جماعت دعوت و اصلاح ایران، با ارسال نامه‌ای به دبیرکل مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی، پاره‌ای از مسائل و مشکلات اهل سنت ایران را به اجمال با وی در میان گذاشت. متن نامه به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر گرامی جناب آیت‌الله محسن اراکی

دبیرکل محترم مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

یاد و خاطره‌ی مجاهدت‌های پیشگامان وحدت و تقارب میان پیروان مذاهب اسلامی را، از تلاش‌های ارزنده‌ی امام شهید حسن البنا، شیخ شلتوت، آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله قمی، تا دستاوردهای نظری ارزشمندی که در قالب مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی از بدو تأسیس تاکنون جامه‌ی تحقق پوشیده‌اند، گرامی می‌داریم. 

تحقق اتحاد ملل اسلامی، آرزویی دیرینه و آرمانی فرخنده برای همه‌ی دلسوزان امت است و در عصر کم‌رنگ شدن مرزهای جغرافیایی سیاسی در مغرب‌زمین و شکل‌گیری اتحادیه‌های قدرتمند منطقه‌ای با استراتژی‌های مدون و نمادهای بیرونی بارز از قبیل واحد پول مشترک و حذف روادید و...، این آرمان نه ضرورتاً در جهت تقابل و رویارویی با اتحادیه‌های «دیگران»، بلکه در جهت هم‌افزایی توان ملت‌های مسلمان، و در درجه اول برای چیره شدن بر مشکلات درونی امت اسلامی از قبیل واپسگرایی علمی و فرهنگی، ضعف بنیادهای توسعه، تثبیت‌ناشدگی ارزش‌ها و مفاهیم مدنی از قبیل رواداری، برابری شهروندی و دیگر مقومات و بنیان‌های نظری تحقق جامعه‌ی مدنی و... اهمیت مضاعف و برجستگی ویژه‌ای یافته است. 

لازم دانستیم با نگاهی به تجربه‌ی حدود سه دهه‌ی نهاد تحت مدیریت جنابعالی مواردی را نه بر سبیل حصر، بلکه به عنوان نمونه و با رعایت ایجاز، به امید بررسی و جستجوی راهکار در میان بگذاریم. 

۱- به لحاظ گونه‌شناسی، موانع معرفتی و تئوریک، تنها یکی از گونه‌های موانع تحقق اتحاد است؛ اگر چه تردیدی در اهمیت این دسته از موانع و ضرورت اقدام در جهت رفع آن‌ها وجود ندارد، اما پرداختن محض به این حوزه و نادیده گرفتن دیگر حوزه‌ها به نتیجه‌ی رسیدن مجموعه تلاش‌ها را با مشکل مواجه می‌کند؛ در این میان به نظر می‌رسد اهمیت موانع روانی بسیار فرا‌تر از موانع تئوریک است. 

۲- وجود معاونت امور ایران در مجموعه‌ی مجمع، به لحاظ ساختاری یک نقطه‌ قوت بشمار می‌آید؛ ما به سهم خود از مساعی معاونت محترم مربوط به‌ویژه در خصوص پیگیری موضوع اماکن عبادی اهل سنت در پایتخت - صرف‌نظر از میزان به ثمر نشستن پیگیری‌ها– تشکر و قدردانی می‌کنیم؛ اما واقعیت این است که مشکلات و مسائل، نه به لحاظ موضوعی منحصر به مساجد و نه به لحاظ جغرافیایی منحصر به تهران است. 

۳- در حوزه‌ی رسانه و فرهنگ، رویکردهای واگرایانه در برخی تریبون‌های رسمی از برخی برنامه‌ها و سریال‌های صدا و سیما گرفته تا ادبیات تهاجمی برخی نشریات و سایت‌ها در کنار فقدان فرصت برابر برای تبیین، و تا محتوای غالباً نفی‌گرایانه دروس کلاس‌های معارف دانشگاه‌ها، به طور مستمر در ستبر کردن دیوار بی‌اعتمادی نزد شهروندان اهل سنت تأثیرات روانی منفی قابل ملاحظه‌ای برجا گذاشته است. 

۴- در حوزه‌ی منزلت اجتماعی و پذیرش وزن واقعی اهل سنت در کشور، متأسفانه شواهد و سوابق قابل دفاعی وجود ندارد؛ بعد از سپری شدن حدود ۳۵ سال از استقرار نظام، متأسفانه هیچ موردی از به‌کارگیری نخبگان اهل سنت در مناصبی از قبیل وزیر، سفیر و حتی استاندار – جز معدودی در دوره‌ی کوتاه دولت موقت - در میان خیل عظیم مدیران جمهوری اسلامی ثبت نشده است. 

۵- در چند ماه اخیر، موج جدیدی از محروم کردن شهروندان اهل سنت از حقوق اجتماعی به راه افتاده و جو نامطلوبی از ناامنی روحی و روانی را در مناطق اهل سنت دامن زده است که البته می‌تواند ناشی از تنگ‌نظری و برخورد سلیقه‌ای برخی مدیران محلی باشد. 

۶- طرح این قضایا با جنابعالی نه از آن روست که شما را صاحب اختیارات در تمامی این زمینه‌ها تلقی می‌نماییم؛ بلکه معتقدیم نظام برای تنظیم ارتباط خود با مسایل ویژه‌ی شهروندان اهل سنت، به یک سازوکار مستمر و یک بستر اداری و ساختاری مدون نیاز دارد که در شرایط کنونی، به نظر می‌رسد در بین نهادهای رسمی موجود کشور، مجمع تقریب آشنا‌ترین نهاد به این جنس قضایاست. لذا انتظار می‌رود هم دستگاه‌ها و ارگان‌های کشور ملزم به پذیرش نظر مجمع به عنوان نظر کار‌شناسی در این زمینه‌ها گردند و هم مجمع اهتمام خود را در حوزه‌ی معاونت امور ایران نسبت به رصد کردن مسایل ومشکلات این مناطق افزایش دهد که مواردی بر سبیل مثال در این نامه اشاره شد و در صورت نیاز، مستندات آن قابل ارائه است. 

۷- با عنایت به گذشت سه دهه‌ی از تجربه‌ی کنفرانس‌های وحدت اسلامی و ادبیات نظری تولید شده در این بستر، مع‌الاسف دستاوردهای عملی، تناسب چندانی با حجم توقعات اولیه از این نهاد نداشته ‌است؛ بر این اساس پیشنهاد می‌گردد در کنار دو مفهوم وحدت و تقریب، تأکید بر مفاهیم دگرپذیری و رواداری و ترسیخ و نهادینه کردن آن به ویژه در بین گروه‌های مرجع فکری و تریبون‌داران به‌طور جدی در دستور کار آینده مجمع قرار گیرد. 

جماعت دعوت و اصلاح ایران، به عنوان یک تشکل مدنی در چارچوب اندیشه‌ی اسلامی که خود را به حیث فکری متعلق به حوزه‌ی میانه‌ی بیداری اسلامی می‌داند و همواره مصالح میهن را مورد توجه و تأکید قرار داده است، آمادگی خود را برای بیان مبسوط مسائل و مشکلات و پیشنهاد راهکار اعلام می‌نماید. 

 

جماعت دعوت و اصلاح ایران

۱۳۹۱/۱۲/۱۷