌ قَدْ عَرَفْتُهُمْ، فَجَعَلْتُ أَقُولُ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ، قَالَ: فَلَقِيَنَا مَلَكٌ آخَرُ، فَقَالَ لِي: لَمْ تُرَعْ. فَقَصَصْتُهَا عَلَى حَفْصَةَ، فَقَصَّتْهَا حَفْصَةُ عَلَى رسولالله (ص)، فَقَالَ: «نِعْمَ الرَّجُلُ عَبْدُ اللَّهِ لَوْ كَانَ يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ.» فَكَانَ بَعْدُ لا يَنَامُ مِنَ اللَّيْلِ إِلاَّ قَلِيلاً. (بخارى:١١٢١)
ترجمه: عبدالله بن عمر -رضي الله عنه- میگويد: اگر كسي، در زمان رسولالله –صلّیالله علیه و سلّم– خوابی میديد، آن را برای آنحضرت (ص) تعريف میكرد. من هم كه در آن زمان، نوجوان بودم ودر مسجد نبوی میخوابيدم، آرزو داشتم كه خوابی ببينم و آنرا برای پيامبر اكرم (ص) بازگو نمايم. سرانجام، خواب ديدم كه دو فرشته، مرا گرفتند و به طرف دوزخ بردند. دوزخ به صورت چاهي درست شده بود كه دو شاخ داشت. در آنجا، چند نفر از كسانی را كه میشناختم، ديدم. در آن لحظه، كه میگفتم از دوزخ به خدا پناه میبرم، فرشتهای ديگر به ما رسيد و گفت: نترس.
صبح آن روز، خوابم را برای خواهرم؛ حفصه رضي الله عنها؛ تعريف كردم و او آن را برای پيامبر (ص) تعريف كرد. رسولالله (ص) فرمود: «عبدالهي بسيار انسان شايستهای است. كاش! نماز شب میخواند.» راوی میگويد: بعد از آن، عبدالله، (رض) شبها را خيلی كم میخوابيد. (يعني: بيشتر به عبادت میپرداخت).
باب (٣): مريض میتواند تهجد را ترک نمايد
٥٨٦ عَنْ جُنْدَبِ بْنِ عَبْدِاللهِ (رض) يَقُولُ: اشْتَكَى النَّبِيُّ (ص)، فَلَمْ يَقُمْ لَيْلَةً أَوْ لَيْلَتَيْنِ. (بخارى:١١٢٤)
ترجمه: جندب بن عبدالهْ (رض) میگويد: رسولالله (ص) بيمار شد و يک يا دوشب، تهجّد را ترک نمود.
باب (٤): تشويق پيامبر (ص) به خواندن نماز شب و نوافل، بدون واجب كردن آن.
٥٨٧ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (رض): أَنَّ رسولالله (ص) طَرَقَهُ وَفَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ (ع) لَيْلَةً، فَقَالَ: «أَلا تُصَلِّيَانِ»؟ فَقُلْتُ: يَا رسولالله، أَنْفُسُنَا بِيَدِ اللَّهِ، فَإِذَا شَاءَ أَنْ يَبْعَثَنَا بَعَثَنَا، فَانْصَرَفَ حِينَ قُلْنَا ذَلِكَ وَلَمْ يَرْجِعْ إِلَيَّ شَيْئًا، ثُمَّ سَمِعْتُهُ وَهُوَ مُوَلٍّ يَضْرِبُ فَخِذَهُ وَهُوَ يَقُولُ: (وَكَانَ الإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً). (بخارى:١١٢٧)
ترجمه: علي بن ابي طالب (رض) میگويد: شبی، رسولالله (ص) به خانه ما آمد و خطاب به من و فاطمه، فرمود: «آيا نماز شب نمیخوانيد»؟ گفتم: يا رسولالله! ارواح ما در اختيار خداوند است. هر وقت، بخواهد، ما را بيدار نمايد، بيدار میشويم. آنحضرت (ص) با شنيدن سخنان من، بدون اينكه پاسخی بدهد، برگشت و در حين بازگشت، شنيدم كه (با تأسف) با دست، به ران خود میزند و اين آيه را میخواند: (وَكَانَ الإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلاً) (حقا كه انسان، بيش از هر چيز ديگر، به بحث و مجادله، میپردازد).
٥٨٨ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: إِنْ كَانَ رسولالله (ص) لَيَدَعُ الْعَمَلَ، وَهُوَ يُحِبُّ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ، خَشْيَةَ أَنْ يَعْمَلَ بِهِ النَّاسُ فَيُفْرَضَ عَلَيْهِمْ، وَمَا سَبَّحَ رسولالله (ص) سُبْحَةَ الضُّحَى قَطُّ، وَإِنِّي لأُسَبِّحُهَا. (بخارى:١١٢٨)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها میگويد: چه بسا، رسولالله (ص) عملی را دوست داشت كه انجام دهد، ولی از ترس اينكه مبادا مردم به آن عمل كنند و بر آنان، فرض گردد، آنرا ترک میكرد. بهمين دليل، آنحضرت (ص) به خواندن نماز چاشت مواظبت نمیكرد. ولی من، همواره، آنرا میخوانم.
باب (٥): پيامبر (ص) در شب، آنقدر نماز میخواند كه پاهايش ورم میكرد.
٥٨٩ عَنْ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ (رض) قَالَ: إِنْ كَانَ النَّبِيُّ (ص) لَيَقُومُ لِيُصَلِّيَ حَتَّى تَرِمُ قَدَمَاهُ، أَوْ سَاقَاهُ. فَيُقَالُ لَهُ، فَيَقُولُ: «أَفَلا أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا.» (بخارى:١١٣٠)
ترجمه: مغيره بن شعبه (رض) میگويد: رسولالله (ص) شبها بقدری به نماز میايستاد كه پاها و ساقهای مباركش، ورم میكردند. به آنحضرت (ص) میگفتند: چرا خودت را اينهمه به زحمت میاندازی؟(در حالي كه خداوند گناهان اول و آخرت را بخشيده است) در جواب میفرمود: «آيا بندهای شكر گزار نباشم.»
باب (٦): خوابيدن در وقت سحر
٥٩٠ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا: أَنَّ رسولالله (ص) قَالَ لَهُ: «أَحَبُّ الصَّلاةِ إِلَى اللَّهِ صَلاةُ دَاوُدَ (ع)، وَأَحَبُّ الصِّيَامِ إِلَى اللَّهِ صِيَامُ دَاوُدَ؛ وَكَانَ يَنَامُ نِصْفَ اللَّيْلِ وَيَقُومُ ثُلُثَهُ، وَيَنَامُ سُدُسَهُ، وَيَصُومُ يَوْمًا وَيُفْطِرُ يَوْمًا.» (بخارى:١١٣١)
ترجمه: عبدالله بن عمرو بن العاص رضي الله عنهما میگويد: رسولالله (ص) فرمود: « بهترين نماز، نزد خدا، نماز داوود (ع) و بهترين روزه، نزد خدا، روزة داوود (ع) است. ايشان تا نصف شب، میخوابيد و يک سوم آنرا بيدار میماند و (نماز میخواند) و بعد از آن، يک ششم ديگر را دوباره میخوابيد و يک روز، روزه میگرفت و يک روز، میخورد.»
٥٩١ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتِ: كَانَ أَحَبَّ الْعَمَلِ إِلَى النَّبِيِّ (ص) الدَّائِمُ، قيل لها: مَتَى كَانَ يَقُومُ؟ قَالَتْ: كَانَ يَقُومُ إِذَا سَمِعَ الصَّارِخَ. (بخارى:١١٣٢)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها میفرمايد: محبوبترين عمل نزد رسولالله (ص)، عملی بود كه هميشه انجام میگرفت. يكي پرسيد: رسولالله (ص) چه وقت برای نماز شب، بيدار میشد؟ گفت: وقتی كه بانگ خروس را میشنيد.
٥٩٢-وفي رواية: إِذَا سَمِعَ الصَّارِخَ قَامَ فَصَلَّى. (بخارى:١١٣٢)
ترجمه: و در روايتي ديگر، آمده است كه عايشه رضي الله عنهما فرمود: هنگامي كه رسولالله (ص) بانگ خروس را میشنيد، بر میخاست ونماز میخواند.
٥٩٣-وفي رواية عَنْهَا قَالَتْ: مَا أَلْفَاهُ السَّحَرُ عِنْدِي إِلاَّنَائِمًا تَعْنِي النَّبِيَّ (ص). (بخارى:١١٣٣)
ترجمه: ودر روايتي ديگر، عايشه رضي الله عنها میگويد: همواره، هنگام فرا رسيدن سحر، آنحضرت (ص) در خانه من، خواب بود.
باب (٧): طولانی كردن قرائت در نماز شب
٥٩٤ عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ مَسْعُوْدٍ (رض) قَالَ: صَلَّيْتُ مَعَ النَّبِيِّ (ص) لَيْلَةً، فَلَمْ يَزَلْ قَائِمًا حَتَّى هَمَمْتُ بِأَمْرِ سَوْءٍ، قُلْنَا: وَمَا هَمَمْتَ؟ قَالَ: هَمَمْتُ أَنْ أَقْعُدَ وَأَذَرَ النَّبِيَّ (ص). (بخارى:١١٣٥)
ترجمه: عبد اله بن مسعود (رض) میفرمايد: شبي، با رسولالله (ص) نماز شب، خواندم. آنحضرت (ص) قيام را باندازهای طولانی كرد كه من تصميم بدی گرفتم. پرسيدند: چه تصميمی گرفتی؟ گفت: تصميم گرفتم كه بنشينم و رسولالله (ص) را تنها بگذارم.
باب (٨): كم و كيف نماز رسولالله (ص) در شب
٥٩٥ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: كَانَتْ صَلاةُ النَّبِيِّ (ص) ثَلاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً. يَعْنِي بِاللَّيْلِ. (بخارى: ١١٣٨)
ترجمه: ابن عباس رضي الله عنهما میفرمايد: نماز رسولالله(ص) در شب، سيزده ركعت بود.
٥٩٦ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ (ص) يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ ثَلاثَ عَشْرَةَ رَكْعَةً، مِنْهَا الْوِتْرُ وَرَكْعَتَا الْفَجْرِ. (بخارى:١١٤٠)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها میگويد: شبها رسولالله (ص) در مجموع با نماز وتر و دو ركعت سنت فجر، سيزده ركعت، نماز میخواند.
باب (٩): بيدار شدن از خواب و قيام شب آنحضرت (ص) و آنچه كه از آن، منسوخ شده است
٥٩٧ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ (رض) قال: كَانَ رسولالله (ص) يُفْطِرُ مِنَ الشَّهْرِ حَتَّى نَظُنَّ أَنْ لا يَصُومَ مِنْهُ، وَيَصُومُ حَتَّى نَظُنَّ أَنْ لا يُفْطِرَ مِنْهُ شَيْئًا، وَكَانَ لا تَشَاءُ أَنْ تَرَاهُ مِنَ اللَّيْلِ مُصَلِّيًا إِلاَّ رَأَيْتَهُ، وَلا نَائِمًا إِلاَّ رَأَيْتَهُ. (بخارى:١١٤١)
ترجمه: انس بن مالک (رض) میگويد: گاهي رسولالله (ص) در يک ماه، چندين روز، روزه نمیگرفت، طوری كه ما فكر میكرديم در اين ماه، اصلاً روزه نخواهد گرفت و گاهی چندين روز را روزه میگرفت، طوری كه ما فكر میكرديم در اين ماه، اصلاً نخواهد خورد. اگر میخواستی شبها او را در حال نماز ببينی، میديدي و اگر میخواستی در حال خواب ببينی، میديدی.
باب (١٠): گره زدن شيطان بر پشت گردن كسی كه نماز شب نمیخواند
٥٩٨ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض): أَنَّ رسولالله (ص) قَالَ: يَعْقِدُ الشَّيْطَانُ عَلَى قَافِيَةِ رَأْسِ أَحَدِكُمْ إِذَا هُوَ نَامَ ثَلاثَ عُقَدٍ، يَضْرِبُ كُلَّ عُقْدَةٍ: عَلَيْكَ لَيْلٌ طَوِيلٌ فَارْقُدْ، فَإِنِ اسْتَيْقَظَ فَذَكَرَ اللَّهَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ تَوَضَّأَ انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَإِنْ صَلَّى انْحَلَّتْ عُقْدَةٌ، فَأَصْبَحَ نَشِيطًا طَيِّبَ النَّفْسِ، وَإِلاَّ أَصْبَحَ خَبِيثَ النَّفْسِ كَسْلانَ. (بخاري:١١٤٢)
ترجمه: ابوهريره (رض) میگويد: رسولالله (ص) فرمود: «هنگام شب كه شما میخوابيد، شيطان بر پشت گردنهای شما سه گره میزند و میگويد: شب طولانی است، بخواب. اگر (كسي به حرف او گوش نكرد و) از خواب بيدار شد و ذكر خدا را بر زبان آورد، يكي از گرههای شيطان، باز میشود و اگر وضو گرفت، گره دوم باز میشود و اگر مشغول نماز شد، گره سوم باز میشود. در اين حال، او صبح، خوشحال و با نشاط است و اگر نه صبح، تنبل و افسرده، از خواب بيدار میشود.
باب (١١): شخصی كه بخوابد و نماز نخواند، شيطان در گوشش ادرار میكند
٥٩٩ عَنْ عَبْدِاللَّهِ (رض) قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ النَّبِيِّ (ص) رَجُلٌ، فَقِيلَ: مَا زَالَ نَائِمًا حَتَّى أَصْبَحَ، مَا قَامَ إِلَى الصَّلاةِ، فَقَالَ:«بَالَ الشَّيْطَانُ فِي أُذُنِهِ.» (بخارى:١١٤٤)
ترجمه: عبد الهر بن مسعود (رض) میگويد: نزد رسولالله (ص) از شخصی سخن بميان آمد. گفته شد: تا صبح، خواب است و برای نماز، بيدار نمیشود. رسولالله (ص) فرمود: «شيطان در گوشهای او، ادرار كرده است.»
باب (١٢): دعا و نماز در آخر شب
٦٠٠ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض): أَنَّ رسولالله (ص) قَالَ: «يَنْزِلُ رَبُّنَا تَبَارَكَ وَتَعَالَى كُلَّ لَيْلَةٍ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا حِينَ يَبْقَى ثُلُثُ اللَّيْلِ الآخِرُ، يَقُولُ: مَنْ يَدْعُونِي فَأَسْتَجِيبَ لَهُ؟ مَنْ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيَهُ؟ مَنْ يَسْتَغْفِرُنِي فَأَغْفِرَ لَهُ»؟ (بخارى:١١٤٥)
ترجمه: ابوهريره (رض) میگويد: رسولالله (ص) فرمود: «خداوند، هر شب پس از گذشتن دو سوم شب، به آسمان دنيا نزول میفرمايد و میگويد: آيا كسی هست كه مرا بخواند تا او را اجابت كنم؟ آيا كسی هست كه از من بخواهد تا به او بدهم؟ آيا كسی هست كه از من طلب بخشش كند تا او را ببخشم»؟
باب (١٣): كسي كه اول شب بخوابد و آخر شب، بيدار شود
٦٠١ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا: أَنَّهَا سُئِلَتْ: عَنْ صَلاةِ النَّبِيِّ (ص) بِاللَّيْلِ، قَالَتْ: كَانَ يَنَامُ أَوَّلَهُ وَيَقُومُ آخِرَهُ، فَيُصَلِّي ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى فِرَاشِهِ، فَإِذَا أَذَّنَ الْمُؤَذِّنُ وَثَبَ، فَإِنْ كَانَ بِهِ حَاجَةٌ اغْتَسَلَ، وَإِلاَّ تَوَضَّأَ وَخَرَجَ. (بخارى:١١٤٦)
ترجمه: از عايشه رضي الله عنها درباره نماز شب رسولالله (ص) سؤال شد. فرمود: اول شب، میخوابيد و آخر شب، بيدار میشد و نماز میخواند و سپس به رختخواب، بر میگشت و وقتی كه مؤذن، اذان میگفت، بر میخاست و اگر نياز به غسل بود، غسل میكرد. وگرنه، وضو میگرفت و برای نمازِ صبح، بيرون میرفت.
باب (١٤): نماز شبِ پيامبر (ص) در رمضان و غير رمضان
٦٠٢ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا: أَنَّهَا سُئِلَتْ عَنْ صَلاتِهِ (ص) فِي رَمَضَانَ، فَقَالَتْ: مَا كَانَ رسولالله (ص) يَزِيدُ فِي رَمَضَانَ وَلا فِي غَيْرِهِ عَلَى إِحْدَى عَشْرَةَ رَكْعَةً، يُصَلِّي أَرْبَعًا، فَلا تَسَلْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ، ثُمَّ يُصَلِّي أَرْبَعًا، فَلا تَسَلْ عَنْ حُسْنِهِنَّ وَطُولِهِنَّ، ثُمَّ يُصَلِّي ثَلاثًا. قَالَتْ: فَقُلْتُ: يَا رسولالله، أَتَنَامُ قَبْلَ أَنْ تُوتِر؟َ فَقَالَ: «يَا عَائِشَةُ إِنَّ عَيْنَيَّ تَنَامَانِ وَلا يَنَامُ قَلْبِي.» (بخارى:١١٤٧)
ترجمه: از عايشه رضي الله عنها دربارة نماز شب رسولالله (ص) در رمضان، سؤال شد. فرمود: رسولالله(ص) در رمضان و غير رمضان، بيشتر از يازده ركعت، نمیخواند. ابتدا چهار ركعت میخواند و آنها را بسيار زيبا و طولانی مینمود. سپس، چهار ركعت ديگر میخواند و آنها را نيز بهمان زيبائی ركعات اول، ادا میكرد و در پايان، سه ركعت ديگر میخواند.
عايشه رضي الله عنها میگويد: از رسولالله (ص) پرسيدم: آيا شما قبل از خواندن نماز وتر، میخوابيد؟ آنحضرت (ص) فرمود: «ای عايشه! چشمهايم میخوابند، اما قلبم بيدار است.»
باب (١٥): سختگيری و مبالغه در عبادت، مكروه است
٦٠٣ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ (رض) قَالَ: دَخَلَ النَّبِيُّ (ص)، فَإِذَا حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَ السَّارِيَتَيْنِ، فَقَالَ: «مَا هَذَا الْحَبْلُ»؟ قَالُوا: هَذَا حَبْلٌ لِزَيْنَبَ، فَإِذَا فَتَرَتْ تَعَلَّقَتْ بِهِ. فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) : «لا، حُلُّوهُ، لِيُصَلِّ أَحَدُكُمْ نَشَاطَهُ، فَإِذَا فَتَرَ فَلْيَقْعُدْ.» (بخارى:١١٥٠)
ترجمه: انس بن مالک (رض) میگويد: روزی، رسولالله (ص) وارد مسجد شد. ناگهان چشمش به ريسمانی افتاد كه میان دو ستون مسجد، بسته شده است. فرمود: «اين ريسمان، چيست»؟ مردم گفتند: آنرا زينب رضي الله عنها بسته است. هر وقت، از خواندن نماز، خسته میشود، آن را میگيرد و (به كمک آن، به نماز، ادامه میدهد). رسولالله (ص) فرمود:« خير. (نيازی نيست) آن را باز كنيد. تا زمانيكه شما بانشاط هستید، نماز بخوانيد و هرگاه، خسته شديد، بنشينيد.»
باب (١٦): كراهيت ترک نماز شب، برای كسی كه به آن، پایبند بوده است
٦٠٤ عن عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: قَالَ لِي رسولالله (ص): «يَا عَبْدَ اللَّهِ، لا تَكُنْ مِثْلَ فُلانٍ كَانَ يَقُومُ اللَّيْلَ فَتَرَكَ قِيَامَ اللَّيْلِ.» (بخارى:١١٥٢)
ترجمه: عبد الله بن عمرو بن العاص رضي الله عنهما میگويد: رسولالله (ص) خطاب به من، فرمود: «ای عبدالله! مثل فلانی نباش كه (ابتدا) نماز شب میخواند. سپس، آن را ترک كرد.»
باب (١٧): فضيلت كسی كه شب بيدار شود و نماز بخواند
٦٠٥ عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ (رض) عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «مَنْ تَعَارَّ مِنَ اللَّيْلِ فَقَالَ: لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَلا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي أَوْ دَعَا اسْتُجِيبَ لَهُ، فَإِنْ تَوَضَّأَ وَصَلَّى قُبِلَتْ صَلاتُهُ.» (بخارى:١١٥٤)
ترجمه: عباده بن صامت (رض) میگويد: نبي اكرم (ص) فرمود: «هركس كه در شب بيدار شود و اين دعا، يعني : (لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَلا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ) را بخواند و سپس، بگويد: خدايا! مرا مغفرت كن. يا دعای ديگری نمايد، خداوند، اجابت میكند و اگر (بلند شود و) وضو بگيرد و نماز بخواند، اين نماز (بيشتر) به درگاه خدا پذيرفته میشود.»
٦٠٦ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) اَنَّهُ قَالَ وَهُوَ يَقُصُّ فِي قَصَصِهِ وَهُوَ يَذْكُرُ رسولالله (ص): «إِنَّ أَخًا لَكُمْ لا يَقُولُ الرَّفَثَ.» يَعْنِي بِذَلِكَ عَبْدَاللَّهِ بْنَ رَوَاحَة (رض):
وَفِينَا رسولالله يَتْلـُو كـِتَابَهُ إِذَا انْشَقَّ مَعْرُوفٌ مِنَ الْفَجْرِ سَاطِـعُ
أَرَانَا الْهُدَى بَعْدَ الْعَمـَى فَقُلـُوبُنَا بِهِ مُوقـِنَاتٌ أَنَّ مـَا قـَالَ وَاقـِعُ
يَبِيتُ يُجَافِي جَنْبَهُ عَـنْ فِرَاشـِهِ إِذَا اسْتَثْقَلَتْ بِالْمُشْرِكِينَ الْمَضَاجـعُ (بخارى:١١٥٥)
ترجمه: ابوهريره (رض) در حالی كه از گذشته تعريف میكرد و درباره رسول خدا (ص)سخن میگفت، فرمود: برادر شما ؛عبدالهر بن رواحه (رض)؛ بيهوده نه سروده است. آنجا كه میگويد: در میان ما پيامبری وجود دارد كه هنگام صبح، كتاب خدا را تلاوت میكند و پس از گمراهی، ما را به راه راست هدايت كرد. قلوب ما يقين دارد كه هر چه فرموده است، تحقق پيدا میكند. شبها كه مشركان به خواب گران فرو رفتهاند، آنحضرت (ص) رختخواب را به قصد عبادت خدا، رها میسازد.
٦٠٧ عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: رَأَيْتُ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ (ص) كَأَنَّ بِيَدِي قِطْعَةَ إِسْتَبْرَقٍ، فَكَأَنِّي لا أُرِيدُ مَكَانًا مِنَ الْجَنَّةِ إِلاَّ طَارَتْ إِلَيْهِ، وَرَأَيْتُ كَأَنَّ اثْنَيْنِ أَتَيَانِي. وَذَكَرَ بَاقِيَ الْحَدِيْثِ وَ قَدْ تَقَدَّمَ. (بخارى: ١١٥٦)
ترجمه: عبد الله بن عمر(رض) میگويد: در زمان رسولالله (ص)، خواب ديدم كه يک قطعه پارچه ابريشمی در دست دارم و بوسيله آن، به هر طرف از بهشت كه اراده مینمودم، پرواز میكردم و همچنين، خواب ديدم كه دو نفر نزد من آمدند و سپس، بقيه حديثی را كه قبلاً در شماره (٥٨٥) ذكر شد، بيان نمود.
باب (١٨): دعای استخاره و دو ركعتی خواندن نماز نفل
٦٠٨ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ رَضِيَ اللَّه عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ رسولالله (ص) يُعَلِّمُنَا الاسْتِخَارَةَ فِي الأُمُورِ كُلِّهَا كَمَا يُعَلِّمُنَا السُّورَةَ مِنَ الْقُرْآنِ، يَقُولُ: «إِذَا هَمَّ أَحَدُكُمْ بِالأَمْرِ، فَلْيَرْكَعْ رَكْعَتَيْنِ مِنْ غَيْرِ الْفَرِيضَةِ، ثُمَّ لِيَقُلِ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ وَأَسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ وَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَظِيمِ، فَإِنَّكَ تَقْدِرُ وَلا أَقْدِرُ وَتَعْلَمُ وَلا أَعْلَمُ، وَأَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ. اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ خَيْرٌ لِي فِي دِينِي وَمَعَاشِي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي، أَوْ قَالَ: عَاجِلِ أَمْرِي وَآجِلِهِ، فَاقْدُرْهُ لِي وَيَسِّرْهُ لِي، ثُمَّ بَارِكْ لِي فِيهِ، وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ شَرٌّ لِي فِي دِينِي وَمَعَاشِي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي، أَوْ قَالَ: فِي عَاجِلِ أَمْرِي وَآجِلِهِ، فَاصْرِفْهُ عَنِّي وَاصْرِفْنِي عَنْهُ، وَاقْدُرْ لِيَ الْخَيْرَ حَيْثُ كَانَ، ثُمَّ أَرْضِنِي بِهِ.» قَالَ: «وَيُسَمِّي حَاجَتَهُ.» (بخارى:١١٦٦)
ترجمه: جابر بن عبد الله (رض) میگويد: رسولالله (ص) همانگونه كه سورهای از قرآن را به ما میآموخت، استخاره در همه كارها را نيز به ما ياد میداد و میفرمود: «هرگاه قصد انجام كاری را كرديد، دو ركعت نماز نفل بخوانيد و چنين دعا كنيد: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ وَأَسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ وَأَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَظِيمِ، فَإِنَّكَ تَقْدِرُ وَلا أَقْدِرُ وَتَعْلَمُ وَلا أَعْلَمُ، وَأَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ. اللَّهُمَّ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ خَيْرٌ لِي فِي دِينِي وَمَعَاشِي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي، أَوْ قَالَ: عَاجِلِ أَمْرِي وَآجِلِهِ، فَاقْدُرْهُ لِي وَيَسِّرْهُ لِي، ثُمَّ بَارِكْ لِي فِيهِ، وَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ شَرٌّ لِي فِي دِينِي وَمَعَاشِي وَعَاقِبَةِ أَمْرِي، أَوْ قَالَ: فِي عَاجِلِ أَمْرِي وَآجِلِهِ، فَاصْرِفْهُ عَنِّي وَاصْرِفْنِي عَنْهُ، وَاقْدُرْ لِيَ الْخَيْرَ حَيْثُ كَانَ، ثُمَّ أَرْضِنِي بِهِ.» سپس، حاجت خود را ذكر كند.»
ترجمه دعا: پروردگارا! از علم تو، طلب خير میكنم و از قدرت تو، توانايی میطلبم و از فضل بیپايانت، بهره میجويم. زيرا كه تو، توانايي و من ناتوانم و تو میداني و من نميدانم و تو دانای غيب هستی. خدايا! تو میدانی اگر اين كار، به خير دين، دنيا و عاقبت كار من میانجامد، آنرا برای من ممكن و آسان بگردان و اگر برای دين، دنيا و عاقبت كار من ضرر دارد، آن را از من و مرا از آن، دور بگردان. (مرا منصرف كن) و خير را برايم مقدّر نما و مرا بدان، خوشنود ساز.
باب (١٩): پایبند بودن به دو ركعت (سنت) صبح و نفل ناميدن آن
٦٠٩ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: لَمْ يَكُنِ النَّبِيُّ (ص) عَلَى شَيْءٍ مِنَ النَّوَافِلِ أَشَدَّ مِنْهُ تَعَاهُدًا عَلَى رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ. (بخارى
ترجمه: ام المومنين؛ عايشه رضي الله عنها؛ میفرمايد: رسولالله(ص) بر هيچ يک از نمازهای نفلی، به اندازه دو ركعت سنت فجر، مواظبت نمیكرد.
باب (٢٠): آنچه در دو ركعت سنت فجر خوانده میشود
٦١٠ وَعَنْهَا رَضِيَ اللَّه عَنْهَا قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ (ص) يُخَفِّفُ الرَّكْعَتَيْنِ اللَّتَيْنِ قَبْلَ صَلاةِ الصُّبْحِ حَتَّى إِنِّي لأَقُولُ هَلْ قَرَأَ بِأُمِّ الْكِتَابِ. (بخارى:١١٦٥)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها روايت میكند كه: رسولالله(ص) سنتهاي فجر را باندازهای مختصر و كوتاه میخواند كه با خود میگفتم: آيا سوره فاتحه را خواند!؟
باب (٢١): نماز ضحی (چاشت) در حالت مقيم بودن
٦١١ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ (رض) قَالَ: أَوْصَانِي خَلِيلِي (ص) بِثَلاثٍ، لا أَدَعُهُنَّ حَتَّى أَمُوتَ: صَوْمِ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ وَصَلاةِ الضُّحَى وَنَوْمٍ عَلَى وِتْرٍ. (بخارى:١١٧٨)
ترجمه: ابوهريره (رض) میگويد: دوستم؛ رسول خدا (ص) ؛ سه توصيه به من فرمود كه تا لحظه مرگ، آنها را رها نخواهم كرد: سه روز، روزه گرفتن در هر ماه، خواندن نماز چاشت و خواندن نماز وتر، قبل از خوابيدن.
باب (٢٢): سنتهای قبل از نماز ظهر
٦١٢ عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّه عَنْهَا: أَنَّ النَّبِيَّ (ص) كَانَ لا يَدَعُ أَرْبَعًا قَبْلَ الظُّهْرِ وَرَكْعَتَيْنِ قَبْلَ الْغَدَاةِ. (بخارى:١١٨٢)
ترجمه: عايشه رضي الله عنها میفرمايد: رسولالله(ص) چهار ركعت قبل از نماز ظهر و دو ركعت قبل از نماز فجر را ترک نمیكرد.
باب (٢٣): خواندن نماز نفل قبل از نماز مغرب
٦١٣ـ عَنْ عَبْدِاللَّهِ الْمُزَنِيِّ (رض) عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «صَلُّوا قَبْلَ صَلاةِ الْمَغْرِبِ.» قَالَ فِي الثَّالِثَةِ: «لِمَنْ شَاءَ.» كَرَاهِيَةَ أَنْ يَتَّخِذَهَا النَّاسُ سُنَّةً. (بخارى:١١٨٣)
ترجمه: عبد الله مزنی (رض) میگويد: رسولالله (ص) فرمود: «قبل از نماز مغرب، دو ركعت نماز بخوانيد.» و اين جمله را سه بار، تكرار كرد و پس از تكرار سوم، فرمود: «هر كس كه بخواهد.» و جمله فوق را به خاطر اين فرمود كه دوست نداشت، مردم آنرا سنت مؤكده تلقّی كنند.
منبع: صحیح امام بخاری
نظرات