بابک زمانی- نورولوژیست یک جنبه مغفول درباره نسخه الکترونیک، زیرپاگذاشتن اصول بدیهی اخلاق است، امری که بهوفور شاهد وقوع آن در عرصههای مختلف پزشکی و غیرپزشکی هستیم، ولی به آن توجه نمیکنیم. درباره معایب نسخه الکترونیک تاکنون بیش از صد مشکل یا ناپختگی برشمرده شده، اما گویا این جنبه مورد توجه قرار نگرفته است. راستی چطور چند کارشناس پزشک و غیرپزشک که تابهحال هیچگاه نسخهای ننوشتهاند و چندین رئیس و مسئولی که کار اصلیشان در اتاق عمل یا پشت دستگاه «فمتو لیزیک» است میتوانند برای کسانی که کار اصلی روزانهشان تنها گرفتن شرح حال و معاینه و تجویز دارو و دستورات و نوشتن نسخه است، بدون کوچکترین پرسش و استفهامی تصمیم بگیرند و برای این نسخهنویسان تعیین تکلیف بکنند؟ چگونه میتوان بدون حضور نسخهنویسان واقعی كه تصادفا همه از اقشار تحصیلكرده هستند و محجور هم نیستند درمورد نسخهنویسی برنامهریزی كرد؟ آیا نسخهنویس یكی از صخرههای قله دماوند است یا سر كوچه هریك از كارشناسان محترم میتوان یك نمونه از آن را پیدا كرد؟ آیا در سایر شئون هم همینطور رفتار میکنند یا ضوابط اخلاقی در زمینههای دیگر بیش از این در نظرگاه آنان قرار دارد؟ بیتردید هیچگاه جرئت دخالت در نحوه کار خیاطان، آشپزها و مقنیها را به خود نمیدهند. اجازه میدهند آن اصناف در خلوت خود، هر سوزن، قابلمه و کلنگی را که دوست دارند انتخاب کنند. وقتی هم میخواهند راهی جدید به آنها نشان دهند یا از متقاعدکردن کارفرمایانشان شروع میکنند یا یک بدیل بهتر را در عمل به نمایش میگذارند تا خود آنها این شیوه جدید را اختیار کنند. حال چگونه به خود اجازه میدهند در خلوتی که یکی از عمیقترین و عاطفیترین روابط انسانی رخ میدهد با کفش گلی و سرزده وارد شوند؟ چطور میتوانند در معاینات و ویزیتهایی که تحت قوانین هیچ مؤسسه دولتی نیست اینگونه مداخله کنند؟ آیا حق هرکس برای داشتن شیوهای شخصی برای ورود و ادامه این رابطه را نمیشناسند؟ رابطهای که در جریان آن از حقیقت مکتوم بیماری با تکنیک ماهرانه شرح حال و معاینه پرده برداشته میشود. آنکه تا دقایقی پیش میاندیشید بهزودی خواهد مرد درمییابد که تنها یک حمله اضطراب داشته است یا شاید لازم باشد به ترتیبی به یک نفر بفهمانید که ممکن است بقیه عمر را بر ویلچر بگذراند. نسخهای که مینویسید در بسیاری موارد دستور خرید از داروخانه نیست، دستوری برای مصرف داروست. ممکن است یک داروی واحد را به چندین و چند دستور بنویسید، ممکن است دوست داشته باشید خودنویستان را از سیاهی شب پر کنید و کلمات را در پیکار با بیماریها به پرواز درآورید؛ شاید این شیوهای باشد که شما را به سنتها و عهدهای دیرین خودتان و جامعهتان پیوند میدهد. کدام رابطه انسانی از نمادهای معنوی گلها و کیکها و کارتها بری است؟ چگونه به خود جرئت میدهند در شیوههایی که یک پزشک متخصص ظرایف کار خود را انجام میدهد دخالت کنند؟ چگونه به خود اجازه میدهند حق پزشک را در شیوه اعمال این رابطه انسانی تا حد وسیله نوشتن نادیده بگیرند؟ آیا گمان میکنند اگر یک شیوه مدرن و روزآمد برای تسهیل هرچه بیشتر این ارتباط تدوین کنند و به پزشکان متخصص پیشنهاد کنند آنها نخواهند پذیرفت؟ آیا گمان میکنند اگر مشکلات متعدد زیرساختهای اقتصادی نسخهنویسی بهویژه تعرفههای دستوری بسیار پایین مرتفع شود، پزشکان راهحلهای مدرنتر نسخهنویسی را به شکلی مطابق سلیقه شخصیشان نخواهند گزید؟ اگر بلوغ و تکاملی طبیعی به رسمیت شناخته شود و مجالی برای آن فراهم شود، بیتردید جوهر بنفش خودنویس هم با همان حروف زیبای شکستهاش راه خود را به شکلی زیباتر در نسخه الکترونیک پیدا خواهد کرد.
نظرات